اتحاد سست
چه کسی برنده نزاع دونالد ترامپ و ایلان ماسک میشود؟
رابطه میان دونالد ترامپ (رئیسجمهور و سرمایهدار املاک و مستغلات) و ایلان ماسک (کارآفرین میلیاردر) از آن دست روابطی است که میتوان آن را مصداق «خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود» دانست. روابطی که بهسرعت شکل گرفت و به همان سرعت همچون برف آب شد. در گزارش زیر کوشیدهام روابط میان ترامپ و ماسک را در چند روایت توصیف کنم. در محور آخر، تاثیر فناوری بر دولتها و کاهش یا افزایش اقتدار آنها بررسی شده است. نویسنده آن بخش از مقاله «ایان برمر» است که واژه جدیدی به نام «تکنوپولار» خلق کرده است، بدین معنا که «تعداد انگشتشماری از شرکتهای بزرگ فناوری برای نفوذ ژئوپولیتیک با دولتها رقابت میکنند». بهانه این مقاله هم برهم خوردن رابطه ایلان ماسک با ترامپ است که میتواند نگاه جدیدی را نسبت به تحولات جهان ارائه دهد.
1- فروپاشی یک اتحاد
ترامپ آزردهخاطر است. تنها چند دقیقه قبل از اینکه برای مراسم خداحافظی تلویزیونی با ایلان ماسک وارد دفتر بیضیشکل شود، یکی از دستیاران ترامپ پروندهای را به او تحویل داد. این اسناد نشان میداد که نامزد ترامپ برای اداره ناسا -که از نزدیکان ماسک بود- در سالهای اخیر به دموکراتهای برجسته، از جمله برخی از کسانی که ترامپ برای اولینبار از آنها مطلع میشد، کمک مالی کرده است. رئیسجمهور خشم خود را کنار گذاشت و با یک خداحافظی عمومی و صمیمانه، سخنانش را به پایان رساند. اما بهمحض اینکه دوربینها از دفتر بیضیشکل خارج شدند، رئیسجمهور با ماسک دچار تقابل شد. او شروع به خواندن برخی از کمکهای مالی با صدای بلند کرد و سرش را تکان داد. رئیسجمهور گفت این خوب نیست.
ماسک که زیر چشمش به دلیل مشت فرزندش کبود شده بود، سعی کرد توضیح دهد. او گفت «جارد ایزاکمن»، کارآفرین میلیاردری که قرار بود مدیر بعدی ناسا شود، به انجام کارها اهمیت میدهد. بله، او به دموکراتها کمک مالی کرده بود، اما افراد زیادی هم همینطور. ماسک به رئیسجمهور گفت اتفاقاً این میتواند خبر خوبی باشد زیرا نشان میدهد که شما مایل به استخدام افراد از هر قشری و از هر گروهی هستید. اما ترامپ تحت تاثیر قرار نگرفت. او گفت که مردم تغییر نمیکنند. ترامپ افزود این افراد هستند که تغییر میکنند و این در نهایت برای ما خوب نخواهد بود. «مگی هابرمن»، «جاناتان سوان» و دیگران در گزارشی برای نیویورکتایمز نوشتند، لحظه دلخوری، نشانهای از تنشهای نهفته میان این دو مرد بود که به آنچه یکی از خارقالعادهترین اتحادها در سیاست آمریکا بود، پایان داد.
در حالی که این رابطه در چند ماه گذشته به دلیل درگیری ماسک با مقامات دولت ترامپ در مسیر فروپاشی قرار گرفته بود، اما افراد نزدیک به هر دو نفر گفتند که اختلافنظر بر سر ایزاکمن، این جدایی را تسریع کرد. ماسک قصد داشت نسبتاً بیسروصدا از کاخ سفید خارج شود اما کنار گذاشتن ایزاکمن باعث شد حس تحقیر به ماسک دست دهد. اکنون این دو مرد [ترامپ-ماسک] که در مقطعی جداییناپذیر به نظر میرسیدند، در دو جبهه مخالف قرار گرفتهاند. ماسک پیشنهاد استیضاح ترامپ را مطرح کرد. ترامپ هم در مقابل تهدید کرد که قراردادهای دولتی با شرکتهای ماسک را لغو خواهد کرد. ترامپ به همکارانش گفت که رفتار «دیوانهوار» ماسک به مصرف مواد مخدر از سوی او مرتبط است. این را دو نفری گفتند که از مکالمات خصوصی رئیسجمهور مطلع بودند.
ماسک در مصاحبهای با روزنامهنگار «دان لمون» در مارس ۲۰۲۴ گفت که فقط «مقدار کمی» کتامین، تقریباً هر دو هفته یکبار، بهعنوان درمان تجویزشده برای افسردگی مصرف میکند. او گفت: «اگر کتامین زیادی مصرف کرده باشید، واقعاً نمیتوانید کار کنید و من کار زیادی دارم.» اما به گفته افرادی که با مصرف او آشنا هستند، ماسک اغلب، گاهی اوقات روزانه در طول مبارزات انتخاباتی، از کتامین استفاده کرده و آن را با سایر داروها مخلوط میکرد. مشخص نیست که آیا ماسک، ۵۳ساله، امسال که به یکی از چهرههای ثابت کاخ سفید تبدیل شد، مواد مخدر مصرف میکرده است یا خیر. اما او رفتارهای نامنظمی از خود نشان داده، به اعضای کابینه توهین کرده و مانند نازیها ژست گرفته است. مصرف مزمن کتامین همچنین با مشکلات مثانه مرتبط است. طبق مقاله نیویورکتایمز، ماسک آنقدر کتامین مصرف کرده که بر مثانهاش تاثیر گذاشته است.
برای ماسک، در میان هزاران سمت در دولت فدرال، به دلیل اهمیت حیاتی آن برای اسپیس ایکس (کسبوکار موشکی او)، موقعیتهای کمی وجود داشت که برای وی از ریاست ناسا مهمتر باشد. بنابراین، انتخاب ایزاکمن، که دو بار با اسپیس ایکس به فضا پرواز کرده است، برای نظارت بر این آژانس، برای ماسک بسیار مفید بود. کمکهای مالی ایزاکمن به دموکراتها همیشه مشکلساز نبوده است. در حالی که ترامپ بهطور خصوصی به مشاورانش گفته بود که از اطلاع از این موضوع شگفتزده شده است، اما به گفته دو نفر که از این وقایع مطلع بودند، او و تیمش در طول دوره انتقالی ریاستجمهوری، قبل از نامزدی ایزاکمن، در جریان این موضوع قرار گرفته بودند. اما وقتی ترامپ پرونده حاوی جزئیات کمکهای مالی را بررسی کرد، بهوضوح نظرش تغییر کرد. ماسک بهسختی توانست از دوست خود دفاع کند. او از انجام این کار با وجود افراد دیگری که در گوشه و کنار بودند -از جمله «سرجیو گور»، مدیر دفتر پرسنل ریاستجمهوری، که بر سر سایر امور مربوط به کارکنان با ماسک اختلافنظر داشت- مضطرب بود. ماسک معتقد بود که میتواند بهصورت خصوصی با رئیسجمهور صحبت کند.
اما ماسک هرگز فرصتی برای طرح ادعای خود پیدا نکرد. در ساعات پس از خداحافظی در دفتر بیضی، ترامپ تصمیم گرفت که ایزاکمن را از فهرست نامزدهای موردنظر خارج کند. ماسک از سرعت وقوع همهچیز شگفتزده شد. متحدان ماسک استدلال کردند که کمکهای اخیر ایزاکمن به دموکراتها غیرایدئولوژیک بوده و با تشویق سناتور «مارک کلی»، دموکرات آریزونا و فضانورد سابق، انجام شده است. اتحاد ترامپ-ماسک روز پنجشنبه (15 خردادماه 1404) بهطور کامل از هم پاشید. وقتی از ترامپ در مورد اظهارات ماسک در دیدار با فریدریش مرتس، صدراعظم جدید آلمان، پرسش شد، رئیسجمهور گفت که از ماسک «ناامید» شده است، حمایت مالی این میلیاردر از مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری خود را کماهمیت جلوه داد و اظهار داشت که ماسک پس از ترک کاخ سفید به «سندرم اختلال روانی» مبتلا شده است. ماسک با استفاده از ایکس، پلتفرم رسانه اجتماعی خود، بلافاصله پاسخ داد و سیلی از حملات را آغاز کرد. او ادعا کرد که در اسناد دولتی در مورد جفری اپستین، مجرم جنسی، به رئیسجمهور اشارههایی شده است و حمایت خود را از استیضاح رئیسجمهور اعلام کرد. او همچنین گفت که تعرفههای ترامپ تا پایان سال باعث رکود اقتصادی خواهد شد. سپس، ترامپ، با استفاده از پلتفرم رسانه اجتماعی خود، تهدید کرد که میلیاردها دلار از قراردادهای فدرال با شرکتهای ماسک را قطع خواهد کرد.
2- جنگ غولها
پس از آنکه رابطه میان ترامپ و ایلان ماسک در روز پنجشنبه به جنگ تبدیل شد، ترامپ گفت که ممکن است قراردادهای فدرال این غول فناوری را لغو کند. ترامپ در پلتفرم رسانه اجتماعی خود نوشت: «سادهترین راه برای صرفهجویی در بودجهمان، میلیاردها و میلیاردها دلار، فسخ یارانهها و قراردادهای دولتی ایلان است. من همیشه تعجب میکردم که بایدن این کار را نکرد.» این به آن آسانی که ترامپ میگوید نیست. «اریک لیپتون» و «کنت چانگ» در گزارشی برای نیویورکتایمز نوشتند، پنتاگون و ناسا همچنان بهشدت به اسپیس ایکس، شرکت پرتاب موشک و ارتباطات فضایی ماسک، برای رسیدن به مدار و انتقال دادههای دولتی در سراسر جهان وابسته هستند. اما گزینههایی در دسترس رئیسجمهور وجود دارد که میتواند رابطه ماسک با دولت فدرال را بسیار دشوارتر از آنچه تاکنون در دولت دوم ترامپ بوده است، کند.
در دسترسترین سلاح ترامپ برای مجازات ماسک، توانایی دستور دادن به تنظیمکنندگان فدرال برای تشدید نظارت بر عملیات تجاری او و معکوس کردن روند کند اقدامات نظارتی است که پس از انتخاب ترامپ به نفع مشاغل ماسک بود. «استیون ال. شونر»، وکیل سابق قراردادهای کاخ سفید که اکنون استاد دانشگاه جرج واشنگتن است، گفت: «در دولتی که خود را با کاهش نظارت و کنترل تعریف کرده است، افزایش مجدد نظارت بهصورت گزینشی دشوار نخواهد بود.» با این حال، ترامپ با یک فرمان میتواند مجوز امنیتی ماسک را به حالت تعلیق درآورد؛ اقدامی که دولت ترامپ علیه برخی از منتقدان دوران بایدن نیز انجام داده است. این اقدام، با توجه به میلیاردها دلار قراردادهای او با پنتاگون، ادامه کار ماسک را بهعنوان مدیر اجرایی اسپیس ایکس دشوارتر میکند. نیویورکتایمز سال گذشته گزارش داد که بازرسان پنتاگون پیش از این در حال بررسی این موضوع بودند که آیا ماسک الزامات مجوز امنیتی فدرال برای افشای تماسها با رهبران دولتهای خارجی را نقض کرده است یا خیر.
دولت ترامپ همچنین میتواند قراردادهای جدید اسپیس ایکس را در سالهای آینده کندتر کند، شاید با جستوجوی راههایی برای هدایت کار بیشتر به رقبای خود، مانند «بلو اوریجین» متعلق به جف بزوس یا مشارکت بوئینگ و لاکهید به نام «یونایتد لانچ آلیانس». اما میلیاردها دلار تعهد مالی برای پرتابهایی که در طول دوره باقیمانده ترامپ برای رساندن فضانوردان و محمولهها به ایستگاه فضایی بینالمللی و حتی ماه و همچنین ارسال ماهوارههای نظامی و جاسوسی به مدار انجام خواهد شد، به اسپیس ایکس داده شده است. علاوه بر این، خدماتی که اسپیس ایکس ارائه میدهد برای برخی از موارد مهم دستور کار ترامپ، مانند ساخت یک برنامه دفاع موشکی فضایی جدید که پنتاگون آن را گنبد طلایی مینامد، حیاتی است. این برنامه به دهها پرتاب به مدار و همچنین سیستمهای مشاهده و انتقال داده فضایی برای ردیابی و کمک به رهگیری تهدیدات موشکی نیاز دارد.
اسپیس ایکس تاکنون بازیگر جهانی غالب در این پرتابها بوده است. در حالی که «بلو اوریجین» و شرکتهای دیگری مانند «راکت لب» و «رلتیویتی اسپیس» در حال ساخت موشکهای جدید خود هستند یا اخیراً ساختهاند، هیچکدام از آنها سابقه پرتاب و قابلیت اطمینان موشک فالکون۹ اسپیس ایکس را ندارند. طبق آمار نیویورکتایمز، در مجموع، دولت فدرال در طول دهه گذشته نزدیک به ۱۸ میلیارد دلار قرارداد به اسپیس ایکس اعطا کرده است، از جمله 8 /3 میلیارد دلار فقط در سال مالی ۲۰۲۴. این امر اسپیس ایکس را به یکی از بزرگترین پیمانکاران فدرال تبدیل میکند که بیشتر این پول از ناسا و پنتاگون تامین میشود. «لورا سوارد فورچیک»، بنیانگذار شرکت مشاوره فضایی آسترالیتیکال، گفت: فسخ قراردادهای اسپیس ایکس «به توانایی ایالاتمتحده برای پرتاب فضانوردان به مدار در آینده قابل پیشبینی پایان میدهد». او گفت که این امر همچنین تلاش ایالاتمتحده برای بازگشت انسان به ماه را بهطور قابل توجهی به تاخیر میاندازد. «بتانی استیونز»، دبیر مطبوعاتی ناسا، اواخر بعدازظهر پنجشنبه -همزمان با ادامه جنگ لفظی میان ماسک و ترامپ- اشاره کرد که در واقع قرار نیست معاملات با اسپیس ایکس به این زودیها لغو شود. طبق اکثر هنجارهای تاریخی و اخلاقی، قرار نیست از دولت فدرال بهعنوان یک دستگاه تلافیجویانه برای مجازات دشمنان سیاسی استفاده شود. شونر گفت که این عمل ترامپ غیرطبیعی و نامناسب خواهد بود.
از سوی دیگر، «جاناتان سوان» و «تایلر پیجر» هم نوشتند، ترامپ معتقد است رابطهاش با ایلان ماسک «تمام شده است». ترامپ در مصاحبه تلفنی با «کریستن ولکر»، روزنامهنگار «ان.بی.سی»، گفت که هیچ برنامهای برای صحبت با ماسک ندارد و گفت که این میلیاردر فناوری «بیاحترامی» کرده است. وقتی از او پرسیده شد که آیا تمایلی به بهبود رابطهاش با ماسک دارد، گفت: «نه.» اما بعید به نظر میرسد که این حرف نهایی رئیسجمهور در این مورد باشد. با وجود اینکه ترامپ بارها گفته است که وقت خود را صرف فکر کردن به ماسک نمیکند، اما به تماسهای تلفنی و پرسشهای متعدد خبرنگاران پاسخ داده است.
ترامپ در برخی از این مصاحبهها، ماسک را بهعنوان کسی که «دیوانه» شده توصیف کرد. در برخی دیگر، او ابراز همدردی کرده چنانکه گویی ماسک پسری سرکش است. ترامپ به همکارانش گفته که ماسک به دلیل مصرف مواد مخدر دیوانه شده است، اما در مواقع دیگر گفته که برای او آرزوی موفقیت میکند و به نظر میرسد که احتمال آشتی را باز گذاشته است. نکته قابلتوجه اما پرسشبرانگیز این است که پس از شروع اعتراضات در لسآنجلس، ماسک از دستور کار ترامپ در برخورد با اعتراضات دفاع کرد. «سوان-پیجر» در بخش دیگری از گزارش خود در نیویورکتایمز نوشتند، در پشتصحنه، افراد نزدیک به هر دو نفر سعی در تنشزدایی داشتهاند و نشانههایی از کاهش تنش هم مشاهده شده است. بر این اساس، ماسک برخی از جنجالیترین پستهای رسانههای اجتماعی خود را حذف کرده است و ترامپ، طبق استانداردهای خود، در انتقادهای عمومیاش از ماسک خویشتندارتر بوده است. با این حال، مشاوران ترامپ میگویند که فکر میکنند این رابطه دیگر هرگز مثل قبل نخواهد شد. اما برخی پیشبینی میکنند که در نهایت آتشبس برقرار شود، البته آتشبس مبتنی بر جنبه معاملاتی رابطهشان، چرا که هر دو مرد به تواناییهای خود در کمک و آسیب رساندن به یکدیگر واقف هستند.
«پیتر بیکر» هم در گزارشی دیگر به جنبهای از رفتار دیکتاتورمآبانه ترامپ پرداخت و با اشاره به اینکه «دولت منم» نوشت، رابطه جنجالی ترامپ با ماسک این مسئله را نشان میدهد که ترامپ به دولت بهعنوان ابزار شخصی خود برای اعطای امتیاز به دوستان و مجازات کسانی که از او سرپیچی میکنند، نگاه میکند. قابل توجهتر اینکه، او هیچ ابایی از بیان این موضوع با صدای بلند ندارد. «ترور پاتر»، رئیس مرکز حقوقی کمپین و رئیس سابق جمهوریخواه کمیسیون انتخابات فدرال، گفت: «نقلقول ماسک، گواه دیگری است بر اینکه ترامپ و پادشاه فقید لویی، دیدگاه مشترکی نسبت به جهان دارند: دولت، من هستم. و بله، این نمونهای از تهدید علنی و نادرست ترامپ به استفاده از قدرت عظیم پیمانکاری دولت فدرال بهعنوان سلاحی برای مجازات کسی است که از او انتقاد کرده است. این یک سوءاستفاده کامل از قدرت است.»
دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ تلاشی برای «تلافی» بوده است؛ کلمهای که او در طول مبارزات انتخاباتی خود بارها به کار برد. او از بالاترین مقام در این کشور برای انتقام گرفتن از دادستانها، ماموران افبیآی، شرکتهای حقوقی، سازمانهای خبری، ژنرالها، دانشگاه هاروارد، مقامات سابق دولت بایدن و بله، مقامات سابق دولت ترامپ که در فهرست دشمنان او قرار گرفتهاند، استفاده کرده است. در این مورد، ظرافت کمی وجود داشته است. ترامپ با صدور فرمانهای اجرایی بسیاری از شرکتها را فلج کرده است. او مجوزهای امنیتی و حتی محافظان امنیتی مقامات سابقی را که شخصاً غیروفادار میدانست، لغو کرده است. ترامپ حتی دستور تحقیق در مورد استفاده بایدن از خودنویس کاخ سفید را صادر کرد.
ترامپ اولین رئیسجمهوری است که کاخ سفید را تبدیل به «پول خانه» کرده است؛ یعنی در کمتر از پنج ماه از دوران ریاستجمهوری، او و خانوادهاش و کسبوکارهای مرتبط با او صدها میلیون دلار از طریق ارز دیجیتال و معاملات مختلف در سراسر جهان با سرمایهگذاران و شرکتهایی که در سیاستهای دولتی ذینفع هستند، به دست آوردهاند. بله دولت یعنی ترامپ و این نقض غرض در دموکراسی آمریکایی است.
3- استیلای فناوری بر دولتها؟
در فوریه ۲۰۲۲، همزمان با پیشروی نیروهای روسی به سمت کییف، دولت اوکراین با یک آسیبپذیری اساسی روبهرو شد: با حمله به شبکههای اینترنتی و ارتباطیاش، سربازان و رهبران اوکراین بهسرعت در تاریکی فرومیرفتند. ایلان ماسک -رئیس تسلا، اسپیسایکس، ایکس (توئیتر سابق)، xAI، شرکت بورینگ و نورالینک- وارد عمل شد. در عرض چند روز، اسپیسایکس هزاران ترمینال استارلینک را در اوکراین مستقر و سرویس اینترنت ماهوارهای را بدون هیچ هزینهای فعال کرد. با آنلاین نگه داشتن اوکراین، ماسک بهعنوان یک قهرمان مورد ستایش قرار گرفت. «ایان برمر»، رئیس و بنیانگذار گروه اوراسیا، در مقالهای در «فارن افرز» نوشت، اما مداخله شخصی این مولتی میلیاردر -و اتکای کییف به آن- با خطراتی همراه بود. ماهها بعد، اوکراین از اسپیسایکس خواست تا پوشش استارلینک را به کریمه تحت اشغال روسیه گسترش دهد تا امکان حمله پهپادی زیردریایی که کییف میخواست علیه داراییهای دریایی روسیه انجام دهد، فراهم شود. ماسک امتناع کرد زیرا نگران بود که این امر باعث تشدید در وضعیت وخامتبار جنگ شود. اکنون این پرسش مطرح است که آیا دولتها کنترل بسیار کمی بر تصمیمات حیاتی موثر بر شهروندان و امنیت ملی خود دارند؟
این یعنی «تکنوپولار» (یا تکنو-قطبی) در عمل؛ یک رهبر فناوری نهتنها بازده بازار سهام را هدایت میکند، بلکه جنبههایی از جامعه مدنی، سیاست و امور بینالملل را که بهطور سنتی در انحصار دولتهای ملی بودهاند، کنترل میکند. در طول دهه گذشته، ظهور چنین افرادی و شرکتهایی که آنها کنترل میکنند، نظم جهانی را که توسط دولتها تعریف شده بود تغییر داده است. در بیشتر این مدت، ساختار آن نظم را میتوان بسته به نحوه توزیع قدرت بین کشورها، «تکقطبی»، «دوقطبی» یا «چندقطبی» توصیف کرد. بااینحال، جهان از آن زمان وارد یک «لحظه تکنوپولار» شده است؛ اصطلاحی که من در سال ۲۰۲۱ در مجله «فارن افرز» برای توصیف نظم نوظهوری به کار بردم که در آن «تعداد انگشتشماری از شرکتهای بزرگ فناوری برای نفوذ ژئوپولیتیک با دولتها رقابت میکنند». شرکتهای بزرگ فناوری به بازیگران ژئوپولیتیک قدرتمندی تبدیل شدهاند و نوعی حاکمیت بر فضای دیجیتال و بهطور فزایندهای بر دنیای فیزیکی اعمال میکنند که بهطور بالقوه با قدرت دولتها رقابت میکند.
در سال ۲۰۲۱، به نظر میرسید قدرت این شرکتها در حال افزایش است و در طول سه سال گذشته نیز این اتفاق افتاده است. من استدلال کردم که دولتها بدون مبارزه تسلیم نخواهند شد و از آن زمان، مبارزه آنها برای کنترل فضای دیجیتال تشدید شده است. اما توازن قدرت میان شرکتهای فناوری و دولتها به طرق شگفتانگیزی تغییر کرده است. آنچه در نتیجه این رقابت در حال ظهور است، هیچیک از سناریوهایی نیست که در ابتدا تصور میکردم: نه یک نظم دیجیتال جهانیشده، که در آن شرکتهای فناوری کنترل فضای دیجیتال را از دولت خارج کنند؛ نه یک جنگ سرد فناوری ایالاتمتحده و چین، که در آن دولتها دوباره اقتدار خود را بر قلمرو دیجیتال اعمال کنند؛ و نه یک جهان کاملاً «تکنوقطبی»، که در آن تسلط دولت وستفالیایی جای خود را به نظم جدیدی به رهبری شرکتهای فناوری بدهد.
به جای پیروزی آشکار دولتها بر شرکتها یا برعکس، آینده شکلی ترکیبیتر به خود میگیرد؛ یک سیستم دوشاخهای که ایالاتمتحده «تکنوپولار» (که در آن بازیگران فناوری خصوصی بهطور فزایندهای سیاست ملی را شکل میدهند) را در مقابل «چین دولتگرا» (که در آن دولت کنترل کامل بر فضای دیجیتال خود اعمال کرده است) قرار میدهد. بخش زیادی از بقیه جهان تحتفشار هستند تا با اکراه با یکی از قطبها همسو شوند، اما با توجه به اینکه هر دو مدل، «پاسخگویی دموکراتیک» و «آزادی فردی» کمی ارائه میدهند، انتخاب کمتر از آنچه به نظر میرسد، دشوار است. همانطور که قدرت فناوری و قدرت دولت در همهجا با هم ترکیب میشوند، پرسش دیگر این نیست که آیا شرکتهای فناوری برای نفوذ ژئوپولیتیک با دولتها رقابت خواهند کرد یا خیر؛ مسئله این است که آیا جوامع باز میتوانند از این چالش جان سالم به در ببرند یا خیر.
در اواخر سال 2021، صنعت فناوری در اوج خود بود. شرکتهایی که پلتفرمهای اصلی فناوری را کنترل میکردند، در اوج قدرت خود بودند. «مارک زاکربرگ»، بنیانگذار فیسبوک، قول ایجاد یک «فراجهان» موازی کاملاً فراگیر و عاری از محدودیتهای دنیای واقعی و دولتی را داده بود و ارزهای دیجیتال مانند «بیتکوین» و «اتریوم» شروع به رواج یافتن کرده بودند و نوید یک جایگزین غیرمتمرکز و قابل اعتماد برای اقتدار دولتها بر سیستمهای مالی و پرداخت را میدادند. این دوره، پذیرش ابزارهای دیجیتال را تسریع کرد و شرکتهای فناوری را در زندگی خصوصی، اجتماعی، اقتصادی و مدنی، بیشازپیش محوری کرد. با افزایش وابستگی جهان به ارتباطات دیجیتال، تصمیماتی که در هیاتمدیره شرکتها گرفته میشد، بخش زیادی از آنچه میلیاردها نفر میدیدند و میشنیدند را تعیین میکرد، فرصتهای آنها را شکل میداد و حتی الگوهای فکری آنها را تغییر میداد.
این تغییر در روزهای اولیه حمله روسیه به اوکراین در سال 2022 بهطور کامل نمایان شد. اگر شرکتهای آمریکایی مانند اسپیسایکس، مایکروسافت و پالانتیر تصمیم نمیگرفتند که به دفاع از اوکراین برخیزند (یعنی ارتباطات را ممکن، حملات سایبری را دفع و اطلاعات را تجزیهوتحلیل کنند و پهپادها را به کار اندازند) روسیه میتوانست این کشور را از کار بیندازد، ساختار فرماندهی آن را از بین ببرد و پایتخت را تصرف کند. اوکراین ممکن بود در عرض چند روز جنگ را ببازد. اما طولی نکشید که دولتها متوجه شدند آنچه متخصصان فناوری [به دولتها] میدهند را میتوانند بهراحتی [هم] از آنها [دولتها پس] بگیرند. ماجرای «استارلینک-کریمه» -و کمبودهای عرضه در دوران همهگیری قبل از آن- شکنندگی ناشی از اتکا به چند شرکت غالب برای خدمات و لوازم کلیدی را آشکار کرد. یک نقطه شکست، یا یک تصمیم مدیرعامل، میتواند عواقب فاجعهباری داشته باشد.
در مواجهه با این خطرات، دولتها واکنش نشان دادند. در سال ۲۰۲۲، موجی از قوانین و اقدامات نظارتی، شرکتهای بزرگ فناوری را در مسائلی مانند قدرت بازار، تعدیل محتوا، حفاظت از کاربران و حریم خصوصی دادهها هدف قرار داد. اما این اقدامات پیشگیرانه تاثیر چندانی بر کنترل شرکتهای بزرگ فناوری بر فضای دیجیتال نداشت، جایی که آنها -نه دولتها- همچنان بهعنوان معماران، بازیگران و مجریان اصلی عمل میکردند. قدرت شرکتهای بزرگ فناوری در اواخر سال ۲۰۲۲ با رونمایی از الگوهای زبانی بزرگ و سپس انفجار هوش مصنوعی بیشتر شد. با قدرتمندتر شدن و محوریت یافتن هوش مصنوعی در رقابت اقتصادی، نظامی و ژئوپولیتیک، شرکتهای فناوری که آن را کنترل میکنند، از نظر ژئوپولیتیک حتی بیشتر تاثیرگذار خواهند شد.
مجموعهای از آیندهنگرهای سیلیکونولی مانند ماسک، زاکربرگ، پیتر تیل و مارک اندریسن زمانی فناوری را نهفقط بهعنوان یک فرصت تجاری، بلکه بهعنوان یک نیروی انقلابی میدیدند؛ نیرویی که قادر به آزادسازی جامعه از محدودیتهای دولت و در نهایت منسوخ کردن دولت است. این «آرمانشهرگرایان فناوری» -همانطور که من در سال ۲۰۲۱ آنها را چنین تعریف کردم- نسبت به سیاست بدبین بودند و «به آیندهای چشم دوخته بودند که در آن الگوی دولت-ملت که از قرن هفدهم بر ژئوپولیتیک مسلط بوده است، با چیزی کاملاً متفاوت جایگزین شده باشد». اما در سالهای اخیر، برخی از این چهرهها چرخشی «تکنو-اقتدارگرایانه» داشتهاند. آنها که دیگر به فراتر رفتن از دولت راضی نیستند، اکنون به دنبال تصرف آن هستند و قدرت عمومی را برای پیشبرد جاهطلبیهای خصوصی به کار میگیرند. بخشی از این تغییر، منفعتجویانه بوده و ناشی از تمایل به تامین مقررات مطلوب، تخفیفهای مالیاتی و قراردادهای عمومی است؛ همانطور که ثروتمندان و منافع خاص در آمریکا اغلب سعی در انجام آن دارند. اما این همچنین نشاندهنده افزایش ریسکها و تغییر تعادل قدرت فناوری در دورانی است که از نظر ژئوپولیتیک مورد مناقشه است.
برخلاف پلتفرمهای دیجیتال پیشین که حداقل تحت مداخله دولت شکوفا شدند، اکثر فناوریهای پیشرو امروزی -مانند هوافضا، هوش مصنوعی، بیوتکنولوژی، انرژی و محاسبات کوانتومی- برای گسترش بهطور فعال به حمایت ضمنی یا صریح دولت نیاز دارند. با افزایش اهمیت این حوزهها در رقابت ایالاتمتحده و چین و نفوذ امنیت ملی در بیشتر حوزههای دیجیتال، همسویی با واشنگتن از یک مزاحم به یک ضرورت استراتژیک تبدیل شد و دیدگاه آرمانشهر فناوری را کمرنگتر و مدل قهرمان ملی را جذابتر کرد. انگیزهها برای تصرف دولت همراه با غنائم آن افزایش یافت. با این حال، برای برخی، انتخاب تصرف دولت نهتنها عملی، بلکه ایدئولوژیک نیز بود.
چندین چهره برجسته فناوری، بهویژه ماسک و تیل، جهانبینی ضددموکراتیک را پذیرفتهاند. آنها حکومت آمریکا (و بهطور کلی حکومت جمهوری) را بهطور جبرانناپذیری «ازهمگسیخته» میدانند و کثرتگرایی، کنترل و توازن و خدمات مدنی حرفهای را بهعنوان اشکالات، نه ویژگیها، میبینند. این چهرهها میخواهند دولت ایالاتمتحده مانند یک استارتآپ اداره شود، با یک «مدیرعامل ملی» غیرمنتخب که به نام پیشرفت فناوری، قدرت متمرکز را در دست داشته باشد. از نظر آنها، کنترل دولت -و آینده- باید به نخبگان فنی خودخواندهای منتقل شود که برای رهبری کشور در دوران تغییرات سریع مناسب هستند. تیل در اوایل سال ۲۰۰۹ اعلام کرد که دیگر معتقد نیست «آزادی و دموکراسی با هم سازگار هستند». در سال ۲۰۲۳، ماسک خواستار «سولای امروزی» شد، که اشاره به دیکتاتور رومی داشت که سلطنتش باعث فروپاشی جمهوری شد.
اگرچه ممکن است در آن زمان شوخی کرده باشد، اما در واقع ماسک چند ماه گذشته را صرف تلاش برای به دست گرفتن زمام امور دولت ایالاتمتحده کرده بود. ترامپ از قبل مستعد سرمایهداری رفاقتی بود. اما در دوره دوم ریاستجمهوری خود، غولهای فناوری نهتنها برای شکل دادن به سیاستها توانمند شدهاند، بلکه از آنها دعوت شده است تا تنظیمکنندگان خود را استخدام (یا اخراج) کنند و قوانین خود را بنویسند (یا پاک کنند)؛ مانند حضور ماسک در دولت و به دست گرفتن مسئولیت «وزارت بهرهوری دولت» (DOGE) که باعث شد وی دهها هزار کارمند دولت را اخراج، افراد وفادار را در دهها سازمان منصوب، بودجه تخصیصیافته از سوی کنگره را کاهش و ترابایتها دادههای محرمانه متعلق به میلیونها آمریکایی را به دست آورد. اگرچه ماسک از دولت خارج شد اما بسیاری از متحدان «تکنو-اقتدارگرای» او که در تمام بخشهای دولت مستقر هستند، بهرغم تضاد منافع، نقشهای خود را در بخش خصوصی حفظ کردهاند. این متخصصان فناوری اکنون بر پرسنل و سیاستهای فدرال تسلط دارند: شکلدهی به قانونگذاری، اجرای مقررات، تدارکات، مالیات و یارانهها، که نهتنها بر شرکتهای خودشان، بلکه بر شرکتهای رقبایشان نیز تاثیر میگذارد.