شناسه خبر : 45732 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

چرخه تعصب

چگونه در دام تعصبات ذهنی گرفتار می‌شویم؟

 

آزاده خرمی‌مقدم / نویسنده نشریه 

سوگیری تاییدی (Confirmation bias)، تمایل به جست‌وجو، تفسیر، حمایت و یادآوری اطلاعات به‌گونه‌ای است که باورها یا ارزش‌های قبلی فرد را تایید یا پشتیبانی کند. سوگیری تاییدی یکی از مشهورترین انواع جهت‌گیری‌های ذهنی است. معمولاً افراد برای پدیده‌هایی که قبلاً درستی آنها برایشان اثبات و تایید شده و به آن باور دارند به دنبال شاهد و مدرک می‌گردند. این تعصب بر درستی چیزهایی که برای افراد اثبات ‌شده گاهی ممکن است موجب نادیده‌گرفتن شواهد علیه باورهای فرد شود. به‌عنوان مثال وقتی فردی با شاهد و مثالی مواجه شود که با نتیجه او متناقض است، آن را نمی‌پذیرد و حتی سراغ بررسی آن هم نمی‌رود، بلکه منابع جایگزین را جست‌وجو می‌کند که اهمیت شواهد را زیر سوال می‌برند. جهت‌گیری تاییدی با پیشگویی در مورد نتایج عملکرد خود فرد متفاوت است. در پیشگویی انتظارات فرد روی نحوه رفتار او اثر می‌گذارد، به‌طوری‌که این رفتار جدید، خود به محقق شدن نتیجه مورد انتظار پیشگویی ختم می‌شود. اما جهت‌گیری تاییدی ناشی از چگونگی پردازش اطلاعات است. به عبارتی جهت‌گیری تاییدی گرایشی در افراد است که هنگام جست‌وجوی شواهد، تفسیر آنها یا به یادآوردنشان از حافظه، به سمت باورهای فعلی متمایل می‌شوند تا باورها و فرضیه‌های شخص را تایید کند. این نوع مواجهه با باورها ممکن است همچون مخدری عمل کند و افراد را در برابر واقعیت‌های اطرافشان کرخت کند. این‌گونه است که ممکن است دریافت اطلاعات بخش بزرگی از واقعیت بیرون از ذهن را منعکس نکند. در دهه 1960، یک روان‌شناس شناختی به نام «پیتر کاتکارت ویسون» آزمایش‌های زیادی انجام داد که به‌عنوان قاعده ویسون شناخته می‌شود. او نشان داد که مردم تمایل به جست‌وجوی اطلاعاتی دارند که عقاید آنها را تایید کند. این نوع جهت‌گیری می‌تواند نگاه افراد را به موقعیت‌ها تحت تاثیر قرار دهد و بر تصمیماتی که می‌گیرند اثر بگذارد و به انتخاب‌های نادرست بینجامد. به‌عنوان مثال در طول یک دوره انتخابات افراد تمایل دارند به دنبال اطلاعات مثبتی باشند که نامزدهای موردعلاقه آنها را به‌خوبی تایید کرده و نامزد جناح مخالف را منفی نشان دهد.

این قاعده در انجام یک پژوهش نیز بررسی شده است. حتی یک تغییر کوچک در جمله‌بندی پرسش، بر شیوه جست‌وجوی افراد در داده‌های موجود و در نتیجه‌ای که به آن دست می‌یابند، اثر می‌گذارد. این موضوع در یک پرونده حضانت نشان داده شده است. شرکت‌کنندگان در پژوهش می‌خوانند که والد 1، به شکلی معتدل واجد شرایط سرپرستی کودک است و والد 2، ترکیبی از ویژگی‌های برجسته مثبت و منفی را دارد: رابطه بسیار صمیمانه‌ای با کودک دارد، اما شغلش ایجاب می‌کند کودک را مرتب جابه‌جا کند. شرکت‌کنندگانی که از آنها پرسیده شده بود «کدام والد باید حضانت کودک را به دست بیاورد؟» اکثراً در جست‌وجوی ویژگی‌های مثبت برآمده و والد 2 را انتخاب کردند. در طرف مقابل شرکت‌کنندگانی که از آنها پرسیده شده بود، «حضانت کودک باید از کدام والد سلب شود؟»، بیشتر آنها در جست‌وجوی ویژگی‌های منفی برآمده و در نتیجه حضانت را از والد 2 سلب کردند.

تصمیم‌های ناقص به دلیل جهت‌گیری تایید در طیف وسیعی از زمینه‌های سیاسی، سازمانی، مالی و علمی یافت شده است. این سوگیری‌ها به اعتماد بیش‌ازحد به باورهای شخصی منجر می‌شود و می‌تواند در مواجهه با شواهد مخالف، باورها را حفظ یا تقویت کند. به‌طور مشابه، یک کارآگاه پلیس ممکن است مظنون را در مراحل اولیه تحقیقات شناسایی کند، اما پس‌ازآن فقط به دنبال شواهد تاییدکننده است تا رد آن. یک پزشک ممکن است زودتر از موعد بر روی یک اختلال خاص در اوایل یک جلسه تشخیصی تمرکز کند و سپس فقط به دنبال شواهد تاییدکننده باشد. در رسانه‌های اجتماعی، جهت‌گیری تایید با استفاده از فیلتر یا ویرایش الگوریتمی تقویت می‌شود که تنها اطلاعاتی را به افراد نشان می‌دهد که احتمالاً با آن موافق هستند، درحالی‌که دیدگاه‌های مخالف را حذف می‌کند. برخی استدلال کرده‌اند که جهت‌گیری تاییدی دلیلی است که هرگز جامعه نمی‌تواند از فیلتر بگریزد، زیرا افراد از نظر روان‌شناختی سخت‌گیرانه به دنبال اطلاعاتی هستند که با ارزش‌ها و باورهای قبلی‌شان مطابقت دارد و ویرایش‌های الگوریتمی افراد را در همین مسیر هدایت می‌کند. مطالعات صورت‌گرفته درباره درک مردم از رویدادهای سیاسی نیز نشان می‌دهد شهروندان هنگام پردازش اطلاعات سیاسی درگیر استدلال با انگیزه حزبی و ایدئولوژی و همچنین بر اساس باورهای مربوط به کیفیت و کارایی دولت هستند.

در بازارهای مالی نیز تصمیمات می‌تواند تحت تاثیر جهت‌گیری تاییدی قرار بگیرد. به‌عنوان مثال اگر دوستی به شما گفت که طلا همیشه بهتر از سهام است و به آن اعتقاد داشت، ممکن است به بازده در دوره‌هایی که طلا بهتر از سهام است نگاه کنید و نسبت به نظر دوست خود مطمئن شوید. شما دوره‌ای را نادیده می‌گیرید که طلا عملکرد ضعیفی نسبت به سهام داشته است. سوگیری نسبت به یک فرض یا باور به توانایی تصمیم‌گیری بر اساس حقایق و شواهد تاثیرگذار است. جهت‌گیری تایید، تمایل افراد به پردازش اطلاعات با جست‌وجو یا تفسیر اطلاعاتی است که با باورهای موجود آنها سازگار است. این رویکرد مغرضانه به تصمیم‌گیری، عمدتاً غیرعمدی است و به نادیده گرفتن اطلاعاتی منجر می‌شود که با باورهای فرد سازگار نیست. سوگیری می‌تواند باعث شود سرمایه‌گذاران بر اساس اخبار یا رویدادهای اخیر، احتمال یک نتیجه سرمایه‌گذاری خاص را بیش‌ازحد برآورد کنند. به‌عنوان مثال اگر سهام یک شرکت اخیراً عملکرد خوبی داشته باشد، سرمایه‌گذاران ممکن است استنباط کنند که به‌رغم شواهد چند سال گذشته، در آینده نیز روند سودآوری ادامه خواهد یافت.

«جیمز فردریش» با استفاده از ایده‌هایی از روان‌شناسی تکاملی پیشنهاد می‌کند که هدف افراد در اصل در آزمایش فرضیه‌ها، حقیقت نیست، بلکه سعی می‌کنند از پرهزینه‌ترین اشتباهات اجتناب کنند. به‌عنوان مثال، کارفرمایان ممکن است در مصاحبه‌های شغلی سوالاتی یک‌طرفه بپرسند؛ زیرا تمرکز آنها بر حذف نامزدهای نامناسب است. جهت‌گیری تاییدی همچنین در تمایل افراد به جست‌وجوی موارد مثبت ظاهر می‌شود. هنگامی که به دنبال اطلاعاتی برای حمایت از فرضیه‌ها یا انتظارات خود هستند، افراد تمایل دارند به دنبال شواهد مثبتی باشند که صحت یک فرضیه را تایید کند، نه اطلاعاتی که نادرست بودن دیدگاه را ثابت کند (اگر نادرست باشد). «ایو ویتمور»، روان‌شناس رشد، استدلال کرده است که باورهای دخیل در جهت‌گیری تایید ریشه در کنار آمدن از طریق باورهای ساختگی در دوران کودکی دارد که «پایه‌ای برای اشکال پیچیده‌تر خودفریبی و توهم در بزرگسالی می‌شود».

زمانی اعتقاد بر این بود که جهت‌گیری تاییدی با هوش مرتبط است. بااین‌حال، مطالعات نشان داده‌اند که جهت‌گیری تاییدی می‌تواند بیشتر تحت تاثیر توانایی تفکر منطقی باشد تا سطح هوش. جهت‌گیری تاییدی می‌تواند موجب ناتوانی در ارزیابی موثر و منطقی طرف مقابل یک استدلال شود. مطالعات بیان کرده‌اند که جهت‌گیری تاییدی نبود «ذهن باز فعال» است، به معنی عدم جست‌وجوی فعال برای اینکه چرا یک ایده اولیه ممکن است اشتباه باشد. به‌طور معمول، جهت‌گیری تاییدی در مطالعات تجربی به‌عنوان شواهد مورد استفاده در حمایت از طرف خود در مقایسه با طرف مقابل عملیاتی می‌شود. جهت‌گیری تاییدی می‌تواند هم به شکل تمایل آگاهانه و هم ناخودآگاه برای تایید نظریه‌ها، نظرات یا نتایج و یافته‌های خاص توصیف شود. درواقع مطالعاتی که جهت‌گیری «طرف من» را بررسی کردند، نشان می‌دهد که افراد توانستند دلایل بیشتری برای حمایت از طرف خود در مورد یک موضوع بحث‌برانگیز به خاطر بسپارند تا طرف مقابل. البته این‌گونه نیست که مردم قادر به ارائه استدلال‌های مخالف با اعتقاداتشان نباشند، بلکه مردم انگیزه‌ای برای انجام این کار ندارند. مواردی وجود دارد که مردم با اطلاعاتی که از باورهای شخصی آنها حمایت می‌کند، رفتار ویژه‌ای دارند. به‌عنوان مثال فرض کنید معلمی متوجه دانش‌آموزی می‌شود که غالباً در کلاس ساکت و محتاط است. او ممکن است تصور کند که دانش‌آموز درگیری ذهنی دارد یا درک ندارد، درحالی‌که درواقع ممکن است دانش‌آموز تنها از صحبت با صدای بلند احساس ناراحتی کند.

جهت‌گیری تاییدی بسیار مهم است، زیرا ممکن است افراد به‌شدت باورهای نادرست را بپذیرند یا به اطلاعاتی که از اعتقادات آنها پشتیبانی می‌کند بیشتر از آنچه شواهد آن را تضمین می‌کند، اهمیت دهند. مردم ممکن است بیش‌ازحد به باورهای خود اطمینان داشته باشند، زیرا شواهدی را برای حمایت از آنها جمع‌آوری کرده‌اند، درحالی‌که درواقع آنها بسیاری از شواهد را در رد باورهای خود نادیده گرفته‌اند- شواهدی که اگر آنها را درنظر می‌گرفتند، باید آنها را به سوی زیر سوال بردن اعتقاداتشان سوق می‌داد. این عوامل ممکن است موجب تصمیم‌گیری مخاطره‌آمیز شود و افراد را به نادیده گرفتن علائم هشداردهنده و سایر اطلاعات مهم وادار کند. چنان‌که پیشتر نمونه‌های متعددی یاد شد، جهت‌گیری تاییدی پیامدهای مهمی در دنیای واقعی دارد، ازجمله در پزشکی، قانون و روابط بین‌فردی. پزشکان اغلب در مورد تشخیص یک بیماری پزشکی در مراحل اولیه فرآیند درمان، نظر اولیه دارند. این ظن و گمان می‌تواند با توانایی پزشک برای ارزیابی اطلاعاتی که ممکن است نشان‌دهنده احتمال بیشتر تشخیص جایگزین باشد، تداخل ایجاد کند. یکی دیگر از پیامدهای مرتبط نحوه واکنش بیماران به تشخیص است. بیماران بیشتر با تشخیصی موافق هستند که نتیجه مطلوب آنها را پشتیبانی می‌کند تا تشخیصی که برخلاف نتیجه مطلوب آنها باشد. هر دو این مثال‌ها نشان می‌دهند که جهت‌گیری تاییدی پیامدهایی برای سلامت و رفاه افراد دارد. در چهارچوب قانون، قضات و هیات منصفه گاهی قبل از مشخص شدن همه شواهد، درباره گناهکار بودن یا بی‌گناهی متهم نظر می‌دهند. هنگامی که یک قاضی یا هیات منصفه نظر خود را اعلام کرد، جهت‌گیری تاییدی در توانایی آنها برای پردازش اطلاعات جدیدی که در طول محاکمه ظاهر می‌شود، تداخل ایجاد خواهد کرد که ممکن است به احکام ناعادلانه بینجامد. در روابط بین‌فردی، جهت‌گیری تاییدی می‌تواند مشکل‌ساز باشد، زیرا ممکن است فرد را به برداشت‌های نادرست و مغرضانه از دیگران سوق دهد. این کار ممکن است به عدم ارتباط یا درگیری در روابط بین‌گروهی منجر شود.

افراد وقتی اطلاعاتی را انتخاب می‌کنند که از دیدگاه‌هایشان حمایت می‌کند، اطلاعات مخالف را نادیده می‌گیرند، یا زمانی‌که شواهد مبهم را به‌عنوان حمایت از نگرش‌های موجود خود تفسیر می‌کنند، این تعصب را نشان می‌دهند. این تاثیر برای نتایج مطلوب، مسائل احساسی و باورهای عمیقاً ریشه‌دار قدرتمندتر است.

95مصداق جهت‌گیری تاییدی در روابط عاطفی را با این مثال می‌توان توضیح داد که افراد تمایل به جست‌وجو و تفسیر اطلاعات به‌گونه‌ای دارند که باورها و نظرات قبلی را تایید کند. این مساله می‌تواند شرکای عاطفی را به سمت اشاره به ناکامی‌ها و نقص‌های یکدیگر ببرد و زمینه‌ساز مشکلات و اختلافات بسیاری شود. یا سایر باورها مانند اینکه چپ‌دست‌ها باهوش‌ترند. اگر فردی به این موضوع اعتقاد داشته باشد به دنبال نشانه‌هایی در رفتار فرد چپ‌دست است که میزان هوش او را بالا جلوه می‌دهد. یکی از رایج‌ترین نمونه‌های جهت‌گیری تاییدی، نحوه جست‌وجو یا تفسیر اخبار است. اگر روایتی دیدگاه‌های قبلی فرد را تایید کند، حتی اگر شواهد ارائه‌شده متزلزل یا غیرقطعی باشد، احتمال بیشتری دارد که آن داستان را باور کند. جهت‌گیری سیاسی در این زمینه این است که رهبران و احزاب سیاسی اطلاعاتی را برای برجسته کردن یک مشکل ارائه می‌دهند و راه‌حل‌هایی را پیشنهاد می‌کنند که به نفع موقعیت سیاسی آنها باشد. این امر باعث می‌شود که موقعیت آنها مطلوب‌تر و سیاست‌هایشان در مسیر مورد انتظار عملی به نظر برسد.

آیا جهت‌گیری تاییدی می‌تواند مفید باشد؟ به باور برخی کارشناسان این موضوع به پردازش اطلاعات کمک می‌کند. برخی از افراد بر این باورند که جهت‌گیری تاییدی به افراد کمک می‌کند تا اطلاعات زیادی را که هر روز می‌بینند به‌طور موثر مرتب کنند. از این دیدگاه جهت‌گیری تاییدی، اعتماد به‌نفس ایجاد می‌کند. برخی دیگر از کارشناسان فکر می‌کنند که مردم به دنبال اطلاعاتی برای حمایت از نظرات خود برای حفظ یا ایجاد عزت نفس خود هستند. حتی بهره‌گیری از جهت‌گیری تاییدی می‌تواند نشان‌دهنده مهارت اجتماعی فرد باشد. به‌عنوان مثال وقتی کسی تصور اولیه از درون‌گرا یا برون‌گرا بودن را می‌دهد، سوالاتی که با این تصور مطابقت دارند بیشتر همدلانه به‌نظر می‌رسند. هنگام صحبت با فردی که به نظر درون‌گراست، برای نشان دادن مهارت‌های اجتماعی‌تان بهتر است بپرسید: «آیا در موقعیت‌های اجتماعی احساس ناخوشایندی می‌کنید؟»، به‌جای «آیا مهمانی‌های پرسروصدا را دوست دارید؟». بااین‌حال، تعصب می‌تواند خطرناک باشد و هنگامی که با قدرت و امتیاز همراه شود، نتایج ناعادلانه‌ای برای آسیب‌پذیرترین افراد جامعه رقم بزند. جهت‌گیری تاییدی اغلب به‌عنوان مبنایی برای تصمیم‌گیری و منطق پشت اقداماتی که انجام می‌دهیم استفاده می‌شود. این سوگیری می‌تواند بر اقدامات تبعیض‌آمیز نقش داشته باشد. با مثال‌های متعدد می‌توان نتیجه گرفت که جهت‌گیری تاییدی به‌عنوان یک خطای ادراکی که موجب پشتیبانی و پذیرش اطلاعات پیشین می‌شود، در بسیاری از جنبه‌های زندگی ما نقش دارد. جهت‌گیری تاییدی یکی از رفتارهای رایج است و احتمال اینکه این رفتار را در دیگران مشاهده کنید بیشتر از این است که متوجه جهت‌گیری تاییدی در رفتار خودتان شوید. به‌خصوص زمانی‌که رهبر یک مجموعه می‌شوید، رفتار شما بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد و جهت‌گیری تاییدی در این زمان بیشتر به چشم می‌آید. بنابراین تلاش برای کاهش جهت‌گیری تاییدی می‌تواند عملکرد مجموعه را بهبود ببخشد. اگرچه داشتن ترجیحات و علایق شخصی اشتباه نیست، ولی باید مراقب بود که این ترجیحات فر‌آیند تصمیم‌گیری را مختل نکند. اجتناب از جهت‌گیری تاییدی می‌تواند کمک کند تا: دیدگاه‌های خود را گسترش دهید، تصمیم‌های خود را ارزیابی کنید، ایده‌های جدید را در نظر بگیرید، نوآوری و همکاری خود را تقویت کنید، رشد و پیشرفت را تجربه کنید و انسجام و اثربخشی کار تیمی را افزایش دهید. ازجمله راهکارها برای غلبه بر جهت‌گیری تاییدی نیز می‌توان به این موارد اشاره کرد: قبل از نظر دادن تحقیق کنید، خودتان را به چالش بکشید، برای ارزیابی وقت بگذارید، طرز فکر خود را تغییر داده، اجازه اشتباه کردن به خودتان بدهید و در جهان‌بینی خود بازنگری کنید. بررسی مجدد فرآیندهای فکری می‌تواند بر غلبه بر جهت‌گیری تاییدی کمک کند. این نکته را هم باید در نظر گرفت که همان‌طور که افراد چیزهای جدیدی یاد می‌گیرند، سیستم فکری غنی‌تر و توانمندتر می‌شود. در چنین وضعیتی، صرف زمان برای بازبینی باورها و خط فکرهای جاری می‌تواند کمک کند تا تحلیل‌های جامع‌تری از مشکلات و موضوعات ارائه کرد. 

دراین پرونده بخوانید ...