شناسه خبر : 40521 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

شکارچیان فسیل

چه کسانی خریدار دارایی‌های انرژی کثیف هستند؟

 ترجمه: جواد طهماسبی- اولین قانون ترمودینامیک بیان می‌دارد که انرژی خلق یا نابود نمی‌شود بلکه از مکانی به مکان دیگر انتقال می‌یابد. به نظر می‌رسد این قانون درباره خود صنعت انرژی هم کاربرد دارد. شش شرکت بزرگ نفتی غرب زیر فشار سرمایه‌گذاران، فعالان و دولت‌ها مجبور شدند 44 میلیارد دلار از دارایی‌های سوخت فسیلی خود را از سال 2018 به بعد واگذار کنند. به گفته بنگاه مشاورتی وود مک‌کینزی، این صنعت قصد دارد در سال‌های آتی 128 میلیارد دیگر از دارایی‌ها را انتقال دهد. شرکت اگزون موبیل ماه گذشته اعلام کرد سرمایه‌گذاری در نفت شیل کانادا را متوقف می‌کند. شرکت شل (Shell) باقی‌مانده میدان‌های نفتی خود را در نیجریه در فهرست واگذاری قرار داد. اما در اکثر مواقع این دارایی‌های ازمدافتاده به‌طور کامل کنار گذاشته نمی‌شوند. در عوض، آنها از جهان پرنور بازارهای سهام به محیط‌های تاریک و پرسایه منتقل می‌شوند.

بسیاری از آنها در نهایت به دستان بنگاه‌های سهام مالکانه خصوصی (PE) می‌رسند. این بنگاه‌ها فقط در دو سال گذشته و از طریق 500 معامله دارایی‌هایی به ارزش 60 میلیارد دلار را در حوزه‌های نفت، گاز و زغال‌سنگ خریداری کرده‌اند. این مقدار یک‌سوم بیشتر از ارزش سرمایه‌گذاری‌های آنها در انرژی‌های تجدیدپذیر است. برخی از این معامله‌ها چند میلیارد دلار ارزش دارند و در آنها بنگاه‌های بزرگی از قبیل بلک‌استون، کارلایل و KKR، میدان‌های نفتی، نیروگاه‌های زغال‌سنگی و شبکه‌های گاز را از گروه‌های انرژی، معدن و تاسیسات خریده‌اند. بسیاری از معاملات دیگر که توسط رقبای کوچک انجام می‌گیرند از انظار عمومی دور می‌مانند. این معاملات طبق نظر و دیدگاه بسیاری از صندوق‌های بازنشستگی، دانشگاه‌ها و دیگر سرمایه‌گذاران صندوق‌های خصوصی انجام می‌شوند که با 39 تریلیون دلار دارایی‌ خواستار آن‌اند که از عرصه سوخت‌های فسیلی خارج شوند. اما هنوز کسانی هستند که دوست ندارند از منافع آبدار در دسترس دست بکشند.  علاقه‌مندی شدید بنگاه‌های سهام مالکانه خصوصی به صنعت نفت امر تازه‌ای نیست. بین سال‌های 2002 تا 2015، افزایش تقاضای جهانی برای سوخت قیمت نفت را به بالای 100 دلار در هر بشکه کشانید و باعث شد صندوق‌های علاقه‌مند به دارایی‌های بالادستی یعنی اکتشاف و استخراج و به ویژه چاه‌های شیل همانند قارچ سر از خاک درآورند. در آن زمان عربستان سعودی و متحدانش که قصد داشتند صنعت نفت شیل آمریکا را به خاک بنشانند عرضه نفت به بازارها را افزایش دادند و بنگاه‌های حفاری را به ورشکستگی کشاندند. معاملات فروش دارایی‌ها از آن زمان شدت گرفت. به گزارش بنگاه داده‌های پرکین 

(Preqin)، در پایان ژوئن 2021 صندوق‌های فعالی که سوخت‌های فسیلی را هدف قرار داده‌ بودند نرخ بازدهی 10ساله داخلی خود را منفی 7 /0 درصد ثبت کردند. 

اما اوضاع دوباره تغییر کرد. با تداوم تقاضا برای نفت و گاز و کاهش سرمایه‌گذاری در تولید، عرضه محدود شد و قیمت‌ها روند صعودی در پیش گرفتند. به این ترتیب سودآوری تولیدکنندگان بالا رفت. به عنوان مثال، سال گذشته شرکت بریتیش پترولیوم 8 /12 میلیارد دلار سود کرد که بالاترین سود از سال 2013 به بعد بود. شرکت شل پیش‌بینی می‌کند نرخ بازدهی سرمایه‌گذاری در پروژه‌های بالادستی 20 درصد باشد در حالی که سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر بازدهی 10درصدی خواهد داشت. صندوق‌های تملیک که اغلب دوره‌ای 10ساله دارند امیدوارند بتوانند در نصف این زمان پول خود را پس بگیرند. اکثر این بازدهی از جریان‌های نقدینگی عملیاتی حاصل از تملیک به‌دست می‌آید تا از بازفروش دارایی‌ها. آنها می‌توانند سرمایه را به ارزانی تامین کنند. در مقابل، در شرکت‌های بزرگ هزینه سالانه  سهام مالکانه 10 درصد است و آنها عمدتاً 80 درصد تامین مالی قراردادهای بدهی را از طریق وام‌هایی با نرخ بهره چهار تا پنج درصد انجام می‌دهند. علاوه بر این، تخفیف‌هایی که بازار سهام برای دارایی‌های کثیف اعمال می‌کند و بیشتر به پایداری زیست‌محیطی مربوط می‌شوند تا مسائل مالی، خود به‌گونه‌ای بر قیمت‌ها تاثیر می‌گذارند که بستر را برای فعالیت سودآور صندوق‌های خصوصی مهیا می‌کنند.

همچنین، مدیران صندوق‌های سهام مالکانه خصوصی با زیرکی تمام راهبردهایشان را تغییر می‌دهند. بسیاری از آنها دیگر برای صندوق‌های انرژی بازاریابی نمی‌کنند مگر آنکه صندوق‌ در حوزه انرژی‌های تجدیدپذیر فعالیت کند. در مقابل، دارایی‌های بالادستی به همراه دیگر دارایی‌ها در صندوق‌هایی قرار می‌گیرند که بر حسب «رشد» یا «فرصت‌طلبی» به آنها می‌خورد و دامنه‌ای از صنایع را پوشش می‌دهند. صندوق‌های بدهی خصوصی وام‌های نفت و گاز را از بانک‌ها ارزان می‌خرند. بزرگ‌ترین تحول را می‌توان در حرکت صندوق‌های خصوصی زیرساختاری به سمت دارایی‌های میان‌دستی (عمدتاً لوله‌های انتقال) مشاهده کرد. از آنجا که درآمد این دارایی‌ها را مشتریان بزرگی مانند غول‌های انرژی و تاسیسات تامین می‌کنند این دارایی‌ها در طبقه ایمن قرار می‌گیرند و همزمان بازدهی جذابی را در انتهای دهه ایجاد می‌کنند. برخی بنگاه‌ها هر کاری را انجام می‌دهند. در ماه ژوئن، یک بنگاه مدیر صندوق متعلق به بروک فیلد در کانادا موفق شد مالکیت مشترک کل سبد دارایی وام‌های نفت و گاز بانک فنلاندی ABN AMRO را به‌دست آورد. بروک فیلد در ماه جولای پذیرفت 8 /6 میلیارد دلار برای خرید چهارمین شرکت بزرگ خط لوله کانادا بپردازد. این توافق یک روز پس از عملیات جمع‌آوری سرمایه برای تحول «سبز» صورت گرفت. 

مدیران بنگاه‌های سهام مالکانه خصوصی ادعا می‌کنند قادرند این دارایی‌ها را به خوبی مدیریت کنند. به گفته آنها، از آنجا که آنها سهام مادر را در اختیار دارند و می‌توانند از نظارت همیشگی بازارهای عمومی دور بمانند، در جایگاهی منحصربه‌فرد قرار می‌گیرند تا کارایی را بهبود بخشند و تصاعد را کاهش دهند. اما انگیزه شدیدی وجود دارد که آنها ابتدا سود سهام را در جیب بگذارند و بعدها به دیگر مسائل بیندیشند. پول سرمایه خصوصی موسوم به «پودر خشک» در جهان به رکورد 3 /3 تریلیون دلار رسیده است. این پولی است که صندوق‌ها اکنون گردآوری می‌کنند تا در آینده به مصرف برسانند. وقتی چنین پول زیادی در دسترس باشد مدیران می‌توانند معامله‌های زیادی انجام دهند. در این صورت آنها وقت ندارند برنامه‌های کربن‌زدایی را در دارایی‌ها اجرا کنند.

به نظر می‌رسد سرمایه‌گذاران عجله‌ای برای کاهش سرمایه‌گذاری ندارند. مطالعه اخیر موسسه پروبیتاس (Probitas) که در گردآوری ابزارهای ویژه تامین مالی به بنگاه‌های خصوصی کمک می‌کند نشان می‌دهد سرمایه‌گذاران این روزها علاقه‌ای به صندوق‌های نفتی ندارند. اما همزمان نیز هیچ‌کدام سیاستی برای حذف موردی معاملات در صندوق‌های بزرگ‌تر ندارند. نشریه اکونومیست با استفاده از داده‌های موسسه PEI هشت بنگاه سهام مالکانه خصوصی را بررسی کرد که در دو سال گذشته چند معامله مربوط به سوخت‌های فسیلی انجام داده‌اند. سرمایه‌گذارانی که در تازه‌ترین ابزارهای مالی مرتبط با انرژی شرکت داشتند عبارت‌اند از 53 صندوق بازنشستگی، 23 دانشگاه و 32 بنیاد. بسیاری از آنها از جمله سامانه بازنشستگی معلمان تگزاس، دانشگاه سانفرانسیسکو و بنیاد ترو برت (Trou bert) آمریکایی هستند اما شاید به این دلیل که موسسات بیشتری در آمریکا تعهدات سهام مالکانه خصوصی را افشا می‌کنند. صندوق بازنشستگی بریتانیایی یورکشایر غربی و چاینا لایف نیز در این فهرست قرار دارند. 

با گذشت زمان ممکن است برخی سرمایه‌گذاران تصمیم بگیرند سهم خود را از معاملات سوخت‌های فسیلی بیرون بکشند. اما یک‌سوم آنها که طبقه‌ای با شفافیت کمتر هستند همچنان آماده ورود باقی می‌مانند. آنها بنگا‌ه‌های دولتی و صندوق‌های حاکمیتی هستند که در سایه کار می‌کنند. سعودی آرامکو، شرکت ملی نفت عربستان ماه گذشته 30 درصد از سهام یک پالایشگاه را در لهستان خرید. سام اویل که یک گروه آنگولایی است دارایی‌های نفتی دریایی را از شرکت فرانسوی توتال خریداری کرد. شرکت سنگاپوری GIC بخشی از گروهی است که در سال 2020 مبلغ 10 میلیارد دلار برای خرید سهام یک خط لوله انتقال اماراتی پرداخت. 

آیا بانک‌ها می‌توانند عاملی محدودکننده باشند؟ بانک‌های بزرگ اروپا باید به زودی «آزمون استرس سبز» را بگذرانند. بسیاری از آنها اهداف تصاعد صفر خالص را برگزیده‌اند. به گفته یک بانکدار وال‌استریت اشتهای آنها برای معاملات بالادستی به سرعت کمتر می‌شود. اما بازار اوراق برای معاملات بزرگ همچنان باز هستند. معاملات کوچک از خدمات بازارهای بدهی خصوصی بهره می‌برند. بانک‌های غربی از اعطای وام به پروژه‌های بالادستی خودداری می‌کنند اما بانک‌های آسیایی هنوز این کار را انجام می‌دهند. پول نقد هنوز به وفور یافت می‌شود. 

ماه گذشته یک گروه از سرمایه‌گذاران به رهبری بنگاه آمریکایی EIG از دو بانک سیتی‌گروپ و جی‌پی مورگان خواستند تامین مالی مجدد وام 11 میلیارددلاری خرید خط لوله سعودی را بر عهده گیرند. هر اندازه هم که شما در عمق ساختار سرمایه فرو بروید باز هم به نظر می‌رسد قوانین ترمودینامیک همچنان کارایی خود را حفظ می‌کنند. 

91

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها