شناسه خبر : 50412 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

در مذمت تنوع

چرا همیشه تنوع‌بخشی به سبد مالی کار درستی نیست؟

 

صدیقه نژادقربان / نویسنده نشریه 

انسان‌ها وقتی نسبت به گزینه‌های سرمایه‌گذاری خود شک دارند، سرمایه‌گذاری‌شان را تنوع می‌بخشند و در بخش‌های مختلفی سرمایه‌گذاری می‌کنند تا ریسک سرمایه‌گذاری‌شان را کاهش دهند. در حالت کلی تنوع‌بخشی خوب است، اما پرسش اینجاست که تنوع‌بخشی خوب چیست؟ تنوع‌بخشی به سبد مالی همیشه درست نیست، زیرا می‌تواند بازده را کاهش دهد و مدیریت را پیچیده کند. وقتی بیش‌ازحد تنوع ایجاد شود، تمرکز روی سرمایه‌گذاری‌های باکیفیت کم می‌شود و سود بالقوه محدود می‌شود. همچنین، هزینه‌های معاملاتی و زمان مدیریت افزایش می‌یابد. تنوع‌بخشی خوب، متعادل است: تعداد معدودی دارایی با کیفیت بالا در بخش‌های مختلف که همبستگی کمی دارند، ریسک را کاهش می‌دهد، بدون اینکه بازده را قربانی کند. انتخاب آگاهانه بر اساس تحلیل و اهداف مالی، نه‌فقط پراکندگی تصادفی، که کلید تنوع‌بخشی موفق است.

تقریباً هیچ سرمایه‌گذاری در جهان نیست که حداقل یک‌بار این جمله را نشنیده باشد: «همه تخم‌مرغ‌هایت را در یک سبد نگذار.» این ضرب‌المثل قدیمی، به اصل بنیادی تنوع‌بخشی در مدیریت دارایی اشاره دارد. اما همان‌طور که بسیاری از آموزه‌های قدیمی می‌توانند در دنیای مدرن نیازمند بازنگری باشند، مفهوم تنوع نیز دیگر آن نسخه جادوییِ بی‌خطا نیست. اقتصاد رفتاری نشان می‌دهد که انسان‌ها در مواجهه با عدم قطعیت، تمایل دارند دارایی‌های خود را در میان گزینه‌های مختلف پخش کنند. این رفتار در ظاهر، عقلانی و ایمن به‌نظر می‌رسد، اما در عمل، همیشه کارآمد نیست. گاهی این پراکندگی به‌حدی می‌رسد که نه‌تنها ریسک کاهش نمی‌یابد، بلکه بازدهی قربانی می‌شود و سرمایه‌گذار در باتلاق پیچیدگی مدیریت سبد فرو می‌رود. از سوی دیگر، اقتصاد کلان تجربه‌های متعددی ارائه می‌دهد که نشان می‌دهد در شرایط بحران‌های سیستماتیک، تنوع هم نمی‌تواند نجات‌بخش باشد. بحران مالی ۲۰۰۸ در آمریکا، رکود بزرگ ژاپن در دهه ۱۹۹۰ و حتی سقوط بورس تهران در سال ۱۳۹۹ همگی نشان داده‌اند که وقتی ریسک سیستماتیک وجود دارد، تنوع تنها یک توهم امنیت ایجاد می‌کند. پس پرسش اصلی این گزارش چنین است: چه زمانی تنوع مفید است و چه زمانی سرمایه‌گذار را به دام می‌اندازد؟

چرا به تنوع افراطی پناه می‌بریم؟

نظریه مدرن پورتفوی هری مارکویتز (1952) تاکید می‌کند که تنوع‌بخشی در میان دارایی‌های مختلف می‌تواند ریسک را کاهش دهد، بدون آنکه بازده مورد انتظار کاهش یابد. این ایده، ستون اصلی مدیریت مالی و سرمایه‌گذاری است و در تمامی بورس‌های جهان، از وال‌استریت تا بورس تهران، به‌عنوان اصل بنیادین پذیرفته شده است.

بااین‌حال، تجربه‌های تاریخی و تحقیقات اقتصاد رفتاری نشان می‌دهند که تنوع بیش‌ازحد یا پراکندگی بدون تحلیل نه‌تنها مزیت ندارد، بلکه می‌تواند بازده را کاهش دهد و سرمایه‌گذار را در پیچیدگی و زیان فرو ببرد. دنیل کانمن و آموس تورسکی در «نظریه چشم‌انداز» (Prospect Theory) توضیح می‌دهند که انسان‌ها نسبت به زیان‌ها بسیار حساس‌تر از سود هستند و این زیان‌گریزی به تصمیم‌های پراکنده و محافظه‌کارانه منجر می‌شود.

مارکویتز پیشنهاد می‌کند که تنوع در دارایی‌های غیرهمبسته، ریسک غیرسیستماتیک را کاهش می‌دهد. اما ریسک سیستماتیک، مانند بحران‌های اقتصادی یا تورم جهانی، از طریق تنوع قابل کنترل نیست. بنابراین حتی سبدهای متنوع، در مواقع بحران ممکن است زیان مشابه بازار داشته باشند و به زیان‌گریزی و پراکندگی افراطی منجر شود. در زیان‌گریزی، افراد زیان را شدیدتر از سود تجربه می‌کنند، بنابراین برای کاهش اضطراب، به تنوع بیش‌ازحد روی می‌آورند. سرمایه‌گذار برای جلوگیری از حسرت احتمالی، پول خود را میان گزینه‌های مختلف تقسیم می‌کند، حتی اگر برخی از آنها کیفیت پایین داشته باشند، که در روان‌شناسی سرمایه‌گذاری به آن رفتار «اجتناب از پشیمانی» (Regret Aversion) می‌گویند. این حس شبیه به کسی است که برای امتحان چند دانشگاه، همه رشته‌ها را انتخاب می‌کند تا هیچ گزینه‌ای را از دست ندهد. یا ممکن است دچار ترس از دست دادن (FOMO) شود. سرمایه‌گذاران با دیدن رشد بازارهای مختلف از مسکن گرفته تا طلا، رمزارز و سهام، می‌ترسند جا بمانند. بنابراین به‌جای انتخاب آگاهانه، همه را در سبد می‌ریزند. برخی سرمایه‌گذاران با اعتمادبه‌نفس کاذب فکر می‌کنند می‌توانند چند بازار مختلف را همزمان تحلیل کنند، درحالی‌که محدودیت‌های شناختی مانع تصمیم‌گیری دقیق می‌شود. بانک‌ها و صندوق‌های سرمایه‌گذاری با تنوع گسترده در اوراق رهنی، تصور می‌کردند ریسک پخش شده است. اما وابستگی این دارایی‌ها به مسکن آمریکا باعث شد همه با هم سقوط کنند. همچنین ممکن است دچار بار شناختی شوند، یعنی هرچه تعداد دارایی‌ها بیشتر باشد، ذهن انسان دچار آشفتگی می‌شود. تحقیقات روان‌شناسی نشان می‌دهد که مغز انسان نمی‌تواند همزمان بیش از هفت گزینه را به‌طور موثر پردازش کند.

تنوع‌بخشی سرمایه‌گذاری در جهان و ایران

در آستانه بحران مالی 2008، بسیاری از صندوق‌های بازنشستگی و سرمایه‌گذاری‌های بزرگ در آمریکا تصور می‌کردند با تنوع‌بخشی بین اوراق رهنی مختلف، ریسک را پخش کرده‌اند. اما چون همه این دارایی‌ها به یک ریسک سیستماتیک وابسته بودند (مسکن آمریکا)، تنوع عملاً هیچ حفاظی ایجاد نکرد. سرمایه‌گذاران ژاپنی در اوج رونق خود در دهه 90، دارایی‌های خود را میان سهام و املاک توکیو پخش کردند. سقوط همزمان بازار سهام و املاک باعث شد «دهه گمشده ژاپن» رقم بخورد. همچنین، برخی صندوق‌ها در دهه ۲۰۰۰ با ده‌ها دارایی مختلف سرمایه‌گذاری کردند تا ریسک را پخش کنند. اما هنگام بحران، همبستگی میان دارایی‌ها افزایش یافت و تنوع اثر محافظتی نداشت. در بازار رمزارزها نیز، بسیاری از سرمایه‌گذاران تازه‌وارد در سال‌های ۲۰۱۷ و ۲۰۲۱ به‌جای خرید یک یا دو رمزارز اصلی (مثل بیت‌کوین و اتریوم)، سبد خود را با ده‌ها «آلت‌کوین» پر کردند. در نتیجه، هنگام سقوط بازار، تقریباً تمام آنها یکباره ارزش خود را از دست دادند. وارن بافت با تمرکز هوشمندانه بارها گفته است؛ «تنوع‌بخشی برای کسانی است که نمی‌دانند چه می‌کنند». سرمایه‌گذاری‌های موفق بافت از کوکاکولا تا اپل نشان می‌دهد که تمرکز بر چند دارایی باکیفیت، گاهی سودآورتر از پراکندگی گسترده است. در ایران، تجربه سرمایه‌گذاران خرد و صندوق‌های سرمایه‌گذاری نشان می‌دهد که تنوع افراطی می‌تواند سود بالقوه را محدود و مدیریت سبد را پیچیده کند. در سال‌های ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹، بسیاری از سرمایه‌گذاران خرد، سهم‌های مختلف بانکی، فولادی، خودرویی، غذایی و حتی شرکت‌های کوچک و کم‌بنیاد خریدند. تصور می‌کردند با پراکندگی، ریسک را کاهش داده‌اند. اما با سقوط بازار در تابستان ۱۳۹۹، مشخص شد که همبستگی میان این سهم‌ها بالا بوده و تنوع اثر محافظتی نداشته است. بسیاری از سرمایه‌گذاران نه‌تنها زیان کردند، بلکه دچار سردرگمی و استرس زیادی شدند و توانایی تحلیل و تصمیم‌گیری خود را از دست دادند. برخی صندوق‌ها با پراکندگی بیش‌ازحد دارایی‌ها، عملاً بازدهی‌شان مشابه شاخص کل بازار شد. هزینه‌های مدیریت و کارمزدها در این حالت افزایش پیدا کرد و سرمایه‌گذاران انتظار داشتند با تنوع، ریسک کاهش یابد؛ اما نتیجه‌ای که دیدند خلاف انتظار بود. خانواده‌ها و سرمایه‌گذاران ایرانی اغلب پول خود را همزمان در سه حوزه مسکن، ارز و طلا پخش می‌کنند. تجربه نشان داده که این تنوع در شرایط تورمی و نوسانات شدید بازارها اغلب محافظتی ایجاد نمی‌کند، زیرا این بازارها در بسیاری مواقع همزمان رشد یا سقوط می‌کنند. اثر همبستگی بالا، بازدهی بالقوه را محدود می‌کند و پراکندگی بی‌هدف، سود واقعی را قربانی می‌کند.

هزینه‌های پنهان تنوع

تنوع‌بخشی در سطح کلان اقتصادی نیز محدودیت‌هایی دارد که سرمایه‌گذاران خرد باید به آن توجه کنند. نخست مربوط به هزینه‌های مالی و معاملاتی است؛ هر بار که دارایی جدیدی خریداری یا فروخته می‌شود، هزینه کارمزد و مالیات به سرمایه‌گذار تحمیل می‌شود. در پورتفوی‌های با بیش از ۱۰ تا ۱۵ دارایی، این هزینه‌ها به مرور بخش مهمی از سود بالقوه را می‌بلعند. هزینه پنهان دیگر به هزینه‌های زمانی و مدیریتی برمی‌گردد، زیرا مدیریت چندین دارایی مختلف نیازمند زمان و تحلیل مداوم است. با افزایش تعداد دارایی‌ها، سرمایه‌گذار ممکن است فرصت‌های ارزشمند را از دست بدهد و تصمیمات هیجانی بگیرد. «کاهش بازده بالقوه» دیگر هزینه پنهان متنوع است. سرمایه‌گذاری ۱۰ هزار دلار روی اپل در سال ۲۰۰۳، تا امروز بیش از دو میلیون دلار ارزش پیدا کرده است. اما اگر همین پول میان ۲۰ شرکت مختلف تقسیم می‌شد، سود نهایی بسیار کمتر می‌بود، حتی اگر ریسک کمی کاهش یافته باشد. تحلیل اقتصاد کلان نشان می‌دهد حتی سبد متنوعی از دارایی‌های مختلف در شرایط بحران اقتصادی یا شوک‌های کلان، می‌تواند بازدهی منفی داشته باشد. بنابراین تنوع باید هوشمندانه و آگاهانه انتخاب شود.

57

«تنوع بهینه»، استراتژی عملی

مطالعات صورت‌گرفته از اقتصاد رفتاری و داده‌های کلان نشان می‌دهند که تنوع بهینه با سه اصل قابل تعریف است؛ تعداد محدود دارایی‌های باکیفیت، انتخاب آگاهانه نه پراکندگی تصادفی و تطبیق با اهداف فردی و افق زمانی. مطالعات نشان می‌دهد ۸ تا ۱۲ دارایی غیرهمبسته می‌تواند بیشترین کاهش ریسک را ایجاد کند، بدون آنکه بازده قربانی شود. دارایی‌ها باید همبستگی کمی با هم داشته باشند، زیرا سهام، اوراق قرضه و املاک در بازارهای مختلف یا حتی رمزارزها و طلا می‌توانند با هم ترکیب شوند. همچنین، سرمایه‌گذاری باید متناسب با میزان ریسک‌پذیری، نیازهای مالی و اهداف بلندمدت باشد. تنوع بیش‌ازحد ممکن است باعث شود سرمایه‌گذار به اهداف خود نرسد. در مجموع باید گفت، تنوع، مانند نمک در غذاست: به اندازه لازم، طعم‌بخش است؛ اما بیش‌ازحد، کل غذا را خراب می‌کند. حتی سبد متنوعی از دارایی‌ها در شرایط بحران اقتصادی یا شوک‌های کلان می‌تواند زیان‌ده باشد. بنابراین تنوع باید هوشمندانه و بر اساس تحلیل علمی و اهداف مالی انتخاب شود. تنوع سرمایه‌گذاری، اگرچه یک اصل مالی شناخته‌شده است، می‌تواند در عمل به دام سرمایه‌گذار تبدیل شود. تجربه‌های جهانی از بحران ۲۰۰۸ آمریکا تا بازار رمزارزها و تجربه‌های ایرانی از بورس تهران و صندوق‌های سرمایه‌گذاری، نشان می‌دهند که پراکندگی بی‌هدف، تنها هزینه‌ها را افزایش می‌دهد و تمرکز بر فرصت‌های واقعی را کم می‌کند. تنوع افراطی محصول روان‌شناسی شک، ترس و احتیاط بیش‌ازحد است و در عمل می‌تواند به کاهش بازده و پیچیدگی مدیریت منجر شود. راهکار عملی این است که تمرکز روی تعداد معدودی دارایی با کیفیت بالا، انتخاب دارایی‌های کم‌همبسته، تطبیق تنوع با اهداف و افق زمانی، بازنگری و تحلیل مداوم سبد با رعایت این اصول، تنوع به‌جای تهدید، به ابزار قدرتمندی برای کاهش ریسک و افزایش بازده تبدیل می‌شود.

بازنگری در استراتژی‌های سرمایه‌گذاری در سال 2025

در سال‌های اخیر، مفهوم «تنوع» در سرمایه‌گذاری به‌عنوان یک اصل کلیدی در مدیریت ریسک و بهبود بازده مطرح شده است. بااین‌حال، در سال 2025، تحولات جدید اقتصادی و بازارهای مالی نشان داده‌اند که تنوع افراطی ممکن است نتایج معکوس به همراه داشته باشد. در سال 2025، با افزایش نرخ بهره و تورم در بسیاری از کشورها، روابط سنتی میان دارایی‌ها تغییر کرده است. برای مثال، در ایالات‌متحده، همبستگی میان سهام و اوراق قرضه افزایش یافته است، که این موضوع کارایی تنوع را کاهش داده است. بر اساس گزارش iShares، ترکیب دارایی‌های دیجیتال، استراتژی‌های درآمدی و سهام بین‌المللی می‌تواند به بهبود تنوع پورتفوی کمک کند. تحولات اخیر در استراتژی‌های تنوع سرمایه‌گذاری در بازارهای اروپایی نشان می‌دهد، سرمایه‌گذاران جهانی به‌ویژه موسسه‌های بزرگ مانند Amundi و M&G Investment، به‌دلیل بازده مقاوم و ارزیابی‌های نسبتاً پایین‌تر نسبت به سهام ایالات‌متحده، توجه بیشتری به بازارهای سهام اروپایی دارند. این تغییر نگرش به‌ویژه پس از افزایش 2 /9درصدی شاخص STOXX 600 در سال 2025 و مقایسه آن با رشد 3 /13درصدی مشاهده می‌شود. عوامل حمایتی مانند صندوق زیرساختی 500 میلیاردیورویی آلمان و تعهد منطقه یورو به افزایش هزینه‌های دفاعی به 5 /3 درصد تولید ناخالص داخلی، به تقویت این روند کمک کرده است. هند نیز با کاهش علاقه به صندوق‌های چندمنظوره مواجه شد. در پنج ماه اول سال مالی جاری، صندوق‌های چندمنظوره در هند با کاهش 43درصدی در جریان ورودی مواجه شدند. این کاهش به‌ویژه پس از کاهش فعالیت‌های عرضه صندوق‌های جدید (NFO) مشاهده می‌شود و نشان‌دهنده تغییر در ترجیحات سرمایه‌گذاران به سمت استراتژی‌های ساده‌تر و متمرکزتر است. در مقابل علاقه به بازار سهام چین بازگشت. سرمایه‌گذاران خارجی پس از سه سال که بازار سهام چین را «غیرقابل سرمایه‌گذاری» می‌دانستند، دوباره به این بازار علاقه‌مند شده‌اند. عوامل موثر در این تغییر نگرش شامل پیشرفت‌های چین در زمینه‌های هوش مصنوعی، نیمه‌رساناها و بیوتکنولوژی است. با وجود این، تحلیلگران هشدار می‌دهند که برای حفظ این روند مثبت، باید منافع این رشد به اقتصاد گسترده‌تر چین منتقل شود. مطالعات نشان می‌دهند که سرمایه‌گذاران معمولاً تمایل دارند با پراکندگی بیش‌ازحد دارایی‌ها، ریسک را کاهش دهند. اما این استراتژی ممکن است به کاهش بازده و افزایش هزینه‌های معاملاتی منجر شود. در شرایط کنونی بازار، تمرکز بر دارایی‌های باکیفیت و تحلیل دقیق‌تر می‌تواند نتایج بهتری به همراه داشته باشد. با توجه به تحولات اخیر، پیشنهاد می‌شود که سرمایه‌گذاران به‌جای پراکندگی بی‌هدف، بر روی دارایی‌های باکیفیت و با پتانسیل رشد بالا تمرکز کنند. همچنین، استفاده از ابزارهای نوین مانند هوش مصنوعی و یادگیری ماشین می‌تواند در تحلیل داده‌ها و پیش‌بینی روندهای بازار نقش مهمی داشته باشد. در نهایت، بازنگری دوره‌ای در سبد سرمایه‌گذاری و تطبیق آن با شرایط بازار می‌تواند به بهبود عملکرد پورتفوی کمک کند. در سال 2025، با توجه به تغییرات عمده در بازارهای مالی و اقتصادی، استراتژی‌های تنوع باید بازنگری شوند. پراکندگی بیش‌ازحد دارایی‌ها ممکن است به کاهش بازده و افزایش ریسک بینجامد. سرمایه‌گذاران باید با تحلیل دقیق و استفاده از ابزارهای نوین، استراتژی‌های بهینه‌تری را در پیش بگیرند تا از فرصت‌های موجود بهره‌برداری کنند. 

دراین پرونده بخوانید ...