شناسه خبر : 45160 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

مناقشه آرش

سرنوشت میدان نفتی آرش چه می‌شود؟

 

زهرا اکبری / نویسنده نشریه 

26نام «آرش» در ذهن ایرانیان یادآور پهلوانی است که با پرتاب تیر از مرزهای ایران حراست کرد اما این روزها «آرش» یادآور میدانی نفتی است که ایران و عربستان و کویت بر سر بهره‌برداری از آن اختلاف نظر دارند. ایران معتقد است 40 درصد میدان نفتی آرش در مرزهایش قرار دارد و باقی‌مانده میدان در مرزهای عربستان و کویت واقع شده است. دو کشور عربی، ادعای ایران را قبول ندارند و معتقدند ایران سهمی از این میدان ندارد. در همین زمینه دو کشور مدعی شده‌اند که منابع طبیعی میدان گازی الدوره (آرش) تنها حق مشترک این دو کشور است و طرف دیگری در آن حق ندارد. وزارت خارجه کویت در بیانیه‌ای اعلام کرد «دولت کویت و پادشاهی عربستان سعودی تنها کشورهایی هستند که در ثروت طبیعی میدان «الدوره» سهم انحصاری دارند». پیش از آن «سعد البراک»، وزیر نفت کویت، هم گفته بود که این کشور حفاری برنامه‌ریزی‌شده ایران در میدان گازی الدوره را «رد» می‌کند. این بیانیه‌ها و اظهارات بعد از گزارش اخیر یک روزنامه کویتی درباره تاکید ایران بر سهم خود در میدان نفت و گاز آرش و اعلام خبر آغاز حفاری در این میدان منتشر شده است. عربستان سعودی هم از ایران خواسته که مذاکرات مربوط به ترسیم مرزهای شرقی منطقه آبی را که میان کویت و عربستان تقسیم شده، آغاز کند. آیا آن‌گونه که دو کشور مدعی‌اند، ایران واقعاً سهمی از این میدان نفتی ندارد؟

آرش چرا مهم شد؟

از زمان آغاز جنگ اوکراین و تحریم‌ها علیه روسیه، سمت عرضه گاز با چالش مواجه شده و به همین دلیل میدان آرش به عنوان یک ذخیره مناسب برای تولید، اهمیت اقتصادی و سیاسی بالایی به ویژه برای ایران پیدا کرده است. با احتساب ذخایر گاز موجود در این میدان، ایران می‌تواند به یک رقیب جدی برای روسیه در دارا بودن بیشترین ذخایر گاز طبیعی در جهان تبدیل شود. از سوی دیگر عربستان که نقشی محوری در بازار نفت دارد،‌ می‌خواهد در بازار گاز نیز عرض‌اندام کند، به همین دلیل در ماجرای میدان آرش تمام‌قد کنار کویت ایستاده است. اما سوالی که مطرح می‌شود این است که اختلاف ایران با دو کشور از کجا آغاز شد؟ میدان نفتی آرش در میانه‌های دهه 1340 به وسیله یک شرکت ژاپنی کشف شد. ایرانی‌ها نام میدان را آرش گذاشتند اما دو کشور عربی نام الدوره را برای آن انتخاب کردند. از آنجا که حدود 40 درصد از محدوده میدان گازی آرش در آب‌های ایران قرار دارد، ایران برای تعیین میزان گاز ذخیره‌شده در این میدان یک حلقه چاه اکتشافی در منطقه حفاری کرد. شش دهه است که میدان آرش محل اختلاف ایران با دو کشور عربستان و کویت است. اختلاف از آنجا آغاز شد که ایران امتیاز دریایی را به شرکت نفت انگلیس و ایران (بریتیش پترولیوم فعلی) داد، در حالی که کویت رویال داچ شل را شایسته این امتیاز دانست. این دو امتیاز در بخش شمالی میدان که ذخایر گاز طبیعی آن ۲۲۰ میلیارد مترمکعب برآورد شده، همپوشانی داشتند. از همان زمان، سال‌ها مذاکره ایران و کویت به شکست انجامیده است. عربستان اگرچه مستقیماً با ایران مرز مشترک آبی در این میدان ندارد اما از آنجا که منابع گاز و نفت فراساحلی‌اش با کویت در این منطقه مشترک بوده، یک پای دعوا بوده است.

در سال ۲۰۰۱ پس از آنکه ایران عملیات اکتشاف در میدان آرش را آغاز کرد کویت بلافاصله ایران را به شکایت در مجامع بین‌المللی تهدید کرد. پس از سفر امیر کویت به تهران در دوره محمد خاتمی، ایران فعالیت‌های اکتشافی را متوقف و از سکوی ساخته‌شده برای این میدان در میدان‌های دیگر استفاده کرد. از آن زمان به بعد کویت با استناد به نتایج لرزه‌نگاری شرکت شل برای این کشور، اقدام به تعریف خط مرزی جدید کرده که براساس این مرز، کل ساختمان میدان آرش در بخش عربی میدان قرار می‌گیرد، مرزی که هیچ‌گاه مورد قبول ایران نبوده است.

اما مناقشه از زمانی آغاز شد که در سومین روز از فروردین 1401،‌ دو کشور عربستان و کویت قراردادی را برای توسعه میدان گازی آرش امضا کردند. توافقی که در آن قرار بود یک میلیارد فوت‌مکعب گاز طبیعی و بیش از 80 هزار بشکه میعانات گازی در روز از این میدان استخراج و به شکل برابر میان دو کشور تقسیم شود. با این حال در همان زمان سخنگوی وزارت خارجه کشور، این توافق را غیرقانونی اعلام کرد و خواستار حضور ایران در هرگونه توافق برای بهره‌برداری از میدان آرش شد. با بهبود روابط میان ایران و عربستان در سال جاری انتظار می‌رفت مشکلات این میدان دست‌نخورده حل شده و توسعه آن روندی تسهیلی به خود بگیرد به‌طوری که محسن خجسته‌مهر، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، اعلام کرده بود:‌ «هم‌اکنون میدان نفتی مشترک تعیین‌تکلیف‌نشده‌ای بین ایران و عربستان وجود ندارد؛ از سوی دیگر با توجه به احیای روابط میان دو کشور، کارهای مقدماتی برای انجام همکاری دوجانبه آغاز شده است.» خجسته‌مهر تصریح کرد: «برای آغاز حفاری در میدان مشترک نفتی آرش آمادگی کامل وجود دارد و منابع قابل ‌توجهی را برای اجرای طرح توسعه این میدان در هیات‌مدیره شرکت ملی نفت ایران مصوب کرده‌ایم و با آماده شدن شرایط، حفاری را در میدان آرش آغاز می‌کنیم.» اظهارات وی در حالی بیان شده بود که عربستان سعودی و تهران در پی ازسرگیری روابط خود در ماه مارس، علاوه بر تقویت همکاری‌های دوجانبه به خصومت هفت‌ساله فی‌مابین پایان دادند. اما در همین حال «سعد البراک»، معاون نخست‌وزیر و وزیر نفت کویت مواضع ایران در قبال میدان گازی آرش را «غافلگیرکننده» و «در تناقض با تمام اصول بنیادین روابط بین‌الملل» عنوان کرده بود و گفته بود: «ما به صورت تمام و کمال و قاطعانه تمامی فعالیت‌های برنامه‌ریزی‌شده ایران را پیرامون میدان گازی فراساحلی الدوره رد می‌کنیم.»

تنها یک روز پس از ادعای کویتی‌ها بود که به نظر نوبت به طرف‌های سعودی رسید تا بر ادعای کویتی‌ها مهر تایید بزنند. حالا و پس از آنکه کویت ادعا کرده است که میدان گازی آرش باید میان این کشور و عربستان تقسیم شود، ریاض خواستار آغاز مذاکرات با ایران در این زمینه شد. عربستان سعودی با ادعای اینکه مالکیت میدان گازی آرش صرفاً متعلق به این کشور و کویت است، از ایران خواست که مذاکرات درباره ترسیم مرزهای آبی را آغاز کند. بر اساس گزارش خبرگزاری رسمی عربستان (واس) یک مقام در وزارت خارجه عربستان سه‌شنبه‌شب، مدعی شد که مالکیت ثروت‌های طبیعی در مناطق آبی تقسیم‌شده از جمله میدان گازی آرش کاملاً و فقط متعلق به عربستان و کویت است و فقط این دو کشور از حاکمیت کامل بر منابع طبیعی این منطقه برخوردارند. این مقام سعودی اعلام کرد که ریاض از ایران می‌خواهد که مذاکرات مربوط به ترسیم مرزهای شرقی منطقه آبی را که میان کویت و عربستان تقسیم شده آغاز کند. به گفته این مقام رسمی عربستانی، به موجب قوانین بین‌المللی این کشور و کویت با یکدیگر یک طرف مذاکره‌کننده در برابر طرف ایرانی را تشکیل می‌دهند.

محل اصلی اختلاف

محل اصلی اختلاف، به تعیین مرز آب‌های فلات قاره میان این دو کشور بازمی‌گردد. دولت کویت برای تعیین مرزهای فلات قاره، خط مستقیم ایران را نمی‌پذیرد و معتقد است که خط مبدأ دریایی ایران باید قبل از جزیره خارک و نزدیک ساحل ایران باشد. بر اساس ماده ۷۶ کنوانسیون ۱۹۸۲ حقوق بین‌الملل دریاها، فلات قاره دولت ساحلی شامل بستر و زیربستر مناطق دریایی در ماورای دریای سرزمینی است که تا لبه بیرونی حاشیه قاره کشیده شده است. طبق این ماده، چنانچه لبه بیرونی قاره گسترش چندانی نداشته باشد، تا ۲۰۰ مایل از خط مبدأ به عنوان فلات قاره دولت ساحلی در نظر گرفته می‌شود. در این منطقه اکتشاف و بهره‌برداری و حفاظت و اداره تمامی منابع طبیعی جاندار و بی‌جان بستر و زیربستر دریا و آب‌های روی آن و انجام سایر فعالیت‌های اقتصادی مرتبط با بهره‌برداری از آب، باد و جریان‌های دریایی برای تولید انرژی در انحصار دولت ساحلی است. در دریاهایی که فلات قاره دو کشور بر هم منطبق می‌شود، از روش خط میانه یا ترسیم نقاطی که در فاصله برابر از هر دو کشور قرار دارد، استفاده می‌شود.

این ‌بار اول نیست که میان ایران و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس تنش ایجاد می‌شود. مطمئناً آخرین‌بار هم نخواهد بود. قبل از انقلاب اسلامی ایران، روابط اغلب پرتنش بوده و بعد از آن نیز روابط با فرازوفرودهایی همراه بوده است. با این حال به دنبال ازسرگیری روابط ایران و عربستان، به نظر می‌رسید اوضاع بهتر از قبل شود. یکی از مهم‌ترین مسائلی که میان ایران و کشورهای حوزه خلیج‌فارس و به‌طور خاص امارات سال‌هاست وجود داشته، بحث مالکیت جزایر ایرانی تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی است. با وجود مساحت کوچک، این جزایر سه‌گانه اهمیت نظامی، راهبردی و ژئوپولیتیک دارند. موقعیت این سه جزیره به گونه‌ای است که امکان کنترل تنگه هرمز را به شکل طبیعی فراهم می‌کنند. در واقع آنها بخش مهمی از سیستم دفاعی و حفاظتی تنگه هرمز و کرانه‌های ساحلی جنوبی ایران هستند که به دلیل موقعیت جغرافیایی در عمق آب‌های خلیج‌فارس و همچنین در داخل دو کریدور رفت و برگشت طرح تفکیک تردد بین‌المللی کشتی‌ها، اهمیت استراتژیکی خاصی دارند. در واقع کنترل این جزایر را می‌توان به مثابه کنترل ترافیک نفتکش‌های خلیج‌فارس دانست چرا که با اشراف بر تنگه هرمز بر نفتکش‌های حامل حدود 40 درصد از نفت جهان نظارت دارند. در مورد طلای سیاه و گاز طبیعی نیز چالش همیشه وجود داشته است چرا که ایران میادین مشترک زیادی با کشورهایی نظیر امارات، عمان و قطر دارد که البته در اکثر آنها توافق حاصل شده است. البته این چالش‌ها در منطقه همیشه مسالمت‌آمیز حل نشده و به عنوان مثال صدام حسین در سال 1990 به این بهانه جنگ اول خلیج‌فارس را آغاز کرد که کویت از میدان مشترک میان این دو کشور بیش از حد نفت استخراج می‌کرد.

کار به کجا می‌رسد؟

27سابقه تاریخی مناقشه اخیر میان ایران و کویت بر سر میدان گازی آرش از همان بدو تاسیس کویت مطرح بوده است. از همان زمان حدود ۹ دور مذاکره میان ایران و کویت درباره این موضوع برگزار شد که آخرین دور مذاکرات به اسفندماه ۱۴۰۱ برمی‌گردد. هشت دور از مذاکرات تا سال ۲۰۱۴ انجام شد اما از سال ۲۰۱۴ تا سال گذشته این مذاکرات مسکوت باقی مانده بود. قبل از آن هشت دور مذاکرات پیرامون این حوزه میان دو هیات ایرانی و کویتی به‌طور مرتب با رعایت پروتکل‌ها برگزار شد. آخرین دور این مذاکرات در تهران انجام شد که به نتیجه‌ای نرسید. در گزارشی از ایلنا آمده است که در برخی از این مذاکرات دوجانبه، بحث‌های فنی و تخصصی طی مراحلی جلو رفت اما با وجود عمق اختلافاتی که بین دو طرف بود، به نتیجه نرسید و به جلسه بعدی واگذار شد. مانند آخرین جلسه‌ای که در اسفندماه سال گذشته برگزار شد. در جایی صحبت از بررسی یا تحقیق درباره میزان ذخایر به صورت مشترک شد، سپس موضوعات تشکیل یا بهره‌برداری از شرکت‌های فنی بین‌المللی برای تعیین این ذخایر در بعضی از جلسات مذاکرات گذشته مطرح شد اما به دلیل آنکه هر دو طرف ‌نظرات خودشان را داشتند و بر این ‌نظرات تاکید می‌کردند، به نتیجه مطلوب نرسیدند.

در حال حاضر کویت به دلیل در اختیار نداشتن منابع گازی، بر حل این مساله اصرار دارد تا هرچه سریع‌تر مشکل برطرف شود و بتواند از این حوزه بهره‌برداری کند. منتها موضوع به این سادگی نیست که با تعیین یک خط دریایی با تعاریف فنی که حقوقدان‌ها دارند، اختلافات به نتیجه برسد. اختلاف هم از اینجا شروع می‌شود که هر حقوقدانی چه از سمت ایران و چه از سمت کویت تعاریف خودشان را با تعیین حدود و خط مبدأ ارائه می‌کنند؛ این امر، موضوع را پیچیده کرده است. اما حل این مساله ساده نیست و باید حتماً مذاکرات به هر شکل ممکن به‌طور مرتب ادامه پیدا کند تا بعد از هر مذاکره، بخشی از این بحران حل شود. ولی ریشه و اساسی که می‌تواند مذاکرات را به نتیجه برساند، داشتن تفاهم مشترک است. یعنی هر دو طرف بالاخره باید در یک جایی از بخشی از مواضعشان کوتاه بیایند و در جایی دیگر بهره‌برداری بیشتری کرده و در مجموع به تفاهم برسند تا به‌طور مسالمت‌آمیز از منابع مشترک استفاده کنند.

 عربستان و کویت ادعا می‌کنند که ایران از این ماجرا سهمی ندارد، این مساله حتماً باید با مذاکرات پیگیری و دنبال شود. هم در طرف ایرانی و هم در طرف کویتی حقوقدانانی هستند که بخواهند این موضوع را پیگیری کنند. اما اگر این موضوع بخواهد باعث شود که این اختلافات به سمت ایجاد تنش برود، در شرایط فعلی خیلی عاقلانه نیست و حتماً باید راه‌حل مسالمت‌آمیز و دوجانبه در آن پیدا شود که هم منافع ملی به‌طور کامل و آن‌طور که مدنظرمان است تامین شود و هم تنش‌زدایی صورت گرفته و جلوی درگیری‌های لفظی یا غیرلفظی گرفته شود. دو کشور ایران و کویت از گذشته تا به امروز و در آینده همسایه هستند و روابط معتدل و خوبی از گذشته داشته و تبادل تجاری خوبی در معاملات اقتصادی داشته‌اند و باید این موضوع را هم به تدریج حل کنند.

 اگر اولویت سه کشور برداشت صیانتی از منابع این میدان باشد، باید توافقی جامع میان سه کشور برای تعیین مرز آبی صورت گیرد تا هر کشور با توان فنی و مالی خود اقدام به برداشت کند. به نظر می‌رسد در مورد آینده منابع این میدان با توجه به مشکلات حقوقی موجود، فقط حقوقدان‌های آشنا با قوانین مرزهای آبی بتوانند نظری مطابق با واقعیت ارائه کنند. حال باید دید چه سناریوهایی در رابطه با میدان آرش وجود خواهد داشت؛ آیا طرفین این دعوا به دنبال آن هستند تا به هر شکل ممکن به توافقی بر سر تقسیم میدان برسند یا اینکه با تشدید تنش میدان را بلااستفاده گذاشته و اجازه هیچ نوع حفاری را در آنجا ندهند؛‌ وضعیتی که از دهه 60 میلادی تا به امروز این میدان دچارش بوده است. در همین راستا برخورد مسوولان دو کشور باید خیلی محتاطانه و حساس باشد. اظهاراتشان احیاناً موجب ایجاد تنش نشود و وضعیت را از آنچه در آن هستیم، بدتر نکند. باید این ملاحظه و حساسیت را در نظر بگیرند. به هر حال دو طرف نیاز به روابط حسنه دارند. همه تلاش‌ها هم بر این است که این روابط به صورت حسنه وجود داشته باشد و ادامه پیدا کند. هرگونه موضوع تنش‌آمیزی را باید با عقل، حکمت و درایت و به دور از بحث‌های غوغایی، اعلامی و تطبیقی دنبال کنند.

کارشناس‌های خبره قدیمی و جدید منطقه‌ای حضور دارند که می‌توانند به حل این مسائل کمک کنند. اگر قرار باشد هرطرف موضع خودش را با شدت و حدت اعلام کند، هیچ کمکی به این مساله نمی‌کند، بلکه احتمالاً باعث می‌شود این تنش‌ها مجدد به وجود بیاید. به نظر باید خیلی ملاحظه این موضوع را از دو طرف داشت و بیش از هرچیز ملاحظات مربوط به روابط دوجانبه مهم است و دو طرف باید سعی کنند مشکل را از روش مسالمت‌آمیز حل کنند و بیشتر در پی گسترش روابط و حل واقعی مسائل و اختلافات مشترک براساس اراده دو کشور باشند. هرگونه موضوع اختلاف‌برانگیز میان دو کشور باید با نگاه دقیق با توجه به سوابق و تاریخچه‌ای که در این زمینه وجود دارد، مطرح شود. احیاناً اگر بدون توجه به تاریخچه، سوابق، آخرین جلسات و آخرین گفت‌وگوها صرفاً به عنوان بحث تبلیغی مطرح شود به موضوع کمک نمی‌کند و بیشتر باید ملاحظات مهم‌تر از موضوع آرش و این قضایا مدنظر باشد تا بتوانیم تنش‌ها را به تدریج با کشورهای همسایه و کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس پیش ببریم و حل کنیم.