شناسه خبر : 40377 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

روبات‌های دهان‌پرکن

آیا روبات‌ها واقعاً جای نیروی کار را در آینده می‌گیرند؟

 

نیما صبوری / نویسنده نشریه 

78در بحبوحه انقلاب صنعتی سوم، دهه 1980 میلادی، اقتصاد آمریکا با پارادوکس بهره‌وری مواجه شد: سرمایه‌گذاری‌های هنگفت صنعتی در فناوری اطلاعات، نتیجه‌بخشی لازم را در ارتقای بهره‌وری ایجاد نکرد. در سال 1987 میلادی رابرت سولو، نوبلیست اقتصاد، در یادداشتی که در مجله بررسی کتاب نیویورک‌تایمز به چاپ رسید این پارادوکس را این‌طور به طنز گرفت: «شما می‌توانید عصر کامپیوتر را در هر کجا ببینید، به غیر از آمارهای بهره‌وری.» بعد از گذشت 30 سال، امروز جهان در آستانه یک انقلاب صنعتی دیگر قرار دارد. کلاوس شوآب، بنیانگذار و رئیس «مجمع جهانی اقتصاد» در مقاله‌ای که سال 2016 در تارنمای این مجمع منتشر شد، انقلاب‌های صنعتی جهان را این‌گونه دسته‌بندی کرد: انقلاب صنعتی اول که از آب و قدرت بخار برای ماشینی کردن فرآیندهای تولید بهره گرفت. انقلاب صنعتی دوم که از قدرت برق برای انبوه‌سازی تولید استفاده کرد. در انقلاب صنعتی سوم با بهره‌گیری از ابزار الکترونیکی و فناوری اطلاعات، فرآیندهای تولید خودکار شد. و امروز انقلاب صنعتی چهارم که بر پایه ورژن سوم است و «انقلاب دیجیتالی» نام دارد با درهم‌آمیخته شدن فناوری‌ها، مرز میان حوزه‌های فیزیکی، زیستی و دیجیتالی در حال محو شدن است.

تمرکز انقلاب صنعتی چهارم روی «روبات‌های صنعتی» و «ماشینی شدن» است. برخی مطالعات نشان می‌دهند بهره‌گیری از روبات‌ها در این انقلاب همانند استفاده از ماشین‌های بخار و فناوری اطلاعات در انقلاب‌های صنعتی پیشین، بهره‌وری را افزایش داده است. برخی دیگر نیز بیان می‌کنند که در دهه‌های آتی روبات‌ها اصلی‌ترین عامل جایگزینی به جای نیروی انسانی هستند. این اثرگذاری‌ها در کنار نرخ رشد سالانه 11درصدی به‌کارگیری روبات‌ها ممکن است بیانگر تحولات عظیم در آینده در بخش‌های اقتصادی و بازارهای نیروی کار باشد و به جایگزینی‌های گسترده نیروی انسانی و تمرکز قابل‌توجه سرمایه در کسب‌وکارها منجر شود.

در این رابطه دو اقتصاددان به نام‌های اِفرایم بِنمِلخ از دانشگاه شمال غربی و مایکل زاتور از دانشگاه نوتردام آمریکا در مقاله‌ای که به تازگی (ژانویه 2022) در NBER به چاپ رسیده است به بررسی صحت ادعاهای فوق پرداخته‌اند. یافته‌های این مقاله حاکی از آن است که به‌رغم پیش‌بینی‌های متفق‌القول ادبیات این حوزه مبنی بر فراگیری روبات‌ها، اما هنوز نه‌تنها در آمارهای بهره‌وری بلکه در بخش‌های دیگر نیز روبات‌ها و آثارشان به سختی قابل رویت هستند.

با بهره‌گیری از آمارهای چندوجهی از روند به‌کارگیری روبات‌ها، در این مقاله نشان داده می‌شود که سرمایه‌گذاری در روبات‌ها هر چند افزایشی است اما همچنان بخش کوچکی از سرمایه‌گذاری کل را تشکیل می‌دهد. استفاده از روبات‌ها در بخش‌های غیرتولیدی تقریباً صفر است. حتی در بخش‌های تولیدی هم سطح به‌کارگیری روبات‌ها بسیار پایین است، هر چند برخی صنایع پیشانی‌سفید نظیر خودروسازی استثنا هستند. جالب‌تر این است که دلیلی وجود ندارد که تصور کنیم این تصویر در آینده نزدیک تغییر خواهد کرد. یک دهه پس از مشاهدات سولو، سرمایه‌گذاری در فناوری اطلاعات به حد انفجار رسید و آثار اقتصادی آن به خوبی نمایان شد. در این‌باره اما الگوی مشابهی برای روبات‌ها به چشم نمی‌خورد. سرمایه‌گذاری در تجهیزات فناوری اطلاعات و ارتباطات، نرم‌افزارها و سایر حوزه‌های تحقیق و توسعه بر سرمایه‌گذاری در روبات‌ها غلبه دارد، روندی که به نظر نمی‌رسد در آینده تغییر یابد. افزایش اخیر در تعداد روبات‌های به‌فروش‌رفته نیز عمدتاً به خاطر رقابت بخش‌های تولیدی کشورهای در حال ‌توسعه و نوظهور همچون چین برای رساندن خود به رقبا بوده است، و نه افزایش به‌کارگیری روبات‌ها در اقتصادهای پیشرفته. این یافته‌ها بیانگر آن است که پیش‌بینی‌ها پیرامون آثار متحولانه روبات‌ها، به‌خصوص از بین رفتن گسترده مشاغل نیروی انسانی، ممکن است چندان واقع‌گرایانه نباشند. البته چالش‌های مربوط به معیارها و اندازه‌گیری‌ها کار را برای برآورد تجربی این پیش‌بینی‌ها سخت می‌کند. با این حال در این مقاله به منظور رسیدگی به این چالش‌ها، معیارهای به‌کارگیری روبات‌ها در سطح صنایع با معیارهای روی آوردن به ماشینی شدن در سطح بنگاه‌ها با هم ترکیب شده‌اند تا رابطه میان بازارهای نیروی کار و روند ماشینی شدن در آلمان مورد مطالعه قرار گیرد. بر این اساس ابتدا نشان داده می‌شود شرکت‌های به‌کارگیرنده روبات‌ها، در حال افزایش اشتغال خود هستند. این به آن معنی است که اثرات مستقیم روبات‌ها در جایگزینی به جای نیروی کار محدود است. با این حال این جایگزینی‌ها ممکن است غیرمستقیم باشد و در میان شرکت‌هایی که در صنعت مشابه فعالیت دارند اتفاق بیفتد. در این رابطه با بهره‌گیری از روش اقتصادسنجی تفاضل‌درتفاضل و مقایسه صنایع با سطح بالا و پایین به‌کارگیری روبات‌ها و نواحی محلی این آثار مورد تبیین قرار می‌گیرد. بر این اساس شواهد حاکی از آن است که به‌کارگیری روبات‌ها (یا به اصطلاح روباتیزه شدن) سطح اشتغال نیروی کار را کاهش می‌دهد، اما مطابق با یافته‌های پیشتر مبنی بر نفوذ محدود روبات‌ها، این اثرگذاری بر اشتغال هم محدود است. محاسبات سرانگشتی نشان می‌دهد نرخ رشد اشتغال در آلمان، در مناطق و صنایعی که روبات‌ها را به خدمت گرفتند تنها به مقدار ناچیز 03 /0 درصد از سایرین پایین‌تر است.

به منظور فهم پیامدهای اقتصادی ماشینی شدن باید دید چگونه شرایط بازار نیروی کار بر تصمیم‌گیری‌های بنگاه‌ها در خصوص سرمایه‌گذاری در فناوری‌های ماشینی شدن اثر می‌گذارد. با بهره‌گیری از روش‌های مختلف، در این مقاله نشان داده می‌شود که سرمایه‌گذاری شرکت‌های آلمانی در فناوری‌های ماشینی شدن عمدتاً به خاطر رسیدگی به چالش کمبود نیروی کار است. بنابراین اثرگذاری ناچیز مشاهده شده روبات‌ها بر کاهش اشتغال ممکن است ارتباطی با جایگزینی واقعی به جای نیروی کار نداشته باشد.

 

روش و یافته‌های مقاله

تحلیل‌های مقاله بر مبنای دو مجموعه آماری و سازوکار تجربی است. بر این اساس ابتدا، معیارهای به‌کارگیری روبات‌ها در سطح صنایع کشور از منبع فدراسیون بین‌المللی روباتیک با آمارهای مالی سطح بنگاه‌ها ترکیب می‌شود، تا میزان نفوذ و شیوع روبات‌ها در بین صنایع مختلف کشورها و همچنین اهمیت آنها در مخارج مالی شرکت‌ها برآورد شود. دوم، از آمارهای رسمی سازمان کار آلمان که دربردارنده اطلاعاتی از اشتغال و روند ماشینی شدن بنگاه‌هاست به منظور مطالعه چگونگی اثرگذاری ماشینی شدن بر اشتغال بنگاه‌ها و چگونگی سرمایه‌گذاری در فناوری‌های ماشینی شدن در واکنش به شرایط بازار نیروی کار بهره گرفته می‌شود.

بررسی‌های مقاله از ارزیابی اثرات روباتیزه شدن بر مخارج سرمایه‌ای بنگاه‌ها آغاز می‌شود. به منظور برآورد سهم روبات‌ها از مخارج سرمایه‌ای بنگاه‌ها، از گزارش‌های مربوط به تعداد روبات‌های نصب‌شده، قیمت میانگین آنها و همچنین روش‌های اقتصادسنجی استفاده شده است. طبق ارزیابی‌ها، هر دو مقدار مطلق و نسبی سرمایه‌گذاری در روبات‌ها اندک است. در بخش تولیدی، سهم آنها از مخارج سرمایه‌ای شرکت‌ها تقریباً دو درصد است در حالی که در کل اقتصاد این سهم تنها به نزدیک به 3 /0 درصد می‌رسد. مخارج سالانه مربوط به روبات‌ها تقریباً 40 دلار به ازای هر نیروی کار است.

البته ممکن است روبات‌ها هنوز در ابتدای مسیر ترقی خود قرار داشته باشند و رشد پویای آنها به تدریج به جذابیت آنها بیفزاید. با این حال آمارها شواهد اندکی در حمایت از این فرضیه ارائه می‌کنند. مطالعه سیر تکاملی تعداد روبات‌ها در سراسر جهان نشان می‌دهد افزایش اخیر در به‌کارگیری روبات‌ها -یا به اصطلاح روباتیزه شدن- نه به خاطر شتاب ماشینی شدن فرآیندهای تولید در اقتصادهای پیشرفته، بلکه عمدتاً ناشی از رقابت کشورهای در حال ‌توسعه بوده است. رشد روباتیزه شدن در غرب با نرخی ملایم و یکنواخت ادامه دارد. به علاوه، این روند عمدتاً در چند صنعت منحصربه‌فرد متمرکز است، نظیر صنعت تولید خودرو که آن هم از دهه‌ها قبل رواج داشته است. در بخش دیگری از مقاله با استفاده از آمارهای تاریخی سرمایه‌گذاری در تجهیزات فناوری اطلاعات، پیشرفت‌های اخیر در روباتیزه شدن با سیر تکاملی سرمایه‌گذاری در فناوری اطلاعات که آغاز آن به نیم‌قرن بازمی‌گردد مقایسه می‌شود. طبق آمارها، روبات‌ها در سال 1995 میلادی سهم بزرگ‌تری از سرمایه‌گذاری کسب‌وکارها نسبت به آنچه برای فناوری اطلاعات در سال 1980 رقم خورد داشتند. با این حال در اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990 سرمایه‌گذاری در فناوری اطلاعات به حد انفجار رسید و با رشد پویای ادامه‌دار تا سال 2000 به 5 /1 درصد کل مخارج سرمایه‌ای رسید. اما این رشد چشمگیر چندان برای روبات‌ها مشهود نیست. در سال 2015، 20 سال پس از مقایسه اولیه، میزان سرمایه‌گذاری در روبات‌ها نسبت به سرمایه‌گذاری در فناوری اطلاعات سال 2000 در سطحی پایین‌تر قرار گرفت.

نتایج بررسی‌ها بیانگر آن است که روبات‌های صنعتی سهم اندکی در انباشت سرمایه دارند. البته محدودیت‌ها و چالش‌های شناسایی مانع از آن است که با استفاده از آمارهای موجود به یکی از مهم‌ترین پرسش‌های این حوزه پاسخ دهیم: رابطه میان روبات‌ها و بازارهای نیروی کار. با وجود این از همان آمارهای سطح بنگاه‌های آلمان برای مطالعه دو پرسش استفاده می‌شود: چطور ماشینی شدن بر اشتغال اثر می‌گذارد؟ و تا چه حد کمبود نیروی کار بر سرمایه‌گذاری بنگاه‌ها در ماشینی شدن اثرگذار است؟

بررسی روند اشتغال بنگاه‌هایی که رو به روبات‌ها آورده‌اند و صنایع و مناطقی که در معرض ماشینی شدن قرار دارند نشان می‌دهد روند اشتغال در این بنگاه‌ها رو به افزایش است. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که اثرگذاری مستقیم روبات‌ها در جایگزینی به جای نیروی کار محدود است. با این حال این احتمال وجود دارد که اثرگذاری منفی که در ادبیات حوزه به آن اشاره می‌شود، ناشی از کاهش اشتغال در سایر بنگاه‌ها باشد (شرکت‌هایی که روباتیزه نشده‌اند). به منظور آزمون این فرضیه، از روش اقتصادسنجی تفاضل‌درتفاضل برای صنایع و نواحی مختلف استفاده شده است. بر این اساس شواهدی از اثرگذاری منفی روباتیزه شدن بر سطح اشتغال به دست آمده است، هر چند اندازه این اثرگذاری‌ها چندان قابل‌توجه نیست. طبق شواهد، در یک بازه 10ساله (بین سال‌های 2005 تا 2015) روباتیزه شدن به کاهش تنها 3 /0درصدی در رشد اشتغال منجر شده است.

اثرات منفی به‌کارگیری روبات‌ها بر اشتغال حتی بسیار کمتر می‌تواند نگران‌کننده باشد اگر این اثرات، پیامدهای جایگزینی به جای نیروی کار به همراه نداشته باشند، بلکه تنها برای کسب‌وکارهایی که برای توسعه خود با کمبود نیروی کار مواجه هستند امکان رشد فراهم کند. به منظور آزمون این ادعا، می‌توان اثرات کمبود نیروی کار را بر روند ماشینی شدن مورد مطالعه قرار داد. بر این اساس معیارهای سرمایه‌گذاری بنگاه‌ها در فناوری‌های ماشینی شدن بر متغیرهای سختی یافتن نیروی کار رگرس شده است. این معیارها (سختی یافتن نیروی کار) ترکیبی از پاسخ‌های به‌دست‌آمده از نظرسنجی از بنگاه‌های مصمم به استخدام نیروی کار هستند. بر این اساس یافته‌ها نشان می‌دهند بنگاه‌هایی که در یافتن نیروی کار مناسب با مشکل مواجه می‌شوند، بیشتر به ماشینی شدن رو می‌آورند. بنابراین از این یافته می‌توان نتیجه گرفت که روبات‌ها به بنگاه‌ها کمک می‌کنند تا بر چالش‌های کمبود نیروی کار فائق آیند، نه اینکه جایگزینی برای نیروی کار فعلی باشند.

به‌طور کلی نتایج مقاله حاکی از آن است که اثرات روبات‌ها بر تصمیم‌گیری مالی بنگاه‌ها و بازارهای نیروی کار محدود است. با این حال این نتایج به معنی آن نیست که تغییرات تکنولوژیک در مجموع اثرگذاری قابل‌توجهی بر اقتصاد ندارد. شواهد نشان می‌دهد که سایر فناوری‌های نوین که در حال حاضر مقبولیت بیشتری نسبت به روبات‌ها دارند، با پیامدهای اقتصادی مهم‌تری همراه هستند. به ویژه فناوری‌های دیجیتالی در حوزه پردازش اطلاعات، محاسبات ابری و ارتباطات شبکه که نقشی تعیین‌کننده در تغییرات بازار نیروی کار دارند. طبق شواهد سرمایه‌گذاری در این فناوری‌ها بسیار بزرگ‌تر و فراگیرتر از سرمایه‌گذاری در روبات‌هاست، حتی در صنایعی نظیر خودروسازی. شایان ذکر است با وجود در نظر گرفتن بخش تولیدی، این نتایج پیرامون پایین بودن سهم روبات‌ها به‌دست آمده است، و در صورت معیار قرار دادن کل اقتصاد، سهم روبات‌ها کاملاً ناچیز خواهد بود. به نظر نمی‌رسد در آینده نزدیک تغییری در این روند ایجاد شود. گرچه نرخ رشد نسبی مخارج سرمایه‌گذاری در نرم‌افزار و مجموعه‌های اطلاعاتی نسبت به روبات‌ها پایین‌تر است، اما مورد اول سطح مبنای بالاتری دارد و در نتیجه می‌توان انتظار داشت تفاوت دو نوع سرمایه در آینده نیز حفظ و حتی تشدید شود. به‌ علاوه با افزایش سطح روباتیزه شدن، ممکن است تفاوت رشد نسبی آنها نیز از بین برود. یک نمونه در این زمینه صنعت خودرو است که نسبت به سایر صنایع نرخ روباتیزه شدن بسیار بالاتری دارد، اما در یک دهه اخیر سرمایه‌گذاری روباتی آن روند یکنواختی را سپری کرده است. این واقعیت بیانگر آن است که با به حداکثر رسیدن روباتیزه شدن، نرخ رشد سرمایه‌گذاری آن نیز احتمالاً کاهش می‌یابد. در مقابل، شاهد آن هستیم که سرمایه‌گذاری در نرم‌افزار و مجموعه‌های اطلاعاتی با اینکه سطح مبنای بسیار بالاتری دارد اما هنوز نرخ رشد خود را حفظ کرده است.

همان‌طور که اشاره شد روبات‌ها سهم اندکی از سرمایه‌گذاری کل دارند و اثرات آنها بر اشتغال آلمان محدود است. در مقابل ممکن است سایر فناوری‌ها اثرات به مراتب بیشتری بر اقتصاد و چشم‌انداز شغلی آینده داشته باشند. بنابراین باید گفت که به جای تمرکز روی روبات‌ها و سایر انواع فناوری‌های ماشینی شدن، شاید بهتر باشد دیگر فناوری‌هایی که پیامدهای اقتصادی مهم‌تری دارند مورد ارزیابی قرار گیرند. البته با وجود سهم کوچک روبات‌ها از سرمایه‌گذاری کل، ممکن است اثرات آنها با آثار سایر فناوری‌های فراگیرتر مشابهت داشته باشد. ماشینی شدن به معنای آن است که وظایفی که پیشتر توسط نیروی انسانی انجام می‌گرفت، به ماشین‌ها محول شود، چه آن ماشین یک روبات صنعتی باشد و چه یک الگوریتم کامپیوتری. هر چند این فناوری‌ها هم تفاوت‌هایی با هم دارند. با وجود تعاریف سیال وظایف، گروه وسیعی از فناوری‌ها می‌توانند در دسته ماشینی شدن قرار گیرند. به عنوان مثال نرم‌افزار اکسل می‌تواند وظیفه دستی وارد کردن ارقام را به صورت ماشینی و خودکار انجام دهد و همزمان وظیفه جدیدی را روی ارقام وارده تعریف کند. مهم‌تر اینکه این نرم‌افزار با فراهم کردن امکان انجام وظایف متعدد، کارایی استفاده‌کنندگان از آن را به‌طور قابل‌توجهی افزایش می‌دهد. بنابراین گرچه مشابهت‌هایی وجود دارد اما اثرات کلی الگوریتم می‌تواند کاملاً متفاوت از روبات‌ها باشد.

همانند آنچه در رابطه با روبات‌ها گفته شد، کمبود نیروی کار با به‌کارگیری فناوری‌های دیجیتالی نیز رابطه مستقیم دارد. این رابطه مثبت میان کمبود نیروی کار و سرمایه‌گذاری در فناوری‌های دیجیتال بیانگر آن است که این فناوری‌ها عمدتاً جایگزینی برای نیروی کار محسوب می‌شود، در حالی که رابطه منفی بیانگر غالب بودن اثرات مکملی میان آنهاست. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها