شناسه خبر : 37748 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

با آب ایران چه کرده‌ایم؟

نگاهی از درون به مقاله محققان ایرانی در نشریه «گزارش‌های علمی» Nature

  جواد حیدریان: بحران کم‌آبی در ایران تازه نیست اما وضعیت آب در ایران آن‌قدر وخیم است که صدایش حتی در نشریات بزرگ دنیا هم به گوش می‌رسد. شاید هیچ زمانی به اندازه اکنون ایران در تنگنای خشکسالی و کم‌آبی از یک‌سو و کم‌خردی و سوءمدیریت از سوی دیگر نیفتاده است. این فشارها در حالی است که ایران کانون شکل‌گیری تمدن‌هایی در طول تاریخ در یکی از خشک‌ترین مناطق جهان بوده. اکنون چه اتفاقی افتاده که بحران این‌قدر جدی به نظر می‌رسد؟ سمانه اشرف و علی ناظمی از دانشگاه کنکوردیای مونترآل کانادا و امیر آقاکوچک از دانشگاه کالیفرنیا در ارواین آمریکا سه محقق ایرانی هستند که در مقاله‌ای که در نشریه «گزارش‌های علمی» از نشریات گروه Nature منتشر شد، وضعیت سفره‌های آب زیرزمینی ایران در یک مقطع 14ساله از سال ۱۳۸۱ تا سال ۱۳۹۴ را بررسی کرده‌اند. آنها تخمین زده‌اند که در این بازه زمانی (سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۵) ۷۴ کیلومتر‌مکعب از آب‌های زیرزمینی ایران تخلیه شده است و تاثیر این موضوع با اضافه‌برداشت آب در ۷۷ درصد مساحت ایران، افزایش شوری خاک در سراسر کشور و افزایش تعداد و شدت فرونشست‌های زمین در ایران خواهد بود. کاوه مدنی معاون پیشین سازمان محیط زیست و پژوهشگر برجسته آب در توئیتر درباره این مقاله نوشت: کل حجم آب زیرزمینی از‌دست‌رفته در ایران در این ۱۴ سال، برابر با ۷۴ کیلومترمکعب (یعنی ۱ /۶ برابر حجم آب دریاچه ارومیه در پر‌آب‌ترین حالت) بوده است!

 

خشکسالی ناشی از فعالیت انسانی

در مقاله این نویسندگان آمده است؛ خشکسالی ناشی از فعالیت انسانی عامل اصلی تخلیه سفره‌های آب زیرزمینی است. بر اساس برآورد این سه نفر، میزان کاهش آب آبخوان‌ها در مقطعی ۱۴ساله حدود ۷۴ میلیارد متر‌مکعب بوده است. همچنین، اضافه‌برداشت در ۷۷ درصد مساحت ایران به نشست بیشتر زمین و شوری خاک انجامیده است. پژوهش و بررسی آمار و ارقام نشان می‌دهد که در این مقطع زمانی، متوسط اضافه‌برداشت از آبخوان‌های کشور در حدود ۵ /۲۵ میلیارد متر‌مکعب در سال بوده است. در این مقاله که به آمار و ارقام‌ موجود در سایت‌های وزارت نیروی کشور ارجاع داده و بر اساس داده‌های در دسترس همگان نوشته شده، آمده است: کاهش منابع آب زیرزمینی در برخی از نقاط ایران بین ۲۰ تا ۲۶۰۰ درصد گزارش شده و بیشترین میزان حجمی کسری مربوط به حوضه «دریاچه نمک» است که ۲۶ درصد جمعیت ایران، شامل شهرهایی نظیر تهران در آن قرار گرفته است. میزان کاهش منابع آب زیرزمینی در حوضه دریاچه بختگان به ۲۶۰۰ درصد می‌رسد. بر اساس این گزارش، کمترین میزان کسری مربوط به حوضه آبریز هراز-قره‌سو است. وضعیت تخلیه سفره‌های آب زیرزمینی در حوضه‌های آبریز ایران را می‌توان در اینفو‌گرافی این گزارش دید. نویسندگان معتقدند ادامه مدیریت ناپایدار آب‌های زیرزمینی می‌تواند به اثرات برگشت‌ناپذیری روی محیط زیست و اراضی ایران منتهی شود و امنیت آب، غذا و امنیت اقتصادی-اجتماعی کشور را تهدید کند. لازم به ذکر است که با وجود هشدارهای کارشناسان از دهه ۶۰ تاکنون، سیاست دولت بر مدیریت آب سطحی استوار بوده و به منابع آب زیرزمینی به‌اندازه کافی توجه نکرده است. تغذیه مصنوعی آبخوان‌ها از طریق مدیریت سیلاب‌ها می‌توانست ذخایر زیرزمینی را افزایش دهد و بخش عمده‌ای از آبخوان‌های تخلیه‌شده را بازیابد. گرچه برخی بر این نظر هستند که بارندگی در سال‌های پرباران می‌تواند کسری سفره‌های آب زیرزمینی را جبران کند، اما در سال‌های نسبتاً پرباران نظیر سال آبی

گذشته، برداشت آب از آبخوان‌ها زیاد بوده و «منابع آب زیرزمینی ایران بسیار سریع‌تر از زمان جبران [تغذیه] خالی شده است». نویسندگان استدلال کرده‌اند که تولید غذا بدون بهبود راندمان آبیاری دلیل اصلی افزایش بیش از حد اضافه‌برداشت از سفره‌های آب زیرزمینی ایران است. اضافه‌برداشت آب زیرزمینی باعث می‌شود که آبخوان‌ها حتی در سال‌های مرطوب قادر به بازیابی کامل نباشند. حدود ۷۶ درصد مساحت کشور با اضافه‌برداشت مواجه است. عدم جبران کمبود آب آبخوان‌ها، عواقب عمده‌ای دارد که می‌تواند امنیت اجتماعی-اقتصادی و زیست‌محیطی کل ایران را تهدید کند.

 

چرا این مقاله نوشته شد؟

63سه سال پیش دکتر سمانه اشرف به عنوان نویسنده اصلی این مقاله در ایران حضور داشت و بنا به اظهارات دیگر همکارانش زحمات فراوانی کشید تا این داده‌ها از وب‌سایت وزارت نیرو استخراج شود. تمامی اطلاعات استفاده‌شده در این مقاله تحقیقی در دسترس عموم قرار دارد. تاکید نویسندگان این مقاله بر این بوده است که از داده‌هایی استفاده کنند که در دسترس همگان قرار داشته باشد. دلیل انتخاب چنین داده‌هایی علاوه بر منبع مشخص، آسان بودن راستی‌آزمایی از سوی کسانی است که شاید به نحوی نسبت به این آمارها تشکیک دارند. دکتر اشرف متوجه شد که فرمت داده‌های وب‌سایت وزارت نیرو به صورت پراکنده است و وقت زیادی برای منظم کردن این اطلاعات گذاشت. تا جایی که همکاران او می‌گویند «خانم اشرف کار سترگی در تدوین آمارهای پراکنده وزارت نیرو انجام داد»؛ در نتیجه این داده‌ها با کنار هم‌گذاری از سوی این سه محقق، زمینه یک تحقیق علمی درباره دخالت‌های انسان‌منشأ در تخریب منابع آب زیرزمینی ایران را فراهم آورد. بر اساس آنچه از این مقاله می‌توان استنتاج کرد و بنا به گفته نویسندگان این مقاله، آمارهای به‌دست‌آمده و مقایسه آن به شکل‌های مختلف مهر تایید بر برداشت‌های انسانی از سفره‌های زیرزمینی زده است. آنها در این تحقیق دریافتند که بیشتر دشت‌های ایران و زیرحوضه‌ها به دلیل برداشت‌های انسانی تخلیه شده‌اند. برای اینکه این دریافت را راستی‌آزمایی کنند، این پرسش را با خود مطرح کردند، این برداشت اگر انسانی است باید از یک جایی خارج شده باشد؛ آنجا کجاست؟ آنها در مطالعه خود به آمارهای مرتبط با چاه‌های ایران رسیدند. اینجا متوجه شدند در این 14 سال که این مقایسه آماری را انجام داده‌اند، چاه‌هایی که حفر شده و شناسنامه دارند و وزارت نیرو آنها را می‌شناسد حدود دو برابر شده است. آنها البته این احتمال را درباره چاه‌های غیر‌مجاز که کنترلی بر آنها وجود ندارد نیز متصور بودند. بنابراین چاه‌های غیر‌مجاز نیز باید بر این عدد دو‌برابر‌شده چاه‌های مجاز اضافه شود. سوی دیگر این مقاله توجهی است که به شوری خاک کرده است. خاک شور‌شده در برخی از حوضه‌های آبریز در ایران تا جایی است که می‌توان گفت خاک کیفیت خود را از دست داده و روی دیگر این نتیجه‌گیری شوربختانه این است که خاک توانایی تولید محصول ندارد و در آینده نیز این مساله می‌تواند گریبانگیر اقتصاد کشور از بخش کشاورزی باشد. از سویی نشست زمین در برخی از مناطق کشور از جمله تهران نیز مورد توجه است. اگرچه به گفته نویسندگان این مقاله آنها مستقیماً به داده‌هایی درباره نشست زمین بر اثر برداشت آب در پهنه سرزمینی ایران نپرداخته‌اند اما با مشاهدات و مطالعاتی که در این زمینه وجود داشته و رابطه‌ای که مستقیماً میان میزان برداشت آب از سفره‌ها و نشست زمین وجود دارد این نگرانی دائم در ذهن نویسندگان این مقاله بوده که چه بر سر شهر پر‌جمعیتی مثل تهران در روز بحرانی پیش‌رو خواهد آمد.

 

خطر بی‌آبی و فرونشست زمین

برای فهم مساله نشست زمین و مخاطرات آن و همچنین بحران فرسایش خاک و شوری بیش از اندازه آب‌های زیرزمینی و اثرات آن بر خاک پیشتر مقالاتی در تجارت فردا منتشر شده است.

علی بیت‌اللهی عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی پیشتر در مقاله‌ای در مجله تجارت فردا نوشت: پدیده فرونشست زمین در برخی از کشورهای جهان در محدوده شهرها، روستاها و در اراضی زراعی و مراتع و جنگل‌ها به‌وقوع پیوسته و می‌پیوندد. در پهنه ایران پدیده فرونشست زمین در اغلب دشت‌های آن در حال رخ دادن است. از حدود پنج دهه قبل این پدیده با شروع خشکسالی‌ها و افزایش برداشت آب‌های زیرسطحی تشدید شده و در چند سال اخیر آهنگ نشست شتاب بیشتری پیدا کرده است. بر اساس برخی از گزارش‌ها فرونشست زمین در برخی از مناطق کشور به بیش از 30 سانتی‌متر رسیده است.  بر مبنای آمار سال 1395، در 31 استان کشور، جمعیتی برابر با 79.926.270 نفر زندگی می‌کنند که در 13.059.522 واحد مسکونی دارای اسکلت و 9.702.815 واحد مسکونی فاقد اسکلت سکنی گزیده‌اند. استان تهران دارای بیشترین جمعیت و تراکم جمعیتی (به‌دلیل قرارگیری شهر تهران در آن) در کشور است. بر مبنای مطالعات انجام‌شده توسط نگارنده، مشخص شد که از 31 استان کشور، در محدوده 18 استان زون‌های با خطر بالای فرونشست زمین گسترش یافته است. بر مبنای مطالعات انجام‌شده، نتایج حاصل با ارائه نموداری بیان می‌شود: بر اساس برهم‌نهش زون‌های با خطر بالای فرونشست زمین و موقعیت شهرها، مشخص شد که استان اصفهان با 31 شهر واقع بر پهنه‌های با خطر بالای فرونشست زمین در ردیف اول از لحاظ تعداد سکونتگاه‌های شهری است و در پی این استان، استان‌های تهران با 30 شهر، کرمان با 25 شهر و خراسان رضوی با 24 شهر در رتبه‌های بعدی‌اند. چنین رخدادهایی، باعث خسارت‌های زیادی بر زیرساخت‌ها، مانند خطوط انتقال نفت و گاز و آب و برق خواهد شد. خطری که هم‌اکنون سه خط موازی انتقال نیرو و خط توزیع 20 کیلوولتی را در بخشی از دشت اشتهارد تهدید می‌کند و لازم است مسوولان شرکت برق منطقه‌ای و توزیع برق به آن توجه ویژه داشته باشند. شکل‌هایی از ابعاد شکاف‌های روی سطح زمین و موقعیت خطوط نیرو در ادامه نشان داده شده است. در شمال شرقی اصفهان و در فاصله تقریبی 22کیلومتری از مرکز شهر و در امتداد بلوار زینبیه که به اراضی اطراف مسکن مهر طلاب حبیب‌آباد اصفهان (پس از گذر از علی‌آباد ملاعلی) منتهی می‌شود، آثار فرونشست در بخشی از دشت پهناور برخوار که روزگاری با آبخوان‌های غنی خود شناخته می‌شد، با بروز شکاف‌های ناشی از فرسایش تونلی خود را نمایان می‌کند. در بازدید آثار فرونشست زمین در محدوده اراضی جنوب ورامین، حوالی روستای معین‌آباد، علاوه بر مشاهده خطر و تهدید جدی و بالای آن بر زیرساخت‌ها، با اندوه اهالی نیز از نزدیک آشنا شدیم.  خشکسالی‌های دهه‌های اخیر، اثر چشمگیر بر افت سطح آب زیرزمینی در پهنه‌های دشتگون ایران‌زمین گذاشته است. نزولات جوی در شکل برف و باران، مهم‌ترین چشمه تغذیه‌کننده آبخوان‌ها هستند و با کاهش بارندگی‌ها، تغذیه سفره‌های آب زیرزمینی نیز کاهش یافته و بیلان منفی آب را در آنها شاهد خواهیم بود. بنابراین به‌عنوان عامل طبیعی، خشکسالی‌های ممتد در کشور را می‌توان یکی از علل اصلی کاهش سطح آب زیرزمینی و به‌تبع آن بروز و گسترش فرونشست زمین دانست. حفاری چاه‌های مجوزدار و فاقد مجوز و استحصال بی‌رویه آب‌های زیرزمینی علاوه بر خشکسالی‌های ممتد، مهم‌ترین عامل انسانی وقوع فرونشست زمین است و از میان چاه‌های آب، باید تاکید ویژه بر روی چاه‌های تامین آب کشاورزی و زراعی کرد که موثرترین عوامل افت سطح آب زیرزمینی و در نتیجه وقوع فرونشست زمین هستند. روش‌های غلط و منسوخ آبیاری‌های زراعی نیز از عوامل اصلی وقوع و گسترش فرونشست زمین هستند. آبیاری به روش غرق‌آبی که در اکثر مزارع و باغات کشور رایج است، نیاز آبی بالایی را تحمیل می‌کند و برای تامین چنین نیازی، نیاز به استحصال بی‌رحمانه آب از سفره کران‌دار آب‌های زیرزمینی است. غلامعلی جعفرزاده ایمن‌آبادی رئیس سازمان نقشه‌برداری کشور نیز به تجارت فردا گفته است: عمده مشکل فرونشست در ایران با بحث برداشت آب ایجاد شده است. یعنی سفره‌های زیرزمینی آب در ایران به نحوی تخلیه شده که مخاطرات جدی در نشست زمین ایجاد کرده است. مشکلی که الان با آن روبه‌رو هستیم بحث منابع آبی است که به رغم اینکه ما کمیته آب در وزارت نیرو داریم اما با عدم همکاری وزارت جهاد کشاورزی روبه‌رو هستیم. وزارت جهاد کشاورزی که 90 درصد منابع آب مصرفی در ایران در این حوزه مصرف می‌شود، اساساً مسوولیت‌پذیر نیست. این عدم مسوولیت‌پذیری عامل جدی است. فرونشست اکنون یک خطر جدی برای تمامیت ایران است.

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها