دریای تنش
پیام حمله آمریکا و بریتانیا به یمن چیست؟
آمریکا و بریتانیا بامداد جمعه 12 ژانویه در پی قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل، حمله به مواضع انصارالله یمن را آغاز کردند. جو بایدن رئیسجمهور آمریکا خبر این حمله را اعلام کرده و گفته «آمریکا با کمک نیروهای بریتانیا حملات هوایی علیه یمن را بهعنوان یک «اقدام تدافعی» بعد از حملات مکرر به کشتیرانی در دریای سرخ انجام داده است». بایدن در بیانیه خود گفته از اینکه دستور اقدامات نظامی بیشتر بدهد «هیچ ابایی ندارد». بایدن گفته «به دستور من نیروی هوایی به همراه بریتانیا و با حمایت استرالیا، بحرین، کانادا و هلند، حملات موفقیتآمیزی علیه چندین هدف در یمن که آزادی دریانوردی را در یکی از مهمترین آبراههای جهان به خطر انداخته بودند انجام دادند». رئیسجمهوری آمریکا این حملات را حمله با «پاسخی مستقیم» به «حملات بیسابقه» انصارالله خواند.
بایدن در این بیانیه هیچ اشارهای به اهداف ارتش یمن در حمله به کشتیها در دریای سرخ نکرده است. انصارالله از هفتم اکتبر حملاتی را به سمت مواضع اسرائیل در دریای سرخ انجام دادهاند، اما آمریکا این حملات را «مختل کردن مسیر کشتیرانی جهان در دریای سرخ» خوانده! و تاکید کرده «حملات حوثیها پرسنل آمریکایی، دریاداران غیرنظامی و شرکای ما را به خطر انداخته و تجارت را مختل کرده و آزادی دریانوردی را تهدید کرده است».
بایدن در بیانیه خود تاکید کرده واشنگتن و متحدانش «حمله به پرسنل ما را تحمل نمیکنند و به بازیگران متخاصم اجازه نمیدهند آزادی دریانوردی را مختل کنند». ریشی سوناک نخستوزیر بریتانیا هم در بیانیهای از حمله نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا خبر داد و گفت حملات یمن، تجارت را مختل کرده و باعث شده بود قیمت کالاها بالا برود و بحرانهای بشری در یمن را تشدید کرده بود. او گفته «با وجود هشدارهای مکرر جامعه بینالمللی، آنها به حملاتشان در دریای سرخ از جمله به کشتیهای آمریکایی و بریتانیایی ادامه دادند. این قابل تحمل نبود».
ریشی سوناک نخستوزیر بریتانیا نیز خاطرنشان کرد: بهرغم هشدارهای مکرر از سوی جامعه بینالمللی حوثیها به حملات خود در دریای سرخ ادامه دادند. حوثیها کشتیهای جنگی بریتانیا و آمریکا را هدف قرار دادند. حملات انصارالله منجر به بستن راه حیاتی تجارت و افزایش قیمت کالاهای اساسی شد. نیروی دریایی بریتانیا به عملیات گشت خود در دریای سرخ برای بازدارندگی حوثیها ادامه میدهد.
در بیانیه وزارت دفاع بریتانیا هم آمده است: «ناوشکن HMS Diamond نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا در کنار ناوهای جنگی ایالاتمتحده و فرانسه در دفاع از خطوط کشتیرانی حیاتی بینالمللی در برابر پهپادها و موشکهای یمن فعال بوده است، اما با توجه به هدفگیری عمدی کشتیهای HMS Diamond و نیروی دریایی ایالاتمتحده در ۹ ژانویه، نیروهای ائتلاف تاسیسات کلیدی درگیر در این حملات را شناسایی کرده و موافقت کردند که با دقت عملیات انجام دهند.»
چرا آمریکا و بریتانیا به حوثیها حمله کردند؟
شورای امنیت سازمان ملل متحد روز چهارشنبه 10 ژانویه با صدور قطعنامهای حملات حوثیها را محکوم کرد و حق اعضای سازمان ملل متحد برای دفاع از کشتیهای خود در آبهای بینالمللی را به رسمیت شناخت. روسیه و چین که معمولاً با اقدامات نظامی ایالاتمتحده مخالف هستند، بهجای وتو کردن قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل، رای ممتنع دادند. ناظران سیاسی در تحلیل این رای اذعان کردند بخش قابل توجهی از جریان نفت خام از طریق کانال سوئز در خروجی شمالی دریای سرخ از بنادر روسیه در دریای بالتیک و دریای سیاه به آسیا و اقیانوس آرام است و شرکتهای حملونقل چینی نیز به حملونقل محموله از طریق سوئز و دریای سرخ متکی هستند. به گزارش اکونومیست از 15 دسامبر، چهار شرکت از پنج شرکت بزرگ حملونقل کانتینری جهان، cma cgm، Hapag-Lloyd، Maersk و msc، خدمات خود را در دریای سرخ، متوقف یا تعلیق کردهاند. با بسته شدن ناگهانی یکی از شریانهای بزرگ تجاری جهان، آمریکا و متحدانش در حال افزایش فعالیتهای دریایی در خاورمیانه هستند تا از این طریق بتوانند عبور آزاد از این مسیر را بهطور مجدد برقرار کنند. بابالمندب تنگه باریکی بین آفریقا و شبهجزیره عربستان است که تخمین زده میشود 12 درصد حجم تجارت جهانی بهطور معمول و شاید 30 درصد از ترافیک کانتینری جهانی از طریق آن انجام میشود. با حمله حوثیهای مستقر در یمن به کشتیها، برای حمایت از فلسطینیان در غزه، این منطقه به منطقه ممنوعه تبدیل شده است.
در 15 دسامبر، حوثیها تهدید کردند که به یک کشتی حمله میکنند، کشتی دیگری را با پهپاد مورد اصابت قرار دادند و دو موشک بالستیک به سمت mv Palatium III پرتاب کردند که یکی از آنها به کشتی اصابت کرد. حمله به Palatium III اولین مورد استفاده از موشک بالستیک ضدکشتی بود. همه کشتیها با پرچم لیبریا بودند. در 16 دسامبر یک کشتی نیروی دریایی آمریکا به نام uss Carney ، 14 پهپاد را بر فراز دریای سرخ سرنگون کرد در حالی که یک کشتی بریتانیایی به نام hms Diamond، دیگری را منهدم کرد.
صنعت کشتیرانی جهانی در یک وضعیت اضطراری قرار دارد. در 15 دسامبر Maersk و Hapag-Lloyd خدمات خود را متوقف کردند. در 16 دسامبر، cma cgm، مانند msc، اعلام کرد که کشتیهایش از کانال سوئز استفاده نخواهند کرد «تا زمانی که گذرگاه دریای سرخ امن باشد». این چهار شرکت با هم 53 درصد از تجارت جهانی کانتینر را تشکیل میدهند. در شرایط کنونی ممکن است اپراتورهای کوچکتر کانتینری، همچنین شرکتهای حملونقل فله خشک و شرکتهای نفتکش، از آنها پیروی کنند.
این بحران دو پیامد بزرگ دارد: از یکسو اقتصاد جهانی را مختل میکند و از سوی دیگر خطرات نظامی در خاورمیانه را تشدید میکند. از اقتصاد شروع کنیم. درآمد حاصل از کانال سوئز یک منبع درآمد عمده برای مصر است که در حال حاضر در بحبوحه بحران مالی قرار دارد. (اسرائیل کمتر تحت تاثیر قرار خواهد گرفت، زیرا تنها حدود پنج درصد تجارت آن از دریای سرخ میگذرد.) برای اقتصاد جهانی، بسته شدن طولانیمدت مسیر سوئز، هزینههای تجارت را افزایش میدهد، زیرا کشتیرانی در سراسر آفریقا تغییر مسیر میدهد، زمان بیشتری میگیرد و حق بیمه افزایش مییابد. مشکلات مربوط به تامین زنجیره غذایی نیز میتواند ناشی از تغییر مسیر تجارت در مقیاس وسیع باشد: در سال 2021 کشتی Ever Given که توسط تایوانیها اداره میشد، به گل نشست و کانال را به مدت شش روز مسدود کرد؛ این موضوع بحران تامین زنجیره غذای جهانی را تشدید کرد. اگر بحران امنیتی دریای سرخ تهدیدی برای کشتیرانی در دریای عرب که یکسوم عرضه نفت جهانی از طریق آن عبور میکند، باشد هزینههای اقتصادی بهطور چشمگیری افزایش پیدا خواهد کرد.
آنگونه که اکونومیست مدعی شده بیشتر کشتیهایی که مورد حمله قرار میگیرند نه به سمت اسرائیل میروند و نه تحت مالکیت اسرائیل هستند. کشورهای مختلفی از سراسر جهان تحت تاثیر این موضوع قرار گرفتهاند: یکی از کشتیهایی که مورد حمله حوثیها قرار گرفت، تحت پرچم هنگکنگ حرکت میکرد. همین موضوع دلیل اصلی تمایل آمریکا و متحدانش برای مقابله با نیروهای یمنی است.
در همین رابطه رحمن قهرمانپور معتقد است که اصلیترین دلیل اقدام نظامی آمریکا و بریتانیا حفظ امنیت خطوط کشتیرانی تجاری و در مرحله بالاتر تلاش برای حفظ نظم بینالمللی موجود است؛ که در آن نظم طبیعتاً آمریکا و غرب دست بالا را دارند. درواقع آمریکاییها با این اقدام نشان دادند که همچنان توانایی و اراده لازم جهت حفظ نظم بینالمللی لیبرال را که بعد از جنگ جهانی دوم ایجاد شده، دارند و تمام تلاش خود را به کار خواهند گرفت تا این نظم را حفظ کنند. باید در نظر داشته باشیم که حتی چین و روسیه هم با اقدام حوثیها در به خطر انداختن امنیت تجارت دریایی مخالف هستند بنابراین در این مورد حوثیها تحت فشار جامعه بینالمللی خواهند بود و متحدی در سطح جهانی نخواهند داشت.
اما آنطور که به نظر میرسد ائتلافی برای حمله زمینی به یمن شکل نخواهد گرفت. بنابراین در صورتی که انصارالله به حملات خود در دریای سرخ ادامه دهد واکنش آمریکا و بریتانیا و احتمالاً متحدان آنها ادامه خواهد داشت اما این واکنش به معنای حمله زمینی به یمن نخواهد بود زیرا سیاست اصلی آمریکا در منطقه این است که همچنان وارد درگیریها و جنگهای طولانیمدت و گسترده نشود اما در عین حال سیاست بازدارندگی خود را حفظ کند. این سیاست جدیدی است که دولت بایدن در منطقه پیش گرفته است به این معنا که قبل از اینکه به اهداف مورد نظر حمله کند یا ضربه بزند به آن بازیگر یا کشور مربوطه هشدار میدهد و در صورتی که به آن هشدار توجه نشود اقدام نظامی میکند. اما همانطور که گفتم این اقدام نظامی به شکل حمله گسترده هوایی یا زمینی نیست بلکه انجام عملیات موردی در یک زمان کوتاه است تا اعتبار بازدارندگی آمریکا در منطقه کمافیالسابق حفظ شود.
واکنش جهانی به این حمله چه بود؟
دولتهای استرالیا، بحرین، کانادا، دانمارک، آلمان، هلند، نیوزیلند و کره جنوبی با صدور بیانیهای به آمریکا و بریتانیا پیوسته و اعلام کردند که هدف از این عملیات هوایی، تنشزدایی و بازگرداندن ثبات در دریای سرخ بوده و متحدان در دفاع از زندگی و حفاظت از تجارت در آبراه بحرانی تردیدی نخواهند داشت.
آنگونه که رویداد 24 گزارش داده است عربستان سعودی که سالها درگیر جنگ با یمن بوده در بیانیهای خواستار خویشتنداری و «جلوگیری از تشدید تنشها» شد. وزارت امور خارجه عربستان در بیانیه خود اعلام کرد که عربستان سعودی در ماههای اخیر درگیر مذاکرات صلح با یمن بوده و با «نگرانی شدید» اوضاع را از نزدیک زیر نظر دارد. کارشناسان معتقدند عربستان که در حال مذاکرات صلح برای پایان دادن دائمی به درگیریهاست نگاه متفاوتی به این حمله دارد. ریاض نگران توقف مذاکرات و حمله مجدد به خاک عربستان است، اما تضعیف یمنیها میتواند اهرمی در مذاکرات به نفع عربستان باشد.
وزارت امور خارجه چین نیز در بیانیهای گفته است که نمیخواهیم شاهد تشدید تنش در حوزه دریای سرخ باشیم چرا که این مساله بر تجارت جهانی تاثیر منفی میگذارد. دریای سرخ گذرگاه مهمی است و امیدواریم همه طرفها خویشتنداری کرده و برای حفظ امنیت منطقه نقش مسوولانه ایفا کنند. وزارت امور خارجه چین همچنین تاکید کرد که پکن برای تماس و ارتباط با همه طرفها بهمنظور آرام کردن اوضاع در دریای سرخ آمادگی دارد.
روسیه نیز بعد از حمله آمریکا و بریتانیا به یمن خواستار برگزاری جلسه فوری شورای امنیت برای بررسی این موضوع شد. ماریا زاخارووا سخنگوی وزارت خارجه روسیه اعلام کرد که حمله به یمن نمونه دیگری از تحریف قطعنامههای شورای امنیت از سوی انگلوساکسون و نادیده گرفتن قانون بینالمللی در راستای تشدید اوضاع در منطقه برای تحقق اهداف ویرانگرشان است. از سوی دیگر کانال تلگرامی نمایندگی دائم روسیه خواستار نشست فوری شورای امنیت در ۱۲ ژانویه درباره حمله آمریکا و بریتانیا به یمن شد. وزارت خارجه روسیه خواستار کاهش تنش در منطقه شد و ماجراجویی آمریکا و بریتانیا را تهدید مستقیم صلح و امنیت منطقه دانست.
وزارت امور خارجه اتریش هم در بیانیهای تاکید کرده است که اتریش در ماه دسامبر ۲۰۲۳ در بروکسل از امر حفاظت کشتیهای تجاری و امنیت کشتیرانی توسط اتحادیه اروپا در دریای سرخ دفاع کرده است و اکنون نیز از ماموریت این اتحادیه پشتیبانی میکند.
ماری آگنس استراک تسیمرمان، رئیس کمیسیون امور دفاعی پارلمان خواستار عملیات نیروی دریایی آلمان در دریای سرخ شد. این سیاستمدار در مصاحبه با رادیو سراسری آلمان مدعی شد که حملات حوثیها حمله به کشتیرانی آزاد است و قابل تحمل نیست. او تاکید کرد که بیش از ۱۲ درصد تجارت جهانی از مسیر دریای سرخ انجام میگیرد و جان خدمه کشتیها نیز مورد تهدید قرار گرفته است. رئیس کمیسیون امور دفاعی پارلمان آلمان تاکید کرد نیروی دریایی آلمان باید تا جایی که میتواند در حفاظت از مسیر دریایی از طریق کانال سوئز مشارکت کند. استراک تسیمرمان از نقش چین و مصر انتقاد کرد و گفت این دو کشور منافع زیادی در حفاظت از مسیر تجاری دریایی دارند اما تاکنون تعهد خود را به این مساله نشان ندادهاند.
روزنامه آلمانی «ولت آم زونتاگ» نیز روز 13 ژانویه گزارش داد آلمان قصد دارد در ماموریت دریایی جدید اتحادیه اروپا برای حفاظت از تردد کشتیها در دریای سرخ در برابر حملات حوثیهای یمن با ناو «هسن» شرکت کند. به گزارش «ولت آم زونتاگ»، ناو هسن قرار است در اول فوریه به سمت دریای سرخ حرکت کند. مقامات آلمانی رسماً اعزام این ناو جنگی به دریای سرخ را تایید نکردهاند اما خبرگزاری فرانسه به نقل از سخنگوی وزارت دفاع آلمان گزارش داده است که ارتش آلمان آماده است در عملیات محافظت از کشتیهای تجاری در دریای سرخ مشارکت کند اما برای این امر به تصویب ماموریت آن نیاز است.
محور مقاومت چه واکنشی نشان داد؟
گروههای مقاومت از ایران تا حزبالله لبنان تا حماس و جهاد اسلامی، در واکنش اولیه حمله مشترک آمریکا و بریتانیا به یمن را محکوم کرده و گفتند که در کنار مردم یمن ایستادهاند. در همین رابطه ناصر کنعانی سخنگوی وزارت امور خارجه صبح روز جمعه 12 ژانویه در یک موضعگیری رسانهای در این ارتباط اظهار کرد: «این حملات نظامی در راستای استمرار حمایت کامل آمریکا و بریتانیا در حدود صد روز گذشته از جنایات جنگی رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین و شهروندان مظلوم و تحت محاصره کاملِ نوار غزه صورت میگیرد.» وی با تاکید بر اینکه این حملات خودسرانه نتیجهای جز دامن زدن به ناامنی و بیثباتی در منطقه نخواهد داشت، افزود: «در حالی که رژیم صهیونیستی همچنان به حملات و جنایات جنگی خود در نوار غزه و کرانه باختری در فلسطین ادامه میدهد، آمریکا و بریتانیا درصدد هستند با گسترش چتر حمایتی خود از رژیم صهیونیستی، توجه مردم جهان را از جنایات این رژیم جعلی، جنایتکار و متجاوز علیه مردم فلسطین منحرف کنند.» سخنگوی وزارت امور خارجه ایران با ابراز نگرانی نسبت به پیامدهای تکرار اینگونه حملات خودسرانه برای صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی، از جامعه جهانی خواست با واکنشها و اقدامات مسوولانه، از گسترش دامنههای جنگ، بیثباتی و ناامنی در منطقه جلوگیری کنند.
آنگونه که خبرگزاری فارس گزارش داده است حزبالله لبنان نیز در واکنش به حمله موشکی آمریکا و بریتانیا به مناطقی در یمن، اظهار کرده است که «این تجاوزها صرفاً موجب افزایش عزم و اراده و قدرت یمن خواهد شد و حزبالله به شدت تجاوز آشکار آمریکایی بریتانیایی به یمن را محکوم میکند». حزبالله تاکید کرد که «این حمله نشان داد که آمریکا شریک تمامی جنایتهایی است که در منطقه و بهخصوص در حق مردم فلسطین صورت میگیرد».
در ادامه، جنبش حماس نیز حمله به یمن را تروریستی خواند و گفت که «این حمله تنها موجب شعلهورتر شدن و بحرانیتر شدن منطقه خواهد شد. حماس گفت که حمله آمریکا و بریتانیا به یمن به خواسته و سفارش رژیم صهیونیستی رخ داده است و واشنگتن و لندن باید تبعات کار خود را بپذیرند». حماس در ادامه تاکید کرد که «موضع یمن عزیز را به جهت ایستادگی در کنار مردم فلسطین در نبرد طوفانالاقصی ارج مینهیم و قدر میدانیم... منطقه جز با پایان اشغالگری صهیونیستی در اراضی فلسطینی و عربی روی آرامش و ثبات را نخواهد دید».
جهاد اسلامی فلسطین نیز در بیانیهای حمله به یمن را «پوشش نظامی استعمار غربی برای گماشته نظامی خود در فلسطین» خواند و از امت عربی و اسلامی خواست تا برای محکوم کردن این حمله اقدام کنند. در بیانیه جهاد اسلامی فلسطین آمده است: «موضع شرافتمندانه و شجاعانه یمن را قدر میدانیم و تمامی مواضع ذلیلانه عربی را محکوم میکنیم و تاکید میکنیم که در کنار برادران یمنی خود هستیم و مقاومت ملتهای اسلامی است که در نهایت پیروز خواهد شد.»
گروه مقاومت «کتائب سیدالشهدا» عراق نیز در بیانیهای گفت «رژیم صهیونیستی و آمریکا دو عامل مهم ناامنی در غرب آسیاست و تا ریشههای آنها زده نشود، منطقه روی آرامش نخواهد دید». در این بیانیه آمده است: «تا زمانی که این دو غده سرطانی همچنان در بدن امت اسلام هستند، تجاوز به کشورها و ریختن خون بیگناهان ادامه خواهد داشت و تنها راه از بین بردن این غده سرطانی از ریشه است.» کتائب سیدالشهدا با اعلام ایستادگی در کنار یمن، گفت: «یمن شریف و بزرگوار همچون گذشته، علیه ظالمان و متجاوزان ایستادگی خواهد کرد.»
شیخ قیس الخزعلی، دبیرکل جنبش عصائب اهلالحق عراق نیز حمله آمریکا و بریتانیا به یمن را تنها موجب افزایش عزم و اراده یمن دانست و این حملات را «تلاشهای بیهوده» توصیف کرد. او با بیان اینکه «عصائب اهلالحق بهطور کامل همبستگی خود را با مردم یمن اعلام میکند، از جامعه جهانی و تمامی آزادگان خواست تا این تجاوز را محکوم کرده و از حق مردم یمن برای دفاع از حاکمیت و آزادی خود حمایت کنند».
گروه فلسطینی جبهه مردمی برای آزادی فلسطین نیز با صدور بیانیهای گفت که «حمله به یمن، تنها تجاوز علیه مردم یمن نبود، بلکه حمله به فلسطین و ملتهای عرب و تمامی آزادگان جهان بهشمار میرود». در این بیانیه آمده است: «پاسخ سریع یمن به اهداف آمریکایی و بریتانیایی نشان داد که ادعاهای جریان رسانهای و عملیات روانی آمریکا و بریتانیا در خصوص موفقیتآمیز بودن این حملات دروغ است و این حمله نتوانسته موجب کاهش تواناییهای یمن شود.» این گروه فلسطینی در بخشی از بیانیه خود، گفت: «تاریخ مواضع شرافتمندانه یمنیها را با طلا خواهد نوشت... حملات متجاوزانه آمریکا و بریتانیا نه برای حفاظت از دریانوردی آزاد بلکه به سفارش رژیم غاصب و برای تامین امنیت این رژیم انجام شده است.»
در ادامه رحمن قهرمانپور در پاسخ به اینکه آیا این اظهارات منجر به اقدام عملی میشود یا خیر گفت: با توجه به شرایط منطقه و با توجه به درگیریهایی که در غزه وجود دارد به نظر میرسد که جمهوری اسلامی ایران ترجیح داده است که در شرایط فعلی وارد منازعه نشود. به عبارت دیگر ایران احساس میکند که شرایط فعلی به نفعش نیست و باید صبر کند تا شرایط تغییر کند. جدای از شرایط نظامی حاکم بر منطقه، ایران از نظر سیاسی هم در حال بهبود روابط و تنشزدایی با کشورهای عربی خصوصاً عربستان است در همین راستا اگر ایران در شرایط فعلی بخواهد وارد منازعه منطقهای با آمریکا یا اسرائیل شود ممکن است روند تنشزدایی با کشورهای عربی آسیب ببیند و ایران مانند دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ از طرف کشورهای عربی مورد تهدید قرار گیرد. بنابراین همانطور که عرض کردم سیاست ایران در مقطع فعلی صبر و تحمل است که البته این سیاست در داخل مورد پسند عدهای از گروهها نیست. گروههایی که به لحاظ اعتقادی معتقدند که جمهوری اسلامی ایران باید در برابر حملاتی که به محور مقاومت میشود واکنش نشان دهد؛ اما با توجه به سابقهای که از جمهوری اسلامی ایران از دهه 90 تاکنون داریم به نظر میرسد که سیاست کلان و اصولی جمهوری اسلامی این بوده که وارد درگیری و جنگ در منطقه نشود زیرا این درگیری در بلندمدت به نفع ایران نیست.
اما در رابطه با حزبالله لبنان باید گفت که حزبالله در شرایط بسیار سختی قرار دارد؛ لبنان صاحب یک دولت ورشکسته است که به لحاظ اقتصادی دچار مشکلات فراوانی است. در چنین شرایطی اگر حزبالله وارد درگیری شود طبیعتاً اوضاع اقتصادی و سیاسی و اجتماعی لبنان به مراتب بدتر خواهد شد و در این صورت حزبالله متهم خواهد شد که عامل توسعهنیافتگی لبنان است. در همین راستا حزبالله نمیخواهد درگیر جنگی منطقهای شود زیرا یکی از سرمایههایی که حزبالله همواره در گذشته بر آن تاکید داشته حمایت مردمی حداقل در بخشهایی از جامعه لبنان مشخصاً جامعه شیعیان لبنان بوده است. بنابراین دست حزبالله برای برخورد گستردهتر و فراگیرتر با اسرائیل مانند سال 2006 بسته است.
گروههای مقاومت در عراق نیز محدودیتهای خاص خودشان را دارند زیرا از یکسو یک دولت مرکزی در عراق وجود دارد و از سوی دیگر نیروهای آمریکایی در عراق پایگاه نظامی دارند و میتوانند از این پایگاههای نظامی گروههای مقاومت را مورد حمله قرار دهند؛ کمااینکه این کار را کردند.
اما در یمن اوضاع متفاوت است؛ به این خاطر که یک دولت مرکزی ولو ضعیف هم در یمن وجود ندارد و درنتیجه محدودیتهای داخلی حوثیهای یمن به مراتب کمتر از سایر گروههای مقاومت در عراق، لبنان و فلسطین است. همین موضوع باعث شده است که حوثیها از این شرایط استفاده کرده و خودشان را در خط مقدم حمله به اسرائیل قرار دهند تا از این طریق بتوانند وزن سیاسی خود را در منطقه افزایش دهند. با وجود این باید در نظر داشته باشیم که حوثیها یک ارتش کلاسیک نیستند بنابراین اقدامات نظامی آنها نیز اقداماتی نامتقارن است که تبدیل به اقدامات متقارن نخواهد شد. به گمان من توان حوثیها برای ادامه این کشمکش محدود است. آنها شاید در شرایط فعلی به این خاطر که در خط مقدم جبهه مقاومت قرار گرفتند خوشحال هستند اما در ادامه و در صورتی که زیرساختهای آنها آسیب ببیند ترجیح خواهند داد که این بحران را کاهش دهند.
آیا این بحران به یک جنگ منطقهای یا جهانی بدل میشود؟
بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که حمله هوایی آمریکا و بریتانیا به یمن خطر گسترش درگیریها در خاورمیانه را که با جنگ اسرائیل آغاز شده بود چند برابر کرده است. در این رابطه رحمن قهرمانپور با این تحلیل موافق نیست و میگوید نه آمریکا و نه بریتانیا تمایلی به گسترش درگیری ندارند. اقدام اخیر آمریکا تلاش برای حفظ قدرت بازدارندگیاش است نه به راه انداختن جنگ؛ به این معنا که آمریکا به این جمعبندی رسیده است که برخی کشورهای منطقه نظیر ایران و گروههای مقاومت به دنبال این هستند که از کاهش حضور نظامی آمریکا به نفع خود استفاده کنند؛ بنابراین آمریکا در تلاش است که دوباره قدرت بازدارندگی خودش را به این شکل که عرض کردم احیا کند. به این معنا که این پیام صریح را به کشورهای منطقه ارسال کند که اگرچه آمریکا حضور نظامی خودش را در منطقه کاهش داده اما همچنان اصلیترین بازیگر نظامی در منطقه است و این توانایی را دارد که در صورت بروز بحران واکنش نشان دهد.
در همین رابطه اکونومیست گزارش داده آمریکا و متحدانش اهداف محدودتری دارند؛ آنها نمیخواهند حوثیها را سرنگون کنند، بلکه به دنبال این هستند که حمله به کشتیها را متوقف کنند. آمریکا با بیش از 100 بمب هدایتشونده دقیق، بیش از 60 هدف را در 16 مکان هدف قرار داده است. این اهداف شامل گروههای کنترل و فرماندهی، انبارهای مهمات، سیستمهای پرتاب، تاسیسات تولید و رادار پدافند هوایی بود. چهار هواپیمای جنگی بریتانیا نیز دو فرودگاه مورد استفاده برای پرتاب هواپیماهای بدون سرنشین و موشک را هدف قرار دادند. حوثیها میگویند که در مجموع 73 حمله صورت گرفته است که پنج سرباز کشته و شش سرباز دیگر زخمی شدهاند. اینها احتمالاً زرادخانه حوثیها را تخریب کردهاند اما از بین نبردهاند.
قهرمانپور ادامه میدهد که حوثیها نیز تمایلی به گسترش این درگیری ندارند. واقعیت این است که حوثیها در مقطع فعلی توان گسترش درگیری را ندارند مگر اینکه بازیگران دیگر وارد شوند. در همین راستا سه سناریو مطرح است: سناریوی اول این است که سایر بازیگران وارد درگیری شوند. برای مثال ایران در حمایت از حوثیها و عربستان در مخالفت با حوثیها وارد درگیری شوند. سناریوی دوم این است که حوثیها علاوه بر حمله به کشتیها در بابالمندب، به کشتیهایی که در خلیج عدن و دریای سرخ هستند هم حمله کنند؛ به این معنا که حوثیها گستره عملیات دریاییشان را گسترش دهند. البته آنطور که به نظر میرسد حوثیها از نظر فنی چنین موشکهایی ندارند و از نظر اطلاعاتی نیز چنین توانایی را ندارند که دامنه وسیعی از کشتیها را پوشش دهند.
سناریوی سوم این است که حوثیها به قطر، عربستان یا امارات حمله کنند و از این طریق دامنه بحران را افزایش داده و به آمریکا فشار آورند که درگیری را متوقف کند. البته با توجه به روابط نزدیکی که قطر با ایران دارد بعید میدانم که حوثیها بخواهند به قطر حمله کنند یا استادیومهایی را که بازیهای آسیایی در آن انجام میشود مورد حمله قرار دهند. در رابطه با عربستان هم مذاکرات صلح حوثیها با عربستان در جریان است و هرگونه حمله به عربستان مذاکرات را منتفی میکند و ممکن است جبهه جدیدی را برای حوثیها باز کند. در رابطه با امارات هم با توجه به اینکه امارات هم در جیبوتی و هم در جزیره سقطری حضور نظامی دارد حملات حوثیها به امارات ممکن است با واکنش تند امارات همراه باشد.