شناسه خبر : 49538 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

زمانی متفاوت برای دلار

ترامپ فرآیندها را تسریع می‌کند

زمانی متفاوت برای دلار

جمله‌ای مشهور با این مفهوم وجود دارد: «آن چیزی که نمی‌دانید شما را نمی‌کشد، بلکه چیزی شما را می‌کشد که فکر می‌کنید آن را می‌شناسید، در حالی که این‌گونه نیست.» هیچ چیز بهتر از این جمله نمی‌تواند اندیشه نابخردانه پشت اقدامات ترامپ و راسپوتین تجاری او پیتر ناوارو را در تخریب جهانی توصیف کند. جایگاه برتر دلار احتمالاً یکی از قربانیان این اقدامات خواهد بود. دلار با اطمینان زیاد تا حداقل دو دهه دیگر ارز برتر جهان باقی می‌ماند، اما با احتمال زیاد ارزش آن چندین واحد افت می‌کند. می‌توان انتظار داشت که یوآن و یورو در اقتصاد قانونی خود را به دلار نزدیک کنند. رمز‌پول‌ها هم همین کار را در اقتصاد زیرزمینی انجام خواهند داد. آنها هم‌اکنون حدود یک‌پنجم تولید ناخالص داخلی (GDP)‌ جهانی را می‌سازند. کاهش سهم بازاری دلار نرخ‌های بهره را برای بدهی‌های دلاری درازمدت بالا می‌برند و علاوه بر ایجاد مشکلات دیگر، اثربخشی تحریم‌های مالی آمریکا را کاهش می‌دهند.

حتی قبل از شروع ریاست‌جمهوری آقای ترامپ هم برتری دلار روندی نزولی در پیش گرفته بود. ردپای دلار در اقتصاد جهانی را می‌توان با معیارهایی از قبیل میزان ذخایر بانک‌های مرکزی، ارز مورد استفاده در سیاهه‌های تجاری و وام‌های بین‌المللی مشاهده کرد. یکی دیگر از معیارهای سودمند آن است که ببینیم بانک‌های مرکزی برای لنگر نرخ ارز یا ارز مرجع خود به چه چیزی مراجعه می‌کنند. با توجه به اینکه بانک‌های مرکزی آگاهی دقیقی از عملکرد اقتصادهایشان دارند و می‌دانند که حرکات نرخ ارز چگونه بر آنها تاثیر می‌گذارند انتخاب لنگر یا ارز مرجع از سوی آنها را می‌توان معیاری مهم برای برتری یک واحد پولی قلمداد کرد. برتری دلار بر مبنای این معیار در سال 2015 به نقطه اوج رسید. به دنبال آن، چین به‌تدریج انعطاف‌پذیری واحد پول خود را افزایش داد. این برنامه از مدت‌ها قبل در دستور کار بود. اقتصاد بزرگی مانند چین می‌تواند چرخه‌های تجاری بسیار متفاوتی با چرخه‌های تجاری آمریکا را تجربه کند و دلیلی ندارد که بانک مرکزی آن با آهنگ فدرال‌رزرو برقصد. تحریم‌های آمریکا علیه روسیه، از جمله انسداد بیش از 300 میلیارد دلار ذخایر ارزی بانک مرکزی آن نیز چین را به جدایی از نظام دلاری تشویق کرد، به‌خصوص اکنون که احتمال دارد چین بالاخره ادعای مالکیت تایوان را مطرح کند. همزمان با دگرگونی نظام ارزی چین، نظام ارزی همسایگان آن هم متحول می‌شود، چرا که چین برای اکثر آنها یک شریک تجاری هم‌سطح آمریکاست. آسیا تقریباً نیمی از بلوک دلاری را تشکیل می‌دهد (بدان معنا که اقتصادهای آن در زمان مدیریت نرخ ارزهایشان به دلار مراجعه می‌کنند)، اما به‌تدریج شکاف‌هایی در این بلوک ظاهر می‌شود. اروپا هم از سلطه‌ای که آمریکا به خاطر دلار به دست می‌آورد ناراحت است و بانک مرکزی آن قصد دارد یک پول دیجیتال معرفی کند. این اقدام را باید بخشی از تلاش برای رقابت موثر با دلار دانست. بزرگ‌ترین چالش پیش‌روی برتری دلار از داخل کشور از جمله مسیر ناپایدار بدهی‌های آمریکا نشات می‌گیرد. پایان اجتناب‌ناپذیر دوران نرخ‌های واقعی بسیار پایین بهره برای بدهی‌های درازمدت برتری دلار را تضعیف کرد. دلار این امتیاز ویژه را دارد که دولت آمریکا می‌تواند به لطف برتری آن وام‌هایش را تنزیل کند. اگر آشوب ایجادشده از سوی آقای ترامپ به این امتیاز آسیب بزند نرخ‌‌های بهره باز هم بالاتر خواهند رفت.

نگرانی‌های مرتبط با این موضوع، هم جمهوری‌خواهان و هم دموکرات‌ها را تحریک می‌کند تا استقلال فدرال‌رزرو را به چالش بکشند. آقای ترامپ علاقه‌مند است فدرال‌رزرو را مقصر رکودی نشان دهد که به خاطر تعرفه‌های او ایجاد می‌شود. حملات غیرعادی او به فدرال‌رزرو چنین چالش‌هایی را به سطحی جدید کشانده است. البته تصور نکنید که استقلال فدرال‌رزرو به خاطر فشار ترقی‌خواهان تضمین‌شده باقی می‌ماند. این گروه از فدرال‌رزرو می‌خواهد که بر محیط زیست، نابرابری و عدالت اجتماعی بیشتر تمرکز کند، یک پول دیجیتال بانک مرکزی بسازد تا پول‌ها را از نظام بانکی خصوصی بمکد و اعتبارات را به سمت بخش‌های مورد علاقه دولت هدایت کند.

آقای ترامپ آغازگر افول دلار نبود، اما احتمالاً با قدرت زیاد فرآیند آن را تسریع می‌کند. او نظام تجارت جهانی را که آمریکا برنده بزرگ آن بود زیرورو می‌کند و علاوه بر این، به‌شدت تلاش می‌کند تا تقریباً تمام ارکان برتری دلار را تضعیف کند. او در اقدامی درست جلوی مهاجرت غیرقانونی را گرفت، اما به‌نظر می‌رسد که از مهاجرت قانونی هم غافل مانده است. آقای ترامپ کاملاً مصمم است جلوی پژوهش‌ را در دانشگاه‌های برتر کشور بگیرد، در‌حالی‌که این دانشگاه‌ها از مدت‌ها قبل کانون اصلی نوآوری و رشد بوده‌اند. از همه مهم‌تر، نقض گسترده حاکمیت قانون از سوی آقای ترامپ وضعیت استثنایی دلار را تهدید می‌کند. تا همین اواخر، اعتماد سرمایه‌گذاران به عدالت در نظام قانونی آمریکا آنها را قانع می‌کرد که دارایی‌های آمریکایی را ایمن‌ترین دارایی‌های جهان بدانند. این دارایی‌ها صرفاً به اوراق خزانه محدود نمی‌شوند، بلکه سهام، اوراق قرضه شرکتی، املاک و دیگر موارد را هم در بر ‌می‌گیرند. شاید قیمت آنها بالا و پایین برود، اما حداقل شما مالک دارایی‌هایتان هستید. اکنون، اگر تلاش‌های ترامپ برای گسترش نامحدود اختیارات رئیس‌جمهور به نتیجه برسند، دارندگان خارجی دارایی‌های آمریکایی احساس امنیت کمتری خواهند داشت. 

وقتی از بنت لارسن، شطرنج‌باز بزرگ دانمارکی، پرسیده شد دوست دارد بازیکنی خوب باشد یا خوش‌شانس، پاسخ‌ داد: هر دو. آمریکایی‌ها بر خوبی نظام خود تاکید دارند، چرا که دشمنان خود را از شوروی تا ژاپن و اروپا، یکی پس از دیگری شکست داده است و احتمالاً اکنون چین و رمز‌پول‌ها را هم شکست می‌دهد. اما آنها فراموش می‌کنند که آمریکا در این مسیر چندین‌بار خوش‌اقبال بوده است. برای مثال، می‌توان به این موارد اشاره کرد: سقوط اصلاحات اقتصادی شوروی در اواسط دهه 1960 که می‌توانست روسیه را به چیزی شبیه چین امروزی تبدیل کند، اشتباه ژاپن در پیمان پلازا در سال 1985 و تسلیم آن در شرایطی که چهارچوب سیاست پولی و تنظیم‌گری مالی آن برای دوران باشکوه آمادگی نداشت و تصمیم ناپخته منطقه اروپا برای پذیرش زودهنگام یونان.

متاسفانه این بار شرایط فرق می‌کند. اگر آقای ترامپ از سیاست تجاری آشوبگر خود دست برندارد شانس و اقبال آمریکا در سرازیری افول قرار خواهد گرفت. 

 

دراین پرونده بخوانید ...