کاهش کمکها
دیدگاه رئیس بنیاد گیتس برای کمک به محرومان
در سالهای اخیر روندی بدون سروصدا، اما آزاردهنده پدیدار شد. در زمانی که کشورها بهسختی میتوانستند خود را از میان تکانههای همهگیری کووید 19 و دیگر تکانهها بیرون بکشند کمکهای توسعهای رسمی که کشورهای ثروتمند برای نجات و بهبود زندگی انسانها در کشورهای فقیر اعطا میکردند بهتدریج روبه کاهش گذاشت و سپس بهطور ناگهانی امسال سقوط آزاد را تجربه کرد.
پیشنهاد دولت ترامپ برای قطع منابع درمان و توسعه بهدرستی توجه اکثر رسانهها را جلب کرد و در صدر خبرها قرار گرفت، چراکه این کمکها دامنه و مقیاس بسیار بزرگی دارند. آمریکا با فاصله زیاد بزرگترین امدادرسان جهان است و سال گذشته حدود 70 میلیارد دلار به کمکهای بینالمللی اختصاص داد. اما آمریکا در مسیر کاهش کمکها تنها نیست. بریتانیا، فرانسه و هلند اعلام کردند که یکسوم از بودجههای کمکی خود را کاهش میدهند و احتمال دارد دیگر کشورها هم همین رویه را در پیش گیرند. میزان کمبود کمکها به دهها میلیارد دلار خواهد رسید.
در نتیجه بزرگترین دستاوردهای قرن اخیر بشریت در معرض خطر قرار میگیرند. در این قرن نرخ مرگومیر مادران و نوزادان به نصف رسید و میلیونها نفر از بیماریهای کشندهای مانند ایدز، سل و مالاریا نجات یافتند. این تحولات در حالی اتفاق میافتند که فقیرترین کشورهای جهان هنوز درگیر اثرات باقیمانده از همهگیری هستند و شدیدترین بادهای مخالف در اقتصاد کلان را پیشرو دارند. تداوم تورم، نرخ بالای بهره و بدهیهای فلجکننده باعث شد هزینهکرد بازپرداخت بدهیها برای بیش از نیمی از کشورهای آفریقایی بسیار بیشتر از پولی باشد که آنها برای درمان و تحصیل مردم خود خرج میکنند. اکنون که منابع در دسترس جهانی کاهش یافتهاند ضروری است که باقیمانده پولهای کمکی به مداخلاتی اختصاص یابند که توانایی آنها در بهبود سلامت و زندگی انسانها به اثبات رسیده است. این اقدامات از بعد نجات زندگی و کاهش فقر بازدهیهای اجتماعی بسیار زیادی دارند، بنابراین مناسبترین مقصد برای کمکها و وامهای کمهزینهاند. برای مثال، اتحاد بینالمللی گاوی (Gavi) که تامین مالی واکسن در کشورهای فقیر را بر عهده دارد، در پژوهشی در 73 کشور اعلام کرد که هر یک دلار پولی که برای واکسیناسیون هزینه میشود 54 دلار بازدهی را در قالب کاهش هزینههای درمان، افزایش بهرهوری و دیگر مزایا به ارمغان میآورد.
با این معیار، برنامه تامین مالی واکسن اتحاد گاوی و صندوق جهانی مقابله با ایدز، سل و مالاریا دو نمونه از بهترین سرمایهگذاریهایی هستند که تاکنون جهان به چشم دیده است. این دو برنامه در مجموع جان 82 میلیون نفر را در قرن اخیر نجات دادهاند. اتحاد گاوی بهتنهایی میزان مرگومیر کودکان در برخی از فقیرترین کشورهای جهان را به نصف رساند. اگر آمریکا پیشنهاد خود را برای کاهش حمایت از گاوی به اجرا گذارد میزان مرگومیرها معادل خسارات ناشی از یک همهگیری جدید خواهد بود.
هم اتحاد گاوی و هم صندوق جهانی امسال به بازسازی و توانمندسازی دوباره نیاز دارند و لازم است منابع خود را تکمیل کنند. دولتها و انساندوستان حامی آنها باید الگویی را اتخاذ کنند که بیشترین مشارکت را با بخش خصوصی دارد، هزینهها را در طول زمان کاهش میدهد و با ظرفیتسازی برای وزارتخانههای بهداشت کشورها دولتها را به سمت خوداتکایی سوق میدهد. 19 کشور از جمله ویتنام و اندونزی با موفقیت برنامههای آموزشی اتحاد گاوی را گذراندند و اکنون خودشان وظیفه تامین مالی واکسیناسیون را بر عهده دارند. بسیاری از دیگر کشورها از غنا گرفته تا بنگلادش با جدیت تلاش میکنند تا همین مسیر را بپیمایند. برخی امیدوارند که بنگاههای خصوصی خیریه از جمله بنیاد گیتس بتوانند شکافها را پر کنند. اما با وجودی که سازمانها هزینهکردهایش را به سالانه 9 میلیارد دلار رسانده بسیار غیرواقعی است که تصور کنیم کمکهای بخش خصوصی میتواند کاهش کمکهای بخش عمومی را جبران کند. همچنین میزان مهارت و دامنه دسترسی بخش خصوصی برای تحویل محصولات و خدمات قابل مقایسه با بخش دولتی نیست.
بنیاد گیتس تاکنون حدود 16 میلیارد دلار به اتحاد گاوی، صندوق جهانی و ابتکار جهانی ریشهکنی فلج اطفال کمک کرده است، اما ما قادر به انجام تمام کارها نیستیم. تنها مزیت نسبی اصلی ما در نوآوری، خطرپذیری و مقابله با ناکامیهای بازار است. اموری که بخش دولتی یا شرکتهای خصوصی توانایی آن را ندارند. ما بر آن فرآیندهای تحقیق و توسعه تمرکز میکنیم که میتوانند روشهای مقابله با بیماری و فقر را دگرگون کنند.
با این هدف، بنیاد گیتس بر توسعه روشهای جدید تشخیص، درمان و تهیه واکسن برای ایدز، مالاریا و سل؛ توسعه گونههای محصولات کشاورزی مقاوم در برابر خشکسالی و گرما؛ کمک به کشاورزان در سازگاری با تغییرات اقلیمی؛ روشهای درمانی متمرکز بر میکروارگانیسم کودکان و نجات آنها از سوءتغذیه و ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی تمرکز دارد که شمول مالی، خدمات درمانی اولیه و تحصیل پایه را متحول میکنند.
ما از این اقدامات و اقدامات مشابه حمایت میکنیم، چون عقیده داریم اینها سرمایهگذاریهایی هستند که جهانی ایمنتر، پایدارتر و پررونقتر میسازند. همچنین ما بر این باوریم که جان تمام انسانها ارزشی یکسان دارد و کشورها یا افراد ثروتمند وظیفه دارند که به ملتها و افراد فقیر کمک کنند. نشانههای مثبتی از ورود دیگران به این حوزه دیده میشود. نیکوکاران جدید در آسیا و خاورمیانه، از جمله کشورهایی که در گذشته از کمکها استفاده میکردند اکنون سخاوتمندی بیشتری نشان میدهند. نسل جدیدی از انساندوستان در حال پدیدار شدن است. از همه مهمتر، دولتهای جهان جنوب خود را به افزایش درآمدهای داخلی و بهبود کارایی و شفافیت خدمات ارائهشده به شهروندان متعهد میدانند. برای مثال میتوان به سامانه هویت دیجیتال در هند اشاره کرد که همزمان با تقویت درآمدهای مالیاتی، مردم را به ابزارهای مالی و خدمات دولتی متصل میکند. این کشورها به زمان و حمایت نیاز دارند تا بتوانند برنامههایشان را بهشکلی موثر به اجرا گذارند. حتی اگر تمام این گامها برداشته شوند سرعت و شدت حذف کمکهای اخیر بهگونهای است که مسیر پیشرفت آینده را ناهموار میکند. سال آینده شاهد اولین گام بزرگ رو به عقب در برنامههای توسعه این قرن خواهیم بود، بهویژه در مورد کودکانی که برای اجتناب از بیماری به واکسنهای خیرین وابستهاند، یا برای محافظت در برابر مالاریا به پشهبند نیاز دارند.
ما با هدایت منابع موجود به سمت سرمایهگذاریهایی که بهترین کارایی را دارند قادر خواهیم بود بدترین تکانهها را مهار کنیم و پیشرفتهای علمی مهیج پیشرو را از نظر مالی تامین کنیم. این کار در نهایت به پیشرفت بیشتر بشریت کمک میکند. پیشرفتی که از آنچه در 25 سال گذشته دیدیم فراتر میرود.