شناسه خبر : 42888 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

جنگ در اوکراین

تصویری از صلح

جنگ در اوکراین

ترجمه: جواد طهماسبی

یک اوکراین پیروز را در سال 2030 تصور کنید. کشوری دموکراتیک که خود را برای پیوستن به اتحادیه اروپا آماده می‌کند. عملیات بازسازی تقریباً کامل شده است. اقتصاد به سرعت رشد می‌کند و به اندازه کافی پاک و متنوع هست که اولیگارش‌های فاسد را دور براند. زیربنای تمام اینها امنیت قدرتمند در اوکراین است. دفاع در برابر تهاجمات به نیت خوب کرملین بستگی ندارد، بلکه مدیون این احساس است که تهاجم جدید روسیه هیچ‌گاه موفقیت‌آمیز نخواهد بود. امروز در حالی که ارتش روسیه از شهر خرسون در جنوب عقب‌نشینی می‌کند تصویر پایان جنگ بعید می‌نماید. اما اخبار مربوط به تلاش اوکراین و حامیانش برای تدوین دیدگاه‌هایشان در مورد آینده منطقی هستند چون ماه‌های آینده تعیین می‌کنند چه چیز در پایان دهه امکان‌پذیر خواهد بود. یعنی چگونه اوکراین پس از جنگ بازسازی می‌شود و چه تضمین‌هایی برای جلوگیری از تهاجمات آینده ضروری هستند.

رهبران غرب در گذشته به درستی اصرار داشتند که اوکراین باید اهداف خود را تعیین کند. اوکراینی‌ها در جنگی بر سر حاکمیت کشورها جان می‌دهند تا بتوانند درباره آینده خود تصمیم بگیرند. اگر صلح‌ تحمیلی باشد احتمال دوام کمتری دارد. با این حال حامیان غربی اوکراین نیز منافع خود را در خطر می‌بینند. اگر شدت آتش جنگ بیشتر شود آنها را نیز به کام خود خواهد کشاند. اگر در نهایت اوکراین به پیروزی نرسد و یک دولت دست‌نشانده در مرزهای غربی روسیه مستقر شود ولادیمیر پوتین و جانشینانش امنیت کل اتحاد آتلانتیک را به خطر می‌اندازند. اوکراین دلایلی دارد تا طرح‌هایش را برای آینده با ناتو به اشتراک گذارد. در حال حاضر غرب تسلیحات و پول را برای هدایت و کنترل جنگ سهمیه‌بندی و در مواقعی که اوکراین به دردسر می‌افتد عرضه سلاح‌های پیشرفته را تسریع می‌کند اما از ارسال جنگنده‌ها و موشک‌های دوربرد به بهانه جلوگیری از فشار تحریک‌کننده بیش از حد امتناع می‌ورزد. اوکراین باید بیشتر یک شریک شناخته شود تا یک متقاضی اسلحه. دلیل دیگر اوکراین برای همکاری با متحدان آن است که آنها را به ویژه در آمریکا به یکدیگر پیوند دهد. هیچ چیز نمی‌تواند پشتیبانی رئیس‌جمهوری بعدی آمریکا را تضمین کند. اما تدوین یک برنامه موفقیت‌آمیز برای جنگ و دوران پس از آن بهترین تضمین برای تداوم حمایت‌ها خواهد بود. چنین برنامه‌ای باید شامل چارچوب بازسازی باشد. مردم اوکراین باید زندگی ازدست‌رفته خود را از نو بسازند. علاوه بر این، اگر اقتصاد اوکراین شکست بخورد دموکراسی آن هم فرو می‌پاشد. کشورهای حامی در اجلاس ماه اکتبر برلین تلاش کردند طرحی برای بازسازی اوکراین تهیه و هزینه آن را برآورد کنند. بازسازی کشور در حال جنگی که ممکن است سه سال دیگر طول بکشد به ده‌ها میلیارد دلار نیاز دارد. بازسازی اولیه که دو سال بیشتر طول خواهد کشید 100 میلیارد دلار هزینه دارد. مرحله سوم که در عمل یک طرح مارشال برای اوکراین خواهد بود احتمالاً هزینه بیشتری خواهد برد و تلاش می‌کند اقتصادی خلق کند که مناسب پیوستن به اتحادیه اروپا باشد.  آشکار است که این‌گونه طرح‌ها به سرمایه زیادی از جانب سرمایه‌گذاران بخش خصوصی نیاز دارد. چند دولت و بانک‌های چندجانبه زمینه جذب پول‌های خارجی را فراهم می‌کنند. اگر این پول‌ها و کمک‌ها به‌دست اولیگارش‌ها بیفتد کشور با شکست روبه‌رو می‌شود. بنابراین اوکراین و حامیانش باید به دنبال آن هدف ملی باشند که در دوران جنگ شکل گرفته است تا گروه‌های ضدفساد این توان را داشته باشند که چگونگی هزینه‌کرد پول‌ها را رصد کنند. اوکراین برای پیشرفت به امنیت نیاز دارد. همچنین باید دسترسی خود به دریای سیاه را حفظ کند. بسیاری نگران آن هستند که اوکراین چه مقدار از زمین‌هایش را پس می‌گیرد. باید آقای پوتین یک شکست قطعی دریافت کند. علاوه بر این، پیروزی اوکراین علاوه بر وسعت قلمرو بر سلامت دموکراسی آن استوار خواهد بود. وقتی جنگ متوقف شود روسیه به سرعت خود را تجهیز خواهد کرد. بنابراین دولت کی‌یف به تضمین‌های امنیتی محکم‌تری نیاز دارد. عضویت در ناتو یک تضمین واقعی است و حمله دوباره روسیه به اوکراین به معنای حمله به کل پیمان تلقی می‌شود. اما آمریکا و بسیاری از متحدانش از رویارویی مستقیم با روسیه پرهیز می‌کنند و ترکیه که در حال حاضر عضویت سوئد و فنلاند را به تاخیر انداخته است ممکن است مانع راه شود.  جایگزین منطقی‌تری که در ماه سپتامبر یک مقام اوکراینی و دبیرکل سابق ناتو مطرح کرد بر مبنای روابط آمریکا با اسرائیل الگوسازی شده است. «بسته امنیت کی‌یف» شبکه‌ای از تعهدات الزام‌آور سیاسی و قانونی را بین اوکراین و متحدانش برقرار می‌کند. طبق این بسته، اگر روسیه حمله کند برخی کشورها متعهد می‌شوند پشتیبانی نظامی، مالی و اطلاعاتی فراهم کنند و دیگران خود را به اجرای تحریم‌ها متعهد می‌کنند. همچنین این طرح تقاضا دارد تا سرمایه‌گذاری‌ها در انتقال تسلیحات و در صنایع دفاعی اوکراین تا چند دهه تداوم یابد. تردیدی نیست که اجرای این بسته تا چه اندازه دشوار خواهد بود. یک مشکل به وضعیت صنایع نظامی غرب مربوط می‌شود که پس از فروپاشی شوروی مورد بی‌توجهی قرار گرفت و حتی نمی‌تواند به‌طور پایدار عرضه سلاح به اوکراین در حال جنگ را تضمین کند چه رسد به اینکه بخواهد در مسابقه تسلیحاتی پس از جنگ از روسیه جلو بزند. لازم است اقداماتی برای تقویت توان تولید سلاح بلافاصله آغاز شود. مشکل دیگر آن است که شاید غرب نتواند ثبات قدم خود را حفظ کند. نظرسنجی از جمهوریخواهان آمریکا و رای‌دهندگان شرق آلمان و اعتراضات ضدجنگ در رم و پراگ نشان می‌دهند که نمی‌توان حمایت از اوکراین را بدیهی تلقی کرد. دولت‌های دیگر محدودیت‌ مالی دارند و آمریکا گرفتاری‌های دیگری از جمله با چین در اقیانوس آرام دارد. اروپا که دهه‌ها برای امنیت خود به آمریکا اتکا می‌کرد فهمیده است که خود باید مسوولیت‌های بیشتری بر دوش گیرد. غرب باید بداند که هزینه‌کرد میلیاردهادلاری در اوکراین صدقه نیست، بلکه دفاع از خویشتن است. طرفداری نصفه‌کاره از اوکراین پوتین را قانع می‌کند که غرب ضعیف و آسیب‌پذیر است و ممکن است اعضای ناتو هدف بعدی حمله باشند. رویای پیروزی اوکراین صلح درازمدت را برای 43 میلیون ساکن آن تضمین می‌کند و همچنین ضامن صلح برای افراد بی‌شماری در سراسر اروپا خواهد بود.

دراین پرونده بخوانید ...