مصائب نیکوکاری
چرا انجام کار شر از کار خیر سادهتر است؟
ایرانیان از قدیم به کار خیر و دستگیری از یکدیگر به وقت نیاز شهره بودند و چه در فرهنگ ایرانی و چه در آموزههای دینی، اینکه نگذاریم همسایهای سر گرسنه بر بالین بگذارد، از باورهای ذاتی همه مردم این مملکت بوده است. در کنار آنچه عموم مردم در زندگی روزمره خود انجام میداده و میدهند، معمولاً صاحبان کسبوکار و بزرگان بازار نیز همیشه در صف اول انجام کارهای خیر بودهاند و به علت برخورداری بیشتر از ثروت و مکنت به این مسئله بیشتر اهتمام داشتهاند.
بااینحال انجام کار خیر به شکل سازمانیافته و مشارکتی چندان خوب پیش نرفته و یک نشانه همین که طی سالیان متمادی تعداد زیادی موسسه خیریه شکل گرفته و حتی موجب بروز برخی شائبهها در کارکرد آنها شده است. کارآفرینان نیکوکار اما علاوهبر تاکید بر ایجاد همافزایی و انجام امور خیر بهطور هدفمند و پرهیز از موازیکاری که بهرهوری منابع را کاهش میدهد، تاکید دارند که این روزها انجام کار خیر به شکل سازمانیافته بسیار سخت شده است. بوروکراسی دولتی و تمایل دولت به در دست گرفتن هر آنچه در حوزه خیر انجام میشود، باعث شده این موسسهها و نهادها که در واقع به کمک دولت میآیند، در مسیر کار خود دچار موانع جدی و متعددی شوند. تاجاییکه بهصراحت میگویند انجام کار خیر بهمراتب سختتر و پیچیدهتر از کار شر شده است؛ گویی نهاد دولت که اعتماد عمومی به نهادهای نیکوکارانهاش را ازدسترفته میبیند، حالا در کار موسسههای خصوصی سنگاندازی میکند.