شناسه خبر : 43830 لینک کوتاه

بارانی که نیست

چرا بارش‌های خوب امسال کفاف نیاز آبی ایران را نمی‌دهد؟

 

 سروش کیانی‌قلعه‌سرد / دکترای اقتصاد منابع طبیعی و محیط زیست

به‌رغم بارش‌های قابل توجه در چندماه اخیر در بیشتر نقاط کشور اما هنوز میان آنچه باید باشد و آنچه هست تفاوت بسیاری وجود دارد. در واقع به دلیل فاصله بسیار زیاد میان وضعیت موجود و وضعیت مطلوب اقلیمی، حتی با وجود بارش‌های خوب نیز نمی‌توان نسبت به رفع مسائل و مشکلات اقلیمی ایران خوش‌بین بود. این موضوع در حالی است که از دید بسیاری از مردم و حتی مدیران و سیاستگذاران این مساله مطرح می‌شود که پس از این سطح از بارش بسیاری از مشکلات منابع آبی کشور در سال جاری حل خواهد شد. اما چرا این تصور اشتباه است و با واقعیت‌های اقلیمی ایران همخوانی ندارد؟ این مساله از ابعاد مختلف قابل بررسی است. در این میان دو بخش شرایط اقلیمی ایران و روند طی‌شده آن در 50 سال اخیر و نحوه مدیریت منابع آب در ایران مهم‌ترین ابعاد اثرپذیر و اثرگذار بر این امر هستند.

واقعیت‌ها و روندهای طی‌شده اقلیمی ایران

 نخست به لحاظ اقلیمی موقعیت جغرافیایی ایران به گونه‌ای بوده که خشکسالی همواره به عنوان یک مساله دائم و همیشگی بخش تفکیک‌ناپذیر وجودی آن بوده است. به لحاظ شرایط محیطی و جغرافیایی، ایران در منطقه خشک و نیمه‌خشک واقع ‌شده و تقریباً ۵ /۳۵ درصد آن دارای اقلیم بسیار خشک، ۹ /۲۹ درصد خشک، ۱ /۲۰ درصد غیرخشک، پنج درصد مدیترانه‌ای و ۱۰ درصد مرطوب است. در نتیجه بیش از ۸۲ درصد قلمرو ایران در منطقه خشک و نیمه‌خشک قرار دارد. متوسط بارندگی سالانه نیز در خوش‌بینانه‌ترین حالت حدود ۲۵۰ میلی‌متر بوده که این مقدار کمتر از یک‌سوم متوسط بارش در دنیا (۸۶۰ میلی‌متر) است. از این‌رو محدودیت‌های اقلیمی در دوره‌های مختلف زمانی به عنوان یکی از عمده محدودیت‌های این سرزمین وجود داشته و در تمامی این دوران نوعی سازگاری منطقی با این شرایط شکل گرفته است. سازگاری که به مرور کمتر شده و در شرایط کنونی و به موازات افزایش جمعیت و افزایش نیاز به غذا و در نتیجه تولید بیشتر محصولات کشاورزی، تغییر بافت جمعیتی شهری و روستایی و حرکت به سمت صنعتی شدن به حداقلی‌ترین سطح خود رسیده است. از این‌رو اینکه تصوری بیش از توان اقلیمی ایران وجود داشته باشد اشتباه است. به‌‌رغم تصور اینکه بارش‌های سال جاری به لحاظ آماری بسیار متمایز از گذشته بوده، بر اساس داده‌های شرکت مدیریت منابع آب ایران مقدار بارش ایران تا اواخر بهمن‌ماه سال جاری 9 /129 میلی‌متر بوده که نسبت به مدت مشابه در میانگین بلندمدت (54ساله) که برابر با 2 /136 میلی‌متر بوده، کاهشی بیش از شش‌درصدی را نشان می‌دهد. یا نسبت به سال گذشته که متوسط بارش‌ها برابر با 9 /132 بوده کاهشی سه‌درصدی را نشان می‌دهد. با وجود این حتی اگر بارش از این متوسط‌ها نیز بیشتر می‌بود باز هم به معنای رفع مسائل و مشکلات اقلیمی ایران نمی‌توانست باشد. چرا که اقلیمی که چند دهه خشکسالی را تجربه کرده است یک تا دو سال ترسالی و بارش نرمال یا بیش از نرمال نمی‌تواند آن را از خشکسالی خارج کند. به‌ویژه آنکه در این چند دهه خشکسالی، به دلیل نداشتن برنامه منطبق بر شرایط خشکسالی و عدم تلاش برای سازگاری با این شرایط، به شدت به منابع آبی لطمه وارد شده و با برداشت بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی، کشور با یک خشکسالی عمیق و ریشه‌ای مواجه است و قطعاً حتی بارندگی‌های بیش از متوسط دوره‌های مشابه نیز نمی‌تواند جبران‌کننده این حجم از منابع آب ازدست‌رفته باشد.

نحوه مدیریت منابع آب ایران

مهم‌تر از خشکسالی و کاهش بارندگی در کشور نحوه مدیریت منابع آب است. در واقع این مدیریت است که می‌تواند مسائل مربوط به آب را حل یا تبدیل به بحران‌های مختلف کند. در مدیریت‌های ناکارآمد منابع طبیعی در شرایطی که به‌صورت ذهنی تصور می‌شود میزان بارش‌ها مناسب و مطلوب است، آسیب بیشتری به منابع آب وارد می‌شود. در واقع در چنین شرایطی نه‌تنها از جانب مردم یا تقاضاکنندگان بیم برداشته شدن موانع ذهنی مصرف آب وجود دارد بلکه از سمت مدیران و سیاستگذاران منابع آب یا همان عرضه‌کنندگان آب نیز احتمال برداشته شدن موانع ذهنی در بعد تخصیص آب در چنین شرایطی بسیار بالا خواهد بود. این نگرانی از جایی تشدید می‌شود که مصرف کالاهای ارزان‌قیمت مانند آب به‌ویژه هنگام تصور داشته‌ها یا درآمدهای بسیار آبی به‌صورت مصرف دوزنبری1 بوده و در واقع چسبندگی مصرف در ایران برای چنین کالاهایی بسیار زیاد است و تجربه نشان داده بسیاری از تصمیمات در حوزه حکمرانی آب تحت تاثیر این تصورات بوده است. از این‌رو در زمینه مدیریت منابع آب دو مساله دارای اهمیت است. نخست آنکه در نظر گرفته شود با وجود تمامی بارش‌های اخیر فاصله محسوسی میان وضعیت نرمال و وضعیت موجود وجود دارد و دوم اینکه مبنای تصمیم‌گیری واقعیت‌های اقلیمی و داده‌های مربوط به آن باشد (که نشان از تغییر چشم‌گیری ندارد) که بر اساس آن بیلان بسیاری از آبخوان‌های کشور همچنان منفی است، بسیاری از تالاب‌ها و دریاچه‌ها در وضعیت خشکی کامل هستند، نشست‌های زمین به دلیل خالی شدن سفره‌های زیرزمینی در بسیاری از مناطق کشور همچنان وجود دارد و در این زمینه در جهان دارای رتبه نخست هستیم و اتلاف آب در بخش کشاورزی بسیار بالاست، آنگاه مبتنی بر این شرایط است که حکمرانی آب همراه با آگاهی‌بخشی نسبت به تصورات غلط نسبت به منابع آبی کشور می‌تواند به سیاستگذاری در زمینه بهبود سیستم‌های توزیع و تخصیص آب، بهسازی سیستم‌های آبیاری کشاورزی، قیمت‌گذاری واقعی آب و سایر سیاست‌های مبتنی بر شرایط محیطی و منابعی کشور بپردازد.

جمع‌بندی

فارغ از تصورات ذهنی در مورد کافی بودن بارش‌ها و نبود مسائل مربوط به آب، مساله کم‌آبی و خشکسالی مساله‌ جدی و همواره موجود ما بوده و خواهد بود. بر اساس آمار 50 سال اخیر متوسط بارش‌های کشور با نیاز آبی ما تطابقی ندارد و مدیریت بخش‌های مرتبط با منابع آب به گونه‌ای بوده که نتوانسته خود را با محدودیت‌های آب در کشور سازگار کند. فروکاستن مساله خشکسالی و عدم توجه به آن با تصور پربارشی چه از طریق مردم و چه از طریق مدیران و سیاستگذاران خود زمینه‌ساز بسیاری از مسائل و مشکلات عدیده دیگر خواهد بود. به‌طور کلی خشکسالی با چالشی که در زمینه کمیابی ایجاد می‌کند به‌طور سلسله‌وار زمینه را برای ایجاد بسیاری از بحران‌های جدید فراهم می‌کند. با تداوم روند خشکسالی و نیاز مناطق به آب به‌ویژه در مناطقی که این چالش جدی‌تر است، در کوتاه‌مدت مسائل گوناگون در بخش‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی به مرور ظاهر می‌شوند. 

پی‌نوشت‌:

1- Duesenbery

دراین پرونده بخوانید ...