شناسه خبر : 42283 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

قدرت رفاقت بین‌طبقاتی

دوستی بین ثروتمندان و فقرا چگونه از نابرابری می‌کاهد؟

  مولود پاکروان: در چهار دهه گذشته محققان نشان داده‌اند شرایط مالی که کودکان در آن متولد می‌شوند تعیین می‌کند که در بزرگسالی به کجا خواهند رسید. اگر از شما هم بپرسند برای افزایش فرصت‌های اقتصادی کودکان باید روی چه چیزهایی تمرکز کنیم احتمالاً فهرستی با این عناوین تهیه خواهید کرد: آموزش در دوران کودکی، مدارس و دانشگاه‌های باکیفیت، خانواده‌های پایدار، و بازار کار مطلوب. بعید است «دوستی» در فهرست شما جایی داشته باشد. این، ناشی از تجربه زیسته اغلب ماست.

در جوامع نابرابر مردم تمایل دارند تقریباً به‌طور انحصاری با افرادی دوست شوند که دارای سوابق تحصیلی، درآمد و مشاغل مشابهی هستند. زمانی که با ساکنان سایر طبقات اجتماعی -‌حتی به عنوان دوست- تعامل برقرار می‌کنند، این روابط مملو از سوءتفاهم و تنش به نظر می‌رسد. در چنین جوامع قطبی‌شده‌ای چه اتفاقی می‌افتد؟ صرف نظر از هر پیامد اجتماعی دیگری، مطالعات به وضوح نشان داده‌اند فقدان تعامل بین‌طبقاتی، روابط و سایر اشکال سرمایه اجتماعی لازم برای فرصت‌های اقتصادی و پیشرفت آموزشی را برای طبقات اجتماعی پایین‌تر جامعه، بسیار دشوار خواهد کرد. حالا اما، یک مطالعه گسترده‌تر -بر اساس میلیاردها ارتباط مبتنی بر شبکه‌های اجتماعی- استثنای قدرتمندی در این الگو کشف کرده است که می‌تواند ثابت کند چرا برخی مکان‌ها بیش از سایرین، راهی برای خروج از فقر پیش پای کودکان فقیر می‌گذارند. بر اساس یک مطالعه جدید، دوستی‌هایی که از مرزهای طبقاتی فراتر می‌روند شاخص تحرک اقتصادی هستند و می‌توانند به کاهش نابرابری کمک کنند. تا پیش از این شواهد نشان می‌داد زندگی در برخی محله‌ها، در رفع موانع بالا رفتن از نردبان درآمد، عملکرد بسیار بهتری نسبت به سایرین دارند، اما دلیل آن مشخص نبود. این مطالعه -که در نوع خود بزرگ‌ترین است- نشان می‌دهد میزان ارتباط افراد ثروتمند و فقیر عاملی است که می‌تواند بهتر از هر چیزی توضیح دهد چرا بچه‌های یک محله، در مراحل بعدی زندگی خود عملکرد بهتری دارند.

این مطالعه که یک ماه قبل در مجله Nature منتشر شده نشان می‌دهد کودکان فقیری که با دوستان ثروتمند خود بزرگ شده‌اند (در محله‌هایی که 70 درصد از دوستانشان ثروتمند هستند) در دوران بزرگسالی، به‌طور متوسط 20 درصد بیشتر از سایر بچه‌های فقیر درآمد دارند.1 در واقع محققان دریافتند که دوستی بین ثروتمندان و فقرا نسبت به سایر اشکال سرمایه اجتماعی مانند داشتن والدین ثروتمند یا حضور در مدارسی با کیفیت بالا، معیار مهم‌تری برای تعیین تحرک اقتصادی است. متیو جکسون، استاد اقتصاد دانشگاه استنفورد و یکی از نویسندگان اصلی این گزارش، یافته خود را چنین توضیح می‌دهد: مردم فرصت‌های شغلی، اطلاعات و هنجارهای رفتاری خود را از شبکه‌های خود به دست می‌آورند، بنابراین دستاورهای آنان به شدت به دستاوردهای دوستان و آشنایانشان وابسته است.

این دوستی‌های بین‌طبقاتی -چیزی که محققان آن را ارتباط اقتصادی یا economic connectedness نامیده‌اند- تاثیر قوی‌تری نسبت به کیفیت مدرسه، ساختار خانواده، دسترسی به شغل یا ترکیب نژادی جامعه دارد. این مطالعه پیشنهاد می‌کند افرادی که می‌شناسید می‌توانند راهی به سوی فرصت‌ها برایتان باز کنند و شکاف طبقاتی رو به رشد [در ایالات متحده] را از بین ببرند.

سرمایه اجتماعی، شبکه‌ای از روابط افراد و نحوه تاثیرپذیری آنها از یکدیگر است که مدت‌هاست توجه دانشمندان علوم اجتماعی را به خود جلب کرده است. اولین استفاده شناخته‌شده از این عبارت به سال 1916 بازمی‌گردد. از آن زمان محققان دریافتند که پیوند با افراد تحصیل‌کرده یا ثروتمندتر -که از دوران کودکی آغاز می‌شود- می‌تواند آرزوها، تحصیل در دانشگاه و مسیرهای شغلی آینده افراد را شکل دهد. مطالعه نیچر اولین مطالعه‌ای است که نشان می‌دهد زندگی در مکانی که این ارتباطات را تقویت می‌کند با نتایج اقتصادی بهتری همراه است.

محققان البته تاکید کرده‌اند روش‌هایی که برای ایجاد تنوع اقتصادی در مدارس به‌کار می‌رود -مانند اتوبوس مدرسه، منطقه‌بندی- محدودیت‌هایی دارند. در واقع گردهم آوردن افراد به تنهایی برای افزایش فرصت کافی نیست. اینکه آیا آنها روابطی با هم برقرار می‌کنند نیز به همان اندازه مهم است. به عبارت ساده‌تر کسانی «ارتباط اقتصادی» برقرار می‌کنند که به‌طور مساوی بر تعامل با «افرادی که درآمدهای مختلفی دارند» متمرکز باشند.

این مطالعه شامل آنالیز داده‌های سرشماری و مالیات ایالات متحده و اکانت‌های فیس‌بوک بیش از 72 میلیون کاربر است. محققان 84 درصد از آمریکایی‌های 25 تا 44ساله و 21 میلیارد دوستی فیس‌بوکی در طبقات مختلف درآمدی را بررسی کردند. درآمد کاربران بر اساس کدپستی، کالج، مدل تلفن همراه، سن و سایر خصوصیات تخمین زده شد. برای هر کاربر کم‌درآمد فیس‌بوک، مشخص کردند که فرد در حال حاضر کجا زندگی می‌کند و چند دوست پردرآمد دارد. این، به پژوهشگران، معیاری برای «ارتباط اقتصادی» داد. سپس داده‌های جدید را با تحقیقات قبلی برگرفته از سوابق مالیاتی مقایسه کردند تا مشخص کنند زندگی در محله‌های خاص تا چه اندازه می‌تواند چشم‌انداز اقتصادی کودکان کم‌درآمد را افزایش دهد.

در سراسر کشور، یافته‌های این مطالعه در مورد اهمیت دوستی بین طبقاتی ثابت بود. آنالیزها نشان می‌داد مناطقی با «ارتباط اقتصادی» بالاتر، اثرات علّی مثبت زیادی بر چشم‌انداز تحرک رو به بالای کودکان دارند. سایر متغیرها -از جمله ترکیب نژادی محله، سطح فقر و کیفیت مدرسه- بر تحرک رو به بالا یا اثر کمی داشت یا کاملاً بی‌تاثیر بود.

یک سرمایه متفاوت

آن‌گونه که مجمع جهانی اقتصاد می‌نویسد، این گزارش به‌طور قابل توجهی می‌تواند به بحث درباره بهترین راه‌های کاهش نابرابری کمک کند؛ موضوعی که اقتصاددانان و جامعه‌شناسان مدت‌هاست با آن دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند. در ایالات متحده جایی که بیش از 37 میلیون نفر در فقر زندگی می‌کنند نابرابری از دهه 1970 در حال افزایش است به‌طوری که حالا، 10 درصد از آمریکایی‌ها نزدیک به 70 درصد از کل این کشور را در اختیار دارند. علاوه بر این محققان مدت‌هاست هشدار داده‌اند که تفکیک درآمدی در این کشور پیوسته بدتر می‌شود و تعداد افرادی که در محله‌های بسیار ثروتمند یا بسیار فقیر زندگی می‌کنند رو به افزایش است. فرانسیسکو فریرا، استاد مطالعات نابرابری در دانشکده اقتصاد لندن و مدیر موسسه بین‌المللی نابرابری می‌گوید که مطالعه مجله نیچر «چهره دیگری از سخت‌تر شدن تله فقر» در ایالات متحده را آشکار می‌کند که بر مبنای آن، امکان تحرک رو به بالا برای کسانی که در پایین‌ترین سطح جامعه قرار دارند، به کمترین میزان رسیده است. وی می‌نویسد: سرمایه اجتماعی با سایر اشکال سرمایه -مثلاً انسانی و مالی- مرتبط است. فقیرترین مکان‌های ایالات متحده معمولاً از تمامی این اشکال -از جمله دوستی بین‌طبقاتی- کمترین بهره را می‌برند.

در دهه‌های اخیر مردم بیشتر در محله‌هایی زندگی می‌کنند یا به مدارسی می‌روند که افراد مشابه خودشان در آن سکونت دارند یا تحصیل می‌کنند؛ رفتاری که به گفته دانشمندان علوم اجتماعی ناشی از اضطراب سقوط از نردبان درآمد، در عصر نابرابری فزاینده است. رابرت پاتنام، استاد علوم سیاسی هاروارد، در رابطه با این پژوهش به نیویورک‌تایمز می‌گوید: این یافته مهمی است زیرا فکر می‌کنم آنچه امروز در آمریکا کم داریم -و آنچه در 50 سال گذشته به طرز فاجعه‌باری کاهش یافته- چیزی است که من آن را «سرمایه اجتماعی پل‌زدن»2 می‌نامم؛ روابط غیررسمی که ما را به سمت افرادی که شبیه‌مان نیستند هدایت می‌کند. یافته‌های این مطالعه بسیار ارزشمند است زیرا راه‌ها یا سرنخ‌هایی به ما می‌دهد که به واسطه آنها ممکن است کشور به سمت‌وسوی بهتری هدایت شود.

انواع دیگر سرمایه اجتماعی نیز مهم‌اند؛ از جمله میزان کارهای داوطلبانه در یک جامعه یا دوستی با افرادی با پیشینه مشابه. اما مطالعه رابرت چتی و همکارانش نشان می‌دهد حتی در مکان‌هایی که فاقد انواع دیگر سرمایه اجتماعی هستند، روابط بین‌طبقاتی برای چشم‌انداز اقتصادی کودکان کافی است. و این دقیقاً همان سرمایه‌ای است که به دلیل اختلاف و تفکیک طبقاتی در کشورها، کاهش یافته است.

سیاستگذاری برای «ارتباط اقتصادی»

محققان و سیاستگذاران بسیاری این نگرانی را مطرح کرده‌اند که جوامع در سراسر جهان ازهم‌گسسته و قطبی شده‌اند و تعامل کمی بین گروه‌های نژادی، سیاسی و طبقات اجتماعی وجود دارد. آنها معتقدند کاهش تعامل بین گروه‌های مختلف مردم علاوه بر نگرانی بالقوه، با پیامدهای اقتصادی و اجتماعی نامطلوبی همراه است.

محققان این مطالعه امیدوارند که تحقیقات جدید به تصمیمات سیاستگذاری کمک کند و سبب تقویت روابط بین‌طبقاتی در سنین پایین شود. ترزا کوچلر یکی دیگر از نویسندگان این مقاله می‌گوید: بسیاری از سیاست‌ها در گذشته بر افزایش مواجهه [فقرا و ثروتمندان] متمرکز بوده‌اند. افزایش مکان‌هایی که افراد در آن با هم تعامل دارند مهم است، اما کافی نیست. قانونگذارانی که به تقویت «ارتباط اقتصادی» علاقه‌مند هستند باید به همان اندازه بر افزایش تعاملات بین‌طبقاتی در طیف وسیعی از سیاست‌ها و اقدامات، متمرکز شوند. یکی از موضوعات مورد بررسی مقاله این است که چه سهمی از دوستان طبقات ضعیف جامعه را افرادی از «طبقات اقتصادی-اجتماعی بالا» تشکیل می‌دهند. محققان نشان داده‌اند حدود نیمی از تفاوت در تعاملات طبقات مختلف جامعه ناشی از نوع اشخاصی است که افراد در گروه‌های مختلف با آنها در تعامل هستند؛ به عبارت دیگر باید دید چه سهمی از گروه دوستان یک فرد را افرادی از طبقات اقتصادی-اجتماعی بالا تشکیل می‌دهند. نیم دیگر این تفاوت ناشی از «سوگیری در دوست‌گیری» است؛ اینکه افراد چقدر تمایل دارند با اشخاصی غیر از طبقه اجتماعی خود دوست شوند. سوگیری دوست‌گیری به واسطه ساختار گروه‌هایی که افراد در آن تعامل دارند شکل می‌گیرد. برای مثال، سوگیری دوست‌گیری در گروه‌های بزرگ و متنوع، بیشتر و در نهادهای مذهبی، در مقایسه با مدارس و محل‌های کار کمتر است.

درک تمایز این دو سازوکار -یعنی افراد در معرض تعامل و سوگیری دوست‌گیری- در طراحی و اجرای مداخلات سیاستی تقویت‌کننده «ارتباط اقتصادی» حیاتی است. محققان این مطالعه با تحلیل گروه‌های دوستی دبیرستان‌های آمریکا نشان داده‌اند در دبیرستان‌هایی که سوگیری دوست‌گیری کمتر است، هرچه سهم دانش‌آموزان طبقات بالایی در گروه‌ها بیشتر شود، دانش‌آموزان طبقات ضعیف دوستان بیشتری از طبقات مرفه انتخاب می‌کنند. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت در جوامعی که در آنها سوگیری دوست‌گیری پایین‌تر است، سیاست‌های یکپارچه‌سازی اقتصادی-اجتماعی، می‌تواند به تقویت «ارتباط اقتصادی» کمک کند. در مقابل زمانی که سوگیری دوست‌گیری بالاست، برای بهبود ارتباط اقتصادی، سیاستگذار باید بر افزایش ارتباطات میان طبقات مختلف متمرکز شود. 

پی‌نوشت‌ها:

1- Chetty, R., Jackson, M.O., Kuchler, T. et al. Social capital II: determinants of economic connectedness. Nature 608, 122–134 (2022).

2- bridging social capital 

دراین پرونده بخوانید ...