شناسه خبر : 45767 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

پیچیدگی تحریم

شرکت‌های ایرانی پس از تحریم‌ها با چه چالش‌هایی مواجه می‌شوند؟

 

حامد وحیدی / نویسنده نشریه 

68سال‌هاست که تحریم‌ها به محور اصلی سیاست خارجی کشورها تبدیل شده. اما با افزایش تنوع تحریم‌ها و پیچیده‌تر شدن آنها، درک تاثیر واقعی تحریم‌ها بر وضعیت اقتصادی کشور هدف دشوار شده و شواهد مربوط به تاثیرات آنها در سطح خرد ناچیز است. در حالی که این تحریم‌ها از نظر اقتصادی مضر هستند، اغلب تاثیری بر شرایط نخبگان سیاسی نمی‌گذارند. پیچیدگی چنین تحریم‌هایی پرسش‌هایی را در مورد ماهیت آنها به‌عنوان ابزار هدف قرار دادن نهادهای خاص برای دستیابی به اهداف سیاسی، ایجاد می‌کند. این تحریم‌ها که اغلب به‌عنوان «هدفمند» یا «هوشمند» خوانده می‌شوند، ظاهراً بر منافع تصمیم‌گیرندگان کلیدی تاثیر می‌گذارند و آنها را وادار می‌کنند تا استراتژی‌های خود را تغییر دهند. با این حال، پیچیدگی‌های سنجش میزان قرار گرفتن یک شرکت در معرض تحریم‌های لایه‌ای، تعیین دقت واقعی یا موفقیت «هدفمند» آنها در تاثیرگذاری بر منافع رهبران سیاسی را دشوار می‌کند.

تشدید تحریم‌های جدید علیه کشورهایی مانند ایران و روسیه از نظر شدت و پیچیدگی بی‌سابقه بود. این تحریم‌ها طیف گسترده‌ای را دربر می‌گیرد: از مسدود کردن دارایی‌ها، محدودیت‌های تجاری و هدف قرار دادن بخش‌های کلیدی کشور گرفته تا اعمال محدودیت‌ها بر عملیات بانکی و تحریم کردن افراد و مشاغل بانفوذ. در پاسخ به این تحریم‌ها، دولت‌های کشور هدف، اغلب استراتژی‌های به‌خصوصی به کار می‌گیرند؛ از جمله اجرای سیاست‌های خاص اقتصاد کلان، پرداخت یارانه و وام‌های مختلف به افراد و شرکت‌ها. با توجه به این موضوع، شرکت‌ها به دلیل تحریم‌ها با چالش‌های متنوع و اغلب پیش‌بینی‌نشده‌ای مواجه می‌شوند که میزان تاثیر آنها بر اساس ویژگی‌های متمایز و ماهیت عملیاتشان متفاوت است. پیچیدگی‌های فزاینده تحریم‌ها، اندازه‌گیری دقیق ردپای اقتصادی آن در شرکت‌ها را برای پژوهشگران دشوار کرده است؛ زیرا شرکت‌ها می‌توانند از طریق کانال‌های متعدد و پیشینی ناشناخته تحت تاثیر قرار گیرند. در همین راستا، جواد شمسی، دانشجوی دکترای اقتصاد در دانشگاه LSE، به بررسی اثر تحریم‌ها بر شرکت‌های ایران پرداخته و نتایج آن را در مقاله‌ای با نام «رفع پیچیدگی‌های تحریم‌ها» به چاپ رسانده است. این مقاله بررسی می‌کند که کدام نوع شرکت‌ها تحت تحریم‌های چندلایه قرار می‌گیرند، میزان تاثیر اقتصادی بر شرکت‌های آسیب‌دیده را تعیین کرده و کانال‌هایی را که از طریق آن این اثرات منتقل می‌شوند، شناسایی می‌کند. برای این منظور و برای بررسی ماهیت چندوجهی تحریم‌ها در این مقاله از رونوشت‌های مجامع سالانه شرکت‌های دولتی ایران استفاده می‌شود. نویسنده این مقاله از یک رویکرد مبتنی بر متن از زبان‌شناسی محاسباتی برای سنجش میزان قرار گرفتن شرکت‌های ایرانی در فهرست عمومی در معرض تحریم‌ها استفاده می‌کند. این مقاله سه نتیجه کلی را نشان می‌دهد. یک، شرکت‌های ایرانی چالش‌های مهمی را به دلیل تحریم‌ها گزارش می‌کنند که تا ۲۰ درصد از نگرانی‌های مربوط به کووید ۱۹ بیشتر است. دو، شرکت‌های مرتبط با مسائل سیاسی و شرکت‌های غیرمرتبط به یک اندازه از تحریم‌ها رنج می‌برند. این موضوع با این ایده که تحریم‌ها فقط به تصمیم‌گیرندگان سیاسی آسیب می‌زند، در تضاد است. سوم، شرکت‌هایی که بیشتر در معرض تحریم‌ها قرار دارند، در پی رویدادهای تحریمی غیرمنتظره، زیان بیشتری را در ارزش بازار سهام متحمل می‌شوند. تحریم‌ها همچنین به کاهش فروش، سرمایه‌گذاری و استخدام نیروی کار منجر می‌شود. علاوه بر این، این مطالعه نشان می‌دهد که تحریم‌ها از طریق سازوکارهای متعددی بر شرکت‌ها تاثیر می‌گذارند که اولین سازوکار محدودیت دسترسی به مقاصد صادراتی است. در ادامه خلاصه‌ای از این مقاله ارائه می‌شود.

مقاله چه می‌گوید؟

تحریم‌ها نه‌تنها به عنوان ابزار سیاست خارجی، محبوبیتش افزایش یافته، بلکه بر پیچیدگی آن نیز افزوده شده است. تحریم‌های اخیر علیه روسیه و ایران از مسدود کردن دارایی‌ها و محدود کردن تجارت گرفته تا هدف قرار دادن بخش‌های کلیدی کشور، اعمال محدودیت‌های بانکی و جدا کردن افراد و کسب‌وکارهای با‌نفوذ متغیر بوده است. کاربرد غیرقابل پیش‌بینی این تحریم‌ها، تصویر نامشخصی از ماهیت در حال تکامل آنها در فضایی از عدم قطعیت ایجاد می‌کند و بر پیچیدگی‌های آن می‌افزاید. در پاسخ به این تحریم‌ها، دولت‌های هدف نیز اغلب مجموعه‌ای از اقدامات متقابل، از جمله تاکتیک‌های اقتصاد کلان، پرداخت یارانه، قراردادهای دولتی و پرداخت وام را به کار می‌گیرند که وضعیت را پیچیده‌تر می‌کند. در نتیجه، شرکت‌ها و افراد در کشورهای هدف به دلیل این تحریم‌ها با چالش‌های متنوع و اغلب غیرقابل پیش‌بینی مواجه می‌شوند که میزان تاثیر آنها بر اساس ویژگی‌های متمایز آنها و ماهیت عملیات آنها متفاوت است. پیچیدگی‌های فزاینده تحریم‌ها چالش‌های بیشتری را برای پژوهشگرانی ایجاد می‌کند که تلاش می‌کنند به موضوعات کلیدی سیاست‌محوری مانند اثربخشی تحریم‌ها، تاثیر آن بر انگیزه‌های کشورهای هدف و میزان آسیب‌های جانبی آنها رسیدگی کنند. از آنجا که تحریم‌ها چندوجهی‌تر و در‌هم‌تنیده‌تر می‌شوند، تشخیص اینکه کدام شرکت‌ها تحت تاثیر قرار می‌گیرند مبهم می‌شود. بدون دانش قبلی در مورد اینکه کدام شرکت‌ها مشمول تحریم هستند، ایجاد ارتباط مستقیم میان عملکرد آنها و تحریم‌ها به یک کار بزرگ تبدیل می‌شود. این ابهام همچنین مانع از ارزیابی این موضوع می‌شود که آیا تحریم‌ها با موفقیت منافع رهبران سیاسی را هدف قرار داده یا خیر. برای بررسی موضوع این پژوهش ما به یک الگوی انعطاف‌پذیری نیاز داریم که بتواند کانال‌های متعدد و بالقوه ناشناخته قبلی را شناسایی کرده و در خود مدل به کار گرفته شود. اما این تلاش‌ها غالباً به دلیل کمبود داده‌های قابل اعتماد از کشورهای تحریم‌شده که به عدم شفافیت آنها نسبت داده می‌شود، با مشکل مواجه می‌شود. علاوه بر این به دلیل محدودیت‌های سیاسی، انجام نظرسنجی در چنین محیط‌هایی ممکن است غیرعملی باشد. جالب اینجاست که این عدم شفافیت ممکن است به خودی خود برای اعمال تحریم‌ها درون‌زا باشد، زیرا ممکن است سیاستمداران تمایلی به افشای میزان تاثیر تحریم‌ها بر کشور نداشته باشند. در این مقاله، جواد شمسی از یک روش مبتنی بر متن برای اندازه‌گیری کمی تاثیر تحریم‌ها بر شرکت‌های ایرانی استفاده می‌کند. این روش کمک می‌کند متون مرتبط با تحریم از موضوعات غیرتحریمی تفکیک شوند. با استفاده از مقالات مرتبط با تحریم و همچنین متون غیرتحریمی، ترکیبات دوکلمه‌ای (بیگرام) که اغلب در متون مرتبط با تحریم استفاده می‌شوند، شناسایی می‌شوند. برای این منظور یک مجموعه داده منحصربه‌فرد متشکل از رونوشت‌ها و گزارش‌های جلسات هیات‌مدیره شرکت‌های سهامی عام ایرانی جمع‌آوری شده است. با محاسبه تعداد دفعات ظاهر شدن این دوکلمه‌ای‌ها در اسناد شرکت‌ها نسبت به محتوای کلی آنها، می‌توان معیاری را به دست آورد که نشان‌دهنده نسبت گفت‌وگوهای مرتبط با تحریم‌هاست و با وزن‌دهی به هر یک از این دوکلمه‌ای‌ها اهمیت نسبی تحریم‌ها منعکس می‌شود.

چهارچوب انعطاف‌پذیر برای اندازه‌گیری اثرات تحریم

برای درک تاثیر اقتصادی تحریم‌ها و به دست آوردن بینشی در مورد اثربخشی سیاسی آنها، باید چهارچوبی انعطاف‌پذیر داشت که بتواند ماهیت چندلایه آنها را توضیح دهد. یکی از راه‌های انجام این کار، تحلیل برداشت‌های ذی‌نفعان است. ایده این است که اگر تحریم‌ها واقعاً شرکت‌ها را تحت تاثیر قرار می‌داد، در بحث‌های ذی‌نفعان، به‌ویژه در طول رویدادهایی مانند تماس‌های کنفرانسی منعکس می‌شد. این استراتژی پیش‌فرض نمی‌گیرد که کدام شرکت‌ها تحت تاثیر رویداد قرار گرفته‌اند و هر اثر بالقوه را در نظر می‌گیرد. برای اطمینان از اینکه بحث‌های مرتبط با تحریم‌ها منعکس‌کننده شوک‌های تحریمی در دنیای واقعی هستند، نویسنده، فراوانی ذکر تحریم‌ها را که با تعداد کل کلمات در این اسناد تنظیم می‌شود، در یک جدول زمانی بررسی می‌کند. معیار شدت تحریم رسانه‌ای نیز نمایش داده می‌شود که به عنوان درصد پوشش خبری آنلاین جهانی که تحریم‌های ایران را ذکر می‌کند، محاسبه می‌شود. این معیار برای ثبت رویدادهای تحریم در دنیای واقعی به کار می‌رود. زمانی که دولت ترامپ تصمیم گرفت به‌طور یکجانبه از توافق هسته‌ای ایران خارج شود، شمار تحریم‌ها به اوج خود رسید و بررسی‌ها نشان می‌دهد که این معیار نیز به شدت افزایش پیدا کرده است. برای توصیف بزرگی این شوک، نویسنده این مقاله، آن را با نگرانی پیرامون همه‌گیری کرونا در ایران مقایسه می‌کند. نتایج نشان می‌دهد که نگرانی تحریم‌ها، 20 درصد شدیدتر از نگرانی مربوط به کرونا در ایران بوده است که نشان‌دهنده خطر اساسی تحریم‌ها برای شرکت‌های ایرانی است.

69

یافته‌های پژوهش

یافته‌های مهم این مقاله سه نتیجه کلی دارد. یک، شرکت‌های ایرانی به دلیل تحریم‌ها با چالش‌های بزرگی روبه‌رو شدند. در سال 2018 پس از اعلام دولت ترامپ مبنی بر خروج از برجام و اعمال مجدد تحریم‌ها، این چالش‌ها به اوج خود رسیدند. به‌طور شهودی می‌توان گفت که این موضوع در میان صنایع مختلف، متفاوت است. صنایعی که پیوندهای عمیقی با زنجیره‌های تامین بین‌المللی، مشارکت‌ها و بازارها دارند، مانند فعالیت‌های معماری و مهندسی، آزمایش‌ها و تحلیل‌های فنی و تولید الکترونیک رایانه‌ای با چالش‌های شدیدتری روبه‌رو شدند. در مقابل، بخش‌هایی مانند ورزش، سرگرمی و هنرهای خلاقانه که کمتر در تجارت جهانی دخالت دارند، کمتر تحت تاثیر تحریم‌ها قرار گرفتند. اکثر حامیان تحریم استفاده از آنها را بر اساس ایجاد محرک‌هایی برای اصلاحات سیاسی تصمیم‌گیرندگان کشور تحریم‌شده توجیه می‌کنند، زیرا تحریم‌ها می‌توانند در ازای تغییر سیاست‌ها برداشته شوند. بر اساس این ایده، تحریم‌های مدرن به‌طور ایده‌آل باید منافع اقتصادی تصمیم‌گیرندگان سیاسی را هدف قرار دهد و در عین حال ضرری به غیر تصمیم‌گیرندگان وارد نکند. با این حال، یافته دوم این مقاله نشان می‌دهد که با تحریم‌های پیچیده‌تر، به نظر می‌رسد ایده «تحریم‌های هدفمند» نام اشتباهی باشد. در عوض، تحریم‌ها به‌طور یکسان بر شرکت‌های مرتبط با سیاست و غیرمرتبط تاثیر می‌گذارد، که به این معنی است که تحریم‌ها ممکن است به عنوان «ابزار صریح» عمل کنند و بر اقتصاد کلان تاثیر بگذارند. سوم اینکه، این پژوهش میزان تاثیر منفی تحریم‌ها بر شرکت‌های ایرانی را بررسی می‌کند. در ابتدا، واکنش‌های بازار سهام به رویدادهای غیرمنتظره مرتبط با تحریم مطالعه می‌شود. برای انجام این کار، از داده‌های شدت جست‌وجو برای موضوع «تحریم‌ها علیه ایران» در Google Trends استفاده شده و از این طریق هشت رویداد مهم مرتبط با تحریم‌های ایران شناسایی می‌شود. در این مقاله برای هر رویداد شناسایی‌شده، یک مطالعه رویداد انجام می‌شود تا بازده غیرعادی شرکت‌هایی که در معرض تحریم‌های بیشتری قرار دارند، ارزیابی شود. نتایج نشان‌دهنده تاثیر قوی و کمی بزرگ اخبار نامطلوب در مورد تحریم‌ها بر بازده شرکت‌های در معرض تحریم است. علاوه بر این، عملکرد در سطح شرکتی بررسی می‌شود و نتایج نشان می‌دهد که تحریم‌ها فروش و سرمایه‌گذاری شرکت‌ها را کاهش می‌دهد.

سازوکار‌های انتقال

پس از مشخص شدن اثرات منفی تحریم‌ها بر عملکرد شرکت‌ها، در این مقاله به سازوکار‌هایی که از طریق آن این تحریم‌ها بر مشاغل تاثیر می‌گذارد، پرداخته می‌شود. ماهیت چندوجهی شبکه‌های اقتصادی به گونه‌ای است که تحریم‌ها می‌توانند شرکت‌ها را از طریق کانال‌های متعددی تحت تاثیر قرار دهند. برای بررسی این موضوع، نگرانی‌های اصلی ذی‌نفعان یک شرکت باید تشخیص داده شود، زیرا درک آنها اثرات تجمعی کانال‌های مختلف را دربر می‌گیرد. برای این منظور، در این مقاله از یک بررسی دومرحله‌ای استفاده می‌شود. در مرحله اول، نویسنده این مقاله، مصاحبه‌هایی با متخصصان کسب‌وکار از داخل و خارج از ایران انجام می‌دهد تا کانال‌های اصلی نگرانی را شناسایی کند. به دنبال این، هیاتی از حسابرسان خبره، هر اشاره به «تحریم» در رونوشت‌ها را در این کانال‌ها دسته‌بندی می‌کنند. یافته‌های ارائه‌شده نشان می‌دهد که تحریم‌ها از طریق کانال‌های مختلف بر شرکت‌ها تاثیر می‌گذارد. بیشترین تاثیر ناشی از محدودیت صادرات و به دنبال آن افزایش هزینه‌های واردات و افزایش هزینه‌های لجستیک است.

پرده پایانی

این پژوهش که در چهارچوب تحریم‌های اعمال‌شده علیه ایران انجام شده، به چالش‌هایی می‌پردازد که بنگاه‌ها در اقتصاد تحت تحریم با آن مواجه هستند. در مجموع، این مقاله نشان می‌دهد که در میان پیچیدگی‌های فزاینده تحریم‌ها، می‌توان از روش‌های تطبیقی برای بررسی آثار تحریم‌ها استفاده کرد. درک ذی‌نفعان این شرکت‌ها می‌تواند به این موضوع کمک کند. این مطالعه تاکید می‌کند که شرکت‌های ایرانی به دلیل تحریم‌ها با چالش‌های قابل توجهی روبه‌رو هستند. نگرانی در مورد تحریم‌ها در اوج خود، حتی از اضطراب ناشی از همه‌گیری کرونا هم بیشتر بوده است. تحریم‌ها عمدتاً با از دسترس خارج کردن مقاصد صادراتی و افزایش هزینه‌های واردات بر شرکت‌ها تاثیر گذاشته‌اند. این موضوع نشان می‌دهد که تحریم‌ها می‌تواند به اختلالات اقتصادی قابل توجهی منجر شود، حتی زمانی که ممکن است اهداف سیاسی به‌طور کامل محقق نشده باشند. در بحث سیاسی، یافته‌های این پژوهش نشان‌دهنده این است که تصور رایج از تحریم‌ها به عنوان ابزارهای دقیق برای تغییر استراتژی سیاسی کشور هدف، ممکن است بیشتر افسانه باشد تا واقعیت؛ به‌ویژه زمانی که تحریم‌ها پیچیده و چندلایه هستند. در حالی که تحریم‌ها بدون شک درد اقتصادی را تحمیل می‌کنند، موفقیت آنها در هدف قرار دادن خاص نخبگان سیاسی نامشخص است. تحریم‌ها باعث نارضایتی‌های قابل توجهی می‌شود، اما این نارضایتی‌ها از سوی سیاستگذاران تحمل نمی‌شود، بنابراین احتمال دستیابی به اهداف سیاسی را کاهش می‌دهد. 

دراین پرونده بخوانید ...