شناسه خبر : 40128 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

معمای توسعه

چرا توسعه در ایران زمینگیر شد؟

  حسین جلالی: انبوهی از مشکلات بر سر کشور تلنبار شده است. هرکدام به نوعی منابع و فرصت‌های کشور را به تباهی می‌کشاند. این مشکلات، به عبارت دقیق‌تر سرچشمه هر یک از این مشکلات، اغلب به مرور زمان نهادینه شده و کار را برای اصلاح سخت ‌کرده‌اند. بسیاری از این مشکلات، مخصوصاً ابرچالش‌ها، به‌گونه‌ای‌اند که نمی‌توان به‌تنهایی به آنها پرداخت بلکه اغلب آنچنان تودرتو هستند که به اقدامی چندجانبه -اگر نه همه‌جانبه- نیاز دارند. این سرچشمه‌های تباهی حامیانی نیز دارند‌- چه حامیان خاص چه حامیان عام. در علوم اجتماعی این حامیان را ذی‌نفعان می‌نامند و کشورهایی با این مختصات را رانتیر.

این توصیف از شرایط عملاً در دل خود هم اهمیت توسعه برای ایران را نشان می‌داد و هم دشواری آن را. همان‌طور که گفته شد مسائل ایران دیگر به حدی رسیده‌اند که نمی‌توان خوش‌خیالانه فکر کرد که هر کدام را وزارتخانه‌ای به تنهایی می‌تواند حل کند. حرکت به سمت حل این مشکلات نیاز به هماهنگی و برنامه‌ریزی و نگاهی جامع دارد (نگاه کنید به ویژگی‌های نوشته‌شده در اینفوگرافی بالا). موضوع وقتی دشوارتر می‌شود که می‌فهمیم ظرفیت دولت در ایران سالیانی است که در سراشیبی نزول قرار گرفته و عملاً توان دولت برای فائق آمدن بر ابرچالش‌ها نسبت به وضعیت خود در اواخر دهه ۷۰ کاهش شدیدی یافته است.

حال یک عنصر مهم دیگر را نیز باید به این معما اضافه کرد: اقشار و طبقات اجتماعی. ایران سال‌هاست که به پشتوانه پول نفت سیاست‌هایی را پیش برد که اغلب تحت لوای سیاست‌های حمایتی و رفاهی بودند اما اغلبشان چیزی بیشتر از توزیع رانت بین اقشار و طبقات نبود. حالا که شرایط اقتصادی بدتر شده است اهمیت قطع کردن برخی از این رانت‌ها، مخصوصاً آن بخشی که غیرموثر است، بیشتر شده. اما به همین اندازه این کار سخت‌تر نیز شده است چرا که هر گروهی آماده است با تحمیل هزینه و فشار جلوی قطع شدن رانت‌های خودش را بگیرد.

در این پرونده به سراغ این معما رفتیم. تلاش کردیم در مباحثی که مطرح شده عمق و ابعاد این وضعیت سخت را ایضاح کنیم و در عین حال از دل آن روزنه‌هایی برای اصلاح و تغییر استخراج کنیم. محمدمهدی دهدار در یادداشت خود به زیبایی بر عنصر ظرافت و هنر سیاستگذاری تاکید کرد تا یادآوری کند که اصلاحات اقتصادی، توسعه و در کل کشورداری با ظرافت و هنر می‌تواند بسیاری از معضلاتی را که در مباحث گل‌درشت و غیردقیق حل‌نشدنی به نظر می‌رسند، حل‌شدنی کند. محمد فاضلی نیز با تاکید بر تاریخ و غیرمترقبه بودن آن نشان داده که ما نیاز به فهمی تاریخی و عینی از سازوکارها داریم. این‌گونه است که می‌فهمیم چه زمانی شرایط برای برداشتن چه گام‌هایی مناسب است.

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها