همگرایی دهشتناک
غزه و کرانه باختری

در روز اول سپتامبر و زمانی که کودکان اسرائیلی سال تحصیلی را آغاز کردند کودکان نوپا به مهدکودک جدیدشان در هومش وارد شدند. هومش یک شهرک یهودینشین در کرانه باختری است. مهدکودک آنجا همانند بسیاری از دیگر مدارس و مهدکودکهای کرانه باختری با حمایت مالی دولت ساخته شد. اما هومش شرایط متفاوتی دارد و یکی از شهرکهایی است که 20 سال قبل تحت برنامه «خروج» آریل شارون تخریب شد. در آن زمان اسرائیل از غزه و بخش کوچکی از کرانه باختری عقبنشینی کرد. بازگشایی هومش از نظر شهرکنشینان و متحدان راست افراطی آنها نوعی اثبات حقانیت است. آنها از مدتها قبل قسم خورده بودند که به شهرکهای خالیشده بازگردند. بازگشت تعداد انگشتشماری از خانوادهها بهعنوان اولین موفقیت آنها تلقی میشود و نشانهای از قدرت و برتری شهرکنشینان است. جنگ اسرائیل در غزه آنها و متحدان سیاسیشان را گستاختر کرده است. آنها همان تاکتیکهایی را که در غزه به کار میبرند به کرانه باختری تعمیم میدهند. بزالل اسموتریچ (Bezalel Smotrich)، وزیر دارایی اسرائیل، در مراسم افتتاحیه مهدکودک گفت، «کودکانی که امروز در اینجا با خنده و آواز فعالیت را آغاز میکنند، پاسخی واقعی به کسانی هستند که فکر میکردند شهرکها ریشهکن شدهاند». آقای اسموتریچ که خود شهرکنشین و یکی از قدرتمندترین اعضای دولت بنیامین نتانیاهو است، هیچ اشارهای به شهرکهایی که در سال 2005 در غزه رها شدند نکرد. اما از زمانی که جنگ در 23 ماه گذشته در آنجا آغاز شد او در راهپیماییهایی شرکت میکند که در آن گروههای ملیگرای مذهبی آشکارا آوارگی 1 /2 میلیون فلسطینی ساکن در نوار غزه و شهرکسازی انبوه از سوی اسرائیلیها را مطالبه میکنند. آقای نتانیاهو اصرار دارد که اسرائیل نمیخواهد در غزه بماند، اما او هیچ برنامه زمانی یا مسیری برای خروج نشان نمیدهد. تخریب غزه میتواند درنهایت به برآورده شدن چشماندازی بینجامد که آقای اسموتریچ و متحدانش از مدتها قبل به دنبال آن بودند: کنترل دائمی اسرائیل و اخراج فلسطینیها از غزه و کرانه باختری. اریت استروک (Orit Strock)، وزیر شهرکسازی و همکار حزبی آقای اسموتریچ سال گذشته وضعیت را با عبارت «دوران معجزه» توصیف کرد. این معجزه در غزه با کشته شدن دهها هزار نفر، تخریب و آسیبدیدگی 70 درصد از ساختمانها و تراکم اجباری مردم غزه در مناطق جنگزدهای که معادل 25 درصد از کل سرزمین آنهاست همراه بود. وقتی نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) که تازهترین حملات به شهر غزه را آغاز کردهاند دوباره شروع به پیشروی کنند مناطق حضور آوارگان باز هم کوچکتر خواهند شد. جادههای جدیدی که به وسیله نیروهای دفاعی اسرائیل کشیده شدهاند، نوار باریک ساحلی را به دو قسمت تقسیم میکنند. ارتش میگوید این جادهها برای مقاصد نظامی هستند. اما شهرکنشینان نقشههایی از جوامع بالقوه برای این نواحی ترسیم کردهاند. سازمان شهرکسازی از هماکنون افرادی را برای استقرار در پاسگاههای برنامهریزیشده استخدام میکند.
همین دستور کار در کرانه باختری پیش میرود. حدود نیممیلیون شهرکنشین هماکنون در میان 3 /3 میلیون فلسطینی زندگی میکنند. اما تسلط آنها بر زمین بیشتر از تعدادشان اهمیت دارد و این سلطه روزبهروز بیشتر میشود. در دو سال گذشته بیش از 100 کیلومتر جاده جدید (مختص اسرائیلیها) در مناطق فلسطینینشین کشیده شدهاند تا سلطه اسرائیلیها را مستحکم کند. همزمان دولت مجوز پروژههای جدید ساختمان را صادر میکند. سال گذشته مجوز 3750 خانه شهرکی در کرانه باختری صادر شد. اکثر این خانهها در پروژه E1 هستند که موقعیتی راهبردی دارد و قرار است کرانه باختری را به دو قسمت تقسیم کند تا جلوی هرگونه اتحاد و هماهنگی را در دولت آینده فلسطین بگیرد. یکی از مقامات سازمان مسکن اسرائیل اذعان میکند که در حال حاضر تقاضایی برای این ساختمانها وجود ندارد، اما هدف از ساخت شهرکها آن است که کنترل را در حداکثر نقاط ممکن در دست گیرند.
شهرکنشینان علاوه بر سیاستهای دولت از خشونت و ارعاب برای گسترش کنترل خود بهره میبرند. آنها اعضای جوامع پراکنده فلسطینی را مجبور به ترک خانه و مزارعشان میکنند. این کار اغلب با حمایت پنهان نیروهای دفاعی اسرائیل صورت میگیرد که در درگیریهای بین شهرکنشینان و فلسطینیها جانب شهرکنشینان را میگیرند. افسران ارشد میگویند که هیچ سیاست رسمی در این زمینه وجود ندارد. آنها ادعا میکنند که این روند محصول «ابتکارات بدون مجازات» برخی فرماندهان درجه پایین و سربازان خودسر است. بااینحال، عملیات اسرائیل در کرانه باختری بازتابی از اقدامات آن در غزه است. حمله به پایگاههای نظامی در شهرهای جنین و طولکرم که تحت کنترل مقامات فلسطینی هستند به کارزارهایی مداوم تبدیل شده که کل محلهها را ویران و حدود 40 هزار فلسطینی را آواره کرده است.
جنگ غزه به اشکال دیگر سرنوشت کرانه باختری را که مرکز دولت فلسطینی است، دگرگون میکند. فرانسه، بریتانیا و کانادا که از ناتوانی خود برای پایان دادن به کشتار در غزه آگاه هستند قصد دارند این ماه دولت فلسطین را به رسمیت بشناسند. دیگر کشورهای غربی که زمانی متحدان دوستدار اسرائیل بودند هم ممکن است همین راه را در پیش گیرند. بهرسمیتشناختن فلسطین یک نشانه قدرتمند است، اما به تشکیل واقعی یک دولت فلسطینی نمیانجامد. از آن بدتر، ممکن است روندی را که هماکنون در جریان است سرعت دهد. برخی وزرای اسرائیلی آقای نتانیاهو را زیر فشار قرار دادهاند تا در واکنش به کشورهای غربی رسماً کرانه باختری را به اسرائیل ضمیمه کند. آقای نتانیاهو قبلاً -و معمولاً در زمان کارزارهای انتخاباتی- این موضوع را مطرح میکرد تا پایگاهش را در میان ملیگرایان تقویت کند. اما بهتازگی زیر فشار آمریکا و همچنین به خاطر پیمان ابراهیم از موضع خود عقبنشینی کرده است. اسرائیل طبق پیمان ابراهیم روابط دیپلماتیک را با برخی دولتهای عربی از سر گرفت و به امارات متحده عربی قول داد که انضمام سرزمینها را از دستور کارش خارج کند.
مجموعهای از وزرای اسرائیل پیشنهادهایی از جمله ضمیمهسازی نمادین برخی شهرکها تا اعمال حاکمیت اسرائیل بر 52 درصد از کرانه باختری و انزوای شهرهای فلسطینی باقیمانده در نقاط پراکنده را مطرح کردهاند. یکی از مقامات میگوید، «نتانیاهو قصد ندارد آشوب و تلاطم زیادی ایجاد کند و از موضوع ضمیمهسازی صرفاً بهعنوان ابزار تهدید بهره میبرد، بدون آنکه راهبرد مشخصی داشته باشد. درست همانگونه که در مورد غزه رفتار میکند». حتی اگر اسرائیل در مورد ضمیمهسازی تردید داشته باشد آقای نتانیاهو با اجازه دادن به شرکای راست افراطی برای دیکته کردن امور در غزه و کرانه باختری فاجعهای را بر فلسطینیان تحمیل میکند و امید آنها به تشکیل یک دولت را در آینده از بین میبرد.