شناسه خبر : 42697 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

خداحافظی درازمدت؟

پیوند نامطلوب آمریکا و عربستان

خداحافظی درازمدت؟

در عربستان سعودی مرد می‌تواند با سه‌بار گفتن کلمه «طلاق» به سادگی از همسرش جدا شود. اما خوشبختانه گسستن پیوندها در دیپلماسی به این آسانی نیست. از 5 اکتبر که کارتل نفتی اوپک‌پلاس تصمیم گرفت تولید را  به میزان دو میلیون بشکه در روز کاهش دهد روابط عربستان سعودی و آمریکا به پایین‌ترین سطح خود طی چند دهه رسید. به نظر می‌رسد دموکرات‌ها در واشنگتن مصمم هستند شریک 77ساله خود را کنار گذارند. دولت‌های خلیج‌فارس از لحن غیرمحترمانه و طعنه‌آمیز آمریکا خشمگین شده‌اند. همانند هر رابطه‌ای، بخشی از گفتمان خشمگینانه در همان حد حرف باقی می‌ماند. احتمال جدایی کامل اندک است اما همزمان امیدی نیست که آمریکا و شرکای خلیجی‌اش یکدیگر را در آغوش بگیرند و آشتی کنند. رابطه «نفت در برابر امنیت» که دهه‌ها زیربنای پیوند آنها بود تضعیف شده و هیچ‌کس نمی‌داند چه چیز جای آن را می‌گیرد. اما به نظر می‌رسد که این پیوند همراه با نارضایتی چندین سال دیگر دوام بیاورد. از دیدگاه عربستان سعودی، تصمیم اوپک‌پلاس یک تصمیم فنی بود. بازارهای نفت آشفته هستند. قیمت‌ها در سرازیری افتاده‌اند. بسیاری از اعضا کمتر از سهمیه تکلیفی خود تولید می‌کنند و رکود قریب‌الوقوع در جهان ثروتمند تقاضا برای نفت را سرکوب خواهد کرد. از نظر سعودی‌ها، کاهش تولید یک‌ اقدام عملی برای اجتناب از فراوانی عرضه به‌شمار می‌رود و ظرفیت اضافی را در ذخایر نگه می‌دارد. اما از دیدگاه آمریکا این اقدام یک خیانت غیراخلاقی محسوب می‌شود. جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا قول داده بود که پادشاهی عربستان را به خاطر قتل روزنامه‌نگار جمال خاشقجی در سال 2018 موجودی منفور بداند. تابستان امسال و زمانی که بهای نفت به 120 دلار در هر بشکه رسید او نظرش را تغییر داد و به عربستان سفر کرد تا با محمد بن‌سلمان شاهزاده عربستان که در عمل حکومت را در دست دارد دیدار کند. اکنون و با گذشت کمتر از سه ماه، عربستان دست به اقدامی زد که می‌تواند بهای نفت را بالاتر ببرد.  آقای بایدن عربستان را به جانبداری از روسیه متهم کرد چراکه قیمت بالای نفت خزانه آقای پوتین را پرتر می‌کند. بایدن با ناراحتی گفت «این کار قطعاً عواقبی خواهد داشت».  ادعای دموکرات‌ها مبنی بر اینکه سعودی‌ها قصد دارند در انتخابات میان‌دوره‌ای پیش‌رو به جمهوریخواهان کمک کنند و با بالا بردن بهای نفت به دولت ضربه بزنند در محافل خلیج‌فارس غیرمنطقی و بی‌ارزش تلقی می‌شود. به نظر آنها وزرای نفت در مورد بازارهای انرژی جهان تصمیم نمی‌گیرند تا نتایج رقابت سناتورها در پنسیلوانیا را تغییر دهند. تولیدکنندگان دیگر نفت با آنها همراه هستند. بحرین و کویت که عضو اوپک‌پلاس و شریک تجاری آمریکا هستند می‌گویند با کاهش تولید موافق‌اند. حتی امارات متحده عربی هم آشکارا حمایت خود را نشان داد. این کشور اغلب در سیاست نفتی با عربستان مخالفت می‌کند چراکه مایل است هرچه بیشتر نفت بفروشد مبادا بعدها این کالا روی دستش بماند. اما این‌بار امارات هم اصرار دارد اوپک‌پلاس تصمیم درستی گرفته است. در حاشیه همایشی که اوایل این ماه در ابوظبی برگزار شد یک مقام انرژی امارات عصبانیت خود را از واکنش آمریکا ابراز کرد. او گفت این پاسخ یادآور عصر استثمار است. «بایدن کیست؟ او چه‌کاره است؟‌ این منابع مال ما هستند.» ابوالخالق عبدالله، صاحب‌نظر سیاسی امارات عقیده دارد که دموکرات‌ها باید «بیدار شوند» و بپذیرند که «خلیج آماده است تا به آمریکا نه بگوید». علی سمیر ‌الشهابی منتقد نزدیک به دربار سعودی این پیشنهاد را مطرح کرد که عربستان از اوپک خارج شود و کارتل کارآمدتری تشکیل دهد. او می‌گوید «عربستان به آسانی می‌تواند بدون اوپک کار کند و به‌طور خصوصی با دو یا سه تولیدکننده کلیدی نفت میزان تولید را هماهنگ کند».  امارات در 11 اکتبر پیام متفاوت دیگری فرستاد. محمد بن‌زاید، رئیس‌جمهور کشور برای دیدار با پوتین به سنت‌پترزبورگ رفت. اماراتی‌ها می‌گویند هدف از آن سفر بحث پیرامون یک برنامه صلح در اوکراین بود. از آن دیدار هیچ خبر معتبری به‌دست نیامد اما این واقعیت که او به جای تماس تلفنی یا اعزام وزیر خارجه تصمیم گرفت شخصاً سفر کند یادآور این است که جهان عرب برخلاف غرب قصد ندارد در جنگ روسیه با اوکراین طرف کسی را بگیرد. از سال 1945 که فرانکلین روزولت و ملک عبدالعزیز بر روی عرشه یواس‌اس کوینسی (USS Quincy) دیدار کردند روابط عربستان و آمریکا بر مبنای یک توافق ساده شکل گرفت: عربستان جریان نفت و آمریکا امنیت عربستان را تضمین می‌کند. اکنون هر دو طرف یکدیگر را به نقض این پیمان متهم می‌کنند. اما این دعوا از یک‌ سوء‌تفاهم متقابل ناشی می‌شود. دموکرات‌ها دیگر خواستار عرضه تضمینی نفت نیستند بلکه آن را با قیمتی پایین می‌خواهند. همزمان دولت‌های خلیج‌فارس یک نگهبان و حامی فعال‌تر می‌خواهند. دکترین کارتر بیان می‌کند که آمریکا باید از منافع انرژی خود در خاورمیانه دفاع کند اما این دکترین از نظر سلاطین خلیجی صرفاً به معنای محافظت از تنگه هرمز نیست. آنها می‌خواهند در صورت بروز تهدید از جانب دیگر کشورها آمریکا به سرعت وارد عمل شود. ناکامی مفتضحانه آمریکا در عراق و افغانستان اعتماد آنها را از بین برده است.  هیچ طرفی قصد زیاده‌روی ندارد. سعودی‌ها و همسایگانشان نمی‌خواهند صرفاً به خاطر کمک به حزب آقای بایدن در کسب چند رای اضافی از میلیاردها دلار درآمد چشم بپوشند. اکثر آمریکایی‌ها هم پس از دو دهه جنگ‌های فاجعه‌بار در منطقه مایل‌اند از آن دور بمانند. برخی مقامات خلیجی امیدوارند دونالد ترامپ در سال 2025 به ریاست‌جمهوری برسد و روابط با آمریکا محکم‌تر شود. هرچند دوستان او در حزب جمهوریخواه تمایلی به محافظت از دولت‌های نفتی خلیج‌فارس ندارند.  دولت‌های خلیج‌فارس از آمریکا نومید شده‌اند اما جایگزینی ندارند. روسیه نمی‌تواند در نقش محافظ و عرضه‌کننده تسلیحات ظاهر شود. پوتین که درگیر جنگ است باید هر سلاحی را که اقتصاد تحریم‌شده‌اش تولید می‌کند برای خود نگه دارد. همچنین روسیه چشم‌اندازی برای تجارت و سرمایه‌گذاری ندارد. چین شریک مفیدتری است و درباره حقوق بشر غرولند نمی‌کند. منبع بزرگی برای سرمایه‌گذاری است. اما علاقه‌ای به تضمین امنیت خلیج‌فارس ندارد. همچنین، چین با بزرگ‌ترین رقیب کشورهای عرب خلیج‌فارس یعنی ایران روابط نزدیکی دارد. بنابراین آمریکا و دولت‌های خلیج‌فارس هرچند با نارضایتی به یکدیگر پیوند خورده‌اند، آنها درباره بهای نفت، جنگ اوکراین و بسیاری مسائل دیگر با هم اختلاف نظر دارند. توافق نفت در برابر امنیت دیگر مبنایی برای روابط آنها نیست اما هیچ‌کس در واشنگتن یا ریاض به دنبال مبنای محکم دیگری نمی‌گردد.

دراین پرونده بخوانید ...