شناسه خبر : 44362 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تغییر هویت پول

بررسی پدیده پول داغ در گفت‌وگو با مهرداد سپهوند

تغییر هویت پول

زمینه شکل‌گیری پدیده پول‌های داغ در اقتصاد ایران بارها فراهم شده و در چند سال گذشته، در شرایط و انتظارات تورمی این پدیده به التهابات بازار دامن می‌زند. در واقع «پول‌های داغ» که همان پول‌های سرگردان و بزرگ هستند، به‌طور مداوم با هدف «کسب سود»، در «کمترین زمان» ممکن از بازاری به بازار دیگر جابه‌جا می‌شوند. برخی از تحلیلگران بازار سرمایه عقیده دارند با وجود آنکه پدیده پول‌های داغ در شرایط تورمی زمینه بیشتری برای شکل‌گیری دارند؛ اما در عین حال می‌توانند به تناسب حجم، دامنه اثرگذاری و نوع بازارهای ورودی شوک‌های متفاوتی را برای اقتصاد کلان کشور ایجاد کنند. بر همین اساس است که به تازگی چندین استاد دانشگاه به دولت، تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیرندگان توصیه کردند تا از رفتارهای سلیقه‌ای جهت کاهش التهاب‌ها بپرهیزند، تا سرمایه‌گذاران هم از رفتارهای هیجانی به دور باشند. در گفت‌وگو با مهرداد سپهوند، کارشناس پولی و بانکی، به بررسی تغییرات ماهیتی پول در بازار اقتصادی ایران پرداخته شده است.

♦♦♦

‌ این روزها در ادبیات اقتصادی بیشتر از مفاهیمی استفاده می‌شود که کاربردشان در راستای توضیح شرایط تورمی است. یکی از این مفاهیم «پول داغ» است. چگونه می‌توان حرکت پول سرگردان مردم را که به جای سپرده‌گذاری در بانک‌ها و سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت به بازار روانه ‌شده، مورد مطالعه قرار داد؟

 درست است که پرونده شما درباره پول داغ است؛ اما من می‌خواهم همین موضوع را به بهانه‌ای تبدیل کنم تا بتوانم به یکی از مهم‌ترین تغییرات ایجادشده در اقتصاد ایران، که همین موضوع پول داغ نیز در راستای آن شکل می‌گیرد، اشاره کنم. وضعیتی که در ایران پیش آمده به معنای تغییر «پارادایم پولی» است. این موضوع بدان معناست که پول با تمامی کاربردهای متعددی که دارد، تحت شرایطی، کاملاً تغییر مفهوم داده است. مشخص است که در چنین شرایطی رفتار کارگزاران اقتصادی هم در همین راستا تغییر می‌کند و مشخص است که مردم خواهان حفظ ارزش پولشان خواهند شد. پس ایجاد پول داغ در این وضعیت دور از ذهن نیست.

‌ در راستای بررسی چیستی پول داغ می‌خواهم بپرسم عموماً این پول به چه بازارهایی وارد می‌شود؟

در پاسخ باید گفت پول داغ مبلغ درشتی است که به سرعت و به طور منظم بین بازارهای مالی مبادله می‌شود. این نوع پول، تضمین می‌کند که سرمایه‌گذاران، در بالاترین نرخ بهره کوتاه‌مدت موجود، سرمایه‌گذاری خود را با امنیت بالا انجام دهند.

‌ طی چند سال اخیر ما با تغییرات مهمی در اقتصاد روبه‌رو شدیم که نتیجه نهایی همه این تغییرات تورم افسارگسیخته و التهاب در بازارهای اقتصادی همچون طلا، ارز، بورس و مسکن است. اثر این تورم بر دو بازیگر اصلی مفهوم پول داغ، یعنی سرمایه‌گذاران و کارگزاران چه بوده است؟

 روند این تحولاتی را که به آن اشاره کردید، می‌توانید در آمارهای منتشرشده مشاهده کنید. تورمی که برای مدت‌ها به طور متوسط بین 15 تا 23 درصد بود، ناگهان به سطحی در حدود 35 تا 50 درصد رسید. این افزایش تورم برای مدت نسبتاً طولانی باقی ماند. در راستای این موضوع، که بسیار مهم و قابل توجه است؛ شاهد تغییر رفتار کارگزاران هم بوده‌ایم. به‌طور طبیعی دولتمردان با افزایش نرخ تورم باید می‌دانستند که آنان رفتار خود را نسبت به تحولات تورمی تغییر خواهند داد. شواهد این موضوع برای همه دنبال‌کنندگان عرصه اقتصاد ملموس است و اگر به آن بی‌توجهی شده به معنای کم‌کاری است. به‌طور مثال معمولاً انتظار داریم وقتی ارزش نرخ دلار در یک بازه زمانی تغییر پیدا می‌کند، قیمت مسکن هم به همان واسطه با یک فرصت زمانی تغییر کند. معمولاً وجود تاخیر میان رشد قیمت ارز و رشد نرخ در یک بازار دیگر عادی است. اما از یک دوره‌ به بعد این فاصله از بین رفت. یعنی اگر قیمت دلار امروز افزایش یافت، به سرعت و با فاصله بسیار کم، ‌ارزش مسکن هم متناسب با آن رشد کرد. می‌توان ادعا کرد در همین دوران تغییر رفتاری اساسی در میان مصرف‌کنندگان شکل گرفت.

‌ همواره مصرف‌کنندگان و صاحبان سرمایه، چه سرمایه‌های خرد و چه کلان، دنبال جایی امن برای پولشان هستند؛ در این راستا همواره بازار رابطه این دو را تنظیم کرده است. با طرح این موضوع می‌خواهم بپرسم که آیا آن الگوی قدیمی که انتظارش را داشتیم یعنی هماهنگی میان مصرف‌کننده و صاحب سرمایه،‌ به پایان رسیده است؟

شرایط اقتصادی امروز کاملاً با همین چند سال پیش فرق کرده است. اگر بخواهم به طور کلی به آنچه اتفاق افتاده اشاره کنم می‌گویم از یک‌سو متوسط تورم و از سوی دیگر هم رفتار افراد با پول، نسبت به گذشته فرق کرده است. در این میان لازم است به قابلیت‌های پول هم اشاره کرد. در این ایام بارها شنیدیم که برخی افراد می‌گویند ملکشان را به بهای دلار می‌فروشند یا اجاره می‌دهند. توجه داشته باشید معیاری که برای محاسبه کالا در اینجا در نظر گرفته شده، دلار است. یعنی دیگر مردم ریال را در نظر ندارند. وقتی روزبه‌روز ارزش پول از دست می‌رود مصرف‌کننده بیش از همیشه به فکر حفظ ارزش پولش خواهد بود. در اینجا متوجه می‌شویم وقتی از تغییر ساختار و هویت پول حرف می‌زنیم باید از بی‌اثر شدن کارکرد ریال هم سخن بگوییم. حالا در این میان وقتی همه اتفاقات ذکرشده با هم رخ می‌دهند؛ کاربرد پول در عرصه اقتصادی ما عوض می‌شود. با مجموعه این رخدادها پول بی‌ارزش می‌شود. این بی‌ارزش شدن، تغییر کارایی پول و واکنش مردم، جامعه را با شرایط خاصی روبه‌رو می‌کند. وقتی مردم می‌بینند «پول» مثل سابق کارکرد ندارد و مفهوم و هویتش عوض شده؛ دلیلی ندارد آن را نزد خود نگه دارند. بنابراین تصمیم می‌گیرند به هر روشی، پول را از خود جدا کنند. وقتی به آمار و ارقام مراجعه می‌کنیم متوجه می‌شویم در سال‌های اخیر این روند به شدت رشد داشته است.

پول به جز شکل currency و فیزیکی یک شکل دیگر هم دارد و آن پول اعتباری در بانک‌هاست که البته آن هم به شما قدرت خرید می‌دهد. در بررسی موضوعی که درباره آن حرف می‌زنیم این وجهه از پول هم مهم است. در این راستا مفاهیم متعددی وجود دارد که می‌توان در جای خود بررسی کرد. اما آنچه در اینجا باید بدان اشاره کرد آن است که پول اعتباری پولی است که پارک شده و تحرک ندارد. ممکن است بخشی از قدرت خرید ما از حساب جاری بیاید تا بتوانیم در خیابان خرید کالا انجام دهیم؛ اما در واقع آن بخشی از دارایی که به شکل سپرده در بانک است به‌طور کلی «پول پارک‌شده» محسوب می‌شود؛ که وقتی از پارک خارج می‌شود تعادل کارگزار را به هم می‌زند. پس در نتیجه می‌توان گفت ساختار رابطه‌ای دو بازیگر بازار که به آنها اشاره کردید، تغییر کرده است.

‌ تا الان به بررسی مفهوم گسترده پول و انواع آن پرداختید و از یک سو به تغییرات بنیادی پول در اقتصاد ایران هم اشاره کردید. آیا منظورتان از تغییرات اساسی به جز تغییر رفتار دو بازیگر مذکور، تغییر جایگاه پول اعتباری و جاری است؟

به‌طور عمومی پولی که در حساب جاری است تحرک دارد. از طرفی هم گفتم که پول اعتباری عموماً پارک شده و بی‌تحرک است. اگر وضعیت به گونه‌ای باشد که در راستای تغییرات اقتصادی دیگر مردم باور داشته باشند که پول و دارایی ذخیره‌شده آنها نمی‌تواند ارزش خود را حفظ کند، پیش خود می‌گویند خواب پول در حساب دیگر توجیه اقتصادی ندارد. پس در چنین شرایطی پول خود را از حساب‌های بلندمدت خارج می‌کنند. این موضوع باعث سرعت گرفتن حرکت پول می‌شود. پس فقط بحث این نیست که به صورت فیزیکی پول را از خود دور کنند؛ بلکه آن پول اعتباری را هم دیگر حاضر نیستند در بانک نگه دارند. مشخصاً بانک‌ها هم از این موضوع شاکی هستند. این روند مدیریت بازار، عملاً تجهیز منابع آنها را دچار مشکل کرده است؛ چراکه دیگر کمتر می‌توانند روی منابع مالی حساب کنند.

‌ در حالی که به گواه نظر کارشناسان بانک‌ها در دهه اخیر وضعیت نامناسبی داشتند؛ مسلماً چنین رفتاری می‌تواند فعالیت بانک‌ها را هم تحت تاثیر قرار دهد.

 بله، چراکه خروج پول از بانک به معنای کاهش قدرت وام‌دهی بانک خواهد بود. در حالی که وجود سرمایه‌های مردم در بانک منشأ حرکت فعالیت اقتصادی کلان و رشد تحرکات اقتصادی خرد است. بانک‌ها به دلیل دارایی‌های منجمد و پرداخت سودهای موهومی که داشتند پیش از این هم در وضعیت مطلوبی نبوده‌اند. به نظر می‌رسد که در صورت عدم بهبود شرایط فعلی،‌ روزهای سخت‌تری هم پیش‌روی آنها خواهد بود.

‌نتیجه خروج سرمایه از بانک‌ها و انتقال مداوم پول از بازاری به بازار دیگر چه شرایطی برای اقتصاد کشور ایجاد می‌کند؟

به واسطه افزایش سرعت گردش پول، عملاً توان حمایتی اقتصاد از بین می‌رود. در عوض شرایطی ایجاد می‌شود که به تورم بیشتر دامن می‌زند؛ چراکه به واسطه این وقایع در مقابل کالایی که به دلیل رکود، کمتر هم تولید می‌شود، مردم قدرت خرید بیشتری پیدا می‌کنند. پس تاکید می‌کنم هرچه سرعت گردش پول افزایش یابد تورم بیشتر می‌شود.

‌ در سال گذشته دولت برای حل مشکلاتی که بدان اشاره کردید،‌ با اعمال استراتژی‌هایی تصمیم گرفت تا پول را از بازار جمع‌آوری کند. آیا این عملکرد به حل معضل انجامید؟

همان‌طور که بررسی کردیم؛ پول داغ معلول تورم است که خودش در ادامه حیاتش تورم را تشدید می‌کند. وقتی دولت با این مساله روبه‌رو شد، برای حل معضل در سه‌ ماه آخر سال که منابع مالی کافی و لازم را نداشت، همان‌طور که گفتید تلاش کرد تا با یکسری ترفند و سیاست اقدام به جمع‌آوری نقدینگی کند. اما با سیاستی که دولت در پیش گرفت، این قضیه منفی تشدید شد. جوری نقض غرض اتفاق افتاد. دولت برای عدم افزایش پایه پولی از روش‌هایی مثل فروش خودرو و فروش ثبت‌نامی اقدام به جمع‌آوری پول کرد. شاید نیت خیر بود، اما از آنجا که کارشناسی دقیق نشده بود، سبب شد آن پول‌هایی هم که پارک بودند وارد گردش شوند و وضعیتی ایجاد کنند که به رشد پول داغ دامن زده شده و افزایش قیمت‌ها شتاب پیدا کند. معمولاً در فروردین‌ماه هر سال با کاهش سرعت گردش پول و تورم روبه‌رو بودیم، امری که اقتصاد کشور بدان عادت داشت. اما امسال دیگر حتی آن را هم نداشتیم.

‌ به پارادایم‌شیفت پولی که مشخصاً به پارادایم‌شیفت بانکی هم منجر می‌شود اشاره کردید. اثرات کوتاه‌مدت آن را بررسی کردید اما به اثرات بلندمدت آن هم باید پرداخت. آیا دولت و تصمیم‌سازان برای این تغییرات آماده هستند و آیا شاهد اثرات منفی بلندمدت خواهیم بود؟

سوال خوبی است؛ چراکه تورم یک چهره‌ به لحاظ رفاهی دارد که آثارش کوتاه‌مدت است و یک تصویر ترسناک هم برای آینده می‌سازد. وقتی شما در شرایط تورمی با افزایش قیمت‌ها مواجه می‌شوید، درمی‌یابید که قدرت خریدتان کاهش یافته است و دیگر نمی‌توانید به وضعیت رفاهی سابق برگردید؛ اما این یک مساله کوتاه‌مدت است. در مقابل با دقت بیشتری باید به آثار بلندمدت تورم بپردازیم. ابتدایی‌ترین اثر مذکور نااطمینانی بر حسب تورم است. در ادامه شانس دستیابی به رشد اقتصادی پایدار و فعالیت سالم در این حوزه را از دست می‌دهیم. قاعدتاً در چنین موقعیتی فعالیت‌های اقتصادی محدود می‌شوند، بخش خصوصی ناپدید و نقش دولت در این دوران پررنگ‌تر می‌شود. الان در مقایسه با آمار مصرف دولتی و خصوصی متوجه رشد مصرف دولتی می‌شویم و می‌دانیم این آمار نمی‌تواند بر کاهش رشد اقتصادی بی‌تاثیر باشد.

‌ آیا امیدی به بهبود وضعیت اقتصادی که پیش از این دوران هم به واسطه تحریم‌ها و سوء‌مدیریت تحت فشار بود، هست؟

برای پاسخ به این پرسش باید به میزان آسیب‌زا بودن اقتصاد ایران توجه کنیم و برای درک آن بهترین مثال رفتار اقتصادی کشورهای همسایه در یک موقعیت مشابه است. بعد از یک دوره رکودی که به واسطه بحث کرونا و پاندمی‌اش ایجاد شد،‌ ملاحظه شد که همه کشورها،‌ به‌ویژه کشورهای همسایه در یک وضعیت نرخ رشد نسبتاً بالاتر از متوسط قبل از دوران کرونا قرار گرفتند. رسیدن به این آمار معمول است و اصلاً عجیب نیست. اما ما برخلاف چشم‌اندازی که ترسیم کرده بودیم تا در اقتصاد منطقه اول باشیم، نه‌تنها از این زمین بازی جا ماندیم بلکه عملاً عقبگرد هم کردیم.

‌ آیا افزایش پول داغ را می‌توان خطرناک دانست؟

در ادبیات اقتصادی، نقدینگی از دو جزء پول و شبه‌پول تشکیل می‌شود. پول معادل اسکناس، مسکوک و سپرده‌های جاری، و شبه‌پول معادل سپرده‌های مدت‌دار است. برای رصد روندهای پولی، رشد نقدینگی یکی از مهم‌ترین معیارهایی است که مورد توجه قرار می‌گیرد. جمیع تمامی مواردی که طی این مصاحبه ذکر شد سبب می‌شود تا «رشد حجم پول در وضعیت هشدار» قرار گیرد. 

دراین پرونده بخوانید ...