شناسه خبر : 43081 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بازارهای سبز

چه رابطه‌ای میان بازارهای سهام و تغییرات اقلیمی وجود دارد؟

 

فرزانه فرحی / نویسنده نشریه 

51تغییرات اقلیمی از بسیاری جهات بر زندگی ما تاثیر می‌گذارد. اما آیا می‌دانید گرم شدن کره زمین بر بازار سهام نیز تاثیر می‌گذارد؟ بازار سهام یکی از بهترین فرصت‌های سرمایه‌گذاری برای تولید بازده قابل توجه و ایجاد ثروت برای سرمایه‌گذاران خرد به حساب می‌آید که البته در عین حال می‌تواند به زیان‌های قابل ‌توجهی هم منجر بشود. برای معاملات موفقیت‌آمیز، باید عوامل اصلی تاثیرگذاری بر معاملات را درک کرد؛ عواملی چون دولت‌ها به ویژه سیاست‌های آنها، اقدامات بین‌المللی نظیر تحریم‌ها و عوامل زیست‌محیطی. بدون شک در سال‌های اخیر بازارهای جهانی به دلایلی چون جنگ روسیه و اوکراین، بحران سریلانکا و ادامه تاثیرات پاندمی با نوسانی جدی مواجه بوده است. با وجود این،‌ معضلات بلندمدت ناشی از تغییرات اقلیمی می‌تواند اثرات به مراتب بزرگ‌تری داشته باشد. به‌طوری که به تایید بسیاری از پژوهش‌ها تغییرات اقلیمی با آسیب ‌رساندن به سرمایه‌گذاری می‌تواند روی پس‌انداز افراد تاثیرگذار باشد. اما اگر می‌خواهید همچنان معاملات موفقیت‌آمیزی در بازار سهام داشته باشید، نظارت بر همه این‌ رویدادها کافی نیست. شما همچنین باید از چگونگی تاثیر محیط زیست بر بازار سهام آگاه باشید.

آب‌وهوای نامساعد. وقتی تابستان در قسمت شمالی کره زمین است، زمستان در جنوب است و برعکس. این بدان معناست که همیشه فرصتی برای سیل، خشکسالی و طوفان‌های خشن وجود دارد. در حالی که این اقدامات طبیعت است و پیش‌بینی آن دشوار است، اما می‌توانند تاثیر قطعی در بازارها داشته باشند. به‌طور خلاصه، شرکت‌هایی که از طوفان‌ها اثر پذیرفته‌اند می‌توانند دچار مشکلات تولید و ادعاهای خسارت زیادی شوند. این موضوع می‌تواند قیمت سهم آنها را کاهش دهد و پیش‌بینی سود آینده را تعدیل کند. در موارد حاد، تغییرات اقلیمی حتی می‌تواند یک کسب‌وکار را از بین ببرد. از سوی دیگر، هنگامی که یک شرکت به معضلاتی برخورد کند که بر بهره‌وری و سودش تاثیرگذار است، شکاف در بازار بیشتر خواهد شد و رقبا تمام تلاش خود را برای پر کردن آن انجام می‌دهند. این بدان معناست که احتمالاً هر فاجعه زیست‌محیطی به سقوط قیمت برخی از سهم‌ها منجر خواهد شد، در حالی که ارزش برخی دیگر افزایش می‌یابد.

خسارت زیست‌محیطی. توجه جمعیت جهانی به‌طور فزاینده‌ای به محیط زیست در حال افزایش است. این بدان معناست که مردم بیشتر از آنچه باعث ایجاد مشکلات ازون، گرم شدن کره زمین و سایر عواملی می‌شود که به کره زمین آسیب می‌رسانند آگاه هستند. هنگامی که اینها مشخص شدند، فشار برای تغییر نحوه انجام کارها افزایش می‌یابد. یک نمونه کامل از این موضوع استفاده از CFC است. اینها معمولاً تا دهه 1990-1980 هنگامی که دانشمندان متوجه آسیب شدند، به لایه ازون انجام می‌دادند. در این مرحله، آنها از انجام این کار منع شدند و شرکت‌ها مجبور بودند مورد دیگری را پیدا کنند. نتیجه این بود که به دلیل عدم اطمینان، قیمت سهام شرکت‌های تولیدی این ماده با افت مواجه شد. به همان اندازه، افزایش سطح دریا می‌تواند باعث ایجاد مشکلات شود زیرا مناطق ساحلی را از بین می‌برد. این می‌تواند به زیرساخت‌ها آسیب برساند و تحویل کالا را سخت‌تر می‌کند. همچنین می‌تواند به کارخانه‌های تولید آسیب برساند. در هر دو مورد، تغییری فوری در قیمت سهام وجود خواهد داشت زیرا این شرکت مجبور است تلاش‌های خود را مجدداً متمرکز کند.

پیشرفت‌های تکنولوژیک. عوامل محیطی فقط به معنای محیط و بلایای طبیعی نیستند. همچنین می‌تواند به محیطی که در آن یک تجارت فعالیت می‌کند، ارجاع دهد. نکته‌ای که در سال‌های اخیر مشخص شده این است که فناوری با سرعت بسیار پیشرفت می‌کند. آخرین پیشرفت فناوری می‌تواند یک شرکت کوچک را به یک شرکت جهانی تبدیل کند و به طرز چشمگیری قیمت سهم آنها را افزایش می‌دهد. به همان اندازه، در نتیجه دستیابی به موفقیت می‌تواند شرکت‌های دیگر، حتی شرکت‌های مستقر را ترک کند و در تلاش برای ادامه کار، به‌طور بالقوه ارزش سهم خود را کاهش می‌دهد زیرا سهم بازار را از دست می‌دهد.

معاملات بازار سهام می‌تواند تحت تاثیر بسیاری از عوامل محیطی مختلف باشد، به همین دلیل ضروری است که شما بر رویدادهای جهانی نظارت کنید و در نظر بگیرید که چگونه آنها بر قیمت سهم تاثیر می‌گذارند. سوال این نیست که آیا این رویدادها روی آنها تاثیر می‌گذارند یا خیر، بلکه پرسش اصلی این است که این تاثیرگذاری در چه سمت‌و‌سویی خواهد بود.

یک پژوهش آکادمیک

ریسک‌های تغییرات اقلیمی می‌تواند به نیروهای فیزیکی نظیر آتش‌سوزی در جنگل‌ها، سیل یا خشکسالی منجر شده یا از طریق تغییر در سیاستگذاری‌ها ریسک‌های گذاری را به دلیل اقدامات دولت‌ها یا سازگاری با فناوری‌های جدید ایجاد کند. یک پرسش کلیدی که در همین مورد برای دانشگاهیان، سیاستگذاران،‌ شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران خرد مطرح است این است که آیا تغییرات اقلیمی تاثیری بر بازارهای اوراق بهادار هم دارد.

رناتو فاچینی، راستین متین و جرج اسکیادوپولوس در مقاله‌ای در سال 2021 با عنوان «تشریح ریسک‌های اقلیمی: آیا این ریسک‌ها در قیمت سهام منعکس می‌شوند؟» پاسخی برای این پرسش ارائه کردند. آنها با تجزیه و تحلیل اخبار اقلیمی و تحلیل متنی اخبار تغییرات اقلیمی خبرگزاری رویترز در سال‌های 2000 تا 2018؛ پروکسی‌های جداگانه برای ریسک‌های فیزیکی بازار و ریسک‌های گذار در بازار ارائه کردند.

این گزارش دریافت که ریسک‌های اقلیمی از چهار منبع گسترده نشات می‌گیرند: فجایع طبیعی، گرمایش جهانی،‌ نشست‌های بین‌المللی و سیاست‌های اقلیمی ایالات متحده. آخرین مورد شامل نطق‌های ریاست‌جمهوری، نتایج انتخابات متاثر از اخبار اقلیمی، بحث بر سر اصلاحات حقوقی، تصویب قانون و انتصابات در نهادهای نظارتی کلیدی نظیر آژانس حمایت از محیط ‌زیست می‌شود.

این محققان تنها ریسک‌های قریب‌الوقوع سیاست اقلیمی آمریکا بر قیمت سهام آمریکا را مستند کردند و به این نتیجه رسیدند که سرمایه‌گذاران پس از در نظر گرفتن ریسک‌های دیگر به بازده متوسط ماهانه 3 /0 تا 59 /0درصدی نیاز دارند. این نتیجه در دولت دوم اوباما و همچنین آغاز ریاست‌جمهوری ترامپ بسیار ملموس بود. یافته‌ای که با ایجاد یک مولفه روایی سیاست اقلیمی ایالات متحده بر اساس 3500 مقاله خبری تایید شده است. افزایش (کاهش) این مولفه سیگنالی برای افزایش (کاهش) ریسک‌های گذار در نظر گرفته می‌شود. شکل یک نشان می‌دهد که چگونه این مولفه روایی در طول زمان تغییر می‌کند. این الگو کاهش ریسک گذار پس از نوامبر 2012 را آشکار می‌کند. در نوامبر 2012، حزب دموکرات اکثریت را به مجلس نمایندگان آمریکا واگذار کرد و در نوامبر 2014 اکثریت سنا را هم از دست داد. در این بازه زمانی، اخبار از ناتوانی باراک اوباما برای مقابله با تغییرات اقلیمی حکایت می‌کرد؛ موضوعی که در الگوی مشاهده‌شده متغیر این پژوهش مشهود است. در بازه زمانی که از نوامبر 2016 آغاز شده و دوران ریاست‌جمهوری ترامپ را دربر می‌گیرد شاهد سقوط معنادار ریسک ‌گذار هستیم.

بر اساس این پژوهش سهم‌هایی که بیشتر در معرض خطرات اقلیمی هستند یعنی سهم‌هایی که با افزایش ریسک‌های اقلیمی ارزش خود را بیشتر از دست می‌دهند به‌طور متوسط بازدهی بالاتری نسبت به سهامی دارند که کمتر در معرض ریسک‌های اقلیمی قرار دارند. این گروه از پژوهشگران پوشش ریسک‌های گذار را به عنوان یک توضیح اقتصادی برای پرمیوم مستندشده ریسک سیاست اقلیمی ایالات متحده پیشنهاد کرده‌اند. به منظور تضمین در برابر ریسک اقلیمی،‌ سرمایه‌گذاران سهامی را می‌خرند که در زمان افزایش خطرات اقلیمی به‌طور متوسط بازدهی افزایشی دارند. این توضیح با یکسری آزمایش تایید شده است. جالب اینجاست که برخلاف انتظار، سرمایه‌گذاران به منظور پوشش ریسک‌های اقلیمی لزوماً در شرکت‌های به اصطلاح «سبز» سرمایه‌گذاری نمی‌کنند. در عوض آنها با سرمایه‌گذاری در شرکت‌هایی که تمایلی قدرتمند در جهت دوستدار محیط ‌زیست شدن از خود نشان داده، و نمره زیست‌محیطی خود را بالاتر برده‌اند، نسبت به پوشش این ریسک اقدام می‌کنند. نکته قابل توجه این است که این سهام حتی در شرایطی که امتیاز زیست‌محیطی فعلی شرکت‌ها پایین باشد نیز به عنوان ابزار پوششی استفاده می‌شوند. تحقیقات قبلی نشان داده است که برخی از آلاینده‌ترین کسب‌وکارهای ایالات متحده آنهایی هستند که نوآوری و تولید بیشتر و باکیفیت‌تری داشته و پتنت‌های سبز بیشتری را به ثبت رسانده‌اند.

حتی اگر تغییر در امتیازهای زیست‌محیطی فراتر از نوآوری سبز باشد، یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که حداقل زمانی که نوبت به ریسک‌های پوشش ریسک می‌رسد، بازار قطع ارتباط میان نمرات زیست‌محیطی فعلی و قصد بهبود این امتیازها را تشخیص می‌دهد.

یافته‌های این پژوهش همچنین نشان می‌دهد ریسک‌های ایجادشده از طریق مداخله دولت (نه ریسک‌های مستقیم تغییرات اقلیمی) نیز بر بازار سهام تاثیرگذار بوده‌اند. توضیحات مختلفی را می‌توان برای این موضوع ارائه کرد. یکی از آنها این است که سرمایه‌گذاران تنها زمانی به خطرات اقلیمی توجه دارند که این خطرات به یک مساله برای سیاست آمریکا تبدیل شود. احتمال دوم این است که سرمایه‌گذاران نسبت به در معرض بودن کسب‌وکارها به تمامی منابع ریسک اقلیمی اطلاعات کافی ندارند. این دیدگاه در میان رگولاتورهای مالی و نهادهای متعددی وجود دارد و الهام‌بخش مقررات جدید در زمینه افشای خطرات اقلیمی است. سومین احتمال هم به این موضوع برمی‌گردد که سرمایه‌گذاران مالی کوته‌نظر بوده و تنها روی ریسک‌هایی تمرکز دارند که اثرات مالی فوری داشته باشد. تمامی این سه فرضیه و توضیحات بر این موضوع صحه می‌گذارند که ممکن است ریسک‌های اقلیمی به درستی از نظر برخی سیاستگذاران محاسبه نشوند. بر همین اساس،‌ برای حل این معضل سیاستگذار باید مداخله کند.

در نهایت، توضیح بالقوه بسیار متفاوتی هم برای نتایج این پژوهش وجود دارد و آن این است که تغییرات اقلیمی به خودی خود ریسک مالی مادی ایجاد نمی‌کند و از این‌رو انتظار نمی‌رود در قیمت‌گذاری بازارها تاثیری داشته باشد. برخلاف آن، انتظار می‌رود هرگونه مداخله دولت در بازار تاثیرگذار باشد و با تهدید ثبات مالی سودآوری شرکت‌ها را تحت تاثیر قرار دهد.

50

رابطه بازده سرمایه‌گذاری با تغییرات اقلیمی

بر اساس گزارشی که از سوی موسسه مرسر با حمایت سازمان همکاری مالی بین‌المللی (IFC) و با مشارکت وزارت توسعه و همکاری‌های اقتصادی آلمان و وزارت توسعه بین‌الملل بریتانیا منتشر شده، سرمایه‌گذاران دیگر نمی‌توانند اثرات تغییرات اقلیمی جهانی را در سبد سرمایه‌گذاری خود نادیده بگیرند.

این گزارش با عنوان «سرمایه‌گذاری در زمانه تغییرات اقلیمی» به ارزیابی سرمایه‌گذاری‌های در معرض خطرات اقلیمی پرداخته و اثرات آن را بر بازدهی سرمایه‌گذاری تا سال 2050 برآورد می‌کند. این گزارش همچنین به سرمایه‌گذاران توصیه‌هایی را برای بهبود تاب‌آوری پورتفوهای خود ارائه می‌دهد.

با برآورد اثرات تغییرات اقلیمی بر بازدهی سرمایه‌گذاری این گزارش نتیجه‌گیری می‌کند که تغییرات اقلیمی می‌تواند برندگان و بازندگان سرمایه‌گذاری جدیدی ایجاد کند و صنعت انرژی بیشترین تاثیر را در میان صنایع بورسی خواهد پذیرفت. بر اساس این مطالعه صنعت زغال‌سنگ بزرگ‌ترین بازنده تغییرات اقلیمی خواهد بود.

از سوی دیگر، شرکت‌های حوزه انرژی‌های تجدیدپذیر هم بزرگ‌ترین برندگان خواهند بود. بر اساس اینکه چه سناریوی اقلیمی رخ بدهد سقوط بخش زغال‌سنگ در 10 سال آینده می‌تواند 26 تا 83 درصد باشد و در آن‌سو، بازدهی متوسط سالانه بخش انرژی‌های تجدیدپذیر می‌تواند 4 تا 97 درصد در 10 سال آینده باشد.

این مطالعه نشان می‌دهد که اثرات بازده ناشی از تغییرات آب‌وهوا اجتناب‌ناپذیر است. با این حال، اگر ما بتوانیم افزایش دما را به دو درجه سانتی‌گراد محدود کنیم، بازده مالی برای سرمایه‌گذاران متنوع بلندمدت به دلیل فرصت‌های سرمایه‌گذاری ایجادشده از طریق انتقال جهان به اقتصاد کم‌کربن به خطر نمی‌افتد.  

دراین پرونده بخوانید ...