سقلمه به سیاست
چگونه نظریه تلنگر وارد حوزه سیاستگذاری شد؟
«تلنگر، به آن تلقی که ما از آن داریم، هر جنبهای از معماری رفتار است که رفتار مردم را در راه پیشبینیپذیری، بدون ممنوع کردن هیچ گزینه یا تغییر محسوسی در انگیزههای اقتصادیشان اصلاح میکند. برای اینکه یک تلنگر خالص محسوب شود، مداخلات، برای اجتنابکننده باید آسان و ارزان باشد. تلنگرها یک فرمان نیستند. قرار دادن میوه در برابر چشم یک تلنگر محسوب میشود اما ممنوع کردن غذای ناسالم تلنگر نیست.»
ریچارد تالر و کاس سانستین در سال 2008 کتابی با عنوان «تلنگر» یا «سقلمه» نوشتند که به سرعت فراگیر شد و به حوزههای مختلف بسط یافت. اقتصاد رفتاری با این نظریه بسیار بیشتر محبوب شد و در مرکز توجه قرار گرفت اما این تلنگر فقط در حوزه اقتصاد نبود و به سیاست و سیاستگذاری هم راه یافت. تا جایی که کاس سانستین در سال 2009 از سوی باراک اوباما به عنوان مدیر دفتر کاخ سفید برای اطلاعات و امور نظارتی منصوب شد تا مقررات را بازبینی و اصلاح کند. او که یک حقوقدان است با تجارت فردا به گفتوگو نشسته و از مبارزه با اطلاعات نادرست در فضای آنلاین تا چگونگی اصلاح تغییر رویکرد از سوی دولتها میگوید. او معتقد است که با تلنگر باید افراد را به سمت تصمیمهای بهتر هدایت کرد، بدون اینکه آزادی انتخاب آنها محدود شود.