شناسه خبر : 43931 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بحران واگرایی

مهم‌ترین وقایع سیاسی ایران در سال 1401 چه بود؟

 

صدف صمیمی / روزنامه‌نگار 

ممکن و ناممکن برجام

73اگر سال گذشته، پیش از عید نوروز از فعالان سیاسی می‌پرسیدید مهم‌ترین اتفاقی که در سال 1401 خواهد افتاد چیست، شاید اکثریت به احیای برجام اشاره می‌کردند. احیای برجام آرزو یا مهمی دور از دسترس نبود؛ بلکه بر اساس هشت دور مذاکره موفق و پالس‌های مثبتی که از طرفین مذاکره‌کننده ارسال می‌شد به نظر قابل تحقق می‌آمد. اما فقط در کمتر از چند هفته معادلات سیاسی به هم خورد. از یک طرف جنگ روسیه با اوکراین توجه دنیا را به خود جلب کرد و از طرفی همراهی ایران با روسیه از سوی طرفین غربی مطرح شد. مذاکره‌کنندگان هسته‌ای هم در همان ایام از وجود اختلافاتی سخن می‌گفتند و راه‌حل‌های هر طرف از سمت طرف دیگر پذیرفته نمی‌شد. این کشمکش‌ها یک سال به طول انجامید و امروز احتمالاً اگر از همان کارشناسان خوش‌بین سال گذشته درباره دستیابی به یک توافق سازنده سوال بپرسیم، حتی باوجود حضور قریب‌الوقوع گروسی، رئیس سازمان بین‌المللی انرژی اتمی در تهران، در حال حاضر یا اوایل سال آینده شانس کمی برای تحقق آن در نظر می‌گیرند.

سیداحمد فاطمی‌نژاد، تحلیلگر مسائل سیاسی  در این رابطه به تجارت فردا گفته است: اختلاف اساسی بین ایران و آمریکا مساله سپاه پاسداران است و این مساله به استدلال متفاوتی که طرفین مذاکره دارند، برمی‌گردد. به این معنا که استدلالی که از سمت ایران مطرح است و استدلالی که از طرف آمریکا مطرح است با هم متفاوت است. ایران چنین مطرح می‌کند که چون سپاه پاسداران بعد از خروج آمریکا از برجام در فهرست گروه‌های تروریستی قرار گرفته، اگر قرار است به برجام بازگردیم باید سپاه از فهرست سازمان‌های تروریستی خارج شود؛ از طرف دیگر استدلال آمریکا هم این است که اگر قرار است به برجام برگردیم باید همان مواردی که در برجام بوده احیا شود و نوع برخورد با سپاه و مسائل مربوط به سپاه یک مساله فرابرجامی است و ربطی به برجام ندارد و نباید این موضوع را ذیل مساله برجام قرار داد. از نظر بنده دو طرف باید یک راه‌حل بینابینی پیدا کنند. البته پیشنهادهایی به صورت غیررسمی هم از سمت ایران و هم سمت آمریکا مطرح شده است.

بودجه ناپیدای 1401

بودجه در سال‌های اخیر یکی از مهم‌ترین کلیدواژه‌های اقتصاد ایران شده است و بسیاری معتقدند راه علاج اقتصاد از بودجه می‌گذرد. در واقع کسری بودجه هرسال، درمان اقتصاد بیمار ما را به تاخیر انداخته و این درد را تبدیل به یک درد مزمن کرده است. همانند اکثر سال‌های گذشته،‌ بودجه‌ای که در سال 1400 برای سال 1401 نوشته شد با انتقادهای فراوانی روبه‌رو شد که همان اوایل سال جدید مشخص شد این انتقادها بجا بوده است. همواره در زمان تنظیم سند بودجه یا تصویب آن، می‌شنویم که اولویت بودجه مردم هستند و همه تلاش‌ها برای رفاه حال ایشان در حال رقم خوردن است. اما وقتی به تصویب می‌رسد و مفاد آن علنی می‌شود، می‌بینیم بودجه تنها به نام «مردم» تدوین شده و به کام دیگران. از همان ماه‌های نخست سال مشخص شد دولت با کسری بودجه‌ای روبه‌رو است که باید از طریق استقراض بانک مرکزی جبران شود و اثر آن به صورت کاهش قدرت خرید بر سر مردم هوار خواهد شد. ایده‌هایی مثل افزایش نرخ‌های مالیاتی تا دل بستن به فروش نفت، افزایش بودجه‌های بسیاری از سازمان‌هایی که بدون صرفه اقتصادی در حال فعالیت هستند، در کنار نااطمینانی از آینده توافق و برجام، شرایط متزلزلی را برای بودجه ۱۴۰۱ رقم زد که مردم طی یک سال تاوانش را پس دادند. شاید بیراه نباشد اگر بودجه 1401 را که به نظر امری اقتصادی است، مهم‌ترین چالش سیاسی رئیسی در اداره دولتش بدانیم.

تغییرات مکرر در کابینه

بیش از یک سال و چند ماه از روی کار آمدن دولت رئیسی می‌گذرد، اما طی این مدت، به‌‌رغم همسو بودن دولت با مجلس اصولگرا، این دو قوه چالش‌های زیادی با هم داشتند؛ هرچند تصور می‌شد قوه مقننه با آن استقبال زیادی که از روی کار آمدن ابراهیم رئیسی داشت، همکاری بیشتری با او داشته باشد؛ اما عملکرد دولتمردان رئیسی نتوانسته است رضایت بهارستانی‌ها را جلب کند و بر همین اساس آنان راهکار دیگری را برای مقابله با دولت در پیش گرفتند. تاکنون علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش؛ حجت‌الله عبدالملکی و محمدهادی زاهدی‌وفا وزرای تعاون، کار و رفاه اجتماعی؛ شهریار افندی‌زاده، وزیر راه و شهرسازی، سیدصولت مرتضوی معاون اجرایی، سورنا ستاری، معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانش‌بنیان در این دولت استیضاح شده یا از سوی رئیس‌جمهور برکنار شده‌اند. در یک ماه آخر سال هم زمزمه استیضاح چند وزیر رئیسی از سوی بهارستانی‌ها بلند شده و کار به جمع‌آوری امضا هم رسید. از سیدرضا فاطمی‌امین و سیداحسان خاندوزی گرفته تا حسین امیرعبداللهیان و حمید سجادی و بهرام عین‌اللهی، وزیر بهداشت هم در میان فهرست استیضاح نمایندگان دیده می‌شد. همچنین در این میان از برکناری سعید محمد یکی از رقبای انتخاباتی رئیسی از ریاست بر دبیرخانه شورای عالی مناطق آزاد هم باید یاد کرد. به نقل از دنیای اقتصاد حرف و حدیث‌های عمدتاً غیررسمی، از تغییر محسن رضایی هم شده است. فردی که وقتی معاون اقتصادی رئیس‌جمهور شد برخی به شوخی و کنایه می‌گفتند بعد از آن همه کاندیدا شدن، بالاخره پایش به پاستور باز شد و زمانی هم که نرخ ارز بالا و بالاتر رفت و در واقع ارزش ریال پایین و پایین‌تر آمد، عکس و سخن و فیلم‌هایش دوباره دست به دست شد که در دوران انتخابات اسکناسی را در دستش گرفت و از حفظ یا حتی بالا بردن ارزش پول ملی به عنوان یکی از وعده‌هایش صحبت می‌کرد. افرادی مثل محمد مهاجری که پیشتر عقیده داشتند دولت و مجلس باید همسو باشند در گفت‌وگو با روزنامه آرمان‌ملی، درباره اصلاح اندیشه و رفتار دولت سیزدهم گفت: دولت اگر بخواهد اندیشه خود را تغییر دهد به‌طور یقین بالای 90 درصد وزرای فعلی باید تغییر کنند.

طرح پرسروصدای صیانت

طرح «صیانت از فضای مجازی» را شاید بتوان یکی از جنجالی‌ترین طرح‌های مجلس یازدهم دانست. طرحی که هر وقت اسمی از آن برده می‌شود، موجی از نگرانی در جامعه بروز می‌کند؛ هرچند به گفته یکی از نمایندگان طی ماه‌های اخیر به دلیل ناآرامی‌ها، محدودیت فضای مجازی از سوی دولت اعمال شده و دیگر نگرانی اجتماعی برای اجرای محدودیت‌ها یا صیانت از این فضا معنایی ندارد اما به هر حال این قصه پرغصه برای کاربران فضای مجازی به چالشی جدی بدل شده است. امسال نمایندگان مجلس تصمیم گرفتند در اقدامی کم‌سابقه طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی را در کمیسیون تخصصی مربوطه به تصویب برسانند. پس از قرار گرفتن طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی در فهرست طرح‌های مورد بررسی صحن علنی مجلس شورای اسلامی با انتقادات گسترده کاربران فضای مجازی و رسانه‌ها روبه‌رو شد زیرا بسیاری از فعالان رسانه‌ای و مدنی این طرح را در راستای ایجاد محدودیت دسترسی به شبکه‌ها و پیام‌رسان‌های اجتماعی تلقی کردند. گفته می‌شود اعتراضات گسترده کاربران فضای مجازی به طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی و ساماندهی پیام‌رسان‌های اجتماعی باعث شد، بهارستان‌نشینان بررسی این طرح را از دستور کار صحن علنی مجلس خارج کنند. در حالی که گفته می‌شد این طرح از دستور کار صحن علنی خارج شده بود، اما برخلاف انتظارها بار دیگر به راهروهای بهارستان بازگشت و این‌بار طراحان طرح تصمیم گرفتند با تنظیم درخواستی تازه بررسی آن را به دور از چشم کارشناسان و کاربران فضای مجازی به کمیسیون تخصصی ارجاع دهند. برای همین در دستور کار جلسه علنی هفته پیش مجلس مشخص شد که برخی نمایندگان در خصوص رسیدگی به این طرح، خواستار اجرای اصل۸۵ قانون اساسی شدند. نهایتاً نمایندگان مجلس شورای اسلامی با بررسی طرح ساماندهی فضای مجازی طبق اصل ۸۵ قانون اساسی موافقت کردند.

مهسا و اعتراضات پسامهسا

اواخر شهریور امسال، دختری به نام مهسا امینی که از سنندج برای گذراندن تعطیلات به تهران آمده بود از سوی گشت ارشاد دستگیر و به وزرا منتقل شد، سپس خبر فوتش منتشر شد. نحوه فوت او و روایت‌های متعددی که از این اتفاق شد جرقه اعتراض مردمی شد. این اعتراضات در تهران شروع شد و سپس به سرعت اکثر شهرهای ایران را در برگرفت. معترضان ابتدا به گشت ارشاد و برخورد با موضوع حجاب اعتراض می‌کردند اما در روزهای آتی دامنه اعتراضات گسترش پیدا کرد و سایر موضوعات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی را هم دربر گرفت. در این روزها خبرنگاران و روزنامه‌نگاران زیادی بازداشت شدند. همچنین چهره‌های معروف مردمی مانند برخی از بازیگران و فعالان سیاسی، اجتماعی هم یا دستگیر یا احضار شدند. در ادامه موج دستگیری‌ها معترضان خیابانی یا فعالان فضای مجازی هم دستگیر شدند. اعتراضات چندین ماه به طول انجامید و به نظر می‌رسید که به یک نقطه بحرانی برای دولت و سایر نهادها بدل شده است. اعدام چند تن از معترضان هم از مهم‌ترین اتفاقات این دوران بود. آثار اعتراضات تنها به داخل مربوط نمی‌شد. علاوه بر آنکه ایرانیان زیادی در کشورهای مختلف دنیا دست به راهپیمایی و اعتراض زدند، اپوزیسیون ایران هم فعال‌تر شد و از آنجا که مسوولان رده‌بالای مختلفی در کشورهای اروپایی و آمریکایی از اعتراضات حمایت کرده بودند با آنها دیدار و گفت‌وگو کردند.

 بر این اساس به نظر می‌رسید تصویر دولت جمهوری اسلامی ایران در میان افکار عمومی جهانی دچار خدشه شد. بعد از فروکش کردن اعتراضات خیابانی و فرمان عفو گسترده معترضان از سوی رهبر انقلاب انتظار می‌رفت این تصویر بازسازی شود. هنوز تا زمان نگارش این گزارش معترضان زیادی در زندان هستند و وضعیت بازداشت‌شدگانی مانند نیلوفر حامدی و الهه محمدی، دو روزنامه‌نگار اجتماعی‌نویس رسانه‌های رسمی کشور،‌ نامعلوم است. در حالی که تحلیلگران حوزه‌های اجتماعی و سیاسی و حتی اقتصادی روزها در رسانه‌های رسمی و شخصی به تحلیل شرایط موجود پرداختند و از موضوعات تازه‌ای مانند نسل Z سخن گفتند؛ اما احزاب سیاسی در سکوت به سر می‌بردند. به جز چند بیانیه و مصاحبه خبر مهمی از نشست‌ها و تحلیل و برنامه‌ها نبود. این در حالی است که سایر نهادهای اجتماعی مانند دانشگاه‌ها و صنوف و بازاریان به حمایت از اعتراضات پرداختند.

بحران بی‌اعتمادی

منتقدان و معترضان دولت سیزدهم این دولت را به شعارهای کلان و وعده‌های عملی‌نشده می‌شناسند. از ادعا برای ساخت مسکن تا کاهش تورم و نرخ ارز. اما هیچ‌کدام از شعارهای پوپولیستی رئیسی و وزرایش محقق نشد و البته حتی نمی‌شود این دولت را هم پوپولیستی دانست چرا که منابع مالی لازم را برای پول‌پاشی میان مردم و جلب اعتمادشان ندارد. به‌طور مثال از مهم‌ترین وعده‌های ابراهیم رئیسی تک‌رقمی کردن تورم بود. برای فهم بهتر ماجرا و اینکه آیا این وعده تحقق یافته یا دست‌کم وضعیت بهتر شده، کافی است به آمار بانک مرکزی مراجعه شود که خود گویای ماجراست. افزایش عجیب آمار مهاجرت دانشجویان، دانش‌آموزان و نیروهای متخصص، افزایش خرید ملک در کشورهای همسایه، کارزارهای متعدد برای انتقاد به اکثر تصمیمات مسوولان و... تنها گوشه‌ای از بی‌اعتمادی مردم به دولت و سیستم حکمرانی است.

مسمومیت در مدارس دخترانه

آخرین اتفاق سیاسی مهم سال 1401 را باید مسمومیت دانش‌آموزان در مدارس دانست. نهم آذر سال جاری نخستین مورد مسمومیت ۱۸ دانش‌آموز دختر در قم رسانه‌ای شد اما تکرار این اتفاق در استان و در دیگر مدارس دخترانه واکنش‌های زیادی را برانگیخت. از آن زمان، صدها دانش‌آموز در ۶۰ مدرسه قم که عمدتاً مدارس متوسطه اول و دوم دختران بوده‌اند مسموم شده‌اند. به جز قم شهرهای دیگری در سرتاسر ایران از جمله بروجرد، ساری، اردبیل، تهران، فردیس، خوزستان و نیشابور نیز دچار این حادثه عمدی شدند. بر اساس آمار منتشرشده اکثر این دانش‌آموزان دختر بوده‌اند، و در موارد محدودی مسمومیت در مدارس پسرانه نیز گزارش شده است. رسانه‌های رسمی اعلام کرده‌اند تا ۷ اسفند بیش از ۸۰۰ نفر در سه ماه گذشته در مدارس مسموم شدند. از این تعداد دو نفر معلم هستند. در اواخر اسفندماه این حملات به خوابگاه‌های دخترانه برخی از شهرها از جمله ارومیه نیز رسیده است. دستگاه‌ها و ارگان‌های مختلفی به این ماجرا ورود پیدا کردند. نهادهای امنیتی تاکنون علت اصلی این مسمومیت‌ها را اعلام نکردند. عده‌ای از فعالان سیاسی نزدیک به دولت و مجلس این حملات را کار دستگاه‌های اطلاعاتی خارجی دانستند و برخی آن را به حملات تکفیری‌ها و گروه‌های تندرو اسلامی مانند طالبان و پیروان اندیشه هزاره‌گرایی شبیه کردند. 

دراین پرونده بخوانید ...