شناسه خبر : 45288 لینک کوتاه

تاتار خشکسالی

چرا خاک خراسان در فلاکت‌بارترین وضعیت محیط زیستی قرار دارد؟

 

 جواد حیدریان / دبیر تحریریه 

62خاک خراسان اکنون گویی به سال 617 هجری قمری عقب‌گشت کرده و زیر سم اسب متجاوزان، کوفته است. شرق باستانی ایران، در معرض تهاجم تاتار خشکسالی است. صحنه هولناکی از خاک و خون و سیل درماندگان به تیغ تیز طبیعت. خراسان بزرگ، دروازه مشرق و سرزمین حماسه‌های شاهنامه اکنون گویی به چنگ دیو تخریب و خشکیدگی و تغییر اقلیم گرفتار آمده است. شاه‌راه ابریشم که اکنون چه در محدوده جغرافیای سیاسی ایران و چه ورای مرزهای سیاسی اکنون، در فلاکت‌بارترین وضعیت محیط زیستی ممکن قرار دارد. گویی فرزندان چنگیز دوباره حمله کرده‌اند تا هرآنچه هست را ویران کنند و لشکر مغول دوباره به کوچه‌های نشابور و بیهق شبیخون زده؛ «در بامداد رجعت تاتار / دیوارهای پست نشابور / تسلیم نیزه‌های بلند است / در هر کرانه‌ای  / فواره‌های خون / دیگر در این دیار / گویا قلندران جوان را / غیر از شراب‌خانه پناهی نیست...*در کوچه باغ نشابور / محمدرضا شفیعی کدکنی»

وخیم‌تر از همه ایران

اکنون می‌توان به استناد شرایط رشد بیابان‌زایی در منطقه و کاهش شدید بیلان سفره‌های زیرزمینی، خراسان را وخیم‌ترین منطقه ایران از منظر آب و تخریب محیط زیست و منابع طبیعی لقب داد. استمرار دو دهه خشکسالی شدید در این منطقه از کشور سبب شده، بیش از 30 دشت این خطه از ایران در شدیدترین وضعیت ممکن باشد. به استناد گزارش رسانه‌ها این وضعیت تا آنجا پیش رفته که اکنون نه‌تنها تامین آب مورد نیاز برای خراسان دشوار شده، بلکه نشست زمین روزبه‌روز عمق بیشتری پیدا می‌کند و اگر فکری برای مهار این پدیده نشود، به زودی زمین دهان بازکرده و همه چیز را فروخواهد بلعید.

اما همه این مصیبت قطعاً از قهر طبیعت و تشدید خشکسالی نیست. با نگاهی جامع به روند مدیریت آب و کشاورزی در مناطق مختلف سه استان خراسان شمالی، رضوی و جنوبی، می‌توان در کنار کاهش بارش، توسعه اراضی کشاورزی و تغییر الگوی پایدار کشت از یک‌سو و افزایش جمعیت و تلاش برای ایجاد منابع جدید مصرف آب را مشاهده کرد. عواملی که در طول چند دهه توانسته شیره جان خراسان را بمکد و اکنون با یکی از پرتنش‌ترین روزهای آبی خود روبه‌رو شود. خراسان البته به دلیل واقع شدن در محدوده مرزی چند کشور اگرچه هم‌فرهنگ، مشکلات مضاعفی را تجربه می‌کند. در خراسان جنوبی تقریباً شرایط مشابه سیستان و بلوچستان است. بحران کم‌آبی و بیابان‌زایی سبب تخلیه روستاها و درگیر شدن شهرها با تنش‌های شدید اجتماعی در کنار مشکلات آب و منابع طبیعی و محیط زیستی شده است. خراسان شمالی به شدت محروم و با یکی از بزرگ‌ترین کانون‌های تولید گردوغبار در مناطق شمال شرق کشور مواجه است. کانون‌هایی هم‌مرز با ترکمنستان که به دلیل از بین رفتن منابع آبی، چشمه‌های فعال گردوغبار جوشان شده و شهرهای مختلف خراسان شمالی را درگیر کرده است. در خراسان رضوی وضع به مراتب بدتر است. چراکه جمعیت انبوه این استان و مصرف بالای آب سبب فروپاشی منابع آب زیرزمینی شده است. از سوی دیگر کاهش منابع آب‌های جاری و بارش بر تنش فزاینده آبی و تخریب منابع طبیعی و فرسایش خاک و در نتیجه شروع طوفان‌های گردوغبار از بسترهای بیابانی اطراف شهرها در خراسان رضوی افزوده است. جمعیت استان خراسان رضوی حدود شش میلیون و 450 هزار نفر برآورد شده که یکی از پرجمعیت‌ترین استان‌های ایران به‌شمار می‌رود. باید به این جمعیت میزان بالای زائران در طول سال را نیز اضافه کرد که خود بر میزان مصرف آب در این استان (شهر مشهد) می‌افزاید. بنا به آمارهای رسمی هر سه سال یک‌بار جمعیتی معادل جمعیت کل کشور به عنوان زائر به شهر مشهد سفر می‌کنند. بنا به اظهارات مقامات شهرداری مشهد، جمعیتی حدود 25 میلیون نفر در سال به خراسان رضوی و به شهر مشهد به قصد زیارت مسافرت می‌کنند. که برای تامین آب مورد نیاز این جمعیت باید چاره‌ای اندیشه کرد. البته به نظر آسان‌ترین و دم‌دستی‌ترین راه‌حل همان بحث دائمی انتقال آب است. انتقالی که خود مخرب طبیعت و برای منابع طبیعی و محیط زیست و در نهایت برای مردم منطقه خطرناک و آسیب‌رسان است. از سویی جمعیت استان خراسان شمالی طبق سرشماری در سال ۱۳۹۵، برابر با 863,092 نفر در قالب ۲۰۹۸۵۰ خانوار برآورد شده است. براساس همین سرشماری، جمعیت استان خراسان جنوبی برابر با 768,898 نفر بوده و از این نظر بیست و هشتمین استان کشور از نظر جمعیت به‌شمار می‌رود. محمد درویش کنشگر محیط زیست و رئیس کرسی آب و محیط زیست یونسکو در ایران معتقد است؛ در حالی که خراسان و به‌خصوص خراسان رضوی بیشترین تولید مدیران کلان مملکتی را طی چهل سال اخیر داشته اما به دلایلی که نیاز به بررسی دارد، از منظر محیط زیستی و مدیریت منابع آبی اکنون در بدترین وضعیت ممکن به سر می‌برد و سیر قهقرایی مدیریت سرزمین در این استان و به‌طور کلی تمامی خراسان از شمال تا جنوب بسیار خطرناک است. از همه اینها بدتر موج خروج جمعیت از روستاهاست که توانسته بر نگرانی‌های امنیتی کشور بیفزاید. سیر خروج جمعیت از مناطق روستایی و شهرهای کوچک به خاطر از بین رفتن منابع آبی بحران آینده ایران است که از مشکلات محیط زیستی نشات می‌گیرد. براساس سرشماری سال ۱۳۹۵ از ۶۲ هزار و ۲۸۴ آبادی دارای سکنه ۲۸ هزار و ۴۲۷ آبادی یعنی 6 /45 درصد در معرض تخلیه هستند. جمعیت این آبادی‌ها کمتر از ۱۰۰ نفر یا ۲۰ خانوار است و 68 /4 درصد از جمعیت روستایی کشور را به خود اختصاص می‌دهند. این وضعیت در سه استان خراسان قابل مشاهده است.

آلودگی غبار؛ تغییر اقلیم

63فعالیت چشمه‌های جوشان گردوغبار در استان خراسان شمالی و در مرزهای شمال شرق کشور وضعیت بحرانی دارد. کارشناسان معتقدند؛ آلودگی هوا در خراسان شمالی و به ویژه بجنورد، اثر مستقیم خشکسالی و از بین رفتن منابع آبی است. آلودگی گردوغبار در بجنورد مرکز استان، در اثر حرکت ریزگردها از کانون‌های داخلی و خارجی (برخی مواقع صحرای قره قوم ترکمنستان) است. مسوولان محیط زیست در خراسان شمالی معتقد هستند؛ تغییرات اقلیمی و خشکسالی باعث بروز آلودگی‌های شدید گردوغبار است و منشأ این اتفاقات هم محلی است. خشکسالی باعث خشک شدن مراتع و سبب شکل‌گیری دو کانون غبار در میاندشت اسفراین و جاجرم شده است. شرایط بحرانی خشکسالی نه‌تنها کانون‌های گردوغبار در خراسان شمالی را تشدید کرد بلکه سبب شده، روستاهای زیادی در این استان با بحران بی‌آبی مواجه شوند. کم‌بارشی و مصرف منابع سبب شده سطح آب‌های زیرزمینی استان با افت شدید آبدهی مواجه شوند. این در حالی است که چشمه‌ها، قنات‌ها و چاه‌های آبرفتی محل تامین آب تعداد زیادی از روستاهای استان هستند. مسوولان آب خراسان شمالی معتقد هستند که ۷۱۳ روستای خراسان شمالی تحت پوشش خدمات آبرسانی شرکت آب و فاضلاب هستند و در حال حاضر چشمه‌ها، قنات‌ها و چاه‌های آبرفتی ۹۰ روستای استان با افت شدید آبدهی مواجه شده‌اند و این تعداد روستا اصلاً آب ندارند و با تانکرهای سیار به آنها آبرسانی انجام می‌شود. اگرچه کاهش آب در این مناطق، در نهایت سبب تخلیه روستاها شده اما بررسی‌ها نشان می‌دهد که این وضعیت اسفبار هرگز مانع توسعه کشاورزی در این مناطق نشده است. خبرگزاری ایرنا در گزارشی نوشته است: «مردم خراسان شمالی با بحران‌های طبیعی نظیر زلزله، سیل، توفان، تگرگ، رعدوبرق، تغییر شدید درجه حرارت و خشکسالی بیگانه نیستند و سالانه این حوادث را از بیخ گوش می‌گذرانند. بر پایه آمارها؛ خراسان شمالی جزو ۱۰ استان حادثه‌خیز کشور محسوب می‌شود و وقوع هر کدام از این حوادث همواره خسارات مالی و جانی فراوانی را به دوش مردم و دولت‌ها انداخته و علاوه بر داغدار کردن شمار زیادی از خانواده‌ها، زیرساخت‌های کشور را هم دچار آسیب کرده است. آمار و ارقام حاکی از آن است که این خطه در کانون بحران‌های طبیعی قرار دارد. رانش زمین یکی از حادثه‌های طبیعی در روستاها و البته دغدغه برای ساخت‌وساز در این مناطق است و به گفته کارشناسان؛ خاک این منطقه به گونه‌ای است که تحمل بار و وزن بالا را ندارد و با آب باران شسته می‌شود و همین امر سبب رانش زمین شده و بعضاً خسارت‌هایی به زیرساخت‌ها و منازل مسکونی وارد می‌کند. بررسی‌ها در این خطه نشان می‌دهد که آبیاری سنتی و غرقابی از زمینه‌های بروز مشکل رانش زمین است و برای کاهش این مشکل، روستاییان باید از آبیاری به صورت غرقابی زمین‌های کشاورزی خودداری کنند. حدود ۴۰۰ هزار هکتار عرصه کشاورزی خراسان شمالی است و بیش از ۸۰ هزار بهره‌بردار بخش کشاورزی در این حوزه فعالیت می‌کنند. سهم این استان 1 /1 درصد از تولید ناخالص بخش کشاورزی کشور است که مهم‌ترین حوزه تولیدی استان به‌شمار می‌رود. این خطه قطب دامداری و دامپروری کشور است و در این استان دو میلیون و ۳۶ هزار رأس دام سبک شامل یک میلیون و ۷۲۳ هزار رأس گوسفند، حدود ۳۱۳ هزار رأس بز و ۸۱ هزار و ۸۸۰ رأس گاو و گوساله، دو هزار و ۳۵۰ نفر شتر و در مجموع ۸۴ هزار و ۲۳۰ رأس دام سنگین و در مجموع حدود سه میلیون واحد دامی نگهداری و پرورش داده می‌شود.» وضعیت کشاورزی و دامپروری در خراسان شمالی در حالی است که به نظر می‌رسد منابع آبی کافی برای این حجم فعالیت در این منطقه وجود نداشته باشد. شاید بتوان حجم بالای دامپروری در این منطقه را بی‌ارتباط با لگدکوب شدن مراتع و تخریب خاک ندانست. میزان بارندگی در این استان در نواحی مختلف از 200 تا 500 میلی‌متر متغیر است و میانگین بارش سالیانه حدود 295 میلی‌متر است؛ یعنی عددی نزدیک به میانگین بارش در کشور. کل نزولات سالانه استان 2 /8 میلیارد مترمکعب است که 24 /2 میلیارد مترمکعب آن قابل مدیریت بوده و الباقی یعنی 9 /5 میلیارد مترمکعب تبخیر می‌شود.

بحران‌های زیست‌محیطی در خراسان رضوی

خراسان رضوی با مرکزیت شهر مقدس مشهد به دلیل تراکم بسیار زیاد جمعیتی یکی از بدترین شرایط محیط زیستی و آبی را در کشور دارد. جمعیتی نزدیک به 5 /6 میلیون نفر در استان سبب شده منابع آب بسیاری مصرف شود و از سوی دیگر این استان و به‌خصوص مرکز مهم آن، با بحران‌های عدیده محیط زیستی روبه‌رو شود. کارشناسان محیط زیست علاوه بر کمبود آب، زباله، آلودگی هوا، و مشکلات تنوع زیستی، اثر تغییر اقلیم و گرمایش زمین را بر منابع طبیعی این استان بسیار جدی ارزیابی کرده‌اند. ایسنا در گزارشی به اظهارات یکی از فعالان محیط زیست در خراسان ارجاع داده و تاکید کرده که خراسان رضوی از تاثیر گرمایش زمین بی‌نصیب نبوده و در نتیجه خشکسالی و افزایش دما خصوصاً در قسمت جنوب خراسان، زندگی، کشاورزی و معیشت مردم را تحت تاثیر خودش قرار داده است. میزان برداشت آب‌های زیرزمینی در خراسان رضوی 130 درصد است. یعنی 110 برابر بیشتر از استاندارد برداشت در جهان. به دلیل این برداشت زیاد، دشت‌ها در حال پایین رفتن هستند و دشت مشهد و دشت نیشابور به شدت دچار نشست شده‌اند و به زودی شاهد فروپاشی زیست‌پذیری در این دشت‌ها خواهیم بود. به نظر می‌رسد یکی از بزرگ‌ترین مشکلات ناشی از تخریب محیط زیست و مصرف منابع آب، نابود شدن دشت‌های کشور و از بین رفتن منابع آب و در نتیجه انتقال شدید جمعیت به مناطق دیگر است. اتفاقی که می‌تواند درد بحران‌های زیست‌محیطی را به ابعاد اجتماعی و سیاسی پیوند بزند و مشکلات را بیش از پیش بزرگ‌تر و راه‌حل‌های آن را پیچیده‌تر کند. بحران آب در مشهد و شهرهای دیگر خراسان رضوی تا حدی است که بحث انتقال آب از دریای عمان یا از دریای خزر و هزار مسجد به مشهد مطرح و حتی بخشی از پروژه آن نیز اجرایی شده است. به گفته کارشناسان این پروژه‌ها بسیار طولانی و بسیار پرخرج هستند. به‌طور مثال تخمین زده شده که فاز اول این پروژه حدود هشت سال زمان می‌برد و قرار است 150 میلیون مترمکعب آب را به مشهد برساند. به باور برخی از متخصصان، دشت‌های خراسان که زمانی محل تامین مواد غذایی بسیاری از هموطنان بود که به خاطر اهمیت مشهد و توس و نیشابور و سبزوار به این منطقه از کشور سفر می‌کردند، اکنون به جای دشت‌های سبز و مراتع پرپشت به توده‌های خاک و دشت‌های خشک و تفتیده تبدیل شده است.

دشت‌هایی فرورفته

بحران مهم محیط زیست خراسان رضوی بحران آب است. بحران آب سبب نشست زمین و افت سطح آب زیرزمینی نیز شده است. دشت توس یکی از دشت‌های بحرانی است که بیش از سه دهه است سطح آب زیرزمینی آن در حال کاهش است و یکی از اولین دشت‌هایی است که دشت ممنوعه اعلام شده است. از همه اینها گذشته در ماه‌های گذشته شاهد سرریز آلودگی به رودخانه کشف‌رود در اطراف مشهد بودیم. محمد درویش معتقد است؛ علاوه بر بحران کمی آب، بحران کیفی آب در استان خراسان رضوی نیز بحرانی جدی است. کشف‌رود، پساب‌ها و زباله‌هایی که وارد آن می‌شود یکی از بحران‌های جدی است که باعث تشخیص بیماری‌های مرموزی در خراسان و مشهد شده است. علاوه بر آلودگی آب در خراسان رضوی و شهر مشهد، بحران آلودگی هوا نیز مزید بر علت است. مرکز مدیریت و پایش آلودگی هوا در مشهد در گزارشی نوشته است: در سال ۱۴۰۱، مشهدی‌ها ۳۶ روز هوای پاک استشمام کرده‌اند که این رقم نسبت به سال ۱۴۰۰ که فقط ۱۴ روز هوای پاک در آن ثبت شده است، وضعیت بهتری را نشان می‌دهد. به نظر می‌رسد چشم‌انداز آلودگی هوا چشم‌انداز روشنی نیست. اگرچه مسوولان با بی‌تدبیری از فعل خوشبختانه برای افزایش 15روزه هوای پاک نسبت به سال قبل اظهار خشنودی می‌کنند. پارامترهای اقلیمی و وضعیت بارش در آلودگی هوای شهر مشهد اهمیت دارد اما کارشناسان بر این باور هستند که نوسازی ناوگان حمل‌ونقل عمومی، توسعه حمل‌ونقل ریلی، معاینه‌فنی خودروها و... از راهکارهایی است که برای بهبود شاخص کیفیت هوا مدنظر سازمان محیط زیست است. یکی دیگر از بحران‌های محیط زیست رو به تخریب خراسان از بین رفتن تنوع زیستی این خطه از ایران است. بنا به شواهد نهادهای نظارتی محیط زیست، در مناطق مختلف خراسان رضوی شاهد شکار بی‌رویه و کاهش محسوس حیات‌وحش هستیم. این مساله نشان‌دهنده تخریب زیستگاه است. برای نمونه تعداد آهوهای زیستگاه شیر احمد در سبزوار به شدت کاهش پیدا کرده است. دشت نیشابور، نه‌تنها زیست‌مندانش به شدت کاهش پیدا کرده است بلکه بزرگ‌ترین شکاف طولانی زمین در کل کشور در دشت نیشابور اتفاق افتاده است که حاکی از بهره‌برداری بی‌رویه از سطح آب‌های زیرزمینی، نابودی قنات‌ها، افت سطح آب زیرزمینی و نشست زمین بوده است و اگر به همین منوال ادامه پیدا کند احتمال مهاجرت‌های بزرگ زیست‌محیطی وجود دارد. بحران در خراسان به اندازه‌ای است که واقعاً چشم‌انداز را نگران‌کننده نشان می‌دهد. محمد درویش پیشتر در این‌باره گفته است: در حاشیه شهر کاشمر شاهد فروپاشی حیات هستیم و وضعیت دارد خودش را نشان می‌دهد، بادامستان بزرگ کاشمر در حال نابودی است، بادامستانی که زمانی به صورت کاشت دیم بود.

خشکی مطلق روستاها

64در کنار بحران‌هایی که گریبان شهرهایی مثل مشهد در خراسان رضوی را گرفته است؛ روستاهای این استان با بحران خشکی مطلق و تخلیه کامل مواجه هستند. به گفته مقامات سازمان بهره‌برداری و توسعه شرکت آب و فاضلاب خراسان رضوی؛ ساکنان ۳۶ شهر و ۴۰۰ روستا در این استان با بحران و تنش آبی مواجه هستند. وقتی برای بررسی وضعیت آب روستاها و حتی شهرهای استان خراسان به اظهارات مقامات سیاسی و اجرایی این استان مراجعه می‌شود، عمدتاً بحث تغییر اقلیم را بهانه بروز چنین وضعیت خطرناکی عنوان می‌کنند. در حالی که به نظر می‌رسد بیش از هر چیز سیاستگذاری اشتباه در روند توسعه کشاورزی و صنعتی و افزایش جمعیت از طرف دیگر عامل اصلی از بین رفتن منابع آب و تخریب منابع طبیعی و محیط زیست در این منطقه شده است. مدیر دفتر تحقیقات، برنامه‌ریزی و بررسی‌های اقتصادی شرکت آب منطقه‌ای خراسان رضوی گفته است: «سرانه اعتبارات در حوزه آب برای این استان با هشت درصد جمعیت و هفت درصد مساحت کشور، ۷۸ هزار تومان برای هر نفر در سال است. سیدحمید میرقاسمی با اشاره به لزوم توزیع عادلانه اعتبار درباره منابع آب، اظهار کرد: وضعیت اعتبارات استان مناسب نبوده و همین امر باعث کندی و حتی توقف اجرای بعضی از طرح‌ها و پروژه‌های آبی شده است. وی افزود: «میانگین بارندگی سالانه در جهان ۸۵۰ میلی‌متر، در ایران ۲۴۰ میلی‌متر و در استان خراسان رضوی ۲۰۰ میلی‌متر است که با این میزان بارندگی مقدار آب تجدیدشونده حدود چهار میلیارد مترمکعب خواهد شد. در این صورت با در نظر گرفتن جمعیت استان و مشهد سرانه آب برای هر نفر برای تامین نیاز آب شرب، بهداشت، غذا، زیست‌محیطی و فضای سبز به ترتیب ۶۰۰ و ۲۰۰ مترمکعب به ازای هر نفر در سال است که بسیار اندک است، این در حالی است که طبق شاخص مارک سرانه آب باید ۱۷۰۰ مترمکعب باشد.» این دست اظهارات در حالی عنوان می‌شود که هیچ اشاره‌ای به سیاست‌های ناپایدار توسعه در این استان مانند دیگر استان‌های فاقد منابع پایدار آب نمی‌شود. «فرونشست زمین؛ مخاطره‌ای غیرقابل بازگشت و تهدیدکننده حیات در خراسان رضوی است. خشکسالی و برداشت بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی طی سال‌های اخیر در دشت‌های خراسان رضوی که با کمبود آب روبه‌رو هستند، مشکلات عدیده‌ای را ایجاد کرده است. هادی معماریان، فعال محیط زیست در خراسان رضوی گفته است: فرونشست در نتیجه برداشت آب زیرزمینی به وسیله مولفه‌هایی از قبیل افزایش تنش موثر، ضخامت و تراکم‌پذیری رسوبات، طول مدتی که افزایش بار رسوب صورت گرفته، سرعت و نوع تنش به‌کار برده‌شده، عمق قرارگیری آبخوان و گسترش جانبی آن کنترل می‌شود. و طی چهار دهه اخیر فشار بسیار زیادی به منابع آب زیرزمینی استان وارد شده و این منابع تخلیه شده‌اند. تخلیه منابع آب زیرزمینی باعث ایجاد یک نوع خشکسالی مصنوعی شده که به‌تبع آن فرونشست زمین در بسیاری از دشت‌های خراسان رضوی قابل مشاهده است. بحران فاجعه فرونشست زمین در هشت دشت از شهرستان‌های خراسان رضوی مشاهده شده است. به عنوان مثال، در مناطقی از دشت مشهد در اطراف زیارتگاه ویرانی و نقاطی از دشت رباط سنگ و مناطقی در دشت کاشمر مانند اطراف قنات کسرینه، میزان فرونشست زمین بین ۲۲۰ تا ۲۴۰ میلی‌متر در سال است. در بازه زمانی بررسی فرونشست زمین در خراسان رضوی، دامنه فرونشست در دشت‌های خواف، باخرز و زاوه تا ۱۲۰ میلی‌متر در سال برآورد شده است. دشت سبزوار نیز با میانگین سالانه ۱۰۰ میلی‌متر فرونشست، وضعیت مشابهی دارد؛ سایر دشت‌ها از جمله، دشت مشهد چناران با ۱۶۰ تا ۲۲۰ میلی‌متر فرونشست در سال، دشت نیشابور با ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلی‌متر، دشت کاشمر و خلیل‌آباد با ۱۲۰ تا ۲۴۰ میلی‌متر، بردسکن با ۱۰۰ تا ۲۲۰ میلی‌متر، دشت رباط سنگ با ۱۸۰ تا ۲۴۰ میلی‌متر و دشت تربت‌جام و فریمان با ۱۲۰ تا ۱۸۰ میلی‌متر در سال در وضعیت بحرانی قرار دارند.»

بیابانی محروم

خراسان جنوبی از جمله محروم‌ترین استان‌های ایران است. همجواری با مرزهای افغانستان در شرق و همسایگی با استان سیستان و بلوچستان و کرمان در جنوب سبب شده این منطقه بیابانی با چشم‌اندازهای کویری، با همان مشکل همیشگی این مناطق مواجه باشد. بی‌آبی و گسترش بیابان سبب شده روستاها و شهرهای کوچک در خراسان جنوبی با تنش آبی مواجه باشند. البته با سیاستگذاری ناقص و اشتباه، در خراسان جنوبی شاهد فعالیت گروه‌های آفرودسوار و گردشگری بی‌ضابطه در بیابان‌ها هستیم که این فعالیت غیراصولی سبب فرسودگی بیش از پیش توده‌های بیابانی شده و در نتیجه یکی از بدترین موقعیت‌های آب‌وهوایی در خراسان جنوبی را با بلند شدن توده‌های خاک ایجاد کرده است. نبود منابع آب قابل استفاده سبب شده این منطقه از کشور با مشکلات حادی روبه‌رو شود. مطالعات محیط زیست نشان می‌دهد استان خراسان جنوبی با قرار داشتن بر روی کمربند خشک و نیمه‌خشک نیمکره شمالی دارای ذخایر منابع آبی ضعیف، نزولات جوی کم، تبخیر سالانه شدید و پوشش گیاهی محدود است که این شرایط موجب شده از کل عرصه‌های طبیعی استان ۳۶ درصد را عرصه‌های بیابانی و ۵۰ درصد را مراتع کم‌تراکم بیابانی تشکیل ‌دهد که دومین استان بیابانی کشور و جزو پنج استان اول درگیر پدیده گردوغبار است. پنج میلیون هکتار از مساحت این استان یا کانون فرسایش بادی است یا استعداد تبدیل شدن به این کانون‌ها را دارد. فعالیت‌های ناسالم انسانی در طبیعت و شرایط تغییر اقلیم، شرایط را سخت کرده است تا خراسان جنوبی بیشتر در معرض ریزگردها و گردوغبار باشد. براساس آمار منابع طبیعی کانون فرسایش بادی در خراسان‌جنوبی به ۳۸ کانون افزایش یافته است. حفظ پوشش گیاهی موجود بهترین اقدامی است که باید در راستای بهبود وضعیت هوایی ناسالم انجام دهیم و این نیاز به هم‌افزایی عمومی دارد. خراسان جنوبی بنا به بررسی صورت‌گرفته خشکسالی‌های چندین‌ساله را پشت سر گذاشته و خاک این منطقه سست و بی‌رمق شده و به دنبال افزایش زمان بادهای ۱۲۰ روزه سیستان به ۱۸۰ روز، وضعیت هوای خراسان جنوبی از حیث گردوغبار وضعیت به شدت نگران‌کننده‌ای پیدا کرده است. کاهش پوشش گیاهی و نبود آب عامل اصلی چنین وضعیتی عنوان شده است. از سویی همین وضعیت بد آب‌و‌هوایی سبب شده جمعیت زیادی از روستانشیان در این منطقه به سمت شهرهای بزرگ‌تر مهاجرت کنند و عملاً از بین رفتن نیروی انسانی در مناطق مرزی بر وخامت اوضاع در این منطقه از کشور افزوده است. در نهایت دو دهه خشکسالی متوالی و برداشت بی‌رویه از سفره‌های زیرزمینی، خراسان جنوبی را به مرحله فوق بحران آب نزدیک کرده است. میزان وابستگی به منابع آب زیرزمینی در این استان 7 /88 درصد و وابستگی به آب‌های سطحی 3 /11 درصد است. از مجموع ۳۵ دشت خراسان جنوبی به دلیل برداشت بی‌رویه از منابع زیرزمینی بر اثر خشکسالی مستمر، افت سطح منابع آب زیرزمینی و کسری مخزن ایجادشده، هشت دشت ممنوعه بحرانی، ۱۸ دشت ممنوعه و ۹ محدوده مطالعاتی فاقد تخصیص است. با این شرایط برداشت آب از ۲۶ دشت از مجموع ۳۵ دشت استان ممنوع اعلام شده و ۷۴ درصد دشت‌ها و محدوده‌های مطالعاتی استان از نظر آب قابل برنامه‌ریزی ممنوعه و ممنوعه بحرانی است.

سیاست کشاورزی آستان قدس رضوی

استان خراسان رضوی و البته تمامی جغرافیای خراسان بالاترین نرخ مدیران ملی در ایران را دارد ولی این منطقه از کشور اکنون در فلاکت‌بارترین وضعیت‌های محیط زیستی و منابع آبی قرار دارد. محمد درویش کنشگر محیط زیست معتقد است؛ آستان قدس رضوی بزرگ‌ترین نهادی است که در ایران دارد کشاورزی را تولیت می‌کند. ما هیچ نهادی را در گستره ایران به قدرتمندی، ثروتمندی و امکانات آستان قدس رضوی نداریم. یکی از اشکالاتی که به کشاورزی ایران می‌گیرند این است که این صنعت پراکنده است و مالکیت فردی ندارد، هر کسی ساز خودش را می‌زند و چون کشت و صنعت‌های رسمی وجود ندارد و حکمرانی و سیاست‌های یکسان وجود ندارد، بنابراین یکی دوست دارد پیاز بکارد، یکی دوست دارد سیب‌زمینی بکارد، آن یکی گوجه فرنگی و... آخر سر هم یا یک محصولی خیلی زیاد تولید می‌شود یا یک محصولی خیلی کم تولید می‌شود. آنچه ما در بازار محصولات کشاورزی در ایران می‌بینیم محصول همین سیاست‌هاست. اما در آستان قدس یک سیاست کلی حاکم است و می‌توان یک سیاست واحد را مدیریت کرد و در نهایت کیفیت یک محصول را در واحد سطح افزایش داد. خیلی از مشکلاتی که در کشاورزی پراکنده و دارای مالکیت خرد در ایران وجود دارد، قاعدتاً نباید در آستان قدس وجود داشته باشد اما شاهد هستیم که مشکلات در کشاورزی در آنجا هم وجود دارد. میزان تراز منفی سفره‌ها در خراسان به 31 میلیارد مترمکعب رسیده است. بدترین استان از منظر فرونشست زمین استان اصفهان است که تراز آن منفی 13 میلیارد مترمکعب است. این نشان می‌دهد که وضعیت چقدر در استان خراسان رضوی بدتر است. این مقایسه نشان می‌دهد چون عمق آبخوان در خراسان بیشتر از اصفهان است، هنوز ابعاد فاجعه آن‌طور که در اصفهان مشخص شده و دارد خود را نشان می‌دهد در استان خراسان دیده نشده است. واقعیت این است که ما به‌زودی شاهد شرایط خیلی نگران‌کننده‌تر از اصفهان در خراسان خواهیم بود چرا که آنجا کفگیر به ته‌دیگ خورده و دیگر آبی برای استخراج حتی برای شرب وجود ندارد چه برسد به اینکه بتوان با آن آب کشاورزی کرد. شهر مشهد روزانه به 12 هزار لیتر در ثانیه آب برای شرب مردم نیاز دارد و این منطقه به شدت با کمبود آب مواجه است. مشهد فقط امکان این را دارد که حدود یک دوازدهم این آب را دوباره تصفیه و استفاده کند. بنابراین این پرسش جدی مطرح است که چرا استانی که چنین قدرتی دارد (بحث وقف و زمین‌هایی را که درآمد سرشاری برای آستان قدس می‌رساند، هم اگر فاکتور بگیریم) و می‌تواند چند تصفیه‌خانه بزرگ احداث کند، چنین کاری نمی‌کند و هیچ مشارکتی از این نهاد بزرگ ثروتمند نمی‌بینیم. در خراسان به جای اینکه یک کلنگ مدیریتی به زمین زده شود از مدیریت کلنگی استفاده می‌شود و بحران در این منطقه از کشور روزبه‌روز وضعیت تاسفبارتری پیدا می‌کند.

خراسان شمالی قربانی چرای دام

محمد درویش در مورد وضعیت آب، طبیعت و محیط زیست خراسان شمالی می‌گوید؛ این استان دارد قربانی چرای بی‌رویه می‌شود. فقر در خراسان شمالی خیلی جدی است. در حقیقت ما بدترین تخریب مراتع و رویشگاه‌های مرتعی و جنگلی را در خراسان شمالی می‌بینیم. خراسان شمالی شاید بتواند تا یک دهه دیگر نیز ادامه دهد اما به نظر می‌رسد روند مدیریت سرزمین در این منطقه از کشور به نحوی است که دارد خیلی نگران‌کننده‌تر می‌شود. چرا که عمق آبخوان‌ها در خراسان شمالی کمتر است و آسیب‌پذیری و شکنندگی بیشتر است و در این منطقه بیشتر متکی به آب‌های سطحی و بارندگی هستند که در اثر تغییر اقلیم، میانگین بارندگی کمتر شده و خواهد شد. از طرفی برف در این مناطق دیگر نمی‌بارد و این بارش به باران تغییر می‌کند. چون ذخیره نزولاتی هم وجود ندارد، انواع و اقسام سدهایی که بر روی سرچشمه‌های اترک و گرگان‌رود که از خراسان شمالی سرچشمه می‌گیرد، احداث شده، بحران را در جاهای دیگر مانند آلماگل، آجی‌گل، گومیچان و... در استان گلستان تشدید می‌کند. چشمه‌های جوشان گردوغبار، اکنون در گرگان و استان گلستان مردم را اسیر کرده است. مردم گرگان برای اولین‌بار شاهد طوفان‌های گردوغبار بودند. باید پذیرفت که همه اجزای جغرافیا به هم متصل است و آنچه در خراسان شمالی ممکن است وجود داشته باشد خود را در استان گلستان و دیگر مناطق مرتبط نشان می‌دهد.

خراسان جنوبی و چشمه‌های گردوغبار

محمد درویش در مورد وضعیت محیط زیست و آب در خراسان جنوبی می‌گوید: خراسان جنوبی از دیرباز یک فرهنگ سنتی داشته که به دلیل اینکه آبی نداشته که بتواند از آن بهره‌برداری خاصی کند، مراتع آبادی نداشته که بخواهد تخریب شود، بنابراین به سمت نوعی سازگاری با وضعیت بیابانی پیش می‌رفت. اما به دلایل دیگری عملاً این بخش از کشور به سمت تشدید چشمه‌های تولید گردوغبار و متروکه شدن روستاها و انتهای ماجرای بیابان‌زایی رفته است. واقعیت این است که نگرانی‌های امنیتی ناشی از تخریب سرزمین با از بین رفتن منابع آب و تشدید فرآیند فرونشست، هرگز نتوانسته بر تغییر سیاست‌های مدیریت در ایران تاثیر بگذارد. اگر قرار بود چنین وضعیت اسفباری بر سیاست‌های کشور اثر بگذارد باید در برنامه هفتم توسعه شاهد تغییر سیاست‌های مصرف آب و مدیریت سرزمین با تکیه بر حفظ محیط زیست و منابع طبیعی می‌بودیم. اما عملاً سیاست‌های برنامه هفتم هیچ تناسبی با توان اکولوژیک و ظرفیت‌های فروکوفته منابع آبی ایران و البته مناطق خراسان شمالی، رضوی و جنوبی ندارد. در سند برنامه هفتم توسعه شاهد هیچ اشاره‌ای به چنین وضعیت اسفبار سرزمینی نیستیم. ما باید در برنامه هفتم شاهد توجه جدی به مهار جریان‌های کاهنده کارایی سرزمین می‌بودیم. فصل محیط زیست، منابع طبیعی و آب باید قدرتمندتر در این برنامه دیده می‌شد اما عملاً این فصل از برنامه هفتم حذف شده است. دولت دغدغه‌اش چهار سال است. دولت به این فکر نیست که دولت بعد چگونه مشکلات امروز را حل کند. چه برسد به اینکه نسل بعد چگونه باید زندگی کند. دولت می‌خواهد به هر شکلی شده مثلاً اشتغال ایجاد کند تا بتواند دوره خود را طی کند. دولت رشد هشت‌درصدی را به عنوان هدف خود تعیین کرده است. بنابراین مجبور است همه دارایی خود را حراج کند اما به این فکر نمی‌کند که بعد از پایان دوره مدیریت، مردم باید چه کنند. دولت با خام‌فروشی و صادرات محصولات کشاورزی که همان صادرات آب مجازی است، با کوه‌تراشی و نابودی مهم‌ترین منابع تولید آب شیرین یعنی کوهستان‌ها، ترویج افراطی معدن که در خراسان جنوبی و رضوی و شمالی به وفور دیده می‌شود، دارد کار خود را جلو می‌برد. بنابراین آنچه در منطقه خراسان شاهد آن هستیم نوعی تخریب تدریجی سرزمین است که در آینده مخاطرات امنیتی آن خود را نشان می‌دهد.