نسلی که مصرف نمیکند
چرا با افزایش سود شرکتها، سهم شرکتهای نوپا کاهش یافته است؟
در این فصل، دو مقاله پژوهشی از چشماندازهای متفاوت به این سؤالات مینگرند و نشان میدهند چگونه پویایی جمعیت و تعاملات درونخانوادگی، به شکلی خزنده و ناپیدا، بر ساختار بازارها و تصمیمگیریهای اقتصادی اثر میگذارد. در مقاله اول، «طاعون سالخوردگی»، پژوهشگران با تمرکز بر سمت تقاضای اقتصاد، نشان میدهند چگونه افزایش سهم جمعیت سالمند میتواند به کاهش تنوعپذیری و پویایی بازار منجر شود. پدیدهای که در ظاهر به مصرف فردی مربوط است، در واقع سازوکارهایی بنیادین در ساختار بازار را تحتتاثیر قرار میدهد: از اینرسی مصرفکننده تا موانع قیمتی پیشروی شرکتها. در دنیایی که مصرفکننده سالمند نسبت به برند وفادارتر و نسبت به تغییر مقاومتر است، شرکتهای باسابقه حاشیه سود بیشتری میبرند و شرکتهای نوپا در رقابت، بازندهاند. وقتی امکان تبعیض قیمتی حذف شود و مصرفکننده نیز آیندهنگر نباشد، این تعادل معیوب تشدید میشود. مقاله، با ارجاع به مدلهایی که رفتار وفاداری مشتریان را در سنین بالا تحلیل میکنند، چرایی کاهش سهم شرکتهای جوان را در عصر سالمندی بازخوانی میکند. در مقاله دوم، «زوج گمشده»، تمرکز بر خانوار است؛ اما نه از زاویه مصرف، بلکه از زاویه ادراک و تصمیمگیری مشترک. نویسندگان میپرسند که آیا تصمیمهای اقتصادی خانوارها - بهویژه در مورد مسائلی چون مزایای بازنشستگی - با هماهنگی میان اعضا اتخاذ میشود؟ یا آنطور که دادهها نشان میدهند، شکاف انتظارات و جریان ناقص اطلاعات، تصمیمهای مشترک را به انتخابهایی معیوب بدل میکند؟ مدلهای سنتی خانوار که فرض را بر یگانگی رفتار میگذاشتند، دیگر پاسخگو نیستند. مقاله با بهرهگیری از دادههای جدید نشان میدهد که حتی در تصمیمهایی با پیامدهای بلندمدت، همسران از میزان آگاهی یکدیگر درباره گزینهها و پیامدها بیخبرند. غیاب یک کانال اطلاعاتی شفاف، نهتنها تصمیم را دچار خطا میکند، بلکه رفاه نهایی خانوار را نیز تهدید میکند.