خودکفایی اجباری
آینده کشاورزی ایران چگونه خواهد شد؟
ایران در آستانه دههای قرار دارد که بحران آب و شتابگیری تغییرات اقلیمی، سرنوشت کشاورزی و امنیت غذایی را به نقطهای بیسابقه رسانده است. کاهش شدید بارشها در سال آبی جاری و تداوم افت منابع آب تجدیدپذیر، نشانهای روشن است از اینکه الگوی کنونی کشت و شیوه بهرهبرداری از آب دیگر قابل دوام نیست. در چنین شرایطی، آینده کشاورزی ایران نه صرفاً یک مسئله فنی، که یک چالش اقتصادی-اجتماعی است. چالشی که میتواند معیشت میلیونها نفر، روابط روستا و شهر، مهاجرت، نابرابری و حتی ثبات اجتماعی را تحت تاثیر قرار دهد.
در این فصل مجتبی (دامون) آشینه، راه عبور از این بحران را نه در سیاستگذاری کاملاً دولتی و نه در رهاسازی کامل بازار میداند، بلکه به عقیده او در یک مدل ترکیبی هوشمند معنا پیدا میکند. مدلی که در آن دولت بر مبنای ظرفیت واقعی آب هر حوضه، چهارچوب بازی و قواعد کلان را تعیین میکند، اما تصمیمگیری خرد را به کشاورز میسپارد. چنین الگویی نیازمند سرمایهگذاری در فناوریهای کمآببر، ابزارهای مدیریت تقاضا، اصلاح الگوی کشت و ایجاد سازوکارهای انگیزشی است تا کشاورز بتواند بدون فشار و زیان، از روشهای پرآب فاصله بگیرد.
همچنین مجید شوریان در تحلیلی میگوید: ادامه این مسیر، بهویژه با اصرار بر «خودکفایی اجباری» و نه خودکفایی منطبق بر مزیتهای طبیعی، همراه با تزریق یارانههای گسترده به آب و انرژی، کشور را به سمت نابودی بخشهای وسیعی از سرزمین سوق داده است.