منافع تنشزدایی
تنشزدایی از روابط ایران و غرب چه منافعی برای عربستان دارد؟
ایران و عربستان سعودی دو بازیگر مهم در منطقه خاورمیانه و در بازار انرژی جهانی بهشمار میروند. شرایط اقتصادی و بهبود روابط بینالمللی در یکی از این کشورها ممکن است تاثیرات مستقیم و غیرمستقیمی بر دیگری داشته باشد. هر دو کشور از صادرکنندگان عمده نفت هستند. نوسانات اقتصادی در ایران، مانند تحریمها یا تغییرات تولید نفت، میتواند بر قیمتهای جهانی نفت و در نتیجه بر اقتصاد عربستان سعودی که به درآمدهای نفتی وابسته است، اثر بگذارد. از طرفی تنشهای سیاسی و نظامی در هر یک از این کشورها بر ادراک ریسک در بازارهای جهانی اثر میگذارد که میتواند باعث بیثباتی در بازارهای مالی و جریان سرمایهگذاری در هر دو کشور شود. اگر شرایط اقتصادی در ایران به کاهش قیمت نفت ایرانی منجر شود، ممکن است مشتریان بینالمللی را از عربستان سعودی به سمت خود جلب کند، که میتواند بر درآمدهای صادراتی عربستان تاثیر بگذارد. تبادلات تجاری میان این دو کشور میتواند تحت تاثیر تحولات اقتصادی قرار گیرد. به عنوان مثال، اگر ایران تحریمهای بیشتری را تجربه کند، ممکن است صادرات به عربستان یا واردات از آن کشور با مشکلاتی روبهرو شود. بهبود یا وخامت روابط دیپلماتیک میان ایران و عربستان سعودی میتواند بهطور غیرمستقیم بر اقتصاد دو کشور اثر بگذارد. عربستان میخواهد به عنوان یک قدرت برتر منطقهای شناخته شود و روابط نزدیکتر ایران با غرب میتواند توازن قوا را به نفع ایران تغییر دهد. از آنجا که عربستان سعودی، ایران را به حمایت از گروههای شیعه در کشورهای عربی همسایه مانند بحرین، یمن (حوثیها) و لبنان (حزبالله) متهم میکند، این مساله موجب بیثباتی و تضعیف نفوذ عربستان در این مناطق میشود. مساله هستهای ایران، موضوع دیگری است که عربستان همواره نسبت به آن نگرانی دارد. دستیابی ایران به تکنولوژی هستهای میتواند به تقویت نفوذ منطقهای ایران و به تهدید موجودیت امنیتی عربستان منجر شود. رابطه بهتر ایران با کشورهای غربی ممکن است به کاهش یا لغو تحریمهای اقتصادی علیه ایران منجر شود که این امر میتواند به تقویت اقتصاد ایران و افزایش تواناییهایش در منطقه کمک کند. عربستان ممکن است از اینکه کشورهای غربی در ازای کاهش فشار بر ایران، از نظر امنیتی و دیپلماتیک نسبت به نگرانیهای امنیتی عربستان حمایتی نکنند، نگران باشد. این نگرانیها در سطوح دیپلماتیک و منطقهای مورد بررسی و مدیریت قرار میگیرند و کشورهای منطقهای و غربی نیز تلاش میکنند راهحلهایی برای کاهش تنش و افزایش ثبات منطقهای پیدا کنند.
ایران و عربستان به عنوان دو قدرت سنتی خاورمیانه همواره در حال رقابت برای تعیین سطح نفوذ منطقهای بودهاند، که این مساله بر پارامترهای نظامی و دفاعی آنها تاثیر میگذارد. تلاش برای افزایش تواناییهای دفاعی در برابر یکدیگر میتواند به گسترش برنامههای نوسازی نظامی منجر شود. این میتواند شامل خرید تسلیحات پیشرفته، سیستمهای موشکی دفاعی و تکنولوژیهای نوین نظامی باشد. از طرفی، تعامل در درگیریهای منطقهای مثل جنگ یمن، که ایران و عربستان سعودی به روشهای مختلف در آن دخیل هستند، میتواند هزینههای نظامی هر دو طرف را افزایش دهد. عربستان ممکن است در پی تحکیم ائتلافهای نظامی با دیگر کشورها و قدرتهای جهانی باشد تا موازنهای در مقابل ایران بسازد، که این موضوع نیز هزینههای دیپلماتیک و نظامی دارد. در مجموع، عربستان سعودی تمایل دارد با تقویت بنیه نظامی و بهروزرسانی شیوههای دفاعی خود، خود را در برابر چالشهای امنیتی ناشی از رقابت با ایران و سایر تهدیدات منطقهای مجهز کند. این موضوع مستلزم صرف هزینههای بالای نظامی است که میتواند بر بودجه دولت و اقتصاد کشور تاثیرگذار باشد. لغو تحریمها و بهبودهای وضعیت سیاسی در ایران نیز میتواند عاملی باشد که بر هزینههای نظامی در عربستان تاثیر بگذارد. در همین راستا، محمدرضا فرزانگان در مقالهای که با نام «تاثیر بالقوه ادغام جهانی ایران بر هزینههای نظامی عربستان سعودی» در دسامبر امسال به چاپ رسید به بررسی این موضوع پرداخت. او با استفاده از دادههای سالهای 1990 تا 2020 و کنترل سایر شاخصهای کلیدی اقتصادی و جمعیتی، واکنش هزینههای نظامی عربستان سعودی به شوک مثبت در شاخص جهانی شدن اقتصاد ایران را بررسی میکند. یافتههای این مقاله نشان از واکنش کاهشی در هزینههای نظامی عربستان سعودی نسبت به شوک مثبت در شاخصهای اقتصادی و سیاسی ایران دارد. اما برای شوکهای مثبت در سایر مولفههای جهانی شدن ایران از جمله در بعد اجتماعی و فرهنگی چنین پاسخ منفی و معناداری دیده نمیشود. به عبارت دیگر، کاهش احتمالی تحریمهای اقتصادی علیه ایران ممکن است به سود کشورهای منطقه، به ویژه عربستان سعودی باشد.
مقاله چه میگوید؟
هنگامی که توافق مهمی بین هر دو کشور در 10 مارس 2023 برای ازسرگیری روابط سیاسی خود پس از هفت سال درگیری به دست آمد، این سوال که تاثیر ادغام جهانی اقتصادی ایران بر روی عربستان سعودی چیست، بیشتر مورد توجه قرار گرفت. عربستان سعودی به دلیل برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال 2015 بین ایران و قدرتهای 1+5 (چین، فرانسه، روسیه، بریتانیا، آمریکا، به علاوه آلمان) نگران مذاکرات هستهای با ایران بود. این توافق در سال 2016 اجرایی شد و پس از آن تحریمها برداشته شد. نگرانی عربستان سعودی و متحدانش در شورای همکاری خلیجفارس نسبت به حمایت ایران از گروههای شیعه در خاورمیانه و افزایش نفوذ در عراق، یمن و سوریه بود. این نگرانیها در بیانیه عادل الجبیر، وزیر امور خارجه سابق عربستان سعودی، مشهود است: «ایران در کارنامه خود سابقه جنگ و بیثباتی دارد و امید است که ایران از این بودجه برای تامین مالی فعالیتهای بیثباتکننده استفاده نکند، بلکه در عوض از این بودجه برای بهبود رفاه مردم خود استفاده کند.» برجام کوتاهمدت بود و پس از انتخاب دونالد ترامپ که آشکارا مخالف توافق ایران بود، تحریمها مجدداً در سال 2018 علیه ایران اعمال شد. با وجود این مذاکرات ایران و قدرتهای غربی ادامه یافته و امید به کاهش تنشهای منطقهای و یافتن راهی برای رفع تحریمها به ویژه پس از روابط مجدد سیاسی ایران و عربستان سعودی در اوایل سال 2023، وجود دارد. با وجود پوشش گسترده رسانهای این موضوع، هیچ تحقیق تجربی در مورد واکنش هزینههای نظامی عربستان سعودی به نزدیک شدن بیشتر ایران به غرب و ادغام در اقتصاد جهانی، به ویژه در پی لغو تحریمها، صورت نگرفته است. این سوال باقی میماند که آیا ایران با روابط تجاری آزادتر در سطح بینالمللی، به دنبال لغو تحریمهای اقتصادی و توافق سیاسی با عربستان سعودی و متحدانش در شورای همکاری خلیجفارس، میتواند نگرانیهای امنیتی دولت عربستان و در نتیجه هزینههای نظامی آن را کاهش دهد؟
این مقاله پاسخ استراتژی عربستان در تغییر هزینههای نظامی خود نسبت به شوکهای مثبت روابط اقتصادی ایران در راستای جهانی شدن را شبیهسازی میکند. در این مقاله از دادههای تاریخی در مورد توسعه اقتصادی و تجاری ایران، بودجه نظامی سرانه عربستان سعودی و توسعه اقتصادی عربستان سعودی و تغییرات جمعیتی استفاده شده است. مقاله، اولین تحلیل تجربی است که به بررسی واکنش دولت عربستان سعودی به شوکهای مثبت اقتصادی در ایران پس از لغو تحریمها و بهبودهای سیاسی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا پرداخته است.
یافتههای مقاله
تجزیه و تحلیل این مقاله، پاسخ منفی (یعنی کاهشی) و از نظر آماری معنادار هزینه نظامی عربستان سعودی به رونق تجاری و سرمایهگذاری ایران پس از یک شوک مثبت اولیه را نشان میدهد. بنابراین در ادغام مجدد اقتصاد ایران در بازارهای جهانی، منفعتی برای عربستان وجود دارد. تغییرات سالانه شاخصهای مختلف نشان میدهد که این واکنش کاهشی در هزینههای نظامی عربستان سعودی تنها به دلیل شوکهای مثبت در شاخص جهانی شدن ایران است.
نمودار 2 واکنش هزینههای نظامی عربستان سعودی به شوک مثبت (یک انحراف معیار) در شاخص جهانی شدن اقتصاد ایران را نشان میدهد. گزارشهای تولید ناخالص داخلی واقعی سرانه نشان میدهد که واکنش هزینههای نظامی عربستان به ادغام ایران در اقتصاد جهانی در سه سال اول پس از شوک اولیه منفی و از نظر آماری معنادار است. به عبارت دیگر، هرگونه شوکی که به ادغام اقتصادی بیشتر ایران در اقتصاد جهانی منجر شود، مانند رفع تحریمها یا بهبود چشمگیر روابط سیاسی ایران با قدرتهای منطقه، ممکن است نیاز عربستان سعودی را به هزینه بیشتر در این زمینه کاهش دهد. بررسیهای این مقاله بر اساس دهها داده نشان میدهد که باز بودن اقتصادی ایران نگرانیهای امنیتی عربستان سعودی را کاهش میدهد. سود صلح قابل توجهی برای دولت عربستان سعودی به دنبال باز بودن بازرگانی و اقتصادی بیشتر، به ویژه در صورت لغو تحریمها علیه ایران به وجود میآید. طبق نظر مورفی (2011)، دوسوم مردم پادشاهی عربستان زیر 29 سال هستند و تخصیص بخشی قابل توجه از بودجه به بخش نظامی باعث میشود توجه کافی به بخش آموزش برای رسیدگی به کیفیت آموزش در این کشور نشود.
یک موضوع مرتبط دیگر که در این مقاله بررسی میشود، واکنش دولت عربستان سعودی به شوکهای مثبت در هزینههای نظامی ایران است. اگر لغو تحریمها نتواند اقتصاد ایران را در بازارهای تجارت و سرمایهگذاری بینالمللی ادغام کند، هزینههای نظامی عربستان سعودی چگونه ممکن است واکنش نشان دهد؟ برای پاسخ به این سوال، در این مقاله شاخص جهانیسازی اقتصادی ایران با هزینههای نظامی سرانه آن جایگزین میشود. نمودار 3 پاسخ هزینه نظامی سرانه عربستان سعودی را به شوک مثبت در هزینههای نظامی سرانه ایران نشان میدهد. پاسخ در ابتدا منفی است و دو سال پس از شوک مثبت میشود و باقی میماند، اما از نظر آماری ناچیز است. پاسخ ناچیز هزینههای نظامی عربستان سعودی به شوکهای مثبت در هزینههای نظامی ایران ممکن است اهمیت عوامل دیگری را در محاسبات امنیتی پادشاهی نشان دهد، مانند تهدیدات افراطی، بیثباتی داخلی به دلیل تنشهای فرقهای میان جمعیت سنی و شیعه، تهدید حوثیها در یمن، متحدان ضعیفتر، تنشهای جدید با ترکیه، و سیاستهای امنیتی نامشخص آمریکا و... .
پرده پایانی
اگر ایران به دلیل کاهش تنشهای منطقهای، توافق بر سر برنامه هستهای و حذف تحریمها، شوک اقتصادی مثبتی را تجربه کند، این امر چه تاثیری بر هزینههای نظامی عربستان سعودی خواهد داشت؟ در این مطالعه، نویسنده این مقاله به بررسی این موضوع و نحوه پاسخ عربستان نسبت به بهبود ادغام ایران در اقتصاد جهانی پرداخته است. بر اساس دادههای سالانه
2020-1990، تجزیه و تحلیل این مقاله نشاندهنده کاهش معنادار در هزینه نظامی سرانه عربستان سعودی در پاسخ به شوکهای مثبت در جهانی شدن اقتصاد ایران در تجارت و امور مالی است. بنابراین، به دلیل لغو تحریمهای اقتصادی علیه ایران و بهبود موقعیت ایران در اقتصاد و تجارت جهانی، سود صلح اقتصادی برای عربستان سعودی وجود دارد و این امر بر مخاطرات امنیتی تاثیر منفی میگذارد و هزینه-فرصت اقتصادی نظامیسازی را افزایش میدهد. علاوه بر این، تحقیقات این پژوهشگر نشان میدهد که نه هزینههای نظامی عربستان سعودی و نه ایران بهطور قابل توجهی به شوک مثبت در بودجه نظامی کشور دیگر پاسخ نمیدهند. عدم پاسخ قابل توجه در هزینههای نظامی عربستان سعودی به هزینههای نظامی ایران ممکن است همچنین وزن بالاتر سایر عوامل داخلی و خارجی را در استراتژی امنیتی دولت عربستان سعودی برجسته کند.