شناسه خبر : 37789 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

شَبَحی در گورستان

پیشروی طالبان در افغانستان چه سرنوشتی را برای این کشور رقم خواهد زد؟

  فرزین زندی: «گورستان امپراتوری‌ها» لقبی است پرطمطراق برای کشوری که سال‌ها روی خوش به خود ندیده. به این پهنه سرزمینی که به دست استعمارگران بریتانیایی و در نامتجانس‌ترین شکل ممکن، «افغانستان» نامیده شد، به سختی می‌توان عنوان «کشور» را نسبت داد و به واقع در جایگاه و مدل جغرافیایی ویژه‌ای قرار دارد که از قضا امروزه نیز عرصه‌ای است برای زورآزمایی غرب و شرق؛ در واقع، حیاط خلوتی برای کشمکشی که از جنگ سرد آغاز شد و امروزه به نبرد در حال خیزش آمریکا و چین رسیده است. نبردی که مدعی کم ندارد! از پاکستان، عربستان سعودی و آمریکا گرفته تا روسیه و...، همگی دستی در این آتش دارند. البته طبیعی است که به اقتضای همان جایگاه جغرافیایی خاص افغانستان و ناتوانی این کشور در شکل دادن به یک چارچوب سیاسی قابل اتکا، هر کشوری در همسایگی و همجواری آن، منافع خود را می‌جوید و مطامع خود را پیگیری می‌کند. افغانستان که خبرهای کشتار، جنگ و انفجار با نام آن گره خورده، این روزها باز هم در تیتر یک رسانه‌های منطقه و جهان قرار گرفته است. «طولانی‌ترین جنگ بدون وقفه» تاریخ ایالات‌ متحده در این پهنه جغرافیایی رخ داده است و حالا قرار است که نیروهای این کشور، افغانستان را «ظاهراً» ترک کنند چراکه برای آمریکا ماموریت «مهار چین» در پیش است؛ ماموریتی که قطعاً نیروهای آمریکایی را تمام و کمال از افغانستان یعنی همسایه غربی و دیواربه‌دیوار چین، خالی نخواهد کرد. «کابل خان‌تدبیر» کارشناس امور نظامی افغانستان نیز تاکید دارد که «آمریکا سربازان خود را در حد ضرورت در افغانستان حفظ می‌کند». اگرچه تعداد این «حد ضرورت» دقیقاً مشخص نیست اما شواهد نشان می‌دهد که آمریکا عرصه افغانستان را به سادگی رها نمی‌کند تا روسیه یا چین، به سهولتِ نوشیدن آب، آن را پر کنند. در این میان، داستان طالبان، بیش از هر زمان دیگری پررنگ شده و اعتمادبه‌نفسی که این گروه تروریستی از پهن شدن فرش قرمز در مقابلش توسط کشورهای منطقه‌ای و آمریکا و روسیه به دست آورده، ظاهراً فرصتی را فراهم کرده که با پشتیبانی پیوسته پاکستان و عربستان سعودی، یک گام به تشکیل «امارت اسلامی» مورد نظر خود نزدیک‌تر شود. «جلال‌الدین شینواری»، معاون وزارت عدلیه حکومت طالبان می‌گوید که «شورشیان طالب با چیزی کمتر از بازگشت به امارت توافق نخواهند کرد زیرا این گروه یک تنفر عمیق نسبت به نظام دموکراسی دارد و حتی اگر رهبران سیاسی طالبان مایل به انعطاف‌پذیری باشند، فرماندهان نظامی،‌ خط سرخ مذاکرات را تعیین می‌کنند». تاریخچه تحولات در افغانستان حکایتی از یک «سیاست الاکلنگی» است. سیاستی که تلاش می‌کند این کشور را نه کاملاً در دامن طالبان -که اتفاقاً گروهی بدون پشتوانه مردمی، توان مدیریتی و ایدئولوژی حکمرانی است- قرار دهد و نه زمینه را برای تشکیل یک حکومت ملی، کارآمد و مستقل فراهم می‌کند، بلکه تلاش می‌کند در برهه‌های گوناگون و به شکل نوبتی، یکی دست بالا را بر دیگری داشته باشد. این سیاست برای کشوری مانند افغانستان که سال‌هاست در وضعیتی بسیار شکننده قرار دارد، به‌طور قطع از سوی قدرت‌های خارجی و هر کدام بسته به توان و خواست آنها اعمال می‌شود. اسارت جغرافیایی افغانستان که سال‌های متمادی آن را گورستانی برای امپراتوری‌ها کرده بود، امروزه تابوتی است برای خود این کشور. تابوتی که میخ آخر آن در گوشت و روان مردم این سرزمین فرو رفته است. 

دراین پرونده بخوانید ...