شناسه خبر : 25796 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

پاره‌کردن برجام

اختلاف بر سر برجام و آزمون اتحاد اروپا و ایالات متحده

در حال حاضر، باید به حال اروپایی‌هایی که به دنبال توافق هستند، ترحم کرد. در روز 22 ژانویه، مایک پنس معاون رئیس‌جمهور ایالات متحده گفت این کشور در آستانه خروج از توافقنامه هسته‌ای است که بین ایران و قدرت‌های جهانی در سال 2015 منعقد شده بود. در همان زمان رکس تیلرسون وزیر امور خارجه آمریکا که در لندن بود، در سخنانی اظهار امیدواری کرد توافق با ایران، با تغییراتی اندک حفظ شود.

پاره‌کردن برجام
 ترجمه: ایما موسی‌زاده

در حال حاضر، باید به حال اروپایی‌هایی که به دنبال توافق هستند، ترحم کرد. در روز 22 ژانویه، مایک پنس معاون رئیس‌جمهور ایالات متحده گفت این کشور در آستانه خروج از توافقنامه هسته‌ای است که بین ایران و قدرت‌های جهانی در سال 2015 منعقد شده بود. در همان زمان رکس تیلرسون وزیر امور خارجه آمریکا که در لندن بود، در سخنانی اظهار امیدواری کرد توافق با ایران، با تغییراتی اندک حفظ شود. حدس زدن سردرگمی حاکم بر اجلاس وزرای خارجه اتحادیه اروپا که در همان روز در بروکسل برگزار می‌شد، بعد از شنیدن این سخنان متناقض، اصلاً سخت نیست. اوضاع مثل این بود که یک هواپیمای تحویل کالای بی‌سرنشین آمازون بر فراز سر شما در پرواز باشد و شما ندانید کالایی که قرار است تحویل دهد، شکلات است یا بمب.

رویکرد کارناوال‌گونه آقای ترامپ به ریاست جمهوری، کار را برای متحدان این کشور بسیار سخت کرده است. اما یک سالی که از حضور وی در کاخ سفید می‌گذرد، آن وحشت مطلقی که عده‌ای پیش از این پیش‌بینی می‌کردند، نبوده است. کنگره وی را در ارتباط با روسیه به‌شدت محدود کرده است، ناتو همچنان به کار خود ادامه می‌دهد و جنگ تجاری که پیش‌بینی می‌شد شروع نشده است اگرچه این هفته، خبرهای نگران‌کننده‌ای در این مورد رسید. حتی اگر اکثریت اروپایی‌ها وی را گیج‌کننده و نفرت‌انگیز بدانند (نظرسنجی اخیر موسسه گالوپ نشان داد تنها 25 درصد اروپایی‌ها عملکرد وی به عنوان رئیس‌جمهور را تایید می‌کنند) اما باز هم پیوند اروپا با ایالات متحده پابرجاست.

اما تهدید به بر هم زدن توافقی که با ایران در سال 2015 حاصل شد که اکنون بسیار نزدیک و محتمل به نظر می‌رسد، در صورت وقوع می‌تواند وضعیتی را که پیشتر تشریح شد کاملاً تغییر دهد. برنامه جامع اقدام مشترک (JCPOA) دستاورد مهم سیاست خارجی اتحادیه اروپاست. سه عضو اتحادیه (فرانسه، آلمان و انگلستان) به همراه روسیه، چین و ایالات متحده، امضاکنندگان این برنامه هستند. اتحادیه اروپا، رسماً نقش ناظر بر روند اجرایی شدن این برنامه را بر عهده دارد. این توافق نگرانی‌های امنیتی در خاورمیانه و احتمال برخورد نظامی بین ایران و ایالات متحده را به میزان قابل توجهی کاهش داد و در مجموع پیروزی بزرگی برای روش برخورد دیپلماتیکی بود که اتحادیه اروپا از آن حمایت می‌کرد: دقیق و همه‌جانبه، قانونی و قاطع. اتحادیه اروپا این توافق را به منزله آغازی برای مبادلات اقتصادی و فرهنگی با ایران قلمداد کرد که البته جزو مفاد قرارداد نبود.

با این حال آقای ترامپ در روز 12 ژانویه اعلام کرد که تحریم‌ها علیه ایران را چهار ماه بعد مجدداً برقرار خواهد کرد مگر آنکه اتحادیه اروپا بتواند «ایرادات بزرگ» برجام را رفع کند. این به معنای خروج ایالات متحده از این معاهده خواهد بود. نگرانی‌های آمریکا در مورد توافق هسته‌ای با ایران عمدتاً بر سه محور استوار است: محدود بودن زمان موافقت‌نامه که پس از آن ایران می‌تواند دوباره نسبت به انجام غنی‌سازی اقدام کند، برنامه موشکی ایران و حضور این کشور در سوریه، یمن، لبنان و موارد مشابه آن. اروپایی‌ها که به شکل بی‌سابقه‌ای در دفاع از این معاهده متحد هستند، اظهار می‌کنند مفاد آن دقیقاً وظیفه جلوگیری از گسترش سلاح‌های هسته‌ای را برآورده می‌کند، اما به نظر می‌رسد که واشنگتن به این موضوع اطمینان ندارد.

انگلستان و فرانسه، امیدوارند بتوانند ایالات متحده را در این پیمان نگه‌دارند (آلمان که عملاً از ماه سپتامبر بدون دولت اداره می‌شود در حال حاضر مشغولیت‌هایی مهم‌تر از پرداختن به این مساله دارد). دیپلمات‌ها عقیده دارند می‌توانند به ایران برای محدود کردن برنامه موشکی‌اش اطمینان کنند. وزیر امور خارجه فرانسه قرار است در ماه مارس برای مذاکراتی به ایران سفر کند. آقای ماکرون رئیس‌جمهور این کشور نیز قرار است سفری به ایران داشته باشد. آقای ترامپ نیز به عنوان اولین دعوت رسمی کاخ سفید در زمان حضور وی، از ماکرون خواسته تا به آمریکا سفر کند. زمان سفر آقای ماکرون به ایالات متحده احتمالاً تنها چند هفته قبل از آن خواهد بود که ترامپ تصمیم نهایی خود را درباره تحریم‌های ایران در تاریخ 12 مارس اعلام کند.

آقای ترامپ، پشت اروپایی‌ها را در زمان بدی خالی کرده و آنها را ناچار کرده تا در کنار روسیه، چین و ایران، در برابر متحد سنتی و قدیمی خود بایستند. بر اساس گزارشی که در وب‌سایتی با عنوان «بورس و بازار» که مشوق تجارت با ایران است، منتشر شده است، تهدید ترامپ به خروج از معاهده با ایران، موقعیت دشواری را ایجاد کرده است. زدوبندهای تیلرسون نیز، به نظر می‌رسد تنها قدرت پیش‌بینی سیاستمداران اروپایی را کاهش خواهد داد بدون اینکه تضمینی وجود داشته باشد وی بتواند ترامپ یا مخالفان ایران را در کنگره راضی کند. اما مساله به نظر می‌رسد فراتر از صرفاً درگیری بر سر ایران باشد بلکه مشکل، تفاوت دو دیدگاه تمایل به تعامل در اروپا و رفتار پرخاشگرانه و غیرقابل پیش‌بینی سیاستمداران آمریکایی است. این وضعیت باعث بروز مشکلاتی در اروپایی شده که هنوز به تصمیم‌گیری و عمل بدون تایید یا حضور ایالات متحده عادت ندارد. به قول جان تاتو، تحلیلگر صندوق مالی مارشال در برلین: «آقای ترامپ تناقض استراتژیک اروپایی‌ها را به بدترین صورت برای آنها آشکار کرده است». حالا اروپاییان باید چه اقدامی بکنند؟ دولت آقای ترامپ درباره ایران به دو گروه تقسیم شده است. تلاش اروپا برای حفظ موافقت‌نامه با ایران، باعث تقویت بخشی از مشاوران دولت ترامپ خواهد شد که دوست ندارند متحدان قدیمی این کشور را ناراضی کنند یا طرف ایرانی را وادار به رفتار متقابل کنند. اما آقای ترامپ قبلاً هم نظر مشاوران خود را نادیده گرفته است و نمونه آن را در خروج این کشور از پیمان پاریس شاهد بودیم و اصلاً بعید نیست این کار را دوباره تکرار کند.

کم نیستند کسانی که اعتقاد دارند اروپا، باید برنامه‌هایی برای شرایط مختلف داشته باشد. در واقع سلاح اصلی آقای ترامپ، برقراری دوباره تحریم‌های ایالات متحده علیه ایران نیست، خطر بزرگ‌تر سیاست‌های تنبیهی این کشور علیه شرکت‌ها و موسسات غیر‌آمریکایی است که با ایران وارد تجارت شوند. الی گرانمایه از اندیشکده شورای روابط خارجی اتحادیه اروپا، اعتقاد دارد تمرکز اروپا باید روی معافیت از این تحریم‌های ثانویه باشد. اگر این تلاش موفق نباشد، اروپا هم باید قوانین مشابهی را در مورد سرمایه‌گذاری‌های ایالات متحده در اروپا وضع کند. البته بسیاری عقیده دارند یک جنگ متقابل تجاری در نهایت نتیجه خوبی برای هیچ‌کس نخواهد داشت.

اروپا و کمک به خود

وظیفه اصلی سیاستگذاران در دو سوی اقیانوس اطلس نه تحریک گسست و جدایی، که باید کاهش اختلافات باشد. بهترین راه برای رسیدن به این هدف این است که اروپا به جای تکیه بر واشنگتن و آقای ترامپ، بیشتر به ایجاد قوانین و سازوکارهای دفاع از خود بپردازد. اروپا همچنین می‌تواند به نوعی خود را بیمه کرده و منابع خود را برای همکاری‌های امنیتی جدیدی، جز ناتو صرف کند. آقای ترامپ، خصوصاً در زمینه عدم تعادل یک نمونه خاص است، اما اروپایی‌ها نمی‌توانند مطمئن باشند جانشین وی، هر که باشد، اوضاع را به روال شناخته‌شده پیش از ترامپ باز خواهد گرداند. در حقیقت آنها باید خود را صرف‌نظر از اینکه در ایالات متحده چه کسی بر سر کار است، برای حضور در دنیایی که دیگر منافع اروپا و ایالات متحده حداقل به اندازه قبل همپوشانی ندارد، آماده کنند. به‌هرحال آقای ترامپ در حالی مبارزات ریاست جمهوری را برنده شد که تا حد ممکن سیاست خارجی و مسائل مربوط به آن را علناً بی‌اهمیت قلمداد کرد. این درسی است که ایالات متحده هیچ‌گاه آن را فراموش نخواهد کرد و بهتر است اروپا هم همیشه به خاطر داشته باشد.

منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...