رونق بلاکچین
توکنسازی چگونه امور مالی را دگرگون میکند؟
ترجمه: جواد طهماسبی
لاری فینک و راب گلدستاین بیان میکنند که حسابداری دوطرفه، دفاتر مالی را پرهیجانتر کرده است. در این نوشتار میخوانیم: 50 سال قبل پول با سرعت پست کاغذی جابهجا میشد. وقتی یکی از ما (لاری) در سال 1976 کارش را آغاز کرد معاملات از طریق تلفن انجام میشد و با استفاده از گواهیهای کاغذی ارسالشده با پیک تسویه میشدند. فناوری سوئیفت (SWIFT) در سال 1977 پیامرسانی الکترونیکی استاندارد بینبانکی را امکانپذیر کرد و زمان تراکنشها را از چند روز به چند دقیقه کاهش داد. امروزه معاملات بین لندن و نیویورک ظرف چندهزارم ثانیه صورت میگیرند. اکنون امور مالی به دگردیسی اصلی جدید خود در زیرساختارهای بازار وارد میشود. امری که میتواند نسبت به سامانههایی که دههها به سرمایهگذاران خدمترسانی میکردند داراییها را با سرعت و امنیت بالاتری انتقال دهد. این تحول در سال 2009 و زمانی آغاز شد که ساتوشی ناکاموتو (توسعهدهندهای با نام مستعار) بیتکوین را بهعنوان یک دفتر کل دیجیتال مشترک راهاندازی کرد که میتوانست تراکنشها را بدون واسطه ثبت کند. چند سال بعد همان فناوری بلاکچین جرقه پدیدهای دگرگونکنندهتر یعنی توکنسازی (Tokenisation) را فروزان کرد. توکنسازی شامل ثبت مالکیت در دفاتر کل دیجیتال است. تقریباً هر دارایی از املاک و مستغلات گرفته تا بدهی شرکتی یا ارزها را میتوان در یک ثبت دیجیتال واحد آورد که تمام شرکتکنندگان بهطور مستقل آن را تایید میکنند. درک این پدیده در ابتدا برای همگان -از جمله خود ما- دشوار بود. توکنسازی با رونق ارزهای دیجیتال گره خورده بود که اغلب شبیه سفتهبازی به نظر میرسید. اما امور مالی سنتی در سالهای اخیر متوجه شد که چه گنجینهای زیر این هیاهو نهفته است. توکنسازی میتواند دنیای داراییهای قابل سرمایهگذاری را بسیار فراتر از بحث سهام اوراق قرضه بورسی که امروزه بر بازارها تسلط دارند گسترش دهد. توکنسازی داراییها دو مزیت گسترده به همراه دارد: اول، این روش امکان تسویه فوری تراکنشها را فراهم میکند. تسویه در بازارهای امروزی جداول زمانی متفاوتی دارد و خریداران و فروشندگان را همواره در معرض این خطر قرار میدهد که یکی از طرفین به تعهداتش عمل نکند. استانداردسازی تسویه فوری در بازارهای جهانی همانند جهشی بسیار فراتر از آنچه خواهد بود که سوئیفت تاکنون امکانپذیر کرده است. دوم، داراییهای بازارهای خصوصی هنوز بهشدت به کاغذ، فرآیندهای دستی، ترتیبات سفارشی و سوابقی وابستهاند که هنوز با بقیه امور مالی همگام نشدهاند. توکنسازی میتواند کاغذ را با کد جایگزین کند و اصطکاکهایی را کاهش دهد که معاملات داراییها را پرهزینه و کند میکنند. میتواند داراییهای بزرگ و ثبتنشده مانند املاک و مستغلات یا زیرساختها را به واحدهای کوچکتر و دسترسپذیرتر تبدیل کند و مشارکت در بازارهایی را گسترش دهد که مدتها زیر سلطه موسسههای بزرگ بودهاند. طبیعتاً، فناوری بهتنهایی همه موانع را برنمیدارد. تنظیمگری و محافظت از سرمایهگذاران همچنان ضروری خواهد بود. اما توکنسازی میتواند با کاهش هزینه و پیچیدگیها راههای بیشتری برای تنوعبخشی به سرمایهگذاران بیشتر ارائه دهد. نشانههای اولیه پیشرفت از هماکنون قابل مشاهدهاند. توکنهایی که نماینده داراییهای مالی سنتی دنیای واقعی -از قبیل سهام، اوراق قرضه و...- هستند سهم کوچکی از بازارهای جهانی سهام و اوراق بهادار با درآمد ثابت را تشکیل میدهند، اما بهسرعت در حال رشد هستند و در 20 ماه گذشته تقریباً 300 درصد افزایش یافتهاند. بیشترین پذیرش این فناوری در کشورهای در حال توسعه و جایی اتفاق میافتد که دسترسی بانکی محدود است. تقریباً سهچهارم دارندگان ارزهای دیجیتال در خارج از جهان غرب زندگی میکنند. همزمان اقتصادهایی مانند آمریکا، بریتانیا و اتحادیه اروپا که امور مالی مدرن را پایهگذاری کردهاند، حداقل در مورد محل انجام معاملات از این فرآیند عقب ماندهاند. درست است که بسیاری از شرکتهایی از قبیل بازیگران غالب در سکههای پایدار (Stable Coins) که برای رهبری تغییر به سمت توکنسازی آمادگی دارند بنگاههای آمریکاییاند، اما این مزیت اولیه تضمینشده نیست. اگر تاریخ را ملاک قرار دهیم توکنسازی امروز تقریباً در همان وضعیت اینترنت در سال 1996 قرار دارد. در آن زمان شرکت آمازون فقط 16 میلیون دلار کتاب فروخته بود و «هفت شرکت باشکوه» امروزی حتی تاسیس هم نشده بودند. توکنسازی میتواند با همان سرعت اینترنت پیشرفت کند و سریعتر از آنچه اکثر افراد انتظار دارند در دهههای آینده رشد عظیمی خواهد داشت. این روند بهزودی جایگزین سامانه مالی موجود نخواهد شد، اما در عوض میتوانید آن را همانند پلی تصور کنید که از دو سوی رودخانه ساخته و در وسط همگرا میشود. در یک طرف نهادهای سنتی هستند و نوآوران دیجیتال شامل انتشاردهندگان سکههای پایدار، فناوری مالی و بلاکچینهای عمومی در سوی دیگر قرار دارند. این دو بهجای رقابت یاد میگیرند با هم تعامل کنند. مردم دیگر در آینده سهام و اوراق قرضه را در یک سبد نمیگذارند و رمزپولها را در دیگری، بلکه همه انواع داراییها روزی از طریق یک کیف دیجیتال واحد خریدوفروش و نگهداری میشوند. وظیفه سیاستگذاران و تنظیمگران آشکار است: کمک به ساخت این پل به شکل سریع و ایمن. رویکرد جدید آن نیست که یک کتاب قانون کاملاً جدید برای بازارهای دیجیتال بنویسیم. در مقابل، باید کتابی را که از قبل داریم بهروزرسانی کنیم تا بازارهای سنتی و توکنسازیشده بتوانند با یکدیگر همکاری کنند. ما دیدهایم که این نوع ارتباط تا چه اندازه میتواند قدرتمند باشد. اولین صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) بازارهای نوظهور، بازارهای سهام بیش از 20 کشور را به یک صندوق واحد متصل و سرمایهگذاری جهانی را تسهیل کردند. صندوقهای قابل معامله اوراق قرضه نیز همین کار را برای اوراق بهادار با درآمد ثابت انجام دادند و بازارهای دلالی را به بورسهای عمومی اتصال دادند تا سرمایهگذاران بتوانند با کارایی بیشتری معامله کنند. اکنون نیز با وجود صندوقهای قابل معامله لحظهای بیتکوین، حتی داراییهای دیجیتال نیز به بورس وارد میشوند. هرکدام از این نوآوریها پلهایی را ایجاد میکنند. همین اصل در مورد توکنسازی مصداق پیدا میکند. تنظیمگران باید ثبات عمل را هدف قرار دهند. ریسکها باید بر اساس ماهیتشان ارزیابی شوند، نه بر اساس چگونگی بستهبندی. یک برگ قرضه هنوز جزو اوراق قرضه است، حتی اگر روی یک بلاکچین باشد. نوآوری به نردههای محافظ نیاز دارد: محافظتهای آشکار از خریدار برای اطمینان از ایمنی و شفافیت محصولات توکنسازیشده، استانداردهای قدرتمند برای ریسک طرف مقابل با هدف جلوگیری از انتشار تکانهها در سکوها و سامانههای تایید هویت دیجیتال بهگونهای که کسانی که قصد تجارت و سرمایهگذاری دارند بتوانند با همان اطمینانی کار کنند که هنگام کشیدن کارت یا انتقال پول دارند. اندرو راس سورکین در کتاب جدیدش در مورد سقوط بازار سهام در سال 1929 به بررسی شکستهایی میپردازد که عامل پیدایش نظام مالی مدرن شدند. برخی از آنها فناورانه بودند. برای مثال، در سهشنبه سیاه شاخصهای بورس ساعتها عقب افتادند و نتوانستند با افزایش معاملات همگام شوند. برخی دیگر نهادی بودند. مثلاً یک سامانه مالی از محافظها جلوتر افتاده بود. توکنسازی میتواند زیرساختارهایی را مدرن کند که هنوز بخشهایی از نظام مالی را کند و پرهزینه میکنند. همچنین میتواند افراد بیشتری را به قدرتمندترین موتور تولید ثروت جهان یعنی بازارها وارد کند. اما همانگونه که سال 1929 به ما آموخت، هر نوع گسترش دسترسی باید با بهروزرسانیهای امنیتی همراه باشد. توکنسازی باید هر دو کار را انجام دهد: سریعتر و ایمنتر حرکت کند و درعینحال اعتمادساز باشد.