خاطره بازار
تنهایی چگونه با اقتصاد گره خورده است؟
نخستین مطلب این شماره کافهاقتصاد با زندگینامهها شروع میشود. این ژانر ادبی چرا اینقدر جذاب است و چرا هر روز بر محبوبیتش افزوده میشود. با اینکه این کتابها در مورد شرح زندگی و احوال آدمهاست، اما به کنشگری دامن میزنند، تاملات را گسترش میدهند و هویت میبخشند. از یک دختر نوجوان که در طول جنگ جهانی دوم از نازیها همراه خانوادهاش پنهان میشود و در خاطراتش به یکی از تاریکترین فصلهای تاریخ نوری میتاباند، تا کارآفرینی که بارها شکست خورده تا در جایگاه بزرگترین خودروسازان جهان نشسته، تا رهبری سیاسی که نیمی از عمرش را در زندانهای نمور سپری کرده، همه الهامبخش و روشنگر هستند. مقاله دیگر کافه، خلاصه و تحلیلی از کتاب «شرکت در قرن بیستویکم» جان کی، اقتصاددان بریتانیایی و ستوننویس فایننشالتایمز است. وی توضیح میدهد که موفقیت پایدار شرکتها مستلزم تعادل میان سودآوری، نوآوری و مسئولیت اجتماعی است، نه بیشینهسازی سود سهامداران. وی در این کتاب توضیح میدهد که هر آنچه تا به حال در مورد تجارت به ما گفتهاند دروغ است و با مثالهایی ترسناک از صنعت هوایی، صنعت دارو و مواد غذایی این موضوع را اثبات میکند. مثلاً شرکتهای دارویی چگونه مردم را قربانی سود خود میکنند، یا بانکها چگونه با فروختن اوراق بیارزش به مردم سرمایه آنها را به خطر میاندازند. اقتصاددانی که در کافه این شماره معرفی میکنیم نورینا هرتز، اقتصاددان انگلیسی، است که او را «نظریهپرداز تنهایی» میخوانند. هرتز فرسایش تدریجی زیرساختهای اجتماعی را یکی از عوامل اصلی گسترش تنهایی میداند. وقتی کتابخانهها تعطیل میشوند و پارکهای عمومی به حال خود رها میشوند پیوندهای انسانی میگسلد. از نظر هرتز، احیای فضاهای فیزیکی شرط لازم برای بازسازی پیوندهای اجتماعی است.