بازی کاملاً جدید
ظهور و صعود ورزش زنان

ورود زنان به ورزشهای سازمانیافته با سرکشیهای تاثیرگذار همراه بود. برای مثال، اولین مسابقات قهرمانی فوتبال زنان در سال 1957 را در نظر بگیرید. آن تورنمنت با حضور چهار تیم در آلمان غربی برگزار شد، در حالی که زنان آنجا حق شرکت در بازیهای رقابتی فوتبال را نداشتند. انجمن فوتبال انگلستان نیز این بازی را برای زنان نامناسب میدانست. بنابراین وقتی تیم انگلستان در تورنمنت برنده شد هیچ مراسم شادی و جشنی در انگلستان برگزار نشد و آنها حتی بهرسمیت شناخته نشدند. امروزه به لطف اوجگیری علاقهمندی به فوتبال زنان برخی از بازیکنان زن به ابرستاره تبدیل شدهاند. حتی قبل از آغاز تازهترین دور مسابقات قهرمانی اروپا در دوم جولای، بیش از 600 هزار بلیت به فروش رسیده بود. در پایان مسابقات میزان فروش بلیت از سطح 570 هزار آخرین دور قهرمانی در سال 2022 بسیار فراتر رفت. این در حالی است که در دوره قبلتر یعنی پنج سال پیش از آن 240 هزار بلیت فروخته شده بود. جام ملتهای آفریقا در بخش زنان که هماکنون با شوروهیجان کامل در مراکش برگزار میشود رکوردهای مشابهی را ثبت کرده است. این رونق به فوتبال زنان محدود نمیشود. انتظار میرود امسال رکورد مشارکت در جامهای جهانی راگبی و کریکت زنان شکسته شود. با افزایش علاقهمندیها پول بیشتری به سمت انواع ورزشهای زنان جریان مییابد. این امر پیامدهای زیادی برای نسل جوان دارد. دختران زیادی با الهام گرفتن از قهرمانانشان به ورزشگاهها و میادین بازی میآیند. ظهور و صعود ورزش زنان صنعت ورزش را متحول میکند و به جامعه منفعت میرساند. برخی رویکردهای خودتقویتگر به این صعود کمک میکنند. هرچه زنان بیشتری وارد عرصه ورزش شوند اثرگذاری آنها بیشتر خواهد شد. و با وجود اینکه رقابتها دشوارتر شدهاند تماشای آنها آسانتر است. طرفداران در گذشته گروگان شبکههای تلویزیونی بودند، اما اکنون میتوانند به رسانههای اجتماعی یا سکوهای پخش مراجعه کنند. ایلونا ماهر (Ilona Maher)، بازیکن راگبی آمریکا بیشتر از تیم شکستناپذیر All Black فوتبال مردان نیوزیلند در شبکه تیکتاک طرفدار دارد.
پای پول بسیار زیادی در میان است. موسسه مشاوره دیلویت پیشبینی میکند که درآمد حاصل از ورزشهای حرفهای زنان در سال 2025 به بیش از 4 /2 میلیارد دلار برسد؛ رقمی که در سال 2022 فقط 692 میلیون دلار بود. شرکتهای بزرگ و ابرثروتمندان در حال ورود به صحنه هستند. موکش آمبانی، مدیر شرکت ریلاینس (Reliance) بزرگترین مجموعه هند در سال 2023 مبلغ 111 میلیون دلار به یک تیم کریکت شرکتکننده در لیگ برتر زنان داد. این پولها حرفهایگری را تقویت میکند، مجموعه بزرگتری از استعدادها را شکل میدهد و همزمان طرفداران را جذب میکند.
وقتی ورزش پیشتازی کند جامعه هم به دنبال آن میرود. در المپیک 1964 چهارپنجم مردم ژاپن شاهد آن بودند که تیم والیبال کارگران کارخانه موفق شدند مدال طلا را از چنگال تیم شوروی بربایند. این پیروزی یک جامعه محافظهکار را بر آن داشت تا در اندیشههایش در مورد نقش زنان بازنگری کند. امروزه عربستان سعودی هم قوانین مربوط به ورزش زنان را تسهیل میکند. هفت سال قبل ورزش دختران در انظار عمومی ممنوع بود، اما اکنون 70 هزار نفر در لیگ فوتبال مدارس شرکت میکنند. مشارکت مزایایی آشکار دارد. ورزش افراد را سالمتر نگه میدارد، اما کودکانی که بازی میکنند بهطور میانگین عملکرد بهتری هم در کلاسهای درس دارند. آنها همچنین روحیه شادتری دارند. در نظرسنجی «بنیاد ورزشهای زنان» که یک نهاد غیرانتفاعی در آمریکاست، 50 درصد از زنان اعلام کردند که مهارتهای رهبری از قبیل کار تیمی و مدیریت شرایط سخت را از بازیهای فروشی دوران جوانی آموختهاند. ورزش زنان با وجود رشد زیادش پایه کوچکی دارد. مسابقات قهرمانی اروپا در بخش مردان در سال 2024 بیش از 7 /2 میلیون شرکتکننده داشت، در حالی که در تازهترین مسابقات قهرمانی زنان 570 هزار نفر شرکت کردند. ابرلیگ زنان انگلستان که لیگ برتر فوتبال این کشور است، سال گذشته حدود هفت هزار طرفدار را به ازای هر بازی جذب کرد که رشدی چشمگیر به حساب میآید، اما باز هم از رکورد لیگ دسته سوم مردان کمتر است.
علاوه بر این، پیشرفتها متعادل و یکسان نیستند. طبق گزارش اتحادیه بازیکنان، تا قبل از جام جهانی زنان در سال 2023، فقط 40 درصد از بازیکنان حرفهای بودند و 70 درصد از آنها از فدراسیون کشورشان پول میگرفتند. بازیکنان زن در مجموع درآمد بسیار کمتری نسبت به همتایان مرد خود دارند. کریستیانو رونالدو که بالاترین درآمد را در میان بازیکنان مرد دارد حدود 200 میلیون یورو در سال 2024 کسب کرد در حالی که همتای زن او، آیتانا بونماتی (Aitana Bonmati) فقط یک میلیون یورو درآمد داشت.
مقصر این امر نظام مردسالاری است. مردان شروع بزرگی در ورزشهای سازمانیافته داشتند و سپس دههها جلوی مشارکت زنان را گرفتند. تنها در دهه 1990 بود که سازمانهای جهانی ادارهکننده فوتبال، راگبی و کریکت مسابقات زنان را بهتدریج بهرسمیت شناختند. مطبوعات و تلویزیونها از مدتها قبل به ورزش زنان بیتوجهی میکردند. حتی در سال 2022 هم پوشش ورزشهای زنان در سکوهای رسانهای فقط 15 درصد بود. اما وقتی طرفدار و بیننده زیادی نباشد کسی حاضر نیست برای پوشش بیشتر یا درآمد بالاتر بازیکنان پولی بپردازد.
سازمانهای حاکم ورزشی قصد دارند بازیکنان و بینندگان بیشتری را به سمت ورزش زنان بکشانند. فیفا میخواهد شمار زنان بازیکن در فوتبال رسمی جهان را تا سال 2027 دو برابر کند و به 60 میلیون برساند (هماکنون بیش از 20 میلیون مرد در بازیها شرکت میکنند). شورای بینالمللی کریکت کارزاری به راه انداخت تا 250 میلیون طرفدار را به سمت بازیهای زنان بکشاند. اما این سازمانها برای تحقق اهدافشان از همان فرمولی استفاده میکنند که در بازیهای مردان به کار میرود. آنها بر همان ساختار تورنمنتها و کانالهای پخش قدیمی تمرکز میکنند.
پیروی از مردان آسان، اما فاقد خلاقیت است. نهادهای حاکم موجود میدانند چگونه تورنمنتهای بزرگ را سازماندهی و برایشان بازاریابی کنند. این رویدادها برای طرفداران آشنا هستند، اما این آشنایی میتواند به رضایتمندی غلط از خویش منجر شود. این خطر وجود دارد که بازیهای زنان به نسخههای مینیاتوری بازیهای مردان تبدیل شوند و آنها نتوانند شخصیتهای منحصربهفرد خود را شکل دهند. بسیاری از ورزشهای زنان به لطف طرفداران موفق شدهاند که هویت خود را شکل دهند. بسیاری نیز بهتازگی وارد عرصه ورزش شدهاند. نهاد جهانی راگبی میگوید که نیمی از بینندگان مسابقات زنان تازهواردان هستند. همچنین، طرفداران ورزش زنان برخوردی متفاوت با ورزش دارند. آنها با احتمال 60 درصد کودکانشان را به تماشای بازیها میبرند. یک طرفدار معمولی ورزش زنان از همتای مرد خود جوانتر و با احتمال زیاد خودش زن است. مشارکت طرفداران و واکنشهای آنها بیشتر در رسانههای اجتماعی ظاهر میشود تا در زمین بازی یا کافهها.
تمام اینها بدان معناست که ورزش زنان خود باید مسیرش را تدوین کند. یک راه آن است که نهادهای حاکم، لیگها و فدراسیونهای ورزش زنان تشکیل شوند که مستقل از سازمانهای مردانه باشند. تنیس این مسیر را با موفقیت طی کرد. انجمن تنیس زنان که از سال 1973 هدایت این ورزش را بر عهده دارد آن را به الگویی در برابری جنسیتی در ورزش تبدیل کرده است. مسابقات تنیس زنان، از جمله تورنمنت اخیر ویمبلدون از نظر جلب توجه و درآمدزایی با مسابقات مردان رقابت میکند. سال گذشته شش نفر از 10 زن دارای درآمد برتر در ورزشهای زنان بازیکن تنیس بودند.
تکرار موفقیت تنیس دشوار است. لیگهایی که نظم موجود را به چالش بکشانند اغلب عقب نگه داشته میشوند. افرادی که قدرت حکمرانی ورزش را در اختیار دارند سرسختانه از آن دفاع میکنند. به گفته خانم مویا داد، بازیکن سابق تیم فوتبال زنان استرالیا و یکی از اعضای شورای فیفا، «اگر بخواهید سنتشکن باشید شما را منزوی و از منابع و ارتباطات محروم میکنند تا اینکه به حفظ آنها بازگردید». با این حال هنوز نمونههای امیدوارکننده دیگری وجود دارد. بزرگترین لیگ ورزش زنان جهان یعنی NWSL فوتبال در سال 2021 از نهاد حاکم آمریکایی یعنی فوتبال آمریکا (US Succer) جدا شد و از آن زمان روبه شکوفایی گذاشت. هفت تیم قدرتمند پیشتاز -که شش مورد آنها زنان هستند- توانستند سرمایهگذاریهای کلانی را برای لیگ جذب کنند. باب ایگر، رئیس شرکت دیزنی، سال گذشته 250 میلیون دلار برای خرید «شهر فرشته» یکی از 14 تیم برتر NWSL پرداخت.
راههای دیگری هم برای رهایی وجود دارد. بیشتر علاقهمندیها به ورزش زنان در رویدادهای تابستانی مانند بازیهای اروپا متمرکز شده است. ما به طرفداران وفاداری نیاز داریم که هر هفته بازی تیمشان را تماشا کنند. پخش بازیها از طریق خدمات پولی سکوهای پخش یکی از راههای رسیدن به این هدف است.
تغییرات بنیادی دیگر هم میتوانند راهگشا باشند. سازمان فوتبال هفتگانه جهان در ماه می در پرتغال اعلام حضور کرد که نسخهای با هفت بازیکن از این بازی را ارائه میدهد. هنوز نهادهای حاکم فوتبال این بازی را به رسمیت نشناختهاند، اما تورنمنت آن باشگاههای بزرگی از قبیل منچستر یونایتد و بایرن مونیخ را جذب کرده است. آدرین یاکوب، مدیر این رویداد میگوید که فیفا باید از چنین ابتکاری استقبال کند، چراکه پول زیادی به بازیها میآورد. ابتکارات مشابهی را میتوان به نفع ورزشکاران زن طراحی کرد. بنگاه نوپای آمریکایی «ورزشکاران بدون محدودیت» مسابقاتی را در رشتههای سافتبال، بسکتبال و والیبال به راه میاندازد که در آن بازیکنان در انتخاب اعضای تیم، نظام امتیازدهی و حکمرانی بازیها حق اختیار دارند.
بسیاری از فعالان حوزه ورزش زنان با تغییرات بنیادی مخالفاند، چون دههها برای یکسانسازی زمین بازی تلاش کردهاند. اما ورزش زنان برای رسیدن به توان کامل بالقوه خود به یک سرکشی دیگر نیاز دارد. اینکه ورزش مردان و تمام متعلقات آن را کنار بگذارد. آینده ورزش زنان در نوآوری است، نه تقلید.