شناسه خبر : 45482 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

دوران دوشغله‌ها

پیامدهای اقتصادی و روانی دوشغله بودن چیست؟

 

مولود پاکروان / نویسنده نشریه 

این روزها هرقدر هم خانه‌های محکمی بنا کرده باشیم، رفاه خانواده‌مان از تندباد تورم در امان نمانده است. شمردن صفرهای مقابل قیمت‌ها برایمان دشوار شده؛ آنقدر که تصور می‌کنیم با اصحاب کهف در یک غار آرمیده بودیم. تا همین چندی پیش اگر آب‌باریکه‌ای بود مردم می‌توانستند زندگی آبرومندانه‌ای برای خانواده خود فراهم کنند. از پسِ اجاره خانه بربیایند، خودرو ارزانی بخرند، لباس مناسبی بپوشند و گاهی با اندک پس‌اندازی به سیر و سفر بروند. حالا اما، آب‌باریکه‌ها کفاف حداقل‌های زندگی را نمی‌دهد؛ پیش از رسیدن به نیمه ماه، از اجاره خانه بگیرید تا هزینه قوت لایموت و قبض‌ها و آموزش فرزندان، درآمد ماهانه کارمند و کارگر را بلعیده‌اند.

خبرگزاری ایلنا ۱۲ مهرماه در گزارشی نوشت: آخرین محاسبات مستقل نشان می‌دهد کمترین رقم سبد معیشت در استان‌های مختلف به ۲۲ میلیون تومان رسیده است. با این حساب، حقوق ۹میلیون‌تومانی، از نصف سبد معیشت دو میلیون تومان کمتر است؛ یعنی کارگری که ۹ میلیون حقوق می‌گیرد، اگر در شهرستان‌ها زندگی کند و اجاره خانه بیش از هفت یا هشت میلیون‌تومانیِ تهران را نپردازد، «در بهترین حالت» حقوق او کفاف دو هفته را می‌دهد. در واقع با حداقل دستمزد، در شهرستان‌ها دو هفته هم نمی‌شود دوام آورد.

مردم چند سالی است که کمربندها را محکم‌تر بسته‌اند اما در روزگار تورم افسارگسیخته، دیگر هیچ کمربند محکمی پاسخگو نیست. راه چاره برای برخی، زندگی در خانه‌های اشتراکی، خرید پوشاک تاناکورا و خداحافظی با گوشت قرمز و لبنیات و میوه است. برای طبقه متوسط رو به زوال -که با چنگ و دندان می‌کوشد به طبقه پایین‌تر سقوط نکند-، گزینه دشوار دیگری هم وجود دارد: شغل دوم! و حالا هادی ابوی، دبیرکل کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران ایران، اعلام کرده که «مشکل کاهش قدرت خرید کارگران باعث شده که حدود ۷۰ درصد آنان، دوشغله باشند».

او در گفت‌وگو با تسنیم می‌گوید: دستمزدها به‌اندازه‌ای است که کارگران از کار کردن در واحدهای تولیدی امتناع می‌کنند. کارگران معتقدند با ساعت کاری بالا و درآمد کم نمی‌توانند از پس هزینه‌های زندگی برآیند و مجبور هستند بعد از پایان ساعت کاری در یک واحد تولیدی یا اداری به ‌سمت شغل دوم بروند و معاش خانواده را تامین کنند. بعد از مدتی که در شغل دوم (برای مثال تاکسی اینترنتی) می‌روند، تمایلشان به اینکه آن را به‌عنوان شغل دائمی خود انتخاب کنند، بیشتر می‌شود و ترجیح می‌دهند به ‌سمت آن مشاغل بروند.

طبق گزارش مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت کار، بررسی شاغلان دوشغله و بیشتر در کشور، طی سال‌های 1396 تا 1398 نشان می‌دهد جمعیت افراد دوشغله در سال ۹۸ به ۸۳۴ هزار نفر رسید که نسبت به سال ۹۶ حدود ۱۰۸ هزار نفر افزایش یافته است. در این گزارش آمده دلایل مختلفی از جمله انتظار درآمد بیشتر، پایین بودن درآمد در شغل اصلی یا نگرانی از به خطر افتادن امنیت شغلی، افراد را به کسب درآمد بیشتر با انجام شغل دوم ترغیب می‌کند. طبق داده‌ها، بیش از ۷۰ درصد از دوشغله‌ها بخش کشاورزی را برای شغل دوم خود برگزیده‌اند و برخلاف انتظار، مسافرکشی تنها ۲ /۳ درصد از مشاغل دوم را به خود اختصاص داده است. شاغلان بخش آموزش هم ترجیح داده‌اند شغل دوم خود را در بخش اقتصادی آموزش (تدریس خصوصی) انتخاب کنند.

پژوهشگران این گزارش می‌نویسند: دوشغله یا چندشغله بودن افراد هرچند ممکن است وضع معیشتی خانواده را بهبود ببخشد اما بر میزان بهره‌وری، سلامت جسمی و روحی افراد و میزان تعامل با اعضای خانواده تاثیرگذار خواهد بود. از سوی دیگر انجام چندین شغل به‌وسیله یک فرد، می‌تواند موجب سلب فرصت‌های شغلی از افراد فاقد شغل شود.

از زمان انتشار این گزارش پنج سال سخت می‌گذرد. تورم در حوالی ۵۰ درصد پابرجاست، لنگر سیاستگذاری اجازه افزایش منطقی به دستمزدها نمی‌دهد و سنگ، پیش پای لنگ معیشت مردم بسیار است. دشوار نیست که دریابیم فاصله نجومی میان هزینه‌های زندگی و حقوق و دستمزد در این مدت، بی‌تردید ده‌ها هزار نفر دیگر را به سوی تامین معاش از طریق شغل دوم -و حتی سوم- رانده است. احتمالاً شما هم به تاکسی‌های اینترنتی فکر می‌کنید که فرصت خوبی برای اشتغال دوم شهروندان فراهم کرده، اما دوشغله‌ها این روزها همه‌جا هستند. از بنگاه‌های معاملات املاک و فروشگاه‌های مختلف گرفته تا تهیه موادغذایی خانگی، نظافت ساختمان، دستفروشی و حتی نگهداری از کودکان و سالمندان.

یک پدیده جهانی

روی آوردن به شغل دوم گرچه پدیده جدیدی نیست اما در عصر تورم فزاینده، در بسیاری کشورها، چهره بازار کار و البته سبک زندگی را تغییر داده است. همه‌گیری کرونا بسیاری از مردم را ترغیب کرد تا همزمان با دورکاری، شغل دومی را هم امتحان کنند، اما بادهای معکوس اقتصادی در دو سال اخیر سبب شد، شغل دوم دیگر انتخابی نباشد. زمانی که هزینه ابتدایی‌ترین نیازها افزایش می‌یابد دیگر نمی‌توانید صرفاً با حذف سفر و سرگرمی یا صرفه‌جویی در خرید پوشاک و کیف و کفش گران‌قیمت زندگی کنید؛ پرداخت اجاره خانه و خوراک و هزینه‌های سلامتی شما هم در معرض تهدید قرار دارد. بنابراین شغل دوم یک انتخاب نیست، ضرورت است.

فورچون در جدیدترین گزارش خود می‌نویسد آمریکایی‌ها از تحویل دادن غذاهای بیرون‌بر و گرداندن حیوانات خانگی گرفته تا راه‌اندازی کسب‌وکارهای آنلاین یا دادن مشاوره، خارج از شغل تمام‌وقت خود سخت کار می‌کنند. براساس نظرسنجی جدید Bankrate، تقریباً دو نفر از پنج نفر (39 درصد) از بزرگسالان ایالات‌متحده، به شغل دوم روی آورده‌اند. یک نفر از هر سه (33 درصد) بزرگسال آمریکایی که دو شغل دارد می‌گوید که برای هزینه‌های زندگی عادی به پول نیاز داشته؛ و در نهایت ۷۱ درصد از خانواده‌ها گفته‌اند که اگر به خاطر درآمد اضافی نبود نمی‌توانستند قبض‌های خود را پرداخت کنند. در این گزارش آمده با تداوم روند افزایشی تورم در سراسر ایالات‌متحده، بزرگسالان بیشتر و بیشتری برای کسب درآمد بیشتر به مشاغل جانبی روی می‌آورند؛ حتی آنها که قبلاً مشاغل پردرآمدی داشتند. داده‌های جدید از بازار آنلاین وام‌دهی LendingTree نیز نشان می‌دهد که 44 درصد از آمریکایی‌ها اکنون درآمد جانبی دارند که 13 درصد نسبت به دو سال قبل افزایش یافته است. اکثریت نیروی کار دوشغله از نسل Z  و پس از آن نسل هزاره و نسل ایکس هستند.

انگلستان هم درگیر پدیده مشابهی است. گاردین می‌نویسد از هر چهار فرد بزرگسال، یک نفر درگیر شغل دوم است (39 درصد افراد شاغل). در این گزارش آمده پدیده افزایش آمار دوشغله‌ها، پتانسیل ایجاد مشکلاتی برای رفاه کارگران و همین‌طور بهره‌وری در شرکت‌ها دارد. در عین حال می‌تواند به عنوان ابزاری برای ارتقای مشارکت کارکنان و حفظ استعدادها استفاده شود.

از سر ناچاری

شغل دوم، یک کسب‌وکار کوچک یا شغل ثانویه است که اشخاص علاوه بر شغل اصلی خود (برای برآوردن نیاز مالی یا از سر علاقه و اشتیاق) انجام می‌دهند. این روزها هم سرعت تغییر در فناوری به یاری این پدیده آمده؛ تکنولوژی به این معناست که یک کسب‌وکار می‌تواند با کلیک ماوس و با هزینه‌های مالی کم و بدون هزینه شروع، از ایده به سمت اجرا برود و افراد بیشتری را برای تنوع بخشیدن به زندگی کاری یا کسب درآمد بیشتر جذب خود کند.

دوشغله یا چندشغله بودن در منظر نخست پدیده نامطلوبی محسوب نمی‌شود. برخی برای درآمد بیشتر و برخی برای کسب مهارت و آموزش به آن روی می‌آورند. مشکل از آنجا آغاز می‌شود که در یک محیط تورم‌زده، مردم سخت‌تر و بیشتر کار می‌کنند اما لزوماً پیشرفت نمی‌کنند و شرایط زندگی و رفاهی‌شان بهتر نمی‌شود! با افزایش هزینه‌های زندگی در چنین شرایطی، افراد دوشغله به احتمال زیاد درآمد اضافه خود را نه برای پس‌انداز، پیشرفت مالی یا بهبود زندگی، که برای تامین نیازهای ابتدایی و روزمره صرف می‌کنند.

در ادبیات پژوهشی این حوزه، به تنوع در انگیزه‌ها و مشخصات افراد درگیر در دو یا چند شغل توجه زیادی معطوف شده است. پژوهشگران به‌طور کلی، دو دسته انگیزه اصلی را از هم متمایز کرده‌اند: نخست کارگران محروم که شغل دوم را به عنوان ابزاری برای مقابله با مشکلات یا محدودیت‌های مالی انتخاب می‌کنند (برای مثال کسانی که کار تمام‌وقت با دستمزد کم یا کار نیمه‌وقت اجباری دارند) و دوم، کارگرانی که شغل دوم را به دلیل انگیزه‌های فردی مانند رضایت روانی یا پیشرفت شغلی برمی‌گزینند.

این دسته مطالعات نشان می‌دهند، تحولات اخیر بازار کار از یک‌سو امکان شکوفایی اشکالِ اشتغال «پست‌مدرن» را فراهم کرده است. «کارگران فری‌لنسر» به‌طور فزاینده‌ای می‌توانند موقعیت خود را در بازار کار انتخاب کنند و تعیین کنند که کجا، برای چه کسی و تحت چه شرایط شغلی فعالیت کنند. این دیدگاه مثبت با ادبیات مربوط به «مشاغل بدون مرز و خودمدیریتی شغلی» مرتبط است. در مقابل، تحولات اخیر بازار کار ممکن است تهدید بیشتری ایجاد کند؛ به این ترتیب که اشکالِ اشتغال «پیش‌مدرن» بازگردند، یعنی تعدد شغل مبتنی بر ضرورت، که از فشارهای مالی نشات می‌گیرد (و اغلب یک استراتژی بقا برای خانوارهای کم‌درآمد است).

مطالعاتی که به بررسی پیامدهای این پدیده می‌پردازند نیز نشان می‌دهند در مقایسه با افراد تک‌شغله، مشاغل متعدد در معرض خطر بیشتر دریافت دستمزد کمتر هستند، ضمن آنکه به نظر می‌رسد به‌طور میانگین، اکثر افرادی که در مشاغل متعدد مشغول به کارند خود را در وضعیت نسبتاً خودکفا (برای تامین خانوار) می‌بینند. مطالعات همچنین نشان می‌دهد که برای برخی گروه‌ها، مشاغل متعدد رضایت شغلی را بهبود می‌بخشد و مجرایی برای پیشرفت شغلی بیشتر و قابلیت استخدام است. در نهایت، شواهدی هم وجود دارد مبنی بر اینکه مدیریت چند نقش کاری، سلامت روانی و جسمی فرد را تحلیل می‌برد. مطالعه‌ای که داده‌های مربوط به افراد چندشغله در سه کشور آلمان، بریتانیا و هلند را در سال‌های میانی 2002 تا 2017 بررسی کرده حاکی از آن است که اثرات منفی بهزیستی، بیشتر متوجه کسانی است که هم شغل‌های متعدد و هم فرزند دارند.

یک دست؛ دو هندوانه!

21گرچه درآمد بیشتر به کاهش اضطراب و استرس در مورد مسائل مالی کمک می‌کند اما دوشغله بودن (صرف نظر از اینکه پاسخی به دشواری تامین زندگی است یا از سر شور و اشتیاق) بر زندگی خارج از کار، به ویژه تعاملات خانوادگی، اوقات فراغت، ورزش و مشارکت اجتماعی افراد تاثیر می‌گذارد. این تاثیرات می‌تواند تعادل کار و زندگی افراد را برهم بریزد. انجام دو شغل می‌تواند بسیار چالش‌برانگیز باشد، به‌خصوص اگر برنامه‌ها یا خواسته‌های متناقضی داشته باشد. ممکن است بر سلامت روانی افراد تاثیر بگذارد و به خستگی و فرسودگی منجر شود؛ دو عاملی که خود می‌تواند بر عملکرد افراد در هر دو شغل تاثیر بگذارد. دوشغله‌ها زمان کمتری برای مراقبت از خود و سایر فعالیت‌هایی که می‌توانند به کاهش استرس کمک کنند، خواهند داشت. ضمن آنکه زمان زیادی برای رفع خستگی و تجدید قوا ندارند. اگر خطر افزایش خطا یا حوادث در کار را نادیده بگیریم، این شرایط می‌تواند به کاهش بهره‌وری منجر شود.

کارمندانی که در دو یا چند شغل کار می‌کنند ممکن است نیازهای منحصربه‌فردی داشته باشند؛ مانند نیاز به برنامه‌ریزی انعطاف‌پذیر یا مرخصی برای تطبیق با شغل دیگر خود. کارفرمایان ممکن است با این رویه‌ها باز برخورد کنند یا برعکس، موانعی بر سر راه کارکنان بتراشند. گرچه دوشغله بودن کارکنان می‌تواند مزایایی را برای خودشان فراهم کند، در مجموع با معایبی مانند تضاد منافع، مدیریت ضعیف زمان و خستگی، مشکلات قانونی و کاهش بهره‌وری همراه است.

 یکی از خطرات مرتبط با دوشغله بودن، احتمال تضاد منافع است. اگر یک کارمند در شغل دومی مشغول به کار باشد که در رقابت مستقیم با کارفرمای اصلی خود است یا از او می‌خواهد وظایفی را انجام دهد که با نقش اصلی او همخوانی ندارد، این شرایط می‌تواند نگرانی‌های اخلاقی و مشکلات قانونی احتمالی ایجاد کند. مدیریت ضعیف زمان و خستگی یکی دیگر از پیامدهای احتمالی مرتبط با داشتن دو شغل است. دست‌وپنجه نرم کردن با چند شغل می‌تواند استرس‌زا و چالش‌برانگیز باشد، به کاهش کیفیت کار و فرسودگی شغلی منجر شود و در نهایت به کاهش بهره‌وری در محل کار بینجامد. اگر کارمندان در چندین شغل مشغول به کار باشند، ممکن است کمتر روی شغل اصلی خود متمرکز شوند. بدین ترتیب برای انجام و تکمیل تعهدات شغلی، کمتر در دسترس کارفرما خواهند بود. روندی که می‌تواند موجب کاهش کیفیت کار و از دست دادن ضرب‌الاجل‌های کاری شود.

برخی کار دوم را یک روند موقت یا واکنشی نسبت به شرایط نااطمینانی اقتصادی می‌دانند. برخی از تک‌شغله‌ها هم علاقه‌مند به راه‌اندازی کسب‌وکار خود هستند به این امید که با درآمد بیشتر و کار انعطاف‌پذیر روبه‌رو شوند. به نظر می‌رسد با تداوم نااطمینانی‌های اقتصادی و پیش‌بینی‌هایی که احتمال رکود و افزایش تورم را دور از ذهن نمی‌دانند چندان عجیب نیست اگر تعداد دوشغله‌ها در کشورهای درگیر تورم همچنان رو به ازدیاد باشد. 

دراین پرونده بخوانید ...