شناسه خبر : 40592 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

هراس از پشیمانی

چرا قبل از هر تصمیم، احتمال پشیمانی از آن را پیش‌بینی می‌کنیم؟

 

هلیا عبداله‌زاده / نویسنده نشریه 

آیا تا به حال تصمیمی گرفته‌اید که نگرانی از پشیمانی احتمالی آینده در آن تاثیر مستقیم داشته است؟ این تصمیم می‌تواند همان سفر دور اروپا با یک کوله‌پشتی باشد که باید انجامش می‌دادید زیرا ممکن بود روزی پشیمان شوید که نرفتید. شاید هم مثالی که در زندگی شما صدق می‌کند، خرید ناگهانی چیزی باشد که تنها در بازه زمانی محدود عرضه می‌شد و با اینکه به آن نیاز نداشتید، به خود گفتید: «اگر آن را نخرم به احتمال زیاد بعداً پشیمان خواهم شد.» پشیمانی‌گریزی (Regret Aversion) زمانی سر‌و‌کله‌اش پیدا می‌شود که تصمیمی که می‌گیریم صرفاً برای جلوگیری از پشیمانی ناشی از یک تصمیم دیگر در آینده باشد. پشیمانی می‌تواند ناراحت‌کننده باشد و ما را ناتوان کند، به همین دلیل افراد اغلب بر مبنای اجتناب از این احساس ناخوشایند، تصمیم می‌گیرند. زیر سایه پشیمانی‌گریزی، فرد زمان، انرژی یا پول خود را برای جلوگیری از پشیمانی ناشی از تصمیم اولیه تلف می‌کند. منابع صرف‌شده برای اطمینان از اینکه سرمایه‌گذاری اولیه هدر نمی‌رود، می‌تواند حتی از ارزش آن سرمایه‌گذاری فراتر رود. یک مثال ملموس از این رفتار، خرید ماشینی بد و سپس صرف هزینه‌ای بیشتر از قیمت اصلی ماشین، برای تعمیرات آن است. به جای اینکه بپذیرید تصمیمی اشتباه گرفته‌اید و شما باید یک ماشین متفاوت می‌خریدید، در تلاش برای اجتناب از هرگونه پشیمانی هستید. گاهی اوقات این حس پشیمانی می‌تواند صرفاً توجیهی برای یک تصمیم خاص باشد اما اکثر مواقع این حس یک محرک قوی است که به ترجیحات و انتخاب‌های شما جهت می‌دهد. چنین تصمیماتی که بر پایه پشیمانی‌گریزی گرفته شده‌اند می‌توانند به نتایج خوبی منجر شوند. اما به همان اندازه هم می‌توانند ما را به بیراهه بکشانند.

 

خوب و بد ترس از پشیمانی

ما به دنبال اجتناب از تعهد داشتن به یک شکست یا از دست‌دادن فرصتی مناسب هستیم. نگرانی از پذیرش یک شکست، مثلاً یک سرمایه‌گذاری بد، می‌تواند بر تصمیم‌گیری فرد تاثیر بگذارد. مردم معمولاً بیشتر از آنکه به یک تصمیم‌گیری خوب و منطقی فکر کنند، به اجتناب از یک تصمیم بد فکر می‌کنند. این پیش‌بینی پشیمانی از انتخاب اشتباه، اغلب به عنوان نوعی بیمه احساسی در تصمیم‌گیری ما نقش دارد.

با وجود این همه، پشیمانی‌گریزی می‌تواند اثرات مثبتی نیز داشته باشد. سوگیری‌های شناختی اغلب افراد را به سمت اولویت‌دادن به زمان «حال» نسبت به آینده سوق می‌دهند، اما پشیمانی‌گریزی به عنوان یک هشدار ظاهر می‌شود و این پشیمانی بالقوه می‌تواند تصمیمی را برجسته کند که در آن «آینده» در اولویت قرار گرفته باشد. مثلاً زمان‌هایی را در نظر بگیرید که پشیمانی بالقوه به عنوان یک محرک برای روی آوردن به رفتارهای سالم مانند ورزش یا تغذیه مناسب عمل می‌کند. برای کسانی که اهل ورزش هستند، این احساس و مکالمه درونی که «اگر الان به باشگاه نروم، بعداً پشیمان خواهم شد» باید بسیار آشنا باشد. ما نمی‌خواهیم ورژن آینده ما پشیمانی را تجربه کند، حتی اگر اولویت قراردادن آینده، به معنای قربانی‌کردن «حال» باشد. این طرز تفکر حتی می‌تواند افراد را به پس‌انداز بیشتر تشویق کند، زیرا ممکن است به دنبال حذف احتمال پشیمانی از نداشتنِ پس‌انداز کافی در آینده‌ای احتمالی باشند.

هنگامی که پشیمانی‌گریزی در بین سرمایه‌گذاران فردی رخ می‌دهد، به نوبه خود می‌تواند بر بازار مالی گسترده‌تر نیز تاثیر بگذارد. سرمایه‌گذاران ممکن است سهامی را خریداری کنند زیرا نمی‌خواهند به خاطر از دست دادن فرصت پشیمان شوند، یا ممکن است سهامی را پیش از موعد بفروشند زیرا نمی‌خواهند از تعهد به نگهداری آن پشیمان شوند. این تصمیمات به نوبه خود می‌تواند بر قیمت سهام تاثیر بگذارد. برای مثال، پیشنهاد بیش از حد در مزایده، نتیجه آن است که پیشنهاددهندگان علاوه بر سود، پشیمانی احتمالی را نیز در نظر می‌گیرند و قیمت را بالا می‌برند که این رفتار ناشی از پشیمانی‌گریزی است. مسوولیت شخصی در پشیمانی‌گریزی نقشی محوری دارد، زیرا مطابق تعریف، فرد نمی‌تواند از تصمیمی که کنترلی بر آن نداشته پشیمان شود. بنابراین سوگیری ذکرشده عمدتاً در افرادی رخ می‌دهد که تصمیم‌گیرنده خودشان‌اند و مسوولیت تصمیمشان را باید به عهده بگیرند.‌ اثرات جمعی تنها زمانی پدیدار می‌شوند که آن احساسات و تصمیمات فردی یک نتیجه جمعی ایجاد کنند، مانند مثال بالا در راستای بازارهای مالی.

 

ترس از دست دادن (FOMO)

آیا تا به حال شنیده‌اید که کسی بگوید فومو بدی دارد؟ به زبان ساده چیزی که آنها می‌گویند، اساساً این است که به شدت مستعد پشیمانی‌گریزی هستند. فومو اغلب زمانی اتفاق می‌افتد که افراد به دلیل ترس از دست دادن یک فرصت تصمیم می‌گیرند، زیرا ممکن است بعداً از استفاده نکردن از این شرایط پشیمان شوند.

یک سناریوی فرضی را در نظر بگیرید. شب پنج‌شنبه است و برنامه ایده‌آل سارا این است که در خانه بماند، لباس راحتی بپوشد و به همراه مقداری پاپ کورن فیلم تماشا کند. اما یکی از دوستانش با او تماس می‌گیرد و می‌پرسد که آیا می‌خواهد همراه او به یک مهمانی برود. اگرچه سارا شدیداً خسته است و از ماندن در خانه کاملاً راضی است، اما ترس از دست دادن بر تصمیم او سایه می‌اندازد زیرا او نمی‌خواهد از نرفتن به مهمانی پشیمان شود. اگر یک مهمانی عالی باشد چه؟ این پشیمانی محتمل سارا را وادار می‌کند تا پاپ کورن را دوباره در کابینت بگذارد و با وجود خستگی زیاد، آماده شود.

 

چرا این سوگیری رخ می‌دهد؟

گواه پررنگ بودن نقش مولفه احساسی در سوگیری پشیمان‌گریزی را می‌توان در مطالعات علوم اعصاب یافت. مطالعات نشان می‌دهند که میزان قدرت تاثیر پشیمانی پیش‌بینی‌شده بر تصمیمات آینده‌مان، تابعی از مسیرهای احساسی در مغز ماست. یک مطالعه پشیمانی‌گریزی را با افزایش فعالیت در قشر اوربیتوفرونتال (orbitofrontal cortex) و آمیگدال مرتبط دانسته، بخش‌هایی که به‌شدت در پردازش احساسات نقش دارند.

علاوه بر این، همان‌طور که نظریه چشم‌انداز مشهور دانیل کانمن و آموس تورسکی بیان می‌کند، مردم نسبت به رویدادهای منفی حساس‌تر هستند تا رویدادهای مثبت. همواره همراه با پشیمانی، پای احساسات منفی هم به میان می‌آید و به مرور زمان یاد می‌گیریم که پشیمانی یک نتیجه منفی است و سعی می‌کنیم از آن اجتناب کنیم. مانند بسیاری از سوگیری‌های شناختی، اولویت‌های ما، از احساساتمان نسبت به یک گزینه احتمالی ناشی می‌شود تا اینکه درباره آن منطقی چه فکری می‌کنیم.

حضور پشیمانی‌گریزی در تصمیم‌گیری‌هایی که عواقب و نتایج قابل توجهی دارند، قوی‌تر هم خواهد بود. گرچه ممکن است هنگام انتخاب بین گزینه‌های منو در یک رستوران، پشیمانی را در نظر بگیریم، اما این پشیمانی به اندازه پشیمانی بالقوه انتخاب خانه اشتباه نخواهد بود. این امر، پشیمانی‌گریزی را به یک سوگیری غیر‌پیش‌پاافتاده تبدیل می‌کند زیرا بر تصمیمات پرمخاطره و پرهزینه ما تاثیر می‌گذارد. جدای از تاثیر آن، توانایی این سوگیری برای کمک به افراد یا مانع شدن در رشدشان، به موضوع و بستری که در آن ظاهر می‌شود برمی‌گردد. همانطور که قبلاً ذکر شد، پشیمانی‌گریزی می‌تواند رفتارهای مثبت مرتبط با سلامتی را افزایش دهد، اما همچنین به تصمیم‌گیری غیرمنطقی در سرمایه‌گذاری منجر شود.

 

پشیمانی‌گریزی در طول بحران مسکن

در طول بحران مسکن سال 2008، بسیاری از افرادی که به تازگی خانه خریده بودند حاضر به رها کردن وام مسکن خود نشدند، به‌رغم این واقعیت که ارزش دارایی آنها به میزان زیادی کاهش یافته بود و دیگر ارزش پرداخت وام مسکن را نداشتند. تحقیقات در سال 2010 نشان داد که ارزش ملک باید به کمتر از 75 درصد پول بدهی باقی‌مانده می‌رسید تا صاحبان ملک به فکر ترک خانه بیفتند. اگر تصمیمات این افراد صرفاً بر اساس عوامل اقتصادی و منطقی بود، بسیاری از مالکان زودتر خانه‌های خود را ترک می‌کردند. اما وابستگی عاطفی به خانه‌ها، همراه با گریز از مواجه شدن با این حقیقت که پولی که قبلاً خرج شده است، تمام ارزش خود را از دست داده، باعث شد تا رها کردن ملکشان را به تاخیر بیندازند.

 

حوزه مالی-رفتاری و پشیمانی‌گریزی

 حوزه مالی - رفتاری بر این تمرکز دارد که چرا مردم تصمیمات مالی غیرمنطقی می‌گیرند. پشیمانی‌گریزی نمونه‌ای از این رفتارهای غیرمنطقی است. حقیقت ماجرا این است که پول بر اساس احساسات و عواطف سرمایه‌گذاری یا خرج می‌شود نه بر اساس یک فرآیند تصمیم‌گیری منطقی. سرمایه‌گذارانی که این نوع رفتار را نشان می‌دهند، برای پولی که در گذشته خرج کرده‌اند، نسبت به پولی که در آینده برای بازیابی سرمایه‌گذاری قبلی خود باید خرج کنند، ارزش بیشتری قائل‌اند.

پشیمانی‌گریزی همچنین می‌تواند به خطای هزینه‌های غرق‌شده (sunk-cost fallacy) منجر شود. زمانی که مردم به جای کاهش ضرر و تصمیم‌گیری که بهترین نتیجه را برای آنها در آینده به همراه خواهد داشت، تصمیمات خود را بر اساس رفتارهای گذشته و تمایل به از دست ندادن زمان یا پولی که قبلاً سرمایه‌گذاری کرده‌اند می‌گیرند، در دام خطای هزینه‌های غرق‌شده می‌افتند. بسیاری از سرمایه‌گذاران حاضر نیستند حتی به خودشان اعتراف کنند که سرمایه‌گذاری بدی انجام داده‌اند. تغییر راهبردها، شاید فقط در ناخودآگاه ما، به عنوان پذیرش شکست در نظر گرفته می‌شود که در نهایت همان احساس ناخوشایند پشیمانی را به ما می‌دهد. در نتیجه، بسیاری از سرمایه‌گذاران به تصمیمات نادرست خود متعهد می‌مانند یا حتی سرمایه‌ای بیشتر را به یک سرمایه‌گذاری بد تزریق می‌کنند تا تصمیم اولیه‌شان ارزشمند به نظر برسد.

نمونه مشهور این رفتار با نام خطای کنکورد (Concorde Fallacy) شناخته می‌شود. دولت‌های بریتانیا و فرانسه مدت‌ها پس از آنکه مشخص شد دیگر توجیه اقتصادی برای این پروژه وجود ندارد، به سرمایه‌گذاری برای توسعه هواپیمای کنکورد ادامه دادند. سیاستمداران درگیر این پروژه، نمی‌خواستند با شرم متوقف کردن کار و اعتراف به اینکه پولی که خرج‌ شده به یک وسیله نقلیه کارآمد منجر نمی‌شود، کنار بیایند. وسیله نقلیه حاصل، و پولی که برای توسعه آن صرف شده است، تقریباً در سطح جهانی به عنوان یک شکست تجاری در نظر گرفته می‌شود.

 

پشیمانی‌گریزی و سقوط بازار

در سرمایه‌گذاری، نظریه پشیمانی و ترس از دست‌دادن که اغلب آن را به اختصار فومو می‌نامند، دست‌در‌دست هم هستند. این امر به‌ویژه در زمان‌های طولانی بازارهای صعودی که قیمت ضمانت مالی (financial securities) افزایش می‌یابد و خوش‌بینی سرمایه‌گذاران بالاست مشهود است. ترس از دست دادنِ فرصتی برای کسب سود، می‌تواند حتی محافظه‌کارترین و ریسک‌گریزترین سرمایه‌گذار را به نادیده گرفتن علائم هشدار‌دهنده سقوط قریب‌الوقوع سوق دهد. شور‌و‌شوق غیرمنطقی، عبارتی که آلن گرینسپن (Alan Greenspan) رئیس سابق بانک مرکزی آمریکا از آن استفاده می‌کند، به این اشتیاق بیش از حد سرمایه‌گذاران اشاره دارد. اشتیاقی که قیمت دارایی‌ها را بالاتر از حدی می‌برد که بتوان آن را با مبانی بنیادی دارایی توجیه کرد. این خوش‌بینی اقتصادی بی‌دلیل می‌تواند به الگوی متداوم رفتار سرمایه‌گذاری منجر شود. سرمایه‌گذاران باور می‌کنند که افزایش اخیر قیمت‌ها، آینده را نیز پیش‌بینی می‌کند به همین دلیل به سرمایه‌گذاری‌های سنگین خود ادامه می‌دهند. حباب‌های دارایی شکل می‌گیرند که در نهایت می‌ترکند و موجب فروش همراه با هراس می‌شوند. این سناریو می‌تواند رکود شدید اقتصادی یا رکود کوتاه‌مدت را به دنبال داشته باشد. سقوط بازار سهام در سال 1929، سقوط بازار سهام در سال 1987، سقوط دات‌کام در سال 2001، و بحران مالی 2008-2007 نمونه‌هایی از این موضوع‌اند.

 

پشیمانی‌گریزی بر رفتار ما چه تاثیری می‌گذارد؟

 اثر گله‌ای: افرادی که پشیمانی زیادی را تجربه می‌کنند اغلب از تصمیمات خود مطمئن نیستند. به همین دلیل سعی می‌کنند اطمینان و تایید را در تصمیمات دیگران جست‌وجو کنند. وقتی تصمیم آنها با جمعیت مطابقت دارد، این افراد احساس می‌کنند که پتانسیل پشیمانی در آینده به حداقل رسیده است.

محافظه‌کاری: بسیاری از سرمایه‌گذارانی که پشیمانی‌گریزی را تجربه می‌کنند، ترجیح می‌دهند از سرمایه‌گذاری‌های پرخطر اجتناب کنند. در عوض از انتخاب سرمایه‌گذاری‌هایی که بازده کمتری دارند، به دلیل ایمنی موجود در این سرمایه‌گذاری خوشحال هستند. در بلندمدت این می‌تواند موجب عملکرد ضعیف و نتایج غیربهینه برای سرمایه‌گذار شود.

ترجیح سهام‌های معروف: پشیمانی‌گریزی باعث می‌شود مردم سهام‌های معروف را انتخاب کنند. سرمایه‌گذارانی که پشیمانی را تجربه می‌کنند، از پذیرش مسوولیت شخصی در سرمایه‌گذاری در سهامی که برای عموم مردم شناخته‌شده نیستند، می‌ترسند. این سرمایه‌گذاران به دلیل پشیمانی‌گریزی که دارند هرگز نمی‌توانند سهامی را زود بخرند و از صعود آن سود ببرند.

 

چگونه از این سوگیری اجتناب کنیم؟

83 یک مطالعه خاص نشان داد که مردم اغلب پشیمانی آینده را بیش از حد ارزیابی می‌کنند، که این موضوع نشان می‌دهد افراد کمتر از آن چیزی که تصور می‌کنند مستعد پشیمانی هستند. این یافته‌ای جالب است که باید آن را هنگام بررسی تصمیمی که در آن پشیمانی بالقوه بر اولویت‌های ما تاثیر می‌گذارد، به خاطر بسپاریم. جدای از اتکا به داده‌های به‌دست‌آمده از نتایج، برای جلوگیری از پشیمانی می‌توان به رویکردی بودایی نیز روی آورد. عدم پشیمانی نه با تلاش برای تنظیم دقیق تصمیمات، بلکه با پذیرش نتایج اتفاق می‌افتد. هر آنچه در گذشته اتفاق افتاده از نظر تاثیرگذاری خارج از محدوده کنترل ماست. ما نمی‌توانیم تصمیمات سال گذشته خود را تغییر دهیم، اما می‌توانیم دیدگاه خود را نسبت به آنها تنظیم کنیم و به دنبال کاهش ناراحتی ناشی از پشیمانی باشیم. در دنیای سرمایه‌گذاری، داشتن درک اولیه از امور مالی رفتاری، ایجاد یک نقشه پورتفوی قدرتمند و درک میزان تحمل ریسک و دلایل آن، می‌تواند احتمال درگیر شدن در رفتارهای مخرب ناشی از پشیمانی‌گریزی را محدود کند. سوگیری پشیمانی‌گریزی اساساً حول محور ریسک‌گریزی می‌چرخد. با این حال، برای اجتناب از ریسک، لازم نیست از سهام به عنوان یک طبقه دارایی، به طور کلی اجتناب شود. ریسک موجود در سرمایه‌گذاری سهام را می‌توان با تنوع کاهش داد. از این‌رو هنگامی که سرمایه‌گذاری که تحت‌تاثیر پشیمانی‌گریزی است، پورتفوی متنوعی ایجاد می‌کند، می‌تواند این سوگیری شناختی را کاهش دهد. همچنین برای سرمایه‌گذاران سهام مهم است که دید بلندمدتی از سرمایه‌گذاری‌های خود داشته باشند. این بدان معناست که سرمایه‌گذاران باید در نظر داشته باشند که یک سبد سهام با تنوع مناسب نسبتاً ایمن است و در بلندمدت بازده مناسبی خواهد داشت. این طرز دید به آنها کمک می‌کند تا بر پشیمانی‌گریزی خود غلبه کنند. همچنین می‌توانید قوانین معاملاتی را تنظیم کنید که هرگز تغییر نمی‌کنند. برای مثال، اگر یک معامله سهام هفت درصد از ارزش خود را از دست داد، از آن خارج شوید. اگر سهام از یک سطح معین بالاتر رفت، یک حد ضرر متحرک (trailing stop) تعیین کنید که اگر معامله مقدار معینی از سود را از دست داد، سود قفل شود. این قوانین را برای خود غیرقابل شکست کنید و با احساسات معامله نکنید. سرمایه‌گذاران همچنین می‌توانند استراتژی‌های معاملاتی خود را خودکار کرده و از الگوریتم‌ها برای اجرا و مدیریت تجارتشان استفاده کنند. استفاده از استراتژی‌های معاملاتی مبتنی بر قوانین، شانس تصمیم‌گیری اختیاری سرمایه‌گذار بر اساس نتیجه سرمایه‌گذاری قبلی را کاهش می‌دهد. سرمایه‌گذاران همچنین می‌توانند از استراتژی‌های معاملاتی خودکار برای آزمایش خود استفاده کنند. این آزمایش می‌تواند آنها را نسبت به سوگیری‌های شخصی‌شان آگاه کند و سرمایه‌گذاران می‌توانند از این نتایج هنگام طراحی قوانین سرمایه‌گذاری خود استفاده کنند. 

منابع:

1- Juneja. Prachi. Regret Aversion Bias.

 www.managementstudyguide.com.

2- Why do we anticipate regret before we make a decision? thedecisionlab.com

3- Hayes. Adam. Regret Avoidance. www.investopedia.com. March 24th, 2021

دراین پرونده بخوانید ...