شناسه خبر : 40591 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

شلایفر بزرگ

اقتصاددان مهاجری که دوبار مدال بیتس کلارک را به خانه برد

 

ندا لهردی / نویسنده نشریه 

80زندگی در قبای مهاجری کم‌سن‌وسال قطعاً چالش‌ها و مصائبی دارد که می‌تواند عبور از برزخ نوجوانی و تفکرات انتزاعی آن دوره را سخت‌تر کند؛ خاصه اگر در میانه جنگ سرد چشم به جهان گشوده و زندگی در دوره رکود شوروی را تجربه کرده باشی. شاید به همین خاطر هم بود که «آندری شلایفر» به اقتصاد علاقه‌مند شد و با پشتکار توانست قله‌های مهمی را در این علم فتح کند؛ تا جایی‌که عنوان پرارجاع‌ترین عالم در حوزه اقتصاد و تجارت را در اختیار بگیرد و تا پیش از رسیدن به چهل‌سالگی، دو بار برنده جایزه‌ای شود که بعد از نوبل اقتصاد مهم‌ترین دستاورد در این علم به حساب می‌آید. او بیش از هر ‌چیز روی موضوع اقتصاد بازارهای مالی، امور مالی شرکت‌ها و البته اقتصاد گذار متمرکز بوده و اغلب کارهای پژوهشی خودش را در این زمینه‌ها انجام داده است. در حقیقت شلایفر بر روند آزادسازی اقتصادی تاکید دارد تا به این ترتیب بازارها به جای نهادها تعیین‌کننده روندها باشند.

 

مهاجری در مسیر هدف

آندری شلایفر در بیستمین روز از ماه فوریه سال 1961 در خانواده‌ای یهودی و در یکی از زیباترین شهرهای جهان به دنیا آمد. ستاره شلایفر در مسکوی اتحاد جماهیر شوروی درخشید؛ در سال‌هایی که اگرچه از جنگ جهانی دوم دور بودند، اما جهان در جنگی سرد میان بلوک شرق و غرب فرو رفته بود؛ جنگی بدون تنش و کشمکش و البته مملو از کارزارهای تبلیغات سیاسی، جاسوسی و تحریم‌های اقتصادی گسترده. شلایفر تمام سال‌های اولیه حضورش در این دنیا را در زیر سایه جنگ سرد و فضای خفقان‌آور آن گذراند. با این اوصاف بود که زندگی روزبه‌روز برای او و خانواده‌اش سخت‌تر می‌شد تا اینکه تصمیم به مهاجرت گرفتند و راهی ایالات متحده آمریکا شده و در شهر راچستر در ایالت نیویورک ساکن شدند. این مهاجرت در زمانی اتفاق افتاد که آندری شلایفر تنها پانزده سال داشت و اتحاد جماهیر شوروی به رهبری «لئونید برژنف» به عنوان دبیرکل کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی، اداره می‌شد. در این دوره، اندک آزادی‌های دوره خروشچف هم از بین رفته بودند و شوروی وارد دوره‌ای شده بود که رسانه‌های عنوان رکود را برای آن انتخاب کرده بودند. این رکود در حقیقت یک بحران همگانی در دولت شوروی بود که در آن به دنبال توسعه بیش از حد ساختار بوروکراسی و دستگاه دیوانسالاری، گرایش‌های منفی در نظام اقتصادی شکل گرفته بودند. چنین شرایط پیچیده‌ای چنان در هزارتوی ذهن آندری‌‌شلایفر رسوخ کرده بود که در سال‌های بعد به او انگیزه‌های مضاعفی برای مطالعه علم اقتصاد و بررسی ریشه‌های رکود در آن را داد. در نهایت وقتی در پانزده‌سالگی وارد آمریکا شد، به مدرسه‌ای در شهر راچستر رفت و دلبسته «فرشتگان چارلی» شد؛ مجموعه تلویزیونی معروف و موفقی در دهه 70 میلادی که بعدها بارها بازسازی شد و فیلم‌های مختلفی در سینمای هالیوود از آن ساخته شدند. شلایفر از خلال داستان‌های فرشتگان چارلی که با مهارت و ترفندهای خاص خودشان افراد تحت تعقیب را دستگیر می‌کردند، توانست به تدریج زبان انگلیسی را یاد بگیرد.

او به دنبال علاقه‌اش به ریاضیات، تصمیم گرفت این رشته را در دانشگاه دنبال کند. به این ترتیب بود که وارد دانشگاه هاروارد شد و مدرک کارشناسی خودش را در رشته ریاضیات از این دانشگاه گرفت. شلایفر در سال اول ورودش به هاروارد، یکی از مهم‌ترین دروسش را با «برد دلونگ» گذراند که اقتصاددانی برجسته در زمینه اقتصاد تاریخی به حساب می‌آید. دلونگ که سال‌ها به عنوان معاون وزیر امور خارجه در دوره ریاست‌جمهوری بیل کلینتون فعالیت کرد، تاثیر مهمی در زندگی شلایفر گذاشت. آندری شلایفر گفته است که همین دوره کوتاه باعث شد به خوبی بفهمد که قرار نیست یک ریاضیدان شود و این تجربه کمک کرد تا در آینده به فکر نوشتن بیفتد، چون دلونگ دست‌به‌قلم بود و وبلاگ‌نویسی فعال. دانشگاه هاروارد اما تحفه دیگری هم برای آندری شلایفر به همراه داشت. او در همین دوره کارشناسی، فرصت آشنایی با «لارنس سامرز» را پیدا کرد که استاد و الگوی او شد. هرچند سامرز تنها هفت سال از شلایفر بزرگ‌تر بود، اما پشتوانه فکری و الگوهایی مانند «کنت ارو» و «پل ساموئلسون» را داشت که به ترتیب دایی و عموی او بودند و البته هر دو اقتصاددانانی برجسته و برنده جایزه نوبل. سامرز مدتی هم ریاست دانشگاه هاروارد را بر عهده داشت. این آشنایی اما باعث شد شلایفر و سامرز در سال‌های آینده همکاری‌های مختلفی با هم داشته باشند. در نهایت آندره شلایفر به این نتیجه رسید که تحصیلاتش را در رشته اقتصاد ادامه بدهد و به این ترتیب وارد دانشگاه ام‌آی‌تی شد. او سرانجام در سال 1986 مدرک دکترای اقتصاد خودش را از این دانشگاه دریافت کرد.

 

پیرو مکتب شیکاگو

استعداد و پشتکار آندری شلایفر به قدری بود که به خوبی می‌شد آنها را از لابه‌لای پژوهش‌ها و مطالعاتش مشاهده کرد. با این اوصاف بود که مدیران دانشگاه هاروارد، اقدامات و مسیر رشد دانشجوی قدیمی‌شان را دنبال کردند و دست‌آخر در سال 1991 از شلایفر دعوت کردند به دپارتمان اقتصاد این دانشگاه بپیوندد. آندری شلایفر از آن زمان به عنوان عضو دائمی این دپارتمان فعالیت کرده است و در فاصله سال‌های 2001 تا 2006 هم به عنوان استاد اقتصاد در این دانشگاه به تدریس پرداخت. البته سابقه آندری شلایفر به عنوان استاد اقتصاد به پیش از این دوره هم می‌رسد. در واقع شلایفر قبل از تدریس اقتصاد در دانشگاه هاروارد، مدت کوتاهی به تدریس در دانشگاه پرینستون پرداخت که یکی از قدیمی‌ترین دانشگاه‌های آمریکا و یکی از بهترین و پرافتخارترین آنها در جهان است. آندری شلایفر اما مدتی بیشتر از آن، به تدریس اقتصاد در مدرسه تحصیلات تکمیلی کسب‌وکار دانشگاه شیکاگو مشغول بود؛ دانشگاهی معتبر که خانه بعضی از مهم‌ترین و معروف‌ترین برندگان جایزه نوبل و منشأ شکل‌گیری مکتب شیکاگو بود که حالا یکی از مهم‌ترین شاخه‌های جامعه‌شناسی در جهان به شمار می‌آید. در حقیقت آندره شلایفر در دانشگاه شیکاگو فرصت آشنایی بهتر و عمیق‌تر با «میلتون فریدمن» به عنوان یکی از رهبران مکتب اقتصادی شیکاگو را پیدا کرد و به یکی از طرفداران پروپاقرص این مکتب تبدیل شد؛ مکتبی که با مخالفت با موج مداخله‌گرایی به ویژه از سوی نهادهای دولتی، به حمایت از لیبرالیسم و مبانی آن در نظام اقتصادی می‌پردازد.

اولین تلاش‌ها و اقدامات پژوهشی آندری شلایفر در زمینه اقتصاد مالی بود که بر فعالیت‌های پولی متمرکز است و به ارتباط میان متغیرهای مالی مانند قیمت، نرخ بهره و ارزش سهام می‌پردازد. با این حال شلایفر با رویکرد اقتصاد رفتاری به تحقیق در این زمینه پرداخت تا تاثیر احساسات و هیجانات اجتماعی در تحلیل و فهم بازارها و عوامل اقتصادی را بسنجد. در همین راستا بود که شلایفر با همکاری همکاران سابقش در دانشگاه شیکاگو به نوشتن سلسله‌مقالات و پژوهش‌هایی درباره اقتصاد سیاسی، اقتصاد گذار و توسعه اقتصادی روی آورد. در واقع «کوین مورفی» استاد برجسته اقتصاد مدرسه تحصیلات تکمیلی کسب‌وکار دانشگاه شیکاگو و برنده مدال جان بیتس کلارک و «رابرت وارد ویشنی» استاد امور مالی این دانشگاه، همراهان مهم او در این مسیر بوده‌اند. «پل کروگمن» اقتصاددان و روشنفکر شناخته‌شده آمریکایی و برنده جایزه نوبل اقتصاد، بعضی از مقالات پژوهشی آنها را تایید و بسیار تاثیرگذار می‌داند. کروگمن در این میان مقاله‌ای با عنوان «صنعتی‌سازی و پیشرفت بزرگ» را اثری بزرگ و مهم می‌داند که به رخوت طولانی‌مدت موجود در تئوری توسعه، پایان بخشیده است. شلایفر همچنین تحقیقات گسترده‌ای در زمینه حاکمیت بنگاهی و همچنین امور مالی و حقوقی شرکت‌ها انجام داده است. از خلال این تحقیقات، مجموعه مقالاتی که شلایفر با همکاری و همراهی «رافائل لاپورتا» استاد اقتصاد دانشگاه براون، «سیمون دیانکوف» اقتصاددان برجسته بلغارستانی و «فلورنسیو لوپز دسیلانس» اقتصاددان فرانسوی، در زمینه حاکمیت بنگاهی نوشته است، بسیار مفید و تاثیرگذار بود و بارها و بارها مورد ارجاع قرار گرفته‌اند. شلایفر در سال‌های اخیر تحقیقاتش را بیشتر روی تئوری ریشه‌های حقوقی متمرکز کرده است که با عنوان تئوری حقوق و مسائل مالی هم شناخته می‌شود. این تئوری مدعی است که سنت قانونی که یک کشور به آن اعتقاد دارد و وفادار است، عامل تعیین‌کننده بسیار مهمی برای توسعه یک کشور و بیش از آن، توسعه مالی همه‌جانبه محسوب می‌شود. در واقع حقوق عرفی و حقوق سنتی مدنی، دو جزء اصلی یا ریشه‌های تئوری حقوقی هستند که به طور قابل‌توجهی ساختار قانونگذاری را شکل داده و به حل‌و‌فصل مناقشات کمک کرده‌اند. پژوهش‌ها و فعالیت‌های آکادمیک آندری شلایفر در زمینه‌های امور مالی و حقوقی در شرکت‌ها، اقتصاد بازارهای مالی، انحرافات بازارهای کارآمد و اقتصاد گذار نام او را در میان اقتصاددانان تاثیرگذار قرن اخیر مطرح کرده‌اند. او در واقع یکی از مهم‌ترین ترویج‌دهندگان نظام اقتصادی در حال گذار است که به تغییر رویکرد اقتصاد از ساختار برنامه‌ریزی‌شده و متمرکز به سمت اقتصاد بازار می‌پردازد. در این نظام اقتصادی، توسعه نهادها بر مبنای بازار شکل می‌گیرد و به عنوان مثال قیمت‌ها به جای یک سازمان مرکزی، به وسیله نیروهای فعال در بازار تعیین می‌شوند. شلایفر همچنین تحقیقات گسترده‌ای در زمینه الگوی پیشرفت بزرگ انجام داد؛ مفهومی در اقتصاد توسعه یا اقتصاد رفاه که تاکید دارد، تصمیم یک شرکت چه صنعتی چه غیرصنعتی، به انتظاراتش از آنچه شرکت‌های دیگر انجام می‌دهند، بستگی دارد. در این الگو، مزیت مقیاس که مفهومی در اقتصاد خرد برای کاهش هزینه در اثر افزایش حجم تولید است و همچنین انحصار چندتایی که نوعی ساختار در بازار آزاد است، مقبول و پذیرفته هستند و البته زمان صنعتی‌سازی با دقت نسبتاً بالایی تخمین زده می‌شود.

 

مشاور اقتصادی در سایه

81در اوایل دهه 1990 و با پایان گرفتن دوران جنگ سرد، دولتمردان آمریکایی برای نشان دادن حسن‌نیت‌شان سعی کردند با کمک‌های مالی به روند توسعه روسیه کمک کنند. به این ترتیب شلایفر به ریاست پروژه‌ای در دانشگاه هاروارد رسید که تحت حمایت موسسه توسعه بین‌المللی هاروارد بود. در این پروژه شلایفر طی سال‌های 1992 تا 1997 کمک‌های مالی دولت ایالات متحده آمریکا را برای توسعه اقتصاد روسیه مدیریت می‌کرد و اختصاص می‌داد. شلایفر در همین سال‌ها به عنوان مشاور معاون نخست‌وزیر وقت روسیه یعنی «آناتولی چوبایس» هم فعالیت می‌کرد. چوبایس در واقع مسوول خصوصی‌سازی روسیه پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی بود و نقش مهمی در معرفی اقتصاد بازار و اصول مالکیت خصوصی در این کشور داشت. او از ماه سپتامبر 2008 عضو شورای مشورتی شرکت بزرگ جی‌پی مورگان چیس و از ماه اکتبر سال 2012، عضو هیات مشاوران جهانی در شورای روابط خارجی (CFR) بوده است. شلایفر با مشورت‌هایش به آناتولی چوبایس، تاثیر بزرگ و چشمگیری به شکل‌گیری بازار سهام روسیه و ورودش به بازار سرمایه در سطح جهانی داشت. با این حال در سال 1996 و به دنبال شکایت‌هایی علیه پروژه حمایتی هاروارد، کنگره آمریکا تصمیم گرفت سازمان دیوان محاسبات تحقیقاتی را در این زمینه آغاز کند و به این ترتیب مقرر شد که برنامه حمایتی دولت آمریکا از طریق موسسه توسعه بین‌المللی دانشگاه هاروارد، تحت کنترل شدید دیوان محاسبات به کارش ادامه بدهد. در نهایت و در سال 1997 آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا اغلب کمک‌های مالی خودش به پروژه حمایتی دانشگاه هاروارد را متوقف کرد. این اتفاق بعد از مشخص شدن نتایج تحقیقاتی افتاد که نشان می‌دادند مقامات پروژه حمایتی دانشگاه هاروارد، یعنی آندری شلایفر و «جاناتان ‌های»، از موقعیت و اطلاعات‌شان برای بهره‌مندی از سرمایه‌گذاری‌ها در بازار اوراق بهادار روسیه، سوءاستفاده کرده‌اند. در نهایت در ماه آگوست سال 2005، دانشگاه هاروارد، آندری شلایفر و وزارت دادگستری به توافقی رسیدند که بر اساس آن، این دانشگاه را ملزم به پرداخت 5 /26 میلیون دلار برای پایان دادن به این دعوای قضایی پنج‌ساله کرد. شلایفر هم با وجود آنکه تمام ادعاهای مربوط به سوءاستفاده را رد کرد، اما مسوول پرداخت دو میلیون دلار از این ضرر شد.

 

پرارجاع‌ترین اقتصاددان

همین فعالیت‌های پژوهشی و تحقیقاتی تاثیرگذار باعث شد تا آندری شلایفر بتواند دو بار موفق به دریافت مدال جان بیتس کلارک بشود؛ جایزه‌ای بسیار معتبر در علم اقتصاد که به اقتصاددانان برجسته زیر چهل سال تعلق می‌گیرد. انجمن اقتصادی آمریکا که وظیفه انتخاب و اهدای این جایزه را به عهده دارد، شلایفر را اقتصاددانی درجه‌یک توصیف می‌کند که در زمینه سنت قدیمی مکتب شیکاگو در ایجاد الگوهای ساده با تاکید بر مکانیسم‌های اقتصادی پایه و نگاه دقیق به شواهد موجود، کار می‌کند. تم و موضوع تکراری در تمام تحقیقات آندری شلایفر، نقش مرتبط بازارها، نهادها و دولت‌هاست. با این همه، مهم‌ترین اثر آندری شلایفر، کتابی با عنوان «بحران عقاید: روانشناسی سرمایه‌گذاری و آسیب‌پذیری مالی» است که آن را با همراهی «نیکولا جنایولی» اقتصاددان ایتالیایی فعال در زمینه اقتصاد رفتاری و اقتصاد سیاسی نوشته است. این کتاب به بررسی تاثیری می‌پردازد که عقاید و رفتارها بر شکل‌گیری بازارهای مالی دارند و اقتصاد را در معرض خطرهای بزرگ و مهم قرار می‌دهند.

در حالی که آندری شلایفر عنوان پرارجاع‌ترین عالم اقتصاد و تجارت را در اختیار دارد، پروژه مقاله‌های پژوهشی اقتصاد یا ری‌پک، او را به عنوان برترین اقتصاددان جهان انتخاب و معرفی کرده است. همکاری‌های آکادمیک آندری شلایفر در زمینه تحقیقات و تالیفات تا جایی ادامه پیدا کرد که او و بعضی از همکارانش -‌به خصوص آنها که اقتصاددانانی متخصص در رفتارشناسی امور مالی بودند- به این نتیجه رسیدند که یک شرکت مدیریت سرمایه‌گذاری در شیکاگو راه‌اندازی کنند. به این ترتیب بود که آندری شلایفر در سال 1994 و به همراه «رابر وارد ویشنی» اقتصاددان آمریکایی و استاد امور مالی دانشگاه شیکاگو و «جوزف لاکونیشوک» اقتصاددان و استاد امور مالی دانشگاه ایلینویز شرکت مدیریت امور مالی و سرمایه‌گذاری «ال‌اس‌وی» (LSV Asset Management) را تاسیس کردند. بر اساس آنچه در وب‌سایت این شرکت منتشر شده است، LSV تا ماه فوریه سال 2006 چیزی در حدود 50 میلیارد دلار ارزش کمی را در سبدهای سهام مدیریت کرد. در همان سال بود که آندری شلایفر سهام خودش در این شرکت را فروخت. 

دراین پرونده بخوانید ...