شناسه خبر : 40025 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بر قله اقتصادسنجی مدرن

تریگوه هاولمو چگونه تئوری احتمالات را در اقتصاد توجیه کرد؟

 

ندا لهردی / نویسنده نشریه 

76جایزه نوبل اقتصاد سال 2020 به سه اقتصاددانی تعلق گرفت که هر کدام گام‌های تازه و تعیین‌کننده‌ای در اقتصادسنجی برداشته و به عبارتی ارزیابی، سنجش و آزمایش الگو‌های اقتصادی پیچیده و مدرن را امکان‌پذیر کرده‌اند. با این اوصاف قطعاً آنهایی که بنیان‌های اولیه این علم را پایه‌گذاری کردند و در جهت موشکافی و بررسی تاثیرات آن بر توسعه علم اقتصاد و کشف نقاط تیره و مبهمی قدم برداشتند که از این طریق روشن می‌شدند، چراغ راه بوده‌اند. «تریگوه هاولمو» یکی از نخستین اقتصاددانانی بود که شعله‌های این چراغ را برافروخت و به شفاف‌سازی پایه‌های نظریه احتمالات در اقتصادسنجی کمک کرد و بررسی‌هایش از ساختارهای اقتصادی مقارن، راهگشای اقتصاددانان نسل‌های بعد شد. هاولمو درست به خاطر همین اقدامات و تلاش‌هایش شایسته دریافت جایزه نوبل اقتصاد تشخیص داده شد و در سال 1989 این جایزه را دریافت کرد. در حقیقت او تمام تلاش خودش را کرد تا ثابت کند که علم اقتصاد سنجش‌پذیر است و مصونیتی در برابر ارزیابی‌های مختلف ندارد؛ موضوعی که با ایجاد امکان تحلیل‌های آماری از الگو‌های اقتصادی و داده‌های مشاهده‌شده، به گسترش شاخه‌ای تازه از درخت علم اقتصاد کمک بزرگی کرد. به این ترتیب تعجبی ندارد که او پیرو راه اقتصاددان هموطنش یعنی «راگنار فریش» باشد که برای اولین‌بار موضوع سنجش‌پذیر بودن اقتصاد را در مجله اقتصادسنجی و با ادغام آمار، تئوری‌های اقتصادی و ریاضیات توضیح داد.

 

اقتصاددان هموطن در نقش مرشد

تریگوه هاولمو در سیزدهمین روز از ماه دسامبر سال 1911 در شهر کوچک سکیدسمو به دنیا آمد که بخشی از ناحیه تاریخی رومریک در شمال شرقی اسلو پایتخت نروژ است. در جغرافیای این کشور اما این شهر ساحلی در جنوب‌شرقی نقشه واقع شده و ظاهراً مردمی دارد که مسیر آگاهی را دنبال می‌کنند، چون همین شهر کوچک سال‌هاست که روزنامه محلی دارد که به صورت مداوم چاپ و منتشر شده است. در چنین فضایی هاولمو هم راه آموختن را در پیش گرفت. او دوران دبیرستان را در مدرسه مذهبی اسلو گذراند و در همان سال‌ها متوجه علاقه‌اش به ریاضیات و آمار شد. با این اوصاف بود که به دانشگاه اسلو رفت و مدرک کارشناسی خودش در رشته اقتصاد را در سال 1930 از این دانشگاه گرفت. در همین دوره بود که با «راگنار فریش» آشنا شد؛ اقتصاددان هموطنش که از پیشروان اقتصادسنجی و از اولین اقتصاددانانی بود که موضوع سنجش‌پذیر بودن علم اقتصاد و امکان بررسی آماری آن را در اوایل قرن بیستم مطرح کرد. در نهایت او بود که در سال 1926 عبارت اقتصادسنجی را ابداع و از آن برای روش‌های آماری که سازوکار‌های اقتصادی را توضیح می‌دادند، استفاده کرد. راگنار فریش همچنین چند سال بعد و در سال 1933 هم دو عبارت اقتصاد خرد و اقتصاد کلان را هم ابداع کرد تا بتواند سیستم‌های اقتصادی مختلف را توضیح بدهد. او یکی از اولین اقتصاددانانی بود که در سال 1933 الگوی آماری مبتنی بر داده‌ها را برای چرخه‌های تجاری تعریف کرد و در نهایت توانست در سال 1969 برنده جایزه نوبل اقتصادی شود. با این اوصاف آشنایی و معاشرت با راگنار فریش مسیر زندگی تریگوه هاولمو را به کلی تغییر داد. او به پیشنهاد فریش وارد موسسه علم اقتصاد شد و در آنجا مدتی به عنوان دستیار فریش فعالیت کرد و در نهایت به ریاست بخش محاسبات این موسسه رسید.

هاولمو در سال 1936 مطالعه رشته آمار در کالج دانشگاهی لندن را آغاز کرد که در واقع دانشگاهی دولتی و تحقیقاتی به حساب می‌آید و قدیمی‌ترین بخش دانشگاه لندن است. بعد از آن بود که سفرهای هاولمو با مقاصد آموزشی و تحقیقاتی آغاز شدند. او برای مطالعات و تحقیقات بیشتر در زمینه اقتصاد و آمار راهی برلین، ژنو و آکسفورد شد. در سال 1938 بود که دانشگاه آرهوس که دومین دانشگاه بزرگ دانمارک است، به او پیشنهاد تدریس در این دانشگاه را داد. هاولمو به مدت یک سال در این دانشگاه تدریس کرد و سپس در سال بعد پیشنهاد یک بورس تحقیقاتی و علمی را دریافت کرد که برای آن باید به ایالات متحده آمریکا می‌رفت. در همان زمان بود که شعله‌های جنگ جهانی دوم شروع به زبانه کشیدن کرد. هاولمو در این سال‌ها در اداره آمار شهر نیویورک با کارگروه تجارت و صادرات نروژ کار می‌کرد. یک سال بعد از اینکه آتش جنگ خاموش شد، تریگوه هاولمو توانست در ادامه تحقیقاتش در زمینه بررسی رویکرد احتمالات در اقتصادسنجی، مدرک دکترای اقتصادش را بگیرد.

 

تخمین روابط اقتصادی

در حقیقت اقتصادسنجی به تخمین روابط اقتصادی و آزمایش این می‌پردازد که آیا روابط فرضی کاملاً با واقعیت مطابقت دارند یا نه. این همان موضوعی بود که تریگوه هاولمو در رساله دکترای خودش به آن پرداخت و حتی پیش از دریافت مدرک دکترا و در سال 1944 آن را در مجله معتبر اقتصادسنجی منتشر کرد. او نشان داد که نتایج بسیاری از روش‌های مورد استفاده تا آن زمان، نادرست بوده و بسیاری از اقتصاددانان را به اشتباه انداخته بودند. بر اساس بررسی‌های هاولمو، روش‌های اولیه به اندازه کافی با واقعیت مطابقت نداشته و از اثبات این موضوع عاجز بودند که توسعه اقتصادی واقعی با تعامل مجموعه‌ای از روابط اقتصادی تعیین می‌شود و قوانین اقتصادی آنقدرها هم سختگیرانه نیستند. او در رساله دکترای خودش یک رویکرد جدید، متفاوت و راهگشا را برای تخمین روابط اقتصادی ارائه کرد که از طریق روش‌های کاربردی مورد استفاده در آمار و ریاضیات انجام می‌شد. کارهای پژوهشی و تحقیقاتی هاولمو بنیان‌های یک شاخه جدید از تحقیقات را بنا کرد که مطالعه تخمینی روابط اقتصادی پیچیده را در دست می‌گرفت.

«ریچارد استون» اقتصاددان بریتانیایی که در سال 1984 جایزه نوبل اقتصادی را گرفت، در مرور رساله دکترای هاولمو گفته که این رساله رویکردی برجسته و ماندگار در اقتصادسنجی است که تاثیری انقلابی روی میزان موفقیت در تخمین روابط اقتصادی خواهد گذاشت. تریگوه هاولمو بالاخره در سال 1947 به کشورش برگشت تا کار تدریس را در دانشگاه اسلو آغاز کرده و دین خودش را به این دانشگاه ادا کند. او تا سال 1948 و به مدت یک سال سرپرستی دپارتمان تجارت این دانشگاه را بر عهده داشت. هاولمو تا سال 1979 در دانشگاه اسلو به تدریس اقتصاد و آمار ادامه داد و در این سال‌ها جایگاه خودش را به عنوان اقتصاددانی تثبیت کرد که از طریق منطق انتقادی و مجموعه‌ای از مفاهیم تحلیل ریاضی، به ترویج اقتصاد مدرن می‌پرداخت. او بعد از آنکه در دانشگاه اسلو به درجه استادی رسید، تحقیقاتش را روی علایقش به تئوری‌های علم اقتصاد معطوف کرد. با این اوصاف بود که مدتی بعد یکی از مهم‌ترین آثارش یعنی کتاب «تئوری تکامل اقتصادی» را در سال 1954 نوشت و منتشر کرد. این کتاب در حقیقت مطالعه و رویکردی پیشرو در زمینه توجیه دلایل ممکن برای توسعه‌نیافتگی اقتصادی یک کشور در مقایسه با کشورهای دیگر بود. پیشرو بودن این کتاب در واقع به مطالعات دست اول هاولمو برمی‌گردد که در زمانی به این دغدغه‌ها پرداخت که اقتصاددانان دیگر هرگز به طور جدی به تحقیقات در این زمینه نپرداخته بودند.

علاوه بر این، تریگوه هاولمو اقدام ارزشمند دیگری در زمینه بررسی تئوری‌های اقتصادی انجام داد که به تشخیص روند توسعه و پیشرفت سرمایه‌گذاری‌های انجام‌شده در یک کشور می‌پرداخت. نتیجه این تحقیقات در سال 1960 و در قالب کتاب دیگری با عنوان «مطالعه در زمینه تئوری سرمایه‌گذاری» منتشر شد. این کتاب در واقع به معرفی تئوری‌هایی در زمینه تقاضا برای سرمایه واقعی و سستی در تعیین و تعدیل سرمایه واقعی اختصاص داشت؛ موضوعی که به یکی از مفاهیم اساسی و بااهمیت در تحقیقات بعدی او تبدیل شد. هاولمو تحقیقات متعدد دیگری به صورت تئوری و عملی در زمینه رفتار سرمایه‌گذاری انجام داد که بعدها الگو و الهام‌بخش اقتصاددانان دیگر و تحقیقات‌شان شد. بسیاری از تحقیقات دیگر هاولمو هم به انگیزه‌ای برای تحقیقات و بررسی‌های بیشتر تبدیل شدند که شاید یکی از موثرترین و برجسته‌ترین آنها یک تک‌نگاری و رساله‌ای درباره اقتصاد زیست‌محیطی بود که به معنای واقعی پیشرو بود؛ چون هیچ اقتصاددان دیگری تا پیش از هاولمو چنین رویکردی در اقتصاد را زیر ذره‌بین تحقیق و بررسی قرار نداده بود.

 

میراث یک نوبلیست

77تریگوه هاولمو تاثیری مهم و مسلم بر اقتصاد کشورش نروژ گذاشته است؛ تاثیری فراتر از مرزهای یک محقق، بلکه بیشتر به عنوان یک معلم و استاد. او در طول سال‌های فعالیتش در موسسه اقتصادی دانشگاه اسلو، مهم‌ترین و پیشروترین استاد در حوزه اقتصاد و زیرشاخه‌های آن بود. با این اوصاف تعجبی نداشت که حوزه‌های متعدد و گسترده‌ای از تئوری‌های اقتصادی را در تحقیقاتش پوشش بدهد و بسیاری از دانشجویان و دستیاران او شانس و فرصت این را داشتند که با نوشتن شرح و توصیفات مربوط به درس‌های هاولمو، اولین تعلیمات و دستورالعمل‌های پدرانه و استادانه او را دریافت کنند. تریگوه هاولمو برای بسیاری از این دانشجویان، علاوه بر استادی، نقش راهنما و مشاور را داشت و به این ترتیب بود که الگو و الهام‌بخش بسیاری از اقتصاددانان پس از خودش شد. با این اوصاف هیچ تعجبی نداشت که فرهنگستان پادشاهی علوم سوئد که وظیفه اعطای جایزه نوبل علوم اقتصاد را بر عهده دارد، در سال 1989 تریگوه هاولمو را شایسته دریافت این جایزه دانست. این جایزه در واقع به خاطر شفاف‌سازی هاولمو در زمینه بنیان‌های تئوری احتمالات در اقتصادسنجی و تحلیل‌هایش از ساختاری اقتصادی موازی به او تعلق گرفت. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که اقدامات و کارهای ارزشمند هاولمو در زمینه بنیانگذاری شاخه اقتصادسنجی و روش‌های مورد استفاده برای تخمین و آزمایش روابط اقتصادی سنجش‌پذیر که او به شکلی منحصر به‌فرد و نوآورانه‌ انجام می‌داد، باعث شد تا در نهایت به چنین جایگاهی دست پیدا کند.

در حقیقت میراث تریگوه هاولمو بسیار فراتر از زمان و دوره خودش بوده و اثرات اقدامات او همچنان در زمینه‌های مختلف مشهود است. با این اوصاف است که «یودیا پرل» فیلسوف و دانشمند علوم کامپیوتری خودش را یکی از رهروان بی‌شمار هاولمو می‌داند. پرل که بیش از هر چیز به خاطر فعالیت‌ها و رویکرد تازه‌ای شناخته می‌شود که از کاربرد نظریه احتمالات در هوش مصنوعی دارد، هاولمو را اقتصاددانی پیشروتر از دوره و زمانه خودش می‌داند. او در این باره مقالات مختلفی نوشته و به این موضوع اشاره کرده است که تریگوه هاولمو اولین شخصی بود که توانست ظرفیت الگو‌های اقتصادی برای استفاده در سیاستگذاری را تشخیص بدهد و روند و دستورالعملی مبتنی بر ریاضیات را ارائه کند که با در اختیار گرفتن یک الگوی دلخواه، برای سوالات خاص، سیاسی و مصلحت‌اندیشانه پاسخ‌هایی سنجش‌پذیر بدهد. به گفته یودیا پرل، مقالات و تحقیقات هاولمو در زمینه مفاهیم و پیامدهای آماری یک سیستم دربردارنده معادلات مقارن، نقطه عطفی را نه‌تنها در مفاهیم آماری مربوط به الگو‌های اقتصادسنجی -‌به شکلی که تاریخ‌نگاران معمولاً تصور می‌کردند-، بلکه در قرینه‌ها و نقاط مقارن علّی آنها هم ایجاد می‌کند. به عقیده هاولمو یک مدل و الگوی اقتصادی، مجموعه‌ای از تجارب فرضی و سیاست‌هایی را شرح می‌دهد که می‌توانند با اصلاح و تعریف معادلات در آن مدل به پایه‌ای برای تمام فرمالیسم‌های مورد استفاده برای استنباط علّی اقتصادسنجی، تبدیل شوند. «رابرت هنری استورتز» اقتصاددان آمریکایی و «هرمان وولد» اقتصاددان نروژی برای اولین‌بار کاربرد این موضوع را تجربه کردند. آنها طرفدار جایگزینی بعضی معادلات و تبدیل آنها به الگوهای گرافیکی بودند. همین کاربرد عملی باعث شد تا بعدها دانشمندانی مانند یودیا پرل به اهمیت تحقیقات و آثار تریگوه هاولمو پی ببرند و تئوری‌های آمار و ریاضیات را به الگو‌های اقتصادسنجی تعمیم بدهند. پرل بعدها به این نتیجه رسید که دلیل اینکه بعضی از اقتصاددانان معمولاً از این اقدامات انقلابی و نوآورانه هاولمو تقدیر و استقبال نمی‌کنند، آن است که خود آن اقتصاددانان همچنان به اجماع و توافق نظری درباره آنچه یک الگوی اقتصادی تعریف می‌کنند، نرسیده‌اند؛ درست به همین دلیل هم همچنان در بعضی کتب مربوط به اقتصادسنجی مخالفت‌های عمیق و جدی با بعضی اندیشه‌ها و رویکردهای تریگوه هاولمو وجود دارد.

تریگوه هاولمو بعد از بازگشت به وطنش، سال‌ها در منطقه بروم زندگی می‌کرد که در ساحل غربی شهر اسلو قرار دارد؛ منطقه‌ای مرفه‌نشین که پنجمین ناحیه شهری بزرگ نروژ به‌شمار می‌آید. با این حال اما او -‌احتمالاً به دنبال یک بیماری- در آخرین روزهای زندگی‌اش راهی اسلو شد و بعد از مدتی در بیست‌وهشتمین روز از ماه جولای سال 1999 و در هشتادوهفت‌سالگی از دنیا رفت. هاولمو یکی از طرفداران پر‌و‌پا‌قرص «جان مینارد کینز» اقتصاددان انگلیسی بود و البته از مفاهیم مکتب اقتصاد کینزی نو دفاع می‌کرد که مکتبی معاصر در اقتصاد کلان به حساب می‌آید که رویکردی تازه به اقتصاد کینزی دارد و پاسخی به نقدهای وارد به این مکتب است.

هر‌چند اقتصاد کینزی معتقد است که تصمیمات بخش خصوصی ممکن است نتایجی غیرمفید در اقتصاد کلان به دنبال داشته باشند و به این دلیل از سیاستگذاری فعال دولت در بخش عمومی حمایت می‌کند، اما طرفداران کتب اقتصادی کینزی نو معتقدند که معمولاً شکست‌های بازار دلایل مختلفی می‌توانند داشته باشند. هاولمو همچنین به شدت تحت تاثیر «یان تینبرگن» اقتصاددان هلندی بود که همراه با راگنار فریش -‌یکی دیگر از اقتصاددانان مورد علاقه هاولمو- در سال 1969 اولین برندگان جایزه نوبل اقتصاد بودند و این جایزه را به خاطر ارائه طرح الگو‌های پویا و کاربرد آنها در مطالعات اقتصادی، دریافت کردند. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها