شناسه خبر : 37834 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تاریخچه دوران رونق پس از همه‌گیری

هزینه‌کرد بیشتر، ریسک‌پذیری بالاتر و تقاضای بیشتر از سیاستمداران

تاریخچه دوران رونق پس از همه‌گیری

همه‌گیری وبا در اوایل دهه 1830 به شدت به فرانسه آسیب زد. حدود سه درصد از ساکنان پاریس ظرف یک ماه جان خود را از دست دادند و بیمارستان‌ها مملو از بیمارانی بودند که پزشکان نمی‌توانستند کاری برایشان انجام دهند. اما پایان همه‌گیری آغاز حیات مجدد اقتصاد بود و فرانسه به دنبال انگلستان به انقلاب صنعتی کشیده شد. هرکسی که داستان بینوایان را خوانده باشد می‌داند که همه‌گیری شعله نوع دیگری از انقلاب را نیز فروزان کرد. قشر محروم شهر که بیشترین آسیب را از همه‌گیری دیده بودند علیه ثروتمندانی که برای فرار از بیماری به ویلاهای روستایی رفته بودند شورش کردند. تا سال‌ها بعد فرانسه شاهد بی‌ثباتی سیاسی بود.

امروزه با وجود اینکه کووید 19 هنوز بسیاری از کشورهای فقیر را درمی‌نوردد جهان ثروتمند در آستانه شکوفایی پس از همه‌گیری قرار دارد. با کاهش آمار بستری‌ها و مرگ‌ومیرهای ناشی از ویروس کرونا و افزایش واکسیناسیون دولت‌ها به تدریج محدودیت‌های قرنطینه‌ای را برمی‌دارند. بسیاری از پیش‌بینی‌کنندگان بر این باورند که امسال اقتصاد آمریکا بیش از شش درصد رشد می‌کند که حداقل چهار درصد بیشتر از روند رشد دوران قبل از کرونا خواهد بود.

دیگر کشورها نیز چشم به راه رشدی سریع هستند. تحلیل نشریه اکونومیست از داده‌های تولید ناخالص داخلی کشورهای گروه هفت از سال 1820 تاکنون نشان می‌دهد این سرعت بالا و هماهنگ رشد بی‌سابقه و نمونه آن از دوران رونق اقتصادی پس از جنگ جهانی در دهه 1950 به بعد دیده نشده است.

وضعیت آنقدر ناآشناست که اقتصاددانان برای درک و پیش‌بینی روند آن به تاریخ روی آورده‌اند. سوابق تاریخی حاکی از آن‌اند که پس از اختلالات گسترده غیرمالی از قبیل جنگ یا همه‌گیری تولید ناخالص داخلی بازمی‌گردد. این سوابق همزمان سه درس دیگر را ارائه می‌دهند. اول،‌ با وجود اینکه تمایل مردم به خرج کردن پول بالا می‌رود عدم اطمینان پابرجاست. دوم، بحران‌ها افراد و کسب‌وکارها را تشویق می‌‌کنند تا روش‌های جدید را بیازمایند و به این ترتیب ساختار اقتصاد زیرورو می‌شود. سوم، همان‌گونه که داستان بینوایان نشان می‌دهد اغلب باید منتظر آشوب‌های سیاسی بود که تبعات اقتصادی غیرقابل پیش‌بینی را به همراه دارند.

اول به هزینه‌کرد مصرف‌کننده می‌پردازیم. شواهد همه‌گیری‌های گذشته نشان می‌دهد در مرحله حاد بحران مردم همان‌گونه رفتار می‌کنند که در دوران کووید 19 در سال گذشته رفتار کردند. از آنجا که فرصت خرج کردن کمتر شد مردم بیشتر پس‌انداز کردند. تاریخ بیان می‌کند که در نیمه اول دهه 1970 و هنگام شیوع آبله‌مرغان، نرخ پس‌انداز در میان خانوارهای بریتانیا دو برابر شد. نرخ پس‌انداز ژاپن در جریان جنگ جهانی اول تا دو برابر افزایش یافت. در سال‌های 1920-1919 و با اوج‌گیری آنفلوآنزای اسپانیایی میزان پس‌انداز نقدی آمریکایی‌ها از هر سال دیگر تا زمان جنگ جهانی دوم بیشتر شد. با شروع جنگ پس‌انداز دوباره اوج گرفت و موجودی نقدی خانوارها در سال‌های 1945-1941 به 40 درصد تولید ناخالص داخلی رسید.

تاریخ همچنین به ما می‌گوید وقتی زندگی به حالت عادی بازمی‌گردد مردم چگونه رفتار می‌کنند. هزینه‌کردها بالا می‌رود و بهبود اشتغال را به همراه دارد اما اثری از زیاده‌روی در مخارج نیست. این ادعای برخی تاریخ‌نویسان که می‌گویند مردم پایان طاعون سیاه را با عیاشی و لهوولعب جشن گرفتند یک داستان ساختگی بیش نیست. حداقل در اوایل دهه 1920 شوروهیجان زیادی دیده نمی‌شد. طبق یکی از پژوهش‌ها، در زمان جشن سال‌ نو 1920 و پس از آنکه تهدید آنفلوآنزای اسپانیایی به‌طور کامل برطرف شده بود میدان‌های برادوی و تایمز تفاوتی با گذشته نداشتند و آمریکا‌یی‌ها نیز ملتی بیمار و خسته به نظر می‌رسیدند. مقاله اخیر بانک گلدمن‌ساکس بیان می‌کند در سال‌های 1949-1946 مصرف‌کنندگان آمریکایی فقط 20 درصد از پس‌اندازهایشان را خرج کردند. این هزینه‌کرد اضافی قطعاً در شکوفایی دوران پس از جنگ نقش داشت اما گزارش‌های ماهانه دولتی در زمینه کسب‌وکار مرتب از کاهش قریب‌الوقوع سرعت رشد صحبت می‌کردند (و در واقع در سال‌های 1949-1948 اقتصاد وارد رکود شد). مصرف نوشیدنی‌ها به طرز محسوسی کاهش یافت. احتیاط‌کاری مصرف‌کنندگان را می‌توان یکی از دلایل عدم بروز تورم ناشی از همه‌گیری دانست.

درس دوم برگرفته از رونق اقتصادی دوران پساهمه‌گیری به طرف عرضه اقتصاد مربوط می‌شود. اینکه کجا و چگونه کالاها تولید می‌شوند. در مجموع، افراد پس از دوران همه‌گیری بیشتر تلاش می‌کنند و شاید بخواهند روش‌های جدید کسب‌ درآمد را امتحان کنند. تاریخ‌نگاران بر این باورند که اروپایی‌ها پس از دوران مرگ سیاه ماجراجوتر شدند. در زمانی که مردم زیادی در داخل کشور جانشان را از دست می‌دادند سوار شدن بر کشتی و گشودن بادبان‌ها به سمت سرزمین‌های جدید خطر کمتری داشت. نیکلاس کریستاکیس از دانشگاه ییل در کتاب اخیرش با عنوان «تیر آپولو» نشان می‌دهد که همه‌گیری آنفلوآنزای اسپانیایی باعث شد ریسک‌پذیری مردم بالاتر برود. پژوهش سال 1948 دفتر ملی تحقیقات اقتصادی آمریکا بیان می‌کند که از سال 1919 شمار بنگاه‌های نوپا افزایش یافت. امروزه نیز تشکیل کسب‌وکارهای جدید در سراسر جهان ثروتمند سرعت گرفته است و کارآفرینان تلاش می‌کنند خلأهای موجود در بازار را پر کنند.

دیگر اقتصاددانان بین همه‌گیری و نوع دیگری از تحول در سمت عرضه اقتصاد یعنی استفاده از فناوری‌های صرفه‌جویی‌کننده در نیروی کار پیوند برقرار کرده‌اند. کارفرمایان علاقه دارند جلوی گسترش بیماری‌ها را بگیرند و روبات‌ها هم مریض نمی‌شوند. مقاله پژوهشگران صندوق بین‌المللی پول با بررسی همه‌گیری‌های اخیر از جمله ابولا و سارس به این نتیجه می‌رسد که چنین رویدادهایی نرخ پذیرش روبات‌ها را بالا می‌برند به ویژه هنگامی که مشکلات سلامتی شدید باشند و به رکود قابل توجه اقتصاد بینجامند. دهه 1920 عصر خودکارسازی سریع در آمریکا بود. این پدیده بیشتر در اپراتوری مخابرات دیده شد که رایج‌ترین کار برای زنان در اوایل دهه 1900 به‌شمار می‌رفت. دیگر اقتصاددانان مرگ سیاه و اختراع ماشین چاپ توسط یوهان گوتنبرگ را به یکدیگر مرتبط می‌دانند. اما هنوز شواهد کافی برای ارتباط بین افزایش خودکارسازی و کووید 19 وجود ندارد، هرچند داستان‌های زیادی در این باره به گوش می‌رسند.

اینکه آیا خودکارسازی افراد را بیکار می‌کند خود موضوعی دیگر است. برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهند که کارگران در دوران پس از همه‌گیری عملکرد واقعاً بهتری دارند. مقاله سال گذشته بانک فدرال‌رزرو سان‌فرانسیسکو به این نتیجه رسید که دستمزدهای واقعی افزایش می‌یابند. این امر در برخی مواقع از طریق یک سازوکار خوفناک انجام می‌گیرد، به این ترتیب که بیماری جمعیت کارگران را کاهش می‌دهد و کسانی که زنده می‌مانند جایگاه چانه‌زنی قدرتمندتری پیدا می‌کنند.  اما در برخی موارد دیگر، افزایش دستمزدها محصول تحولات سیاسی هستند. این درس بزرگ سوم تاریخ رونق اقتصادی است. وقتی شمار زیادی از افراد به یک بیماری مبتلا می‌شوند دیدگاه عمومی نسبت به کارگران تغییر می‌کند. به نظر می‌رسد چنین رویدادی هم‌اکنون در حال وقوع باشد. در سراسر جهان، سیاستمداران به جای توجه به کاهش بدهی دولت یا نرخ تورم، بیشتر به کاهش نرخ بیکاری فکر می‌کنند. مقاله جدید سه تن از دانشگاهیان مدرسه اقتصاد لندن حاکی از آن است که کووید 19 باعث شد مردم در سراسر اروپا مخالفت بیشتری با نابرابری ابراز دارند.

در برخی نمونه‌ها، این‌گونه فشارها به بی‌نظمی سیاسی انفجارگونه منجر شده‌اند. همه‌گیری‌ها نابرابری‌های موجود را آشکار و تشدید می‌کنند و باعث می‌شوند کسانی که قدرت چانه‌زنی کمتری داشته‌اند در جست‌وجوی جبران مافات برآیند. طبق یک پژوهش، در سال‌های 2016-2013، ابولا خشونت اجتماعی در غرب آفریقا را تا 40 درصد تشدید کرد. صندوق بین‌المللی پول در پژوهش‌ اخیر خود به بررسی اثرات پنج همه‌گیری از جمله ابولا، سارس و زیکا در 123 کشور از سال 2001 به بعد می‌پردازد و به این نتیجه می‌رسد که آنها ناآرامی اجتماعی قابل توجهی به بار آورده‌اند. پژوهشگران در مقاله‌ای دیگر می‌نویسند «منطقی است که انتظار داشته باشیم با فروکش کردن همه‌گیری در مناطقی که با آن درگیر بودند ناآرامی‌هایی بروز کند». ظاهراً آشوب‌های اجتماعی در دو سال پس از پایان همه‌گیری به اوج خود می‌رسند. پس از زمان شکوفایی اقتصادی لذت ببرید چراکه ممکن است یکباره ورق برگردد.

منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...