شناسه خبر : 43071 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

آینده پساانسانی

حکمرانی نو چه معنی دارد؟

 

 روح‌اله اسلامی / استاد دانشگاه

در دوران گذار زندگی می‌کنیم و تحولاتی در حال وقوع است که همه ابعاد زندگی را با انقلابی همه‌جانبه مواجه خواهد کرد. همه تحولات تاریخ بشر تاکنون در یک روایت قابل جمع است و آنچه اکنون در حال وقوع است شیوه جدید به‌شمار می‌آید که می‌توان از آن به عنوان آینده پساانسانی یاد کرد. به گفته هگل آخرین دستاورد بشر در عرصه سیاست دولت ملی بود که مجوز مرگ و زندگی و قواعد جمعی را همچون بازیگری که جای خداوند را گرفته بود تعیین می‌کرد. دولت ملی بعد از انقلاب فرانسه با کدهای حقوقی اروپا، آسیا، آمریکا و آفریقا را درنوردید و بعد از آن نظمی جدید قابل تصور نبود. همان‌طور که هگل عنوان کرد آخرین مرحله دولت ملی مشروط به حکومت قانون بود و پس از آن نظمی دیگر شکل نخواهد گرفت.

گفته هگل در عصر مدرن معنا داشت و از سال 1990 به بعد عصر جدیدی در تاریخ بشر شروع شده است که به آن عصر اطلاعات می‌گویند. در عصر مدرن حکمرانی با پارلمان، تفکیک قوا، تعادل دموکراسی و بوروکراسی امکان‌پذیر بود در حالی که سیاست داخلی و خارجی عصر اطلاعات دگرگونی فراوانی تجربه می‌کند شکل و محتوای آنچه حکمرانی نامیده می‌شود با انقلابی جهانی مواجه می‌شود. انتخابات، حوزه عمومی، جامعه مدنی، جنگ، دیپلماسی، دولت و هر آنچه به قلمرو حکمرانی برمی‌گردد در منطق عصر دیجیتال سامانی نو خواهد یافت. ما در دوران گذار هستیم و متغیر اصلی تحولات تکنولوژی اطلاعات است. سرعت تحولات اطلاعاتی، سایبری، دیجیتالی و هوش مصنوعی چنان بالاست که گسست معرفتی و پارادایم جدید حکمرانی در حال وقوع است.

حوزه عمومی، خصوصی، وظایف حاکمیتی و تصدی‌گری برای حکومت‌داری به هم ریخته است. فردگرایی شدیدی حاکم شده است که شهروندان را در ابعاد جهانی مطالبه‌گر کرده است. همه خدماتی که دولت‌ها ارائه می‌دهند توسط بخش خصوصی قابل ارائه شدن است. حتی قضاوت، جنگ و قانونگذاری که ذات حکومت‌داری تعریف می‌شد اکنون حرفه‌ای‌تر توسط بخش خصوصی قابل ارائه است. شرکت‌ها و اصناف حرفه‌ای با سرعت و کارایی بالاتر کارویژه‌های دولت را بر عهده گرفتند و حکومت هیچ امر متمایزی برای خاص بودن نمی‌تواند ارائه دهد. شهرنشینی، مهاجرت‌ها، افزایش تحصیلات و از همه مهم‌تر تکنولوژی اطلاعات انحصار کاربرد مشروع زور در سرزمین بر جمعیت توسط دولت‌ها را سلب کرده است و حکمرانی به شیوه مدرن و مکانیکی دیگر قابل اجرا شدن نیست. حکمرانی عصر اطلاعات بیش از آنکه مبتنی بر قرارداد اجتماعی و واگذار کردن اختیارات شهروندان به مجمعی عمومی جهت اعمال حاکمیت باشد ابعاد بین‌المللی پیدا کرده است. حکمرانی‌های جدید بار مسوولیت را از دوش حکومت برداشته و به اصناف و بخش خصوصی منتقل می‌کنند. همه خدمات عمومی با کیفیت، سرعت و کارایی بالاتری از سوی بازیگران چندملیتی در ابعاد جهانی قابل دریافت است.

بازیگران اصلی عصر اطلاعات شرکت‌های دانش‌محور هستند که فارغ از قید و بندهای مکانی و زمانی به شیوه نوین برای دهکده جهانی برنامه‌هایی قابل ارائه دارند. همکاری‌ها و تقسیم کار بین‌الملل در حال شکل‌گیری است. طبیعی است که دولت‌ها مقاومت می‌کنند و علاقه‌ای به کاهش انحصارهای صورت‌گرفته ندارند. دولت‌ها می‌خواهند به شکل انحصاری فرهنگ، واردات، صادرات، مجوزها، دادرسی، انحصار پول، ارز و سیاست‌های آموزشی و بهداشتی و امنیتی را در اختیار داشته باشند و از هیچ تلاشی جهت ناکام گذاشتن قدرت شهروندان دریغ نمی‌کنند. شهروندان جهانی در کنار شرکت‌ها خواهند بود و شرکت‌های بزرگ چندملیتی که تقسیم کار بین‌المللی دارند و بر اساس سود و منطق بازار و پیشران تکنولوژی امور خود را جلو می‌برند پیروز خواهند شد. شرکت‌ها هر روز خدماتی جدید ارائه می‌کنند. سبک زندگی بشر از حیوان کاری و زحمت‌کش به انسان خردمند و هنرمند تغییر خواهد کرد. وقت فراغت ارزش پیدا می‌کند و انسان‌ها به مثابه انسان از زندگی خود لذت خواهند برد. انقلابی بزرگ روی داده است و ائتلاف شرکت‌ها و شهروندان همه کارویژه‌های حکمرانی را از دولت‌ها سلب خواهد کرد.

39

حکمرانی بر اساس دولت‌های ملی برای عصر اطلاعات و سامانه‌های هوشمند قدیمی شده است و به زودی همه وظایف ذاتی حکومت از دولت‌های ملی سلب خواهد شد. قضاوت، امنیت، بهداشت و آموزش و اقتصاد از دولت‌های ملی گرفته می‌شود و به سامانه‌های هوشمند بخش خصوصی که بین‌المللی هستند محول خواهد شد. دولت‌های ملی با سازمان‌های بزرگ نیرویی دست‌و‌پاگیر و کند با منطق مکانیکی خلق کرده‌اند که توانایی زیستن در عصر اطلاعات را ندارند. شهروندان در همه دنیا در برابر امور حاکمیتی علامت سوال بزرگی قرار داده‌اند. شهروندانی که باسواد، آگاه، دارای خرد انتقادی و قدرت مقایسه بین‌المللی شده‌اند و سطح اغلب جوامع از سطح سیاستمداران و حکمرانان بالاتر رفته است. توقعات فزاینده شهروندان در نهایت دولت‌ها را تسلیم می‌کند و حکمرانی نو با منطق عصر اطلاعات شکل خواهد گرفت. در این تقسیم کار بین‌المللی حتی هژمونیک شدن یک کشور، چندقطبی شدن نظم جهانی و حتی اتحادیه‌های منطقه‌ای نمی‌تواند قدرت دولت‌های ملی را بازگرداند. وستفالیای عصر اطلاعات شکل خواهد گرفت و انسان به دوره تاریخی جدیدی قدم خواهد گذاشت که همه مفاهیم جنگ، دیپلماسی، امنیت، انتخابات، پارلمان و حکومت معنا و شکل نوینی خواهد یافت.

ائتلاف‌ها از هم‌اکنون قابل مشاهده است و حتی دولت‌های قدرتمند نیز توان رقابت با شرکت‌ها و شهروندان را ندارند. لویاتان جهانی نه در منطق دولت‌کشورهای دوره مدرن که بر منطق تمرکززدا و بازارگرای عصر اطلاعات در حال شکل‌گیری است. پیوند میان شرکت‌ها و شهروندان قابل تصور است و از هم‌اکنون سرود فتح آنها شنیده می‌شود. حکمرانی نو به معنای نوشتن و اصلاح قانون اساسی، حقوق شهروندی و به‌روز کردن نهادهای سیاسی نیست بلکه حکمرانی نو شنیدن صدای لویاتان جهانی است. جمعیت، جغرافیا، حکومت و حاکمیت تعریف نوینی براساس شبکه‌های قدرت و انسان عصر اطلاعات پیدا کرده است. کشورهای موفق آنها هستند که می‌توانند انقلاب عصر اطلاعات را مشاهده کنند و با کمترین هزینه رفاه و آبادانی را برای مردم به ارمغان آورند. به برخی مختصات حکمرانی نو در عصر اطلاعات در جدول 1 اشاره می‌شود.  

دراین پرونده بخوانید ...