شکاف تحصیلی

ورودی این فصل تحقیق به مقاله‌هایی درباره خوداشتغالی دیجیتال و نابرابری آموزشی اختصاص دارد. در مقاله اول تاکید شده که در سال‌های اخیر، خوداشتغالی دیجیتال به یکی از پدیده‌های نوظهور بازار کار تبدیل شده است؛ فعالیتی که در آمارهای رسمی کمتر دیده می‌شود اما تاثیرات اقتصادی آن قابل‌توجه است. در این نوع اشتغال، افراد بدون استخدام در شرکت یا سازمان، برای خود کار می‌کنند. نمونه‌هایی مانند رانندگان اسنپ و اوبر، فروشندگان اینترنتی یا صاحبان مغازه‌های کوچک بدون کارمند، نشان می‌دهند که این افراد هم شغل دارند و هم کسب‌وکار خود را مدیریت می‌کنند. خوداشتغالی دیجیتال علاوه‌بر ایجاد درآمد مستقل، می‌تواند موتور محرک رشد اقتصادی و نوآوری باشد، زیرا بر مهارت‌های فردی، نوآوری و استفاده از پلت‌فرم‌های آنلاین متکی است. با وجود چالش‌هایی مانند نبود بیمه و امنیت شغلی، حمایت‌های سیاست‌گذاری می‌تواند این نوع اشتغال را پایدار و تاثیرگذار کند.

در مقاله‌ای دیگر، موضوع میدان نابرابر در آموزش بررسی شده است؛ اینکه مدرسه و پول به‌تنهایی برای موفقیت تحصیلی کافی نیستند. با استفاده از داده‌های جامع مرکز داده‌های پژوهش آموزشی کارولینای شمالی، مسیر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان از پایه سوم تا هشتم مورد ارزیابی قرار گرفته و نتایج دوران دبیرستان نیز بررسی شده است. این داده‌ها نشان می‌دهند که شواهد اقتصادی-اجتماعی، تحصیلات والدین و محیط مدرسه همگی نقش مهمی در موفقیت دانش‌آموزان دارند و نابرابری‌های ساختاری نمی‌توانند تنها با منابع مالی جبران شوند. این تحقیق تاکید می‌کند که برای دستیابی به برتری تحصیلی و آمادگی دانشگاهی، به سیاست‌ها و برنامه‌های هدفمند برای کاهش شکاف‌های آموزشی و اجتماعی نیاز است.