شناسه خبر : 38929 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

در جست‌و‌جوی شغل

چه عواملی بر دوره بیکاری اثر می‌گذارند؟

 

سعید عیسی‌زاده/ استاد دانشگاه بوعلی سینا
هادی نائینی/ دانشجوی دکترای دانشگاه بوعلی سینا

موضوع اشتغال و دستیابی افراد به شغل مورد نظر از اساسی‌ترین نیازهای یک جامعه محسوب می‌شود. امروزه پویایی‌های بازار کار لزوم بررسی دقیق‌تر ابعاد مختلف ویژگی‌های فردی و اجتماعی و تاثیر این‌گونه ویژگی‌ها بر نتایج بازار کار را اجتناب‌ناپذیر کرده است.

 بیکاری پدیده‌ای است که در وهله اول از تصمیم نادرست نیروی کار قبل از ورود به بازار کار و فرآیند جست‌وجو و تطبیق ایجاد می‌شود و بعضاً برخی جهت‌گیری‌های اجتماعی و سیاستی در بازار کار، به آن دامن می‌زنند. سیاستگذار اقتصادی علاوه بر پیگیری وضعیت بیکاری و روند آن (در سطح کلان جامعه و نیز برای گروه‌های هدف مثل تازه‌واردان به بازار کار، نیروی کار در سنین و مهارت‌های مختلف، نیروی کار زنان و...) درصدد بررسی عوامل موثر بر طول دوره بیکاری در بین افراد جامعه است. منظور از دوره بیکاری مدت زمانی است که فرد بیکار به طور پیوسته بیکار بوده، آماده رفتن به کار است و دنبال شغل می‌گردد. از آنجا که طولانی شدن دوره بیکاری باعث مایوس شدن افراد جویای کار شده و موجب خروج از بازار کار می‌شود، از این‌رو شناخت تناوب و میانگین طول مدت بیکاری، اطلاعات مهمی هستند که موجب می‌شود سیاستگذار با شناخت درست هدف‌گذاری کند.

 افزایش طول مدت بیکاری موجب کاهش درآمد افراد، استهلاک سرمایه انسانی و افزایش نابرابری در فرصت‌های شغلی و درتوزیع درآمد و از همه مهم‌تر خروج از بازار کار رسمی می‌شود و با طولانی‌تر شدن طول بیکاری هزینه‌های مستقیم برای جامعه برای بازآموزی مهارت‌ها و آماده‌سازی آن برای مشاغل دیگر بالاتر خواهد رفت، بنابراین تاثیرات بالقوه زیادی بر توسعه اقتصادی دارد. از این‌رو با پایش طول مدت بیکاری برای گروه‌های مختلف هدف، سیاستگذار درصدد پیشگیری از هزینه‌های هنگفت بعدی برخواهد آمد.1 عوامل مختلفی بر دوره بیکاری اثر می‌گذارند که توجه به هرکدام می‌تواند گامی مثبت در جهت رفع موانع اشتغال باشد.

تئوری جست‌وجوی شغل، مبنای نظری تجزیه و تحلیل تغییرات بازار کار را از طریق فرآیند انفصال کارگران، فراهم می‌کند. این مدل فرض می‌کند وقتی یک کارگر بیکار می‌شود، طول مدتی که او انتظار دارد بیکار باشد به احتمال دریافت پیشنهاد یک شغل و احتمال پذیرش آن پیشنهاد شغلی بستگی دارد. احتمال دریافت پیشنهاد یک شغل توسط عواملی که یک کارگر خاص را برای کارفرمـا جذاب‌تر می‌سازد، تعیین می‌شود. این احتمال به طور کلی به ویژگی‌های فردی و خانوادگی و وضعیت کلی بازار کار بستگی دارد و عواملی مانند سطح تحصیلات، سطح مهارت، تجربه، صلاحیت و شایستگی فرد بیکار، شدت جست‌وجوی شغل، شاخص‌های کلان که بر تقاضای نیروی کار اثر دارند، شرایط تقاضای محلی و ترجیح کارفرمایان بر اساس جنسیت بر احتمال دریافت پیشنهاد شغل تاثیر می‌گذارند. همچنین احتمال اینکه یک فرد بیکار پیشنهاد یک شغل را بپذیرد، توسط دستمزد آستانه‌ای یا همان حداقل دستمزد مورد قبول کارگر تعیین خواهد شد. فرد بیکار در صورتی پیشنهاد را خواهد پذیرفت که دستمزد پیشنهادی، بالاتر از یا برابر با دستمزد آستانه‌ای او باشد. کارگر بیکار با مقایسه دستمزد پیشنهادی با دستمزد آستانه‌ای تصمیم می‌گیرد که آیا پیشنهاد شغل را بپذیرد یا رد کند. دستمزد آستانه‌ای خود تابع عواملی مانند دستمزدهای قبل از تعدیل، بیمه بیکاری، هزینه جست‌وجو، دستمزدی که انتظار می‌رود پیشنهاد شود، توزیع پیشنهادهای دستمزد و احتمال دریافت پیشنهادهای بعدی شغل است.

تحلیل بقا روش رایج بررسی تاثیر ویژگی‌های فردی و محیط زندگی بر طول مدت بیکاری کارجویان است.

تجزیه و تحلیل تحلیل بقا برای دو گروه مردان و زنان با استفاده از اطلاعات موجود در طرح آمارگیری نیروی کار در سال 1397 نشان‌دهنده این واقعیت بوده است که تفاوت‌های فردی؛ از جمله سن، سطح تحصیلات، وضعیت تاهل و سابقه شغل قبلی تاثیر معنی‌داری بر طول مدت بیکاری افراد داشته است؛ همچنین متغیرهای محل سکونت (شهری و روستایی) و نرخ بیکاری مکانی که افراد در آن زندگی می‌کنند نیز بر طول بیکاری افراد موثر بوده است.

نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل بقا با استفاده از روش‌های ناپارامتریک، نیمه‌پارامتریک و پارامتریک در کشور ایران نشان‌دهنده این واقعیت است که مردان ساکن در مناطق روستایی، نسبت به مردان بیکاری که در مناطق شهری زندگی می‌کنند، دوره بیکاری کمتری دارند. در صورتی‌که وضعیت برای زنان کاملاً متفاوت است. احتمال یافتن شغل برای هر دو گروه مردان و زنان بیکار 26 سال و بالاتر از افراد با سن زیر 26 سال، کمتر بوده است که می‌تواند از یک سو به دلیل کاهش تحرک منطقه‌ای این‌گونه از افراد و از سوی دیگر عدم به‌روز‌رسانی مهارت‌های شغلی همگام با تغییرات سریع تکنولوژیک و تغییر سلایق کارفرمایان باشد. در این راستا ضرورت دارد سیاستگذاری‌های آموزشی خاصی برای این‌گونه از افراد توسط سیاستگذاران اعمال شود. دوره بیکاری برای مردان و زنان با سطح تحصیلات پیش‌دانشگاهی، دیپلم و زیردیپلم نسبت به سایرین کمتر بوده است. همچنین افراد (مردان و زنان) دارای همسر دوره بیکاری کوتاه‌تری نسبت به افراد بدون همسر داشته‌اند. احتمال شاغل شدن مردان و زنان دارای سابقه شغل قبلی، بسیار بیشتر از افراد بدون سابقه شغل قبلی بوده است؛ به عبارت دیگر به نظر می‌رسد حصول تجربه حرفه‌ای در زمان گذشته، این دسته از افراد را برای کارفرمایان جذاب‌تر می‌کند. علاوه بر این با افزایش نرخ بیکاری، طول مدت بیکاری در هر دو گروه مردان و زنان افزایش می‌یابد.

 

راهکارهایی برای کاهش طول مدت بیکاری

 توسعه مشاغل خانگی و حمایت دولت از این مشاغل می‌تواند در کاهش دوره بیکاری زنان موثر باشد. امروزه کسب‌و‌کارهای خانگی (که بیشتر مورد اقبال و توجه زنان است) راهکاری مهم برای ایجاد اشتغال و درآمد در سراسر جهان محسوب می‌شود. قابلیت انجام این نوع کسب‌و‌کار در منزل سبب ایجاد مزایای بسیاری برای شاغلان آنها می‌شود، که از آن جمله می‌توان به ایجاد توازن بین مسوولیت‌های خانوادگی زنان و اشتغال آنان، حذف هزینه‌های مربوط به خرید، رهن و اجاره کارگاه، ایاب و ذهاب، استفاده از نیروی کار سایر اعضای خانواده و ایجاد زمینه‌های کار خانوادگی و امکان انتقال تجارب از طریق آموزش غیر‌رسمی به شیوه استاد-‌شاگردی بین اعضای خانواده اشاره کرد.

با نگاهی گذرا به ساختار طبیعی بازار کار کشور در‌می‌یابیم که کشورمان چندان نیازمند مشاغل با مهارت‌های بالا نیست؛ بنابراین به طور طبیعی با افزایش جمعیت تحصیل‌کرده افراد مازاد نیاز ناچارند مدت زمان بیشتری را صرف یافتن شغل کنند. از این جهت تخصیص اولویت سیاست‌های اشتغال‌زایی به ایجاد مشاغلی که نیازمند سطوح بالای مهارت هستند راهکار دیگری برای کاهش طول مدت بیکاری است.

پی‌نوشت:

1- برای کسب اطلاعات بیشتر به منبع اصلی زیر مراجعه کنید: عیسی‌زاده، سعید، نائینی، هادی، قلی‌پور، اعظم (1400). بررسی عوامل موثر بر طول مدت بیکاری کارجویان در ایران. فصلنامه پژوهش‌ها و سیاست‌های اقتصادی. سال بیست و نهم، شماره 97، صص 28- 27.

دراین پرونده بخوانید ...