شناسه خبر : 37957 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تشدید جدایی

چرا طلاق زیاد شده است؟

  حسین جلالی: در ایران نسبت طلاق به ازدواج در نیم‌قرن اخیر در مجموع رو به افزایش بوده است. این افزایش که تا اواخر دهه ۷۰ نسبتاً آرام بود، از دهه ۸۰ شتاب گرفته است. اما چه عواملی باعث شده است که پدیده طلاق در جامعه ما گسترش یابد. آیا باید علت را در عوامل روز چون مشکلات اقتصادی و نااطمینانی‌های سیاسی جست‌وجو کرد یا تحولی گسترده‌تر و زیربنایی‌تر در جریان است. از سوی دیگر آیا باید وضعیت را نگران‌کننده و بحرانی دانست یا آن را بخشی گریزناپذیر از تحول اجتماعی در نظر گرفت.اصل دهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می‌نویسد: «از آنجا که خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است، همه قوانین و مقررات و برنامه‌ریزی‌های مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد.» بسیاری هم در حال حاضر از وضعیت خطرناک و نگران‌کننده طلاق در ایران می‌گویند و به‌دنبال اتخاذ سیاست‌هایی در راستای مقابله با آن هستند.در این پرونده تلاش کرده‌ایم تا پدیده طلاق را از جهات متفاوت ارزیابی کنیم. فاطمه موسوی‌ویایه، متخصص حوزه زنان و خانواده در تحلیل خود توضیح می‌دهد: «در سال ۱۳۹۶ از هر هزار خانواده ایرانی، هشت خانواده به دلیل طلاق ازهم‌گسیخته شده است اما آیا این تعداد بحرانی است؟ بر اساس آخرین تحقیقات جهانی، نرخ طلاق در ایران در سال ۲۰۱۷ به‌طور دقیق ۲۲ درصد است. نرخ طلاق در ایران مشابه کشورهای همسایه و در حال توسعه است. در همان سال نرخ طلاق در ترکیه ۲۲ درصد، مصر ۱۷ درصد، برزیل ۲۱ درصد و آفریقای جنوبی ۱۷ درصد محاسبه شد. نرخ طلاق در کشورهای غربی بیش از ۴۰ درصد است. انگلستان ۴۲ درصد، آمریکا ۴۶ درصد، فرانسه ۵۵ درصد و اسپانیا ۶۵ درصد طلاق داشتند. در مجموع، کشور ما از نظر وقوع طلاق در سطح متوسط جهانی قرار دارد و با بحران طلاق روبه‌رو نیست.» عالیه شکربیگی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران مرکز و کارشناس و محقق پیمایش‌ها و پژوهش‌های متعدد درباره خانواده، نیز در گفت‌وگو به این نکته اشاره می‌کند که باوجود رشدی که در طلاق مشاهده می‌شود هنوز هم در ایران خانواده نهاد مهم و مورد اعتمادی است. به عبارتی هنوز هم بسیاری به‌‌رغم دشواری‌ها و نساختن‌ها به‌واسطه ارزش‌ها و هنجار از اینکه به سمت طلاق بروند پرهیز می‌کنند.شکربیگی با استناد به پژوهش‌ها و آمارها نشان می‌دهد که هنوز هم از سوی جامعه مقاومتی علیه طلاق وجود دارد. او به سیاست‌های نسنجیده‌ای که در زمینه خانواده اتخاذ می‌شود نیز نقد دارد. او به سیاست‌هایی اشاره می‌کند که هیچ کدام به هدف نرسیده‌اند. بی‌توجهی به واقعیت‌ها و تحولات بنیادین جامعه باعث می‌شود که اولاً سیاستگذار مساله را متوجه نشود و ثانیاً در رسیدن به خواسته‌های خود ناکام بماند.

دراین پرونده بخوانید ...