شناسه خبر : 48684 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

روزنامه‌نگار همه سال‌ها

رابرت پستون چگونه نامی ماندگار در روزنامه‌نگاری اقتصادی پیدا کرد؟

 

زهرا تهرانی / نویسنده نشریه 

88رابرت جیمز کنت پستون روزنامه‌نگار، مجری و نویسنده بنام انگلیسی سردبیر سیاسی آی‌‌ تی‌وی نیوز است که در کنار آن به مجری‌گری در برنامه هفتگی بحث سیاسی پستون مشغول است. طی سال‌های 2006 تا 2014، سردبیر تجاری بی‌بی‌سی و سردبیر اقتصادی آن از سال 2014 تا 2015 بود. گزارش‌ها و تحلیل‌های متفاوت او در مورد بحران مالی  2008-2007، به‌ویژه اطلاعات انحصاری‌اش در مورد بحران بانک انگلیسی نورترن راک، موجب شد برای عموم شناخته شود. جیمز بنیان‌گذار موسسه خیریه آموزشی Speakers for Schools است.

تولد تا تحصیل  

 رابرت جیمز کنت پستون در 25 آوریل 1960 در یک خانواده یهودی متولد شد. مادرش هلن کانروی و پدرش موریس پستون است. پدرش حامی انجمن انسان‌گرای بریتانیا و همکار افتخاری انجمن ملی سکولار بود. رابرت دوران متوسطه خود را در مدرسه هایگیت وود، یک مدرسه جامع دولتی در لندن، سپری کرد. با نمرات عالی در رشته‌ای ترکیبی از فلسفه، سیاست و اقتصاد از کالج بالیول، آکسفورد، فارغ‌التحصیل شد و سپس در دانشگاه آزاد بروکسل  ادامه تحصیل داد. پستون در سال 1998 با نویسنده بریتانیایی-کانادایی سیان بازبی ازدواج کرد و   صاحب پسری به نام ماکسیمیلیان شدند. آنها از سال‌های نوجوانی یکدیگر را می‌شناختند، اما رابطه میان آنها در حد یک دوستی ساده بود. پس از آنکه دوست بازبی، خواهر پستون، جولیت، پس از یک تصادف رانندگی در بیمارستان بستری شد، رابطه آنها جدی شد و در نهایت باهم ازدواج کردند. بازبی در سپتامبر 2012 در 51 سالگی بر اثر سرطان ریه درگذشت. در سپتامبر 2018، پستون گفت از اینکه چند سال پس از مرگ همسرش عاشق زن دیگری شده است احساس گناه می‌کند و فاش کرد که با شارلوت ادواردز، نویسنده و روزنامه‌نگار، در ارتباط است. پستون در منطقه موسوِل‌هیل، لندن زندگی می‌کند. پس از سرقت خانه‌اش در دسامبر 2012، به دلیل وابستگی زیادی که به همسرش داشت، درخواست کرد فقط حلقه‌هایی را که به همسر مرحومش تعلق داشت، به او بازگردانند. پستون عضو گروهی به نام Centrist Dad است. پستون خواننده گروه است، جان ویلسون با گیتار باس و اد بالز با درامز او را همراهی می‌کنند. پستون در یک خانواده یهودی غیرمذهبی به دنیا آمد، و خود را از نظر فرهنگی یهودی می‌داند، نه مذهبی.

رفت‌وآمد در میان مطرح‌ترین خبرگزاری‌ها

پستون مدتی کوتاه دلال سهام در ویلیامز دی برو بود، در سال 1983 در نشریه کرونیکل استخدام شد و پس از راه‌اندازی روزنامه ایندیپندنت در سال 1986 به این روزنامه پیوست. از سال 1989 تا 1990، پستون معاون سردبیر   روزنامه Sunday Correspondent بود. اما در سال 1990 روزنامه ایندیپندنت از او دعوت کرد تا با توجه به تجربیاتش سمت سردبیر را بپذیرد. مدتی از حضورش در روزنامه ایندیپندنت نگذشته بود که یک پیشنهاد کاری از فایننشال‌تایمز دریافت کرد، بنابراین از سال 1991 تا 2000 در این نشریه مشغول شد. در فایننشال‌تایمز او در مقاطع مختلف در سمت‌هایی از سردبیر سیاسی و سردبیر بانکی تا رئیس واحد تحقیقات (که خودش آن را راه‌‌اندازی کرده بود) حضور پیدا کرد. در دورانی که  سردبیر سیاسی بود، به شکلی نامطلوب با آلستر کمپبل، دبیر مطبوعاتی داونینگ استریت، که مرتب عادت پستون به عقب انداختن موهایش را مسخره می‌کرد، اختلاف پیدا کرد که حاشیه‌هایی برای او به دنبال داشت.در عین حال او با همکار روزنامه‌نگارش، رولا‌ند راد، دوست صمیمی شد. آخرین سمت او در فایننشال‌تایمز ویرایشگر مالی (مسئول پوشش تجاری و مالی) بود. در سال 2000، او مدیر تحریریه سرویس تحلیل مالی آنلاین کوئست، متعلق به شرکت مالی کالینز استوارت شد. همزمان، سردبیری مجله The Spectator را بر عهده داشت و ستون‌نویس هفتگی دیلی‌تلگراف نیز بود. در سال 2001، پستون از تلگراف به ساندی تایمز تغییر مکان داد، جایی که یک نمایه تجاری هفتگی به نام «پستونز پیپل» به وجود آورد. در سال 2002 به‌عنوان سردبیر و بعد هم معاون سردبیر دوباره به روزنامه ساندی تلگراف نقل مکان کرد. در سال 2005 در ساندی تلگراف دستیار سردبیر شد. در اواخر سال 2005، اعلام شد که پستون جانشین جف رندال   سردبیر بی‌بی‌سی خواهد شد، در اصل او قرار بود مسئول پوشش تجاری و شهر در برنامه‌های خبری تلویزیونی و رادیویی شرکت، کانال خبری بی‌بی‌سی، وب‌سایت آن و رادیو 4 امروز شود. درحالی‌که هیچ مطلب نادرستی از سوی پستون بیان نشده بود، در 4 فوریه 2009، پستون به همراه الکس برومر (ویراستار روزنامه شهر، دیلی‌میل)، لیونل باربر (سردبیر فایننشال‌تایمز)، سر سیمون جنکینز (گاردین) و اسکای به‌عنوان شاهد در کمیته منتخب خزانه‌داری مجلس عوام حضور پیدا کرد. در 28 آگوست 2009، پستون و جیمز مرداک، سخنرانان مک تاگارت بودند، این سخنرانی در به شهرت رسیدن آنها نقش بسیار مهمی داشت. در سال‌های 2010 تا 2011، او بارها داستان‌های مربوط به دخالت‌های غیرحرفه‌ای «اینترنشنال نیوز» در بخش‌های سیاسی و اقتصادی را بیان کرد که در برخی تحلیل‌ها گفته شده است بیان این داستان‌ها به نفع این شرکت تلقی می‌شود. این موضوع، البته آنچنان به نفع خودش نبود، چون او با مدیران ارشد اینترنشنال نیوز رابطه نزدیکی داشت و همین امر باعث می‌شد تا حاشیه‌هایی از قبیل اینکه او با این کار به شهرت این خبرگزاری دامن می‌زند به وجود آید؛ یک سرمایه‌گذاری آموزشی بشردوستانه که از سخنرانانی از دنیای تجارت، سیاست، رسانه، هنر، علم، مهندسی و ورزش دعوت می‌کند تا به‌صورت رایگان در مدارس دولتی سخنرانی کنند. در 17 اکتبر 2013، پستون در جایگاه سردبیر اقتصادی بی‌بی‌سی نشست و جایگزین استفانی فلندرز شد که در سمت استراتژیست ارشد بازار در جی‌پی‌مورگان شروع به فعالیت کرده بود. او نقش خود را در این سمت ادامه داد تا اینکه جانشین او کمال احمد در 24 مارس 2014 بر این جایگاه تکیه زد. در 4 اکتبر 2015، اعلام شد که پستون بی‌بی‌سی را ترک می‌کند و سردبیر سیاسی آی‌تی‌وی نیوز می‌شود و جایگزین تام بردبی می‌شود که مجری اصلی News at Ten شده بود. پستون آخرین حضور خود را در اخبار بی‌بی‌سی در 25 نوامبر 2015 و اولین حضور خود را در اخبار ITV در 11 ژانویه 2016 به ثبت رساند. در سال 2018، پستون استارت یک برنامه شبانه را زد که هر هفته چهارشنبه‌شب‌ها با مجری‌گری خودش پخش می‌شد.

جوایز  

 پستون جایزه What the Papers Say را از تلویزیون گرانادا برای بهترین روزنامه‌نگار تحقیقی در سال 1994 از آن خود کرد. او برنده جایزه بهترین خبرنگار مالی سال هارولد وینکوت در سال 2005 شد. وی همچنین جایزه بهترین روزنامه‌نگار سال را از باشگاه مطبوعاتی لندن در همان سال دریافت کرد. در جوایز روزنامه‌نگاری تلویزیونی انجمن سلطنتی تلویزیون در سال 2009-2008، پستون جوایز هر دو بخش «روزنامه‌نگار متخصص سال» و «روزنامه‌نگار تلویزیونی سال» را به دلیل پوشش‌‌های خبری حرفه‌ای‌اش از آن خود کرد. همچنین، پژوهش او در مورد تصاحب HBOS باعث شد برنده جایزه خبرنگار برتر سال از انجمن سلطنتی بریتانیا شود.  در سال 2009 به عنوان بهترین روزنامه‌نگار تجاری سال در باشگاه مطبوعات لندن از او تقدیر شد. در جشنواره وینکوت در سال 2008، جایزه بهترین روزنامه‌نگار آنلاین برای وبلاگش به او رسید. در سال 2009، جایزه انجمن مطالعات سیاسی آمریکا به‌عنوان بهترین روزنامه‌نگار سیاسی سال به او اعطا شد و در نظرسنجی‌های عمومی و روزنامه‌نگاران که نشریه Gazette انجام داد با دریافت بیشترین آرا در بالاترین رتبه‌بندی روزنامه‌نگار مالی و تجاری، در صدر قرار گرفت. وبلاگ او برنده جشنواره رسانه‌های دیجیتال در بخش روزنامه‌نگاری برای روزنامه‌نگار سال سرمایه‌گذاری و سرمایه‌گذاری خصوصی شد. در سال 2010 دکترای افتخاری  از دانشگاه هریوت وات به پستون داده شد. در سال 2011، از او به پاس «موفقیتش در روزنامه‌نگاری، نویسندگی روشنگر و کمک به جامعه محلی» در دانشگاه آبریستویت تجلیل شد.

سبک منحصربه‌فرد پستون

سبک پستون در ارائه اخبار رادیو و تلویزیون همیشه نظرها را به خود جلب کرده است. تیم خبرگزاری تیمن سال 2008 در تایمز او را از خود مطمئن و سخنانش را گیج‌کننده و غیرقابل فهم توصیف کرد، و ترنمن یکی ار دوستان خبرنگارش در سال 2009، پستون را روزنامه‌نگاری که حرف‌هایش را به‌سختی می‌توان فهمید معرفی کرد. الیزابت گریس از روزنامه دیلی‌تلگراف درباره او گفت که بیش‌ازحد کلمات را تکرار می‌کند و تغییر او در نحوه ارائه اخبار به ضرر او تمام شده است. اما پستون در مقاله‌ای، در پاسخ با بیان اینکه او «بسیار بهتر از آنچه بود» است، اذعان کرد که «هنوز به اندازه بعضی‌ها صیقلی و روان نیست و دوست دارد ذهن مخاطب را به چالش بکشد».

کتاب‌ها 

«چگونه بریتانیا را اداره کنیم: درمانی برای یک ملت آسیب‌دیده» (2023)

چگونه بریتانیا را اداره کنیم، کتابی از رابرت پستون و کیشان کوریا برای مالکیت آنچه اشتباه است و انجام اصلاحات بی‌باکانه در همه ابعاد جامعه، از نحوه مدیریت اقتصاد گرفته تا نحوه رای دادن است. همه ما می‌دانیم که طی پانزده سال گذشته، استانداردهای زندگی در بریتانیا راکد مانده است، نابرابری بیداد می‌کند و سیاستمداران اعتبار و اعتمادشان را نزد ملت از دست داده‌اند. میلیون‌ها نفر می‌گویند که از حق رای محروم هستند، حتی قربانی شده‌اند. یک اقلیت نژادپرست راست افراطی احساس می‌کند که حق شورش دارد. اما این مشکلات واقعاً به چه معنا هستند و چگونه باید آنها را برطرف کنیم؟ سیاستمداران چگونه می‌توانند اعتماد رای‌دهندگان، معلمان، پزشکان، دانش‌آموزان و بازنشستگان را جلب کنند؟ استدلال پستون و کوریا ساده است: اول، ما باید هر چیزی را که اشتباه رخ داده است مورد بازخواست قرار دهیم و از آنجا به راه‌حل برسیم. اکنون زمان نادیده گرفتن گذشته نیست، ما باید از گذشته درس بگیریم. در عوض، ما باید از پانزده سال گذشته درس بگیریم و یک برنامه استراتژیک آینده‌محور برای بازگرداندن امنیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به کشوری که می‌شناسیم و دوستش داریم تهیه کنیم. «چگونه بریتانیا را اداره کنیم»، مانیفستی برای تغییر در ساده‌ترین و واضح‌ترین شکل آن از ذهن دو نفر است. 

«سقوط: تریلر انفجاری کاملاً جدید از روزنامه‌نگار سیاسی برتر بریتانیا» (2023)

 گیل روزنامه‌نگار یک صدای تنهاست که نگران است نتواند دوام بیاورد. در لایه‌های زیرین سیستم مالی، او متوجه اتفاقات عجیبی شده است که می‌تواند کل اقتصاد را تهدید کند. اما هیچ‌کس نمی‌خواهد آن را بشنود: نه سیاستمدارانی که برای پایان رونق و رکود اعتبار می‌گیرند، نه بانکدارانی که پول‌هایی هنگفت به جیب می‌زنند، نه حتی روسای گیل در بی‌بی‌سی، که فکر می‌کنند این موضوع بی‌ربط است. وقتی به گیل خبر می‌رسد که پول یک بانک کوچک شمالی تمام شده است، همه چیز تغییر می‌کند. روز بعد، مرلین کرول، مدیر بانک انگلستان، در یک خودکشی ساختگی جان خود را از دست داد. گیل به این موضوع شخصی نگاه می‌کند. مرلین معشوق او بود: آیا تمام شدن پول آن بانک کوچک به خودکشی او مرتبط بود؟ یا چیزی شوم‌تر پشت مرگ او وجود دارد؟ گیل مصمم است که حقیقت را کشف کند. هرچه بیشتر تحقیق می‌کند، بیشتر به سمت قلب پوسیده سیستم مالی کشیده می‌شود؛ جایی که پر از تضاد و فساد و منفعت‌طلبی است. گیل شروع به تهدید یکسری افراد کلیدی در این سیستم مالی می‌کند. وقتی گزارش دادن حقایق می‌تواند ثروت بیافریند یا از بین ببرد، گیل باید از خود بپرسد: آیا او از مرز روزنامه‌نگاری عدالت‌خواه و شریک یک سیستم مالی فاسد عبور می‌کند؟ آیا تضاد منافع خودش او را بی‌پروا می‌کند؟ و در دنیایی که طمع بر آن حاکم است، جایی که هیچ‌چیز و هیچ‌کس آنقدر بزرگ نیست که شکست بخورد، او برای کشف حقیقت چه بهایی خواهد پرداخت؟ این کتاب روایت فساد مالی یک حکومت را به تصویر می‌کشد که به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های پستون تبدیل شد.

«چه کسی بریتانیا را اداره می‌کند؟ و چگونه باید آشفتگی در بریتانیا را برطرف کنیم؟»  (2017)

در «چه کسی بریتانیا را اداره می‌کند؟ و چگونه باید آشفتگی را در بریتانیا برطرف کنیم؟» رابرت پستون از سال‌ها تجربه خود به‌عنوان یک روزنامه‌نگار سیاسی، اقتصادی و تجاری استفاده می‌کند تا به ما نشان دهد که چه چیزهایی بد پیش رفته است تا بتوانیم فهم درستی از اوضاع امروزه بریتانیا داشته باشیم. این کتاب در قالب دو نامه به پدرش (که اوایل 2017درگذشت) روایت بسیار شخصی زندگی اوست و از کسانی که سال‌ها بر مردم حکومت کرده و به‌شدت به راه خطا رفته‌اند، می‌گوید. پستون بیان می‌کند چه کاری باید انجام دهیم تا شکست‌‌های وحشتناک جامعه‌مان را ترمیم کنیم. او با اشتیاق و به وضوح بیان می‌کند که چه اتفاقی باید بیفتد تا از براندازی دموکراسی به دست نوابغ تکنوکرات با توانایی دستکاری رسانه‌های اجتماعی جلوگیری شود، و آیا می‌توان با خروج از اتحادیه اروپا موفقیت‌آمیز عمل کرد، چه درس‌هایی باید از این موضوع وحشتناک گرفت. چه کاری می‌توان برای رفع شکاف میان فقیر و غنی انجام داد و چگونه باید استانداردهای زندگی را بالا برد. سرتاسر این کتاب گزارش‌هایی از اتفاقات مهم گذشته و اغلب سرگرم‌کننده از گذشته‌ای نه‌چندان دور است. در اصل این کتاب فراخوانی برای به دست گرفتن کنترل اوضاع به دست مردم است. البته وی در این کتاب توصیه‌هایی هم به مردم می‌کند تا آگاهانه تصمیم بگیرند. 

دراین پرونده بخوانید ...