شناسه خبر : 19884 لینک کوتاه

سال آینده مطمئناً برای دنیای عرب سال بهتری خواهد بود

مردم هنوز اشتیاق دارند

پس از خوشحالی از رسیدن به دموکراسی در سال ۲۰۱۱ و جدل‌های قهرمانانه در سال ۲۰۱۲ برای حفظ این جنبش به سمت اصلاحات سیاسی، جهان عرب در سال ۲۰۱۳ دوباره به ورطه هرج‌ومرج و فلاکت سقوط کرد.

خان اسمایلی/ ترجمه: رضا طهماسبی

پس از خوشحالی از رسیدن به دموکراسی در سال 2011 و جدل‌های قهرمانانه در سال 2012 برای حفظ این جنبش به سمت اصلاحات سیاسی، جهان عرب در سال 2013 دوباره به ورطه هرج‌ومرج و فلاکت سقوط کرد. مصر به حکومت نظامیان برگشت، سوریه در یکی از خونین‌ترین جنگ‌های داخلی غرق شد و روند پیشرفت پس از دیکتاتوری در تونس و لیبی کند و لرزان شد. مطمئناً بی‌ثباتی و بلاتکلیفی در سال آینده نیز در سراسر این منطقه غالب خواهد بود. اما شانس نسبتاً کمی هم وجود دارد که در سال 2014 شاهد بهبودی عمومی منطقه باشد. بعید است که شرایط از این که هست بدتر شود. در مصر دو تکلیف در انتظار ژنرال‌هایی است که از حمایت گسترده مردمی برخوردارند و تجربه یک دموکراسی شکست‌خورده را در جولای 2013 سرکوب کردند. ابتدا آنها باید در نیمه اول سال 2014 دو انتخابات پارلمانی و ریاست‌جمهوری را برگزار کنند. دوم باید تلاش کنند در غیبت اجباری اخوان‌المسلمین از فهرست انتخابات، دیگر اسلامگراها را ترغیب به فعالیت کنند. به‌رغم اینکه عبدالفتاح السیسی، قدرت پشت پرده مصر، نامزدی‌اش در انتخابات آتی ریاست‌جمهوری را تکذیب کرد اما ممکن است این اتفاق روی دهد. فارغ از اینکه موقعیت السیسی چه باشد، کلید پیشرفت این است که اجازه دهد نظامی با کنترل‌های واقعی دموکراتیک و توازن ایجاد شود. بسیار حیاتی است که چه کسی حرکت مصر و اصلاحات ساختاری شجاعانه و عمیق آن را رهبری کند؛ اصلاحاتی چون حذف کردن یارانه‌های بالا که برای نجات اقتصاد مصر الزامی است. جنگ داخلی سوریه ممکن است ناگهان فروکش کند. ترکیه، عربستان سعودی و قطر اجازه نمی‌دهند که شورشیان سوری بازنده باشند. رژیم بشار اسد نیز به نظر نمی‌رسد که بتواند پیروزی همه‌جانبه‌ای به دست آورد. در نتیجه این کشور به سه قسمت یا قسمت‌های بیشتر و کمتر خودمختار اما دشمن، تقسیم خواهد شد. بخش غربی که در اختیار بشار اسد و اقلیت شیعه خواهد بود از دمشق تا مناطق ساحلی و کوهستانی نزدیک لاذقیه وسعت خواهد داشت در حالی که شورشیان بیشتر مناطق شمالی، مرکزی و شرقی سوریه را در اختیار خواهند گرفت. کردهای سوریه نیز شمال شرق را در کنترل می‌گیرند. پیش‌بینی می‌شود رقابت و خصومت بین شورشیان جهادی و دیگر گروه‌های کمتر اسلامگرا رو به وخامت بگذارد. با این همه اگر احتمالاً آمریکایی‌ها با ایران بر سر برنامه هسته‌ای این کشور به توافق برسند، شانس توافق در سوریه به هدایت آمریکا و روسیه می‌تواند بسیار افزایش یابد چرا که ایران نیز در این زمان به دیپلماسی منطقه‌ای ملحق می‌شود و برهم‌زننده آن نخواهد بود؛ و اگر توافق تازه‌ای شکل بگیرد شانس به توافق رسیدن اسرائیل و فلسطینی‌ها نیز بسیار افزایش خواهد یافت. در مقابل اگر خونریزی در سوریه تشدید شود، ممکن است خشونت به دیگر همسایه‌های کوچک‌تر هم سرایت کند. از جمله لبنان چند‌ملیتی و اردن کوچک که همیشه متکی به پشتیبانی و حمایت آمریکا و سعودی‌ها بوده‌اند. بخت عراق در سال 2014 نیز تا حدودی وابسته به وضعیت سوریه است. اگر جنگ داخلی سوریه وخیم‌تر شود، نزاع‌های قومی در عراق می‌تواند پایانی بر دموکراسی ایجاد‌شده توسط آمریکا در این کشور باشد. شیعه‌های حاکم بر عراق همدردی عمیقی با علوی‌های سوری دارند. در عین حال کردهای عراق نیز بر خودمختاری خود اصرار خواهند ورزید و حتی به مبارزه برخواهند خاست. در دیگر مناطق امید اما بیشتر است. بدون توجه به سرنوشت اخوان‌المسلمین در مصر، حزب نهضت در تونس در حال تلاش برای توافق با گروه‌های سکولار و اتحادیه‌های تجاری است تا بتواند دموکراسی نوپا و به‌هم‌ریخته کشور را سرپا نگه دارد. در لیبی ازدیاد گروه‌های شبه‌نظامی که از قدرت دولت مرکزی دفاع می‌کنند باید تحت کنترل درآید. انتخابات در هر دو کشور لیبی و تونس می‌تواند به حرکت آنها در جهت درست کمک کند. در غرب آفریقا، سلطنت مراکش با زیرکی و پیچش قانونی توانسته قدرت را در دست خود نگه دارد اما در الجزایر ممکن است کم‌کم وضعیت سلامتی رئیس‌جمهور بوتفلیقه، جدل بین جانشینانش را تشدید کند. اگر این دو کشور مرزهایشان را که از سال 1994 به حالت قهر بسته شده است، بازگشایی کنند می‌توانند رشد قابل ‌توجهی در اقتصاد داشته باشند. یمن در سال 2012 از شر علی عبدالله صالح دیکتاتور دیرپای خود خلاص شد. در حالی که فرقه‌گراها در جنوب و شورشیان و جهادی‌های وابسته به القاعده در شمال در پی از بین بردن حکومت مرکزی هستند، عبد ربه منصور‌هادی جانشین عبدالله صالح باید تلاش زیادی داشته باشد تا یک وفاق ملی ایجاد کند. عمر البشیر رئیس‌جمهوری که 24 سال است در سودان قدرت را در اختیار دارد با مخالفت‌های فزاینده‌ای روبه‌رو می‌شود آن هم نه‌تنها در خیابان‌ها بلکه در داخل حزب حاکم که خودش عضو ارشد آن است. در حکومت‌های استبدادی کشورهای حوزه خلیج فارس، به جز بحرین که اکثریتی شیعه دارد همچنان اختلافات فرقه‌ای و گروهی تداوم خواهد داشت. بحران جانشینی در عربستان سعودی در بزرگ‌ترین و فربه‌ترین استبداد منطقه ممکن است باعث اعتراضات زیرزمینی بیشتر و بلندتری شود؛ مگر اینکه ملک عبدالله مشخص کند که یک نفر از نسل جوان شاهزاده‌ها باید پس از جانشین او یعنی برادرش ملک سلمان قدرت را در دست گیرد. بسیاری خواهند گفت که بهار عربی به جوش آمد و تمام شد. آنها اشتباه می‌کنند. به رغم اتفاقات ناامیدکننده اخیر در مصر و سوریه، بی‌ثباتی گسترده و تداوم حکومت‌های استبدادی در حوزه خلیج فارس، عبارت بیداری اعراب همیشه توصیف بهتری برای آن اتفاقات بوده است. رسانه‌های اجتماعی و اینترنت تفکر اعراب را دچار انقلاب کرده‌اند. توانایی جمعیت گرد آمده در میدان تحریر قاهره برای ساقط کردن حکومت نظامیان و پس از آن پایین کشیدن دولت اسلامگراها با کمک ژنرال‌ها به مردم این اشتیاق را داده که فریاد بزنند چه کسی بر آنها حکومت کند. شواهد فراوانی وجود دارد که نشان می‌دهد در سال 2014 می‌خواهند این اشتیاق را فروبنشانند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها