شناسه خبر : 18195 لینک کوتاه

جهان در سال ۲۰۱۴ در آرزوی یک رهبر است

اکنون نوبت شماست آقای اوباما

در طول دهه گذشته جهان به این نظریه عادت کرد که عامل تاثیرگذاری از ایالات متحده به سمت چین در حرکت است.

جان میکلوایت/ سردبیر اکونومیست
ترجمه: جواد طهماسبی
در طول دهه گذشته جهان به این نظریه عادت کرد که عامل تاثیرگذاری از ایالات متحده به سمت چین در حرکت است. «اجماع واشنگتن» در مورد دموکراسی و بازارهای آزاد جای خود را به اجماع پکن و تجددگرایی خودکامه داده است. اعتماد به ‌نفس آمریکا ابتدا توسط جنگ احمقانه جرج بوش علیه تروریسم (که نام دموکراسی را لکه‌دار کرد)، سپس توسط کاهش اعتبارات (که امور مالی غرب را بدنام کرد) و سرانجام توسط عملکرد بد کنگره (که دولت آمریکا را در سال 2013 تعطیل کرد) خدشه‌دار شد. چین با جسارت بیشتری حقوق خود در آسیا را مطالبه می‌کرد در حالی که اوباما چهره تدافعی گرفت. اوباما از عراق و افغانستان عقب‌نشینی کرد، عدم تمایل خود برای هدایت بیداری اعراب را بروز داد و نشان داد علاقه‌مند است مسوولیت‌ها را به مناطق دیگر یا دولت‌های محلی واگذار کند. در سال 2014 این توازن دوباره متحول خواهد شد. آمریکا قدرتمندتر شده و از جذابیت چین کاسته می‌شود. سوال اینجاست که آیا اوبامای محافظه‌کار و محتاط از این فرصت استفاده می‌کند تا تاثیری بزرگ بر جهان بگذارد؟ تغییرات با اقتصاد شروع می‌شوند. رشد اقتصادی چین در سال 2014 ادامه می‌یابد اما آمریکا پس از پاکسازی بانک‌ها و تقویت کارخانه‌هایش با استفاده از گاز شیل این شکاف را پر می‌کند. مشارکت ایالات متحده در رشد اقتصاد جهانی برای دومین ‌بار در ظرف هشت سال از چین بیشتر خواهد بود. دهه‌ها طول خواهد کشید تا درآمد سرانه چین (11 هزار دلار در سال 2014 بر مبنای برابری قدرت خرید) به آمریکا (55 هزار دلار) برسد. همزمان آمریکا برتری خود را در سطح شرکتی حفظ می‌کند. در سال 2009 به نظر می‌رسید که سرمایه‌داری دولتی چین جایگزینی مناسب باشد: چهار مورد از 10 شرکت بزرگ جهان چینی در مقابل فقط سه شرکت از آمریکا بودند. از آن زمان به بعد سرمایه‌گذاران متوجه شدند که «هدایت دولت» در اصل به معنای «‌دخالت دولت» است. تا سال 2013میلادی 9 شرکت از 10 شرکت برتر جهان آمریکایی بودند. تنها استثنا شرکت پتروچاینا بود. احتمال وقوع بحران بانکی در سال 2014 در چین بعید نیست چرا که وام‌های زیادی به شعبه‌های مختلف ادارات دولتی و شرکت‌های وابسته به آنها داده شده است.
در سال 2014 همه امور به دولت‌ها ختم می‌شوند. چشم‌انداز سلامت بیشتر دولت واشنگتن ضعیف است هرچند جمهوریخواهان کنگره ممکن است در انتخابات میان‌دوره‌ای ماه نوامبر با شکست مواجه شوند. اما نظریه اداره شدن چین توسط افراد شایسته و برنامه‌ریزان درازمدت باهوش به ویژه در سطوح محلی هنوز زیر سوال است. تعداد زیادی از والدین طبقه متوسط برای شکایت از مدارس و مراقبت‌های بهداشتی نامناسب به اینترنت پناه آورده‌اند. رهبر چین، شی‌ جین‌پینگ تلاشی همه‌جانبه را برای بهبود خدمات محلی و از بین بردن فساد آغاز کرده است.
اما آشفتگی‌ها لزوماً در سطوح پایین جامعه نیست. محاکمه نمایشی بو شیلای رقیب آقای شی چشمان چینی‌ها را بر روی ثروت فراوان نورچشمی‌ها و طبقه حاکم کشور گشود. شاید آمریکاییان در مورد پول‌های سیاستمداران گلایه کنند اما دارایی 50 عضو ثروتمند کنگره فقط 6/1میلیارد دلار است. در مقابل دارایی‌های 50 عضو ثروتمند کنگره خلق چین به 95 میلیارد دلار می‌رسد. افشاگری‌های بیشتری نیز در آینده صورت خواهد گرفت.
اما اینها بدان معنا نیست که رشد اقتصادی چین متوقف می‌شود. بسیاری از اتفاقات یادآور توانایی‌های عمیق‌تر آمریکاست که هیچ‌گاه از میان نمی‌روند. هم آقای بو و هم آقای شی فرزندان‌شان را به دانشگاه‌های آمریکایی فرستاده‌اند و با ظهور مجدد ایالات متحده اجماع پکن در چشم‌ شهروندان جهان نوظهور جذابیت خود را از دست می‌دهد.
آقای شی و آقای اوباما با چالش‌های متفاوتی مواجهند. آقای شی مجبور است بر مسائل داخلی تمرکز بیشتری داشته باشد. لازم است او دولت چین را پاکسازی کند و برای مردم دولت رفاه بسازد هرچند این دولت مجبور باشد از سنگاپور ضعیف یا واشنگتن متزلزل وام بگیرد. سیاست خارجی عاملی برای پرت کردن حواس‌ها و دور کردن توجهات است.

جهانی پر از فرصت
شکی نیست که اوباما هم قصد دارد دولت آمریکا را پاکسازی کند. برای بهبود امور مالی ایالات متحده کارهای زیادی باید انجام گیرد. اما آقای اوباما تمایل اندکی به اصلاحات نشان می‌دهد و جمهوریخواهان نیز به او اعتماد ندارند. همانند بسیاری از دیگر روسای جمهور، اوباما در دوره دوم ریاست جمهوری بر مسائل خارجی متمرکز خواهد شد. اکنون که آمریکا اندکی قوی‌تر می‌شود آیا اوباما جسارت بیشتری خواهد داشت؟
یک دلیل برای امیدواری آن است که زمان «بهانه بوش» به پایان رسیده است. کافی نیست که اوباما در مقایسه با گذشتگان خود شرارت کمتری داشته باشد. همزمان هزینه‌های انفعال و دست روی دست گذاشتن زیاد می‌شود. اگر اوباما در ایجاد منطقه پرواز ممنوع در سوریه همکاری می‌کرد احتمالاً بشار اسد سرنگون شده بود و هزاران نفر جان خود را از دست نمی‌دادند و ولادیمیر پوتین هم چهره‌ای صلح‌طلب پیدا نمی‌کرد. آمریکا از هر کجا که عقب‌نشینی کرده است (آمریکای لاتین، اروپای شرقی، آفریقا و خاورمیانه) خلئی پرنشدنی و نامناسب ایجاد شد.
نگاهی به اطراف جهان فرصت‌های زیاد و غافلگیرکننده‌ای در اختیار رئیس‌جمهور قرار می‌دهد. اگر مقامات بالا در سال 2014 انگیزه و تلاش کافی از خود نشان دهند تجارت آزاد در امتداد اقیانوس‌های آرام و اطلس می‌تواند مزایای اقتصادی و راهبردی فراوانی به همراه داشته باشد. مرگ هوگو چاوس در آمریکای لاتین این فرصت را در اختیار اوباما قرار می‌دهد تا قاره را متحد کند. آفریقا هنوز از اولین رئیس‌جمهور سیاهپوست آمریکا حرف‌شنوی دارد. هند که از چین ترسیده است اکنون و با توجه به سلامت بیشتر اقتصاد انگلوساکسون به آمریکا توجه بیشتری خواهد داشت. سایر کشورها نیز به همین روش عمل خواهند کرد.
هیچ کدام از این موارد نباید تنها ابرقدرت‌ جهان را ترغیب کند که لجاجت و خودشیفتگی دولت بوش را به نمایش گذارد و وجهه خود را خراب کند. هیچ‌کس خواهان تهاجم نظامی یا اجرای اجباری دموکراسی نیست. اما در سال 2014 جهان در آرزوی یک رهبر خواهد بود و آقای اوباما باید این نقش را عهده‌دار شود.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها