شناسه خبر : 44104 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

دکل‌ها را بغل کن، نه درخت‌ها را

چرا توسعه شبکه‌های برق برای حفظ محیط زیست ضروری است؟

عظمت محض یک توربین بادی پنج‌مگاواتی که الکتریسیته یک آسمان‌خراش را تامین می‌کند و با پره‌هایی به بزرگی بال‌های هواپیمای مسافربری آسمان را می‌شکافد، غیرقابل انکار است. شاید این توربین‌های بادی عظیم‌الجثه نسبت به یک مزرعه از پنل‌های خورشیدی که نور آفتاب را جذب می‌کنند، کمتر الهام‌بخش باشند اما همچنان هیبت و عظمت زیادی دارند. می‌توانید به این زیبایی، گله‌ای گوسفند که با خیال راحت در حال چرا هستند اضافه کنید و از این منظره لذت ببرید. در مقابل سیم‌های آویزان و بی‌روح و دکل‌های اسکلت‌مانند بزرگی که الکتریسیته از آن منابع زیبا به دست مردمی که باید آن را استفاده کنند می‌رسانند، زیبا یا دوست‌داشتنی نیستند؛ در حالی که باید واقعاً آنها را دوست داشت. اگر قرار باشد تغییرات آب‌وهوایی در دنیا مهار و متوقف شود، توقف تولید برق از سوخت‌های فسیلی یک ضرورت قطعی است. پس باید تولید برق بسیار بیشتری در دستور کار قرار گیرد. با تولید برق بیشتر این امکان فراهم می‌شود که ماشین‌های برقی بیشتر شود و گرمای خانه‌ها با برق تامین شود و سوخت‌های آلوده‌کننده فسیلی کنار گذاشته شود. افزایش دسترسی مردم به برق در کشورهای بسیار فقیر انتشار آلایندگی از سوزاندن سوخت‌های فسیلی را کاهش داده و استانداردهای زندگی را بهبود می‌بخشد. برای این تغییر موثر و سازگاری جدید تولید برق بسیار بیشتری نیاز است. اگر می‌خواهیم اجاق‌های خوراک‌پزی مردم در کشورهای فقیر و شهرهای تشنه به مصرف انرژی، آلایندگی کمتری ایجاد کنند باید برق بیشتر و قابل اطمینان‌تری در اختیار مردم قرار دهیم. با این همه مشکل اینجاست که سطح تغییرات مورد نیاز برای سازگاری با توسعه شبکه توزیع برق تا حدود بسیار زیادی نادیده گرفته شده و سرمایه‌گذاری بسیار پایینی در این حوزه صورت گرفته است. قوانین و برنامه‌ریزی‌ها هنوز به سرانجام نرسیده و جالب اینکه بسیاری از طرفداران بزرگ متوقف کردن تغییرات آب‌وهوایی این منطق را نپذیرفته‌اند که برای رسیدن به این هدف باید ساخت‌وسازهای بیشتری صورت بگیرد. آن‌طور که فصلنامه فناوری اکونومیست گزارش داده است، توسعه شبکه توزیع برق و سازگار کردن آن با محیط زیست از نظر فناوری هزینه بالایی دربر دارد.

گزارش تازه‌ای که از سوی گروهی از متخصصان جهانی در کمیسیون انتقال انرژی تهیه شده است نشان می‌دهد که یک شکاف هزینه‌ای بین ظرفیت جدید مورد نیاز تولید برق برای تامین الکتریسیته پاک به میزان کافی و زیرساخت‌های لازم برای انتقال، توزیع و سیستم‌های ذخیره‌سازی مورد نیاز وجود دارد که نسبت این دو را به هم 55 به 45 می‌کند. در توضیح بیشتر باید گفت مثلاً برای 45 درصد سهم شبکه انتقال و ذخیره‌سازی از هم‌اکنون تا میانه قرن حاضر سالانه 1 /1 هزار میلیارد دلار هزینه لازم است. در مقام مقایسه می‌توان به آمار آژانس بین‌المللی انرژی اشاره کرد که می‌گوید در حال حاضر هزینه‌ای که برای توسعه شبکه انتقال برق صورت می‌گیرد سالانه 260 میلیارد دلار است، یعنی بسیار کمتر از آنچه مورد نیاز است و بسیار کمتر از پولی که در صنایع بالادستی نفت و گاز سرمایه‌گذاری می‌شود. از طرفی برای جذب سرمایه در پروژه‌های جدید، ابتدا باید سرعت تکمیل پروژه‌های کنونی بالاتر برود. با این حال مقررات زائد در بسیاری از موارد توسعه شبکه انتقال را به تاخیر انداخته است. به نظر می‌رسد اصلاح قوانین و مقررات باید در دستور کار قرار گیرد تا ایجاد زیرساخت‌های بزرگ و اغلب نامحبوب توزیع برق تسهیل شود. اگر این طرح‌ها به اجرا دربیاید و قوای قانونگذار نیز حمایت کند، موانع کمتری برای توسعه وجود دارد و نیاز کمتری به ایجاد زیرساخت‌های عظیم در نقطه اول تولید برق ایجاد خواهد شد. به این ترتیب ظرفیت‌های تازه‌ای ایجاد خواهد شد که نااطمینانی را کمتر می‌کند و هزینه سرمایه را کاهش می‌دهد. یک راه برای رفتن به جلو ایجاد انگیزه است. شبکه‌های جدید نقل و انتقال فرصت بهتر و بیشتری برای ایجاد بازارهای منطقه‌ای فراهم کرده‌اند. با فناوری‌های جدید هزینه برق برای مردمی که نزدیک به یک نیروگاه بادی زندگی می‌کنند یا کسانی که زمین‌هایشان برای ایجاد شبکه انتقال لازم است بسیار پایین می‌آید. مثلاً در حال حاضر طرحی در انگلستان در دست بررسی است که به موجب آن مردمی که در نزدیکی توربین‌های قوی بادی زندگی می‌کنند، هزینه پایین‌تری برای برق می‌پردازند؛ طرحی که به نظر می‌رسد مقبولیت بالایی هم پیدا کرده است. قیمت‌های متنوع می‌تواند مردمی را که نزدیک نیروگاه‌های تولید برق زندگی می‌کنند یا مردمی که می‌توانند به توسعه شبکه برق کمک کنند، راضی کند. طراحی چنین مشوق‌هایی بسیار مهم است. مطالعاتی که در آلمان صورت گرفته است نشان می‌دهد زمانی که فقط به زمین‌داران بابت استفاده‌ای که از زمینشان می‌شود پول پرداخت می‌شود و به جامعه بزرگی که نزدیک نیروگاه یا خطوط انتقال قرار گرفته‌اند بی‌توجهی می‌شود، نارضایتی گسترش پیدا می‌کند. حتی زمانی که به همه آنها سهمی از پول داده می‌شود باز هم اشتیاقی برای توسعه خطوط انتقال برق نشان نمی‌دهند چون نگران هستند که این پول را در قبال چه چیزی دریافت می‌کنند و در واقع چه چیزی را از دست خواهند داد. مطالعاتی که در اروپا صورت گرفته نشان می‌دهد که برقراری ارتباط شفاف با مردم و توجیه آنها نسبت به فواید پروژه‌های کربن‌زدایی نتایجی دربر داشته که پرداخت پول نقد نداشته است.

غارت برای حفاظت

ما مجبور شده‌ایم سیاره زمین را غارت کنیم تا آن را نجات دهیم. شدیدترین اعتراض‌ها به ساخت‌وسازها اغلب به نام محیط زیست و از سوی افرادی صورت می‌گیرد که به دنبال آینده‌ای سبزتر و پاک‌تر هستند. آنها می‌گویند خط افق حتماً باید حفظ و دیده شود، هیچ خدشه‌ای به جنگل‌ها وارد نشود، حوزه استحفاظی زندگی درناها بسیار مهم است و اصولی از این قبیل. اما تغییرات آب‌وهوایی مساله‌ای متفاوت و بسیار مهم‌تر از هر نگرانی زیست‌محیطی دیگری است. تغییرات آب‌و‌هوایی بیش از هر مشکل زیست‌محیطی دیگری باید در مرکز توجه و نگرانی قرار گیرد. اما این مشکل را نمی‌توان صرفاً با تکیه بر اصول کلاسیک محیط زیستی حل کرد. آنهایی که دغدغه دستیابی به انرژی پاک را دارند باید ساخت‌وسازهای بیشتر را قبول کنند، و بدانند که این رشد اقتصادی بالاتر است که به ما امکان می‌دهد خطوط انتقال برق جدید بسازیم و نیروگاه‌های چند گیگاواتی تولید انرژی‌های تجدیدپذیر برپا کنیم. اگر برخی طرفداران محیط زیست با این برنامه‌ها مخالفت کنند و آن را شیطانی و ضدانسانی بخوانند، باید قبول کنند که تنها نتیجه، شدیدتر شدن تغییرات آب‌وهوایی خواهد بود. بسیاری از سیاستمدارانی که دغدغه‌های زیست‌محیطی دارند، به دنبال ایجاد مشاغل سبز هستند اما باید این را بدانند که ایجاد شغل‌های بیشتر و سبزتر در شرایطی ممکن است که رشد اقتصادی همچنان ادامه داشته باشد. برای کسانی که دغدغه محیط زیست دارند اما حاضر به پذیرش و تغییر نیستند، اوضاع ناامیدکننده پیش خواهد رفت. اما برای کسانی که می‌خواهند انسان روی این سیاره پیشرفت و در عین حال آن را حفظ کند، ایده حفاظت از محیط زیست با گذار از انرژی فسیلی به انرژی پاک و توسعه شبکه‌های انتقال می‌تواند یک فراخوان جدی باشد.

دراین پرونده بخوانید ...