شناسه خبر : 39756 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

سرمایه‌گذاری در فناوری

اندازه بسیار بزرگ صنعت سرمایه خطرپذیر

سرمایه‌گذاری در فناوری

ولادیمیر لنین اعتقاد داشت که یک فرد طلایه‌دار می‌تواند با قدرت اراده نیروهای تاریخی را مهار و چگونگی کارکرد سرمایه‌داری جهانی را متحول کند. حق با او بود. اما متحول‌کنندگان بولشویک‌های ریشو نبودند بلکه چند هزار سرمایه‌گذاری هستند که در سیلیکون‌ولی مستقر شده‌اند و کمتر از دو درصد از دارایی‌های نهادی جهان را مدیریت می‌کنند. در پنج دهه گذشته صنعت سرمایه‌ خطرپذیر (VC) تامین مالی ایده‌هایی را انجام داد که تجارت جهانی و اقتصاد دنیا را دگرگون کرده‌‌اند. هفت بنگاه از ده بنگاه بزرگ جهان از پشتیبانی سرمایه خطرپذیر برخوردارند. پول‌های خطرپذیر شرکت‌های مرتبط با موتورهای جست‌وجو، آی‌فون‌ها، خودروهای برقی و واکسن‌های mRNA را تامین مالی کرده‌اند. 

اکنون خود ماشین رویایی سرمایه‌داری بزرگ و دستخوش دگرگونی می‌شود. در رویدادی بی‌سابقه 450 میلیارد دلار پول نقد تازه  به عرصه سرمایه خطرپذیر وارد شد. این فرآیند توربوشارژ در عالم سرمایه‌ خطرپذیر خطرات بسیار بزرگی به همراه دارد. بنیانگذاران خودشیفته ممکن است پول‌ها را تلف کنند یا بنگاه‌های نوپایی که ارزش بیش از حد پیدا کرده‌اند روی دستان صندوق‌های بازنشستگی بمانند. اما در درازمدت این امیدواری ایجاد می‌شود که صنعت سرمایه‌ خطرپذیر جهانی شود و پول‌های خطرپذیر را به دامنه بزرگ‌تری از صنایع بکشاند و سرمایه‌گذاران عادی نیز از آن بهره‌مند شوند. وجود مقادیر بزرگ‌تر سرمایه که در جست‌وجوی انبوهی از ایده‌ها هستند به تقویت رقابت منجر می‌شود و این احتمال هست که نوآوری بیشتر و به‌تبع آن شکل پویاتری از سرمایه‌داری پدیدار شود.

صنعت سرمایه خطرپذیر به دهه 1960 بازمی‌گردد و از همان ابتدا وصله ناجوری در جهان مالی قلمداد می‌شد. به جای کت‌و‌شلوار، پیچیدگی امور و عمارت‌های بزرگ هامپتون که ویژگی‌های وال‌استریت به‌شمار می‌روند این صنعت لباس‌های پشمی،‌ عدم توجه به مد و ویلاهای کالیفرنیا را می‌پسندد. وجه تمایز آن نیز تاکید بر روشنفکری است. در زمانی که جریان اصلی امور مالی بزرگ‌تر،‌ کمی‌تر و درگیر تحلیل و تجزیه جریان نقدینگی در بنگاه‌ها و دارایی‌های بالغ شده است سرمایه خطرپذیر همچنان صنعتی کوچک باقی می‌ماند که به اصل توجه دارد و به دنبال یافتن و تامین مالی کارآفرینانی است که ناپخته یا دارای رفتارهای عجیب هستند و نمی‌توانند با بانکداران اتوکشیده پشت یک میز بنشینند. ایده‌های آنها نیز آنقدر تازه هستند که در مدل‌های مالی رشته‌های مدیریت کسب‌وکار (MBA) تعریف نمی‌شوند.

نتایج این تفکر فوق‌العاده بوده‌اند. صندوق‌های سرمایه خطرپذیر آمریکا در چند دهه مبالغ نسبتاً اندکی را سرمایه‌گذاری کرده‌اند اما بذر بنگاه‌هایی را کاشته‌اند که امروز در بازار حداقل 18 تریلیون دلار ارزش دارند. صعود بهت‌آور سکوهای بزرگ فناوری از قبیل گوگل انعکاسی از این موفقیت بزرگ به‌شمار می‌رود. به تازگی تک‌شاخ‌ها یعنی بنگاه‌های نوپای خصوصی با ارزش بیش از یک میلیارد دلار که تحت پوشش سرمایه‌ خطرپذیر بوده‌اند در عرضه عمومی بورس‌ها خوش درخشیدند. آنها در طیفی از برجسته‌ترین (بنگاه ریویان) تا کاربری روزمره (بنگاه اسلک) قرار می‌گیرند. در دهه طلایی گذشته شاخص صندوق‌های خطرپذیر آمریکا به بازدهی ترکیبی سالانه 17 درصد رسید. عملکرد هیچ شاخص دیگری بهتر از آن نبود. 

این موفقیت اکنون به صحنه گسترده‌تر صنعت مالی سرزیر می‌شود. وقتی بنگاه‌هایی که از پشتوانه سرمایه خطرپذیر برخوردار بوده‌اند وارد بورس می‌شوند پول بادآورده حاصل مجدداً به صندوق‌های جدید می‌رود. همزمان، در حالی که نرخ‌های بهره هنوز پایین هستند طرح‌های بازنشستگی، ابزارهای ثروت حکومتی و شرکت‌ها به سرمایه‌گذاری خطرپذیر علاقه‌مند می‌شوند و پول بیشتری را به این صندوق‌ها روانه کرده یا حتی بازوی سرمایه‌گذاری خطرپذیر خود را تاسیس می‌کنند. امسال تاکنون حدود 600 میلیارد دلار در این مسیر قرار گرفته که 10 برابر سطح آن در یک دهه قبل است.

با ورود پول‌های بیشتر، سرمایه‌گذاری خطرپذیر نفوذ عمیق‌تر و گسترده‌تری در اقتصاد پیدا می‌کند. آنچه در گذشته منحصر به آمریکا بود اکنون به موضوعی جهانی تبدیل می‌شود و 51 درصد از معاملات این سبک در سال 2021 در خارج از آمریکا اتفاق می‌افتد. در چین به خاطر سرکوب فناوری مصرف‌کننده از سوی رئیس‌جمهور شی جین پینگ عرصه سرمایه‌گذاری خطرپذیر تنگ‌تر شد اما این صنعت پس از دهه‌ها خواب زمستانی در سایر نقاط آسیا جان می‌گیرد. در اروپا نیز نوآوری در حال بیدار شدن است و 65 شهر میزبان تک‌شاخ‌ها هستند. 

رونق سرمایه‌گذاری خطرپذیر تاکنون بر گروه کوچکی از بنگاه‌های فناوری مصرف‌کننده از قبیل ایربی‌ان‌بی (Airbnb) و دلیورو (Deliveroo) تمرکز داشت اما به تازگی پول زیادی برای تامین حوزه‌هایی مصرف می‌شود که اخلال در آن کمتر است. امسال سرمایه‌گذاری در بخش‌های انرژی پاک، فضا و فناوری زیستی دو برابر میزان آن در سال 2019 بود. همچنین این صنعت روزبه‌روز بازتر می‌شود. زمانی قدرت در دستان چند صندوق خاص بود اما امروزه جریان اصلی مالی درگیر آن شده است و ابزارهایی وجود دارند که به سرمایه‌گذاران معمولی امکان می‌دهند با هزینه کمتری وارد صحنه شوند. رقابت انواع سرمایه‌های خطرپذیر را وادار می‌کند تا راهبردهای جدید را بیازمایند و کسب‌وکار تک‌تک افراد خلاق را پیگیری کنند.

آشکار است که خطرهایی وجود دارند. یک خطر آن است که پول فساد می‌آورد. ارزشگذاری بالا و فراوانی سرمایه‌ باعث می‌شود بنگاه‌ها و حامیان آنها از خود راضی شوند. از میان 100 بنگاه برتر بورسی سال 2021، 54 بنگاه در زیر خط قرمز قرار دارند و زیان انباشته آنها به 71 میلیارد دلار می‌رسد. حاکمیت نیز می‌تواند فاجعه‌بار باشد. صندوق ویژن‌ سافت‌بانک با ارزش 100 میلیارد دلار پیشگام صدور چک برای بنگاه‌های نوپا و تحریک آنها به رشد سریع‌تر بود اما اکنون گرفتار تضاد منافع شده است. همچنین بنیانگذاران شرکت‌ها از حد خود فراتر می‌روند. آدام نیومان از بنگاه وی‌ورک (WeWork) یک فرقه طرفداران آبجو تشکیل ‌داده است. 

خطر دیگر آن است که همانند دیگر طبقه‌های دارایی، هرگاه پول ورودی فراوان باشد بازدهی کمتر می‌شود. صندوق‌های جریان اصلی متوجه می‌شوند علاوه بر مشکل تلاطمات و فرازونشیب‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر باید شاهد آن باشند که در درازمدت بازدهی‌ها از آنچه انتظار داشتند کمتر می‌شود.

اما شوروهیجان سرمایه‌گذاران به نفع اقتصاد تمام می‌شود. بهتر است که هر یک دلار اضافی به سمت شرکت‌های نوپا سوق داده شود تا اینکه از حساب مسکن یا بازارهای اوراق قرضه سر درآورد. اگر نرخ بهره بالا برود و سرمایه‌های خطرپذیر شکست نخورند نظام‌ مالی دچار بی‌ثباتی نخواهد شد چراکه بدهی‌های بنگاه‌های نوپا اندک هستند. حتی اگر بنگاه‌های با پشتوانه سرمایه خطرپذیر پول‌ها را هدر دهند باز هم بخش بزرگی از آن به مصرف‌کنندگان می‌رسد. به عنوان مثال، مصرف‌کنندگان تا حد زیادی تاکسی ارزان سوار شده‌اند و غذاهای ارزان را درب منزل تحویل گرفته‌اند. در کمترین حالت، رونق این صنعت تقویت رقابت را به همراه دارد. امسال سرمایه‌گذاری‌های خطرپذیر در پنج بنگاه بزرگ فناوری از کل هزینه‌کرد سرمایه‌ای و هزینه‌کرد تحقیق و توسعه فراتر می‌رود. این در حالی است که این پنج بنگاه به خاطر ترس از قوانین سخت‌گیرانه‌ آنتی‌تراست تمایلی به خرید رقبای بالقوه ندارند. 

بزرگ‌ترین پاداش در نوآوری بیشتر جلوه می‌کند. واقعیت آن است که پول هر چقدر هم که زیاد باشد نمی‌تواند استعداد خام بیافریند و دولت‌ها نیز از پیشرفت‌های علمی پایه حمایت می‌کنند. اما عرضه جهانی کارآفرینی ثابت نیست و بسیاری از ایده‌ها بدون استفاده می‌مانند. در دوره قبلی رونق سرمایه‌گذاری خطرپذیر اغلب سرمایه‌گذاران دامنه خطرپذیری را گسترده‌تر کردند و به حوزه‌های دشوارتر و ماجراجویانه‌تر وارد شدند. با گسترش سرمایه‌گذاری خطرپذیر در سرتاسر جهان، کارآفرینان خارج از آمریکا فرصت بهره‌برداری از آن را پیدا می‌کنند. همچنین، به خاطر ارزانی رایانش ابری و گسترش دورکاری موانع راه‌اندازی کسب‌وکارهای جدید برداشته می‌شوند. سرمایه‌ خطرپذیر در پی آن است که ایده‌های خوب را جذب و آنها را بزرگ‌تر و بهتر کند. شایسته است که این منطق درباره خود این صنعت هم کاربردی شود. 

دراین پرونده بخوانید ...