شناسه خبر : 38570 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

فقدان استدلال

مدافعان خروج سیمان از بورس کالا چه می‌گویند؟

 

محمدحسین بابالو/ نویسنده نشریه

ذات قیمت‌گذاری دستوری به‌قدری بدنام شده که تصمیم‌سازان نیز از آن حمایت نمی‌کنند، در کنار آن خروج معاملات از بورس کالا نیز بدنامی مضاعفی دارد؛ بنابراین کمتر کسی تمام‌قد از این دو داده حمایت می‌کند. در این شرایط شاهد بودیم که بحث خروج سیمان از بورس کالا آغاز شد؛ اما به همان سرعت نیز فروکش کرد تا جایی که سیمان در بورس کالا ماندگار شده است. به جرات می‌توان گفت مدافعان خروج سیمان از بورس کالا از قدرت استدلال بالایی برخوردار نبودند.

 

خروج سیمان از بورس با حمایت قوی روبه‌رو نشد

در خروج سیمان از نظام قیمت‌گذاری دستوری فرآیندهای بسیار مهمی اتفاق افتاد که نشان می‌دهد از لحاظ تصمیم‌سازی در رویکرد بازارمحور حتی در روزهای پایانی دولت هم یک عقلانیت و بلوغ قابل توجه حاکم شده است که این داده‌ای مثبت به‌شمار می‌رود و باید این موضوع را مدنظر داشت. در ابتدا ذکر این مطلب لازم است که موضوع خروج سیمان از بورس کالا از هیچ حمایت و پشت پرده‌ای برخوردار نشد. یعنی حتی وزارت صمت که زمانی با محوریت معاونت معدنی این وزارتخانه، صحبت از خروج محصولات فولادی از بورس کالا کرده بود یا در دولت یازدهم و در زمان تصدی وزارت صمت توسط آقای نعمت‌زاده، تمام‌قد در خصوص خروج محصولات پتروشیمی از بورس کالا صحبت و حمایت می‌شد این مرتبه حتی درصدی از این حمایت‌ها را برای خروج سیمان از بورس کالا انجام نداد. تا جایی که می‌توان گفت بخش اعظم صحبت‌های انجام‌شده بیشتر گمانه‌زنی در فضای مجازی و دامن زدن برخی از رسانه‌های غیررسمی و عمدتاً اکانت‌های خاص در فضای مجازی مثل توئیتر و اینستاگرام بود. بنابراین می‌توان گفت که در این مدت شاهد تلاش تمام‌قد هیچ ارگانی برای خروج سیمان از بورس کالا نبودیم.

 

شیوه معاملاتی اصلاح شود

البته باید به این نکته هم توجه کرد که برخی مصرف‌کنندگان با توجه به دشواری‌هایی که به تازگی در تامین سیمان برایشان ایجاد شده که البته دلیل اصلی آن عدم آشنایی با سازوکار بورس کالا و عدم به بلوغ رسیدن معاملات سیمان در این بازار است، انتقادهایی در زمینه عرضه سیمان در بورس کالا داشتند که انتقادات بجا و بحقی بود. اما در نهایت به مرور زمان و با گذشت چند معامله و شفافیت بیشتر اوضاع شاهد هستیم که حتی منتقدان عرضه سیمان در بورس کالا نیز از موضع سخت‌گیرانه خود کوتاه آمده‌اند.

در این میان اتفاقات خاصی نیز رخ داد که تا حدودی پیچیده به نظر می‌رسد. به عنوان مثال شنیده‌ها حکایت از آن داشت که بورس کالا تمایل پیشین خود را به عرضه سیمان از دست داد، که البته به لحاظ اقتصادی نیز برای این بازار توجیه داشت. سیمان کالایی است که قیمت پایانی دارد و ارزان به‌شمار می‌رود. به‌ عنوان مثال هر کیلو سیمان 373 تا 675 تومان در بورس کالا مورد دادوستد قرار می‌گیرد که این ارقام نشان‌دهنده ارزان بودن این محصول است. یعنی در مقایسه با سایر محصولات مورد معامله در بورس کالا سیمان تنها قابل قیاس با سنگ‌آهن خام است؛ این موضوع بیانگر تفاوت نرخ قابل توجه میان سیمان و سایر محصولات مورد معامله در بورس کالاست؛ بنابراین دادوستد حتی پرحجم سیمان برای بورس کالا درآمدزایی خاصی به همراه ندارد و درنتیجه هزینه-فایده چندانی نیز نخواهد داشت. این شرایط نه فقط برای بورس کالا که برای بدنه کارگزاری‌ها نیز برجستگی و شدت و حدت بیشتری داشته؛ این موضوع نیز نکته مهمی است که باید به آن توجه شود.به هر حال جذابیت سیمان برای عرضه در بورس کالا به دلایل مختلف پایین بوده است. بنابراین باید گفت که در این مدت بحث الزام سیمان برای خروج از بورس کالا یا پیگیری جدی در این خصوص را شاهد نبودیم که این موضوع نیز نکته‌ای مهم است.

 

هماهنگی وزارت صمت و بورس کالا به آرامش بازار می‌انجامد

البته وزارت صمت به‌ صورت کلی تمایل چندانی به عرضه سیمان در بورس کالا از ابتدا نداشت. هرچند مخالفت جدی نیز در این زمینه انجام نداد؛ هرچند که در برخی اظهارنظرهای رسانه‌ای این مخالفت خود را پنهان نکرد اما دلیل اصلی عدم شفافیت سازوکارهای معاملات سیمان بود. به‌عنوان نمونه ما در بخش پتروشیمی دستورالعمل تنظیم و مدیریت بازار پتروشیمی را داریم. در فولاد ذیل شیوه‌نامه‌ای که معاون اقتصادی ریاست‌جمهوری ابلاغ کرد شیوه معامله به شکلی ریز بیان شده بود. اما در خصوص سیمان حتی یک جمله در خصوص شیوه و سازوکار معامله نداشتیم و تنها به قواعد داخلی بورس کالا و سازوکار معاملاتی بسنده شده است، بنابراین نقص جدی در این بخش داریم. این نقیصه شاید در نگاه اول خیلی برجسته به نظر نیاید و انتظار داشته باشیم که سازوکار بورس کالا کفایت کند اما واقعیت این نشد. به همین دلیل نیز اختلاف جدی در قیمت‌های پایه به وجود آمد. یعنی قیمت‌های پایه بسیار متنوعی در خصوص عرضه‌های سیمان برای تولیدکنندگان مختلفی که در نقاط مختلف کشور واقع شده‌اند وجود داشت. حتی در برخی موارد شاهد بودیم که قیمت پایه سیمان برای دو تولیدکننده در دو نقطه مختلف کشور 100 درصد اختلاف داشت. در این شرایط حتی اگر هزینه حمل نیز در نظر گرفته می‌شد، این اختلاف قیمت پایه بعضاً توجیه‌پذیر نبود که این موضوع یکی از نقایص این شیوه بود. البته شنیده‌ها حکایت از آن دارد که در حال حاضر در حال رایزنی برای تدوین شیوه‌نامه و دستورالعمل معامله سیمان در بورس کالا هستند.

 

سخن پایانی

بنابراین نقد اول به سازوکار معاملاتی سیمان در بورس کالا و نقد بعدی به عدم آشنایی و اطلاع‌رسانی ناکافی در زمینه این معاملات وارد بود. نقد سوم نیز به توانمندی بورس کالا در مدیریت بازار سیمان بازمی‌گردد. در حال حاضر بازار کشور ماهانه به چهار میلیون تن سیمان نیاز دارد که رقمی چشمگیر است و به این مفهوم است که باید به شکل هفتگی یک میلیون تن سیمان در بورس کالا مورد معامله قرار گیرد که این موضوع نیاز به زیرساختی قدرتمند دارد. اما به لحاظ اطلاع‌رسانی، آمادگی بدنه کارگزاری و اظهار آمادگی مصرف‌کنندگان چنین آمادگی وجود ندارد که این موضوع نیز نقیصه دیگر وارد بر معاملات سیمان در بورس کالاست. با وجود این شاهد هستیم که همکاری و هماهنگی مطلوبی میان وزارت صمت، بورس کالا و سایر نهادها به وجود آمد تا در نهایت بحث خروج سیمان از بورس کالا کاملاً به حاشیه رفت. وزارت صمت نیز به‌عنوان منتقد اصلی این شیوه معامله از معامله سیمان در بورس کالا حمایت کرد و البته رسانه‌ها و فضای مجازی نیز به شدت از این فرآیند استقبال کردند که این موضوع اتفاق مهمی بود که باید مورد توجه قرار گیرد. البته ذکر این مطلب ضروری است که مدیریت هر بازاری مثل بازار سیمان یا سایر کالاهای ساختمانی در بستر بورس کالا به‌شرط بازارپسندی آن کالا قطعاً موفق‌تر از سیستم حواله‌ای و مکانیسم‌های پیچیده‌ای است که بعضاً ما از آن اطلاعات کاملی نداریم.

در نهایت این‌گونه می‌توانم این مبحث را جمع‌بندی کنم که برای اولین مرتبه همکاری مطلوبی میان ارکان مختلف ایجاد شد و این هماهنگی در نهایت باعث شد نه سیمان از بورس کالا خارج شود و نه فشار مضاعفی به تولیدکننده و مصرف‌کننده وارد آید. البته نکته دیگر آنکه در ستاد تنظیم بازار این بحث مورد بررسی قرار گرفته و دبیر ستاد تنظیم بازار، معاون بازرگانی داخلی وزارت صمت بوده و این ستاد با حضور ارگان‌های مختلفی تشکیل می‌شود. این موضوع که ستاد تنظیم بازار به‌عنوان نهادی بالادستی بر این بازار نظارت می‌کند به معنی وجود نهادی رگولاتور بسیار مهم و برجسته به‌شمار می‌رود که همین می‌تواند آینده بهتری را برای صنعت سیمان رقم بزند. این موضوع که تولیدکننده به سود اقتصادی برسد و مصرف‌کننده نیز با نرخی عادلانه و بازارپسند با کمترین انحراف قیمتی بتواند کالای خود را خریداری کند و تحویل بگیرد اتفاقی بزرگ و جذاب است که در نهایت می‌تواند آینده بهتری را برای صنعت به همراه داشته باشد. در نهایت باید به این نکته توجه کرد که سال‌هاست سرمایه‌گذاری در صنعت سیمان متوقف شده و حتی به‌روزرسانی فرآیندهای تولیدی نیز با وقفه صورت می‌گیرد. بنابراین کشف نرخ و تعیین قیمت عادلانه را باید به عنوان یک اصل در نظر بگیریم که می‌تواند آینده این صنعت را از پیچیدگی و ابهام فعلی خارج کند.

دراین پرونده بخوانید ...