شناسه خبر : 44807 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

جنگجویان منطقه

چرا کشورهای منطقه به توسعه بنادر و احداث خط‌آهن رو آورده‌اند؟

 

صدف صمیمی / نویسنده نشریه 

35مخالفت، ممانعت یا بی‌توجهی به «زیرساخت‌های کشور» قدمتی به اندازه تاریخ توسعه ایران دارد. از زمانی که امیرکبیر برای به نتیجه رسیدن واکسیناسیون عمومی با مخالفان سرسخت این امر مهم می‌جنگید تا دورانی که فردی مثل میرزا ملکم‌خان اندیشمند حوزه توسعه را جاسوس می‌خواندند؛ از روزی که اکبر هاشمی‌رفسنجانی برای دفاع از ضرورت تاسیس مترو، به عنوان امام جمعه تهران خطبه معروف به «متروئیه» را خواند تا زمانی که علیه حسن روحانی به دلیل خرید هواپیماهای جدید برای نوسازی ناوگان هوایی شعار «مرگ‌بر» سر می‌دادند؛ توسعه‌گران هم در جنگ داخلی سنت با مدرنیته بودند و هم در رقابت با سایر رقبای خارجی.

درست در ایامی که ندای مخالفت با ساخت‌وساز مترو یا نوسازی ناوگان هوایی بلند است؛ در دورانی که کارشناسان شهری از وجود صدها ساختمان ناایمن مثل متروپل و پلاسکو در سراسر ایران و احتمال فرونشست پل صدر (یکی از پروژه‌های مهم در شهرسازی تهران) در پایتخت خبر می‌دهند؛ کشورهای دیگر با سرعت در مسیر توسعه زیرساخت‌های خود قدم برمی‌دارند. یکی در همسایگی‌مان از پرواز تاکسی‌ها بر فراز شهرش خبر می‌دهد و دیگری شهری تماماً مبتنی بر هوش مصنوعی می‌سازد. همسایه دیگرمان احداث شهر چندین‌طبقه‌ای را آغاز می‌کند و فرودگاهی در اطرافمان به پرترددترین فرودگاه جهان بدل می‌شود.

ایجاد و حفظ «زیرساخت‌ها» به‌وسیله دولت‌ها در «حکمرانی نوین» یکی از مهم‌ترین ابزارهای سنجش قدرت امروز و پیش‌بینی وضعیت فردای کشورهاست. هرچه قدرت اقتصادی و سیاسی دولت‌ها افزایش می‌یابد، اختصاص بودجه کلان عمرانی، از یک‌سو و بودجه‌هایی جهت نگهداری و ارتقای آن زیرساخت‌ها از سوی دیگر، افزایش پیدا می‌کند. برای همین است که رقابت تمام‌نشدنی برای توسعه زیرساخت‌ها، به‌خصوص بودجه عمرانی کافی صورت گرفته است. محسن جلال‌پور در یادداشتی در باب ضرورت تخصیص بودجه برای زیرساخت‌ها یادآور شد که دولت‌ها هرگاه دچار کسری بودجه می‌شوند از هزینه‌های عمرانی می‌کاهند. در حال حاضر نیز توان مالی دولت برای تخصیص اعتبارات عمرانی کاهش یافته است. پژوهش‌ها نشان می‌دهد هرگاه اعتبارات عمرانی کاهش یافته، رشد اقتصادی نیز تحت تاثیر قرار گرفته است. در حال حاضر اقتصاد کشور نیازمند سرمایه‌گذاری‌های گسترده در زیرساخت‌هاست و اگر این سرمایه‌گذاری صورت نگیرد، رشد اقتصادی باز هم تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.

بودجه عمرانی طی سال‌های متمادی با کسری مواجه بوده و تابه‌حال به صورت 100درصدی محقق نشده است. بخش مهمی از محقق نشدن این بودجه به دلیل رویه ثابت دولت‌ها در برداشت از منابع عمرانی با توجیهات مختلف مانند افزایش حقوق کارمندان است. اما خسارت این اقدام تورم‌زا نه‌تنها برای این نسل بلکه برای آیندگان به ارث خواهد ماند. ماجرا ساده است؛ پای معادله رقابت در میان است. وقتی پروژه‌های عمرانی مهمی مثل محورهای مواصلاتی که می‌توانند کریدور انتقال کالا و مسافر باشند ایجاد نمی‌شوند یا به پایان نمی‌رسند، جاده‌ها و محورهای ترانزیتی کشورهای رقیب (همسایه) جای ما را می‌گیرند. وقتی فرودگاه‌های ما متناسب با نیاز گردشگران و تاجران توسعه پیدا نمی‌کنند، سرمایه‌داران از فرودگاه‌های باکیفیت جایگزین ایران استفاده می‌کنند. وقتی پالایشگاه‌ها متناسب با نیاز روز توسعه پیدا نمی‌کنند، وقتی نیروگاه‌های کهنه با تکنولوژی روز جایگزین نمی‌شوند، وقتی بر اساس تحریم و سوءمدیریت صنایع گاز و پتروشیمی توان رقابت با دیگری را ندارند و... نه‌تنها فرصت رقابت در منطقه و جهان در زمانه امروز فراهم نمی‌شود بلکه با عدم توسعه تمام مواردی که ذکر شد یا مجال طرح کردنشان نبود، نسل‌های آینده خسارت‌هایی را متحمل می‌شوند که حاکمان امروز برایشان به ارث گذاشتند. در چنین شرایطی است که ایران دچار عقب‌ماندگی‌هایی می‌شود که به‌سادگی قابل جبران نیست و شاید هرگز جبران نشود.

در مجله تجارت فردا از طریق هوش مصنوعی کلیدواژه «زیرساخت» را در 15 کشور همسایه ایران بررسی کردیم. این بررسی در بازه زمانی ابتدای سال میلادی جاری تا هفته جاری بود. بیش از صدها پروژه زیرساختی در همسایگی ما فعال هستند که با جدیت، دقت و سرعت پیش می‌روند. در چنین فضایی هیچ عجیب نیست که سه کشوری مانند عربستان، ترکیه و امارات که بر سر فلان موضوع منطقه‌ای با هم متحد هستند در حوزه تقویت و رشد زیرساختی مانند فرودگاه بین‌المللی رقیب جدی برای یکدیگر باشند. یا از سوی دیگر کشورهایی که در برخی حوزه‌های استراتژیک با یکدیگر خصومت دارند، در حوزه زیرساختی جاده‌ای به متحدان یک کریدور مهم بدل شوند.

فرودگاه، بندر، راه‌آهن، اینترنت، آموزش، بهداشت و... تنها تعدادی از موضوعات مهمی است که کشورهای همسایه به آنها توجه ورزیدند. امروز این حوزه‌ها نه‌تنها به روشی که ما می‌شناسیم با استاندارد ارائه می‌شوند بلکه به کمک علم، تکنولوژی و هوش مصنوعی انواع جدیدتری مبتنی بر نوآوری نیز طراحی شده و در دست ساخت است. مثلاً ترکیه در حالی تعداد فرودگاه‌های خود را از 26 به 57 واحد رسانده که زمانی در ایران بود که وقتی هاشمی‌رفسنجانی در «بم» فرودگاه ساخته بود؛ آن زمان همه گلایه می‌کردند که آخر این چه کاری است؟ و شهر کوچکی مثل بم چرا فرودگاه لازم دارد؟ زلزله بم آمد و مشخص شد که وجود یک زیرساخت اساسی مانند فرودگاه در منطقه، چقدر ضروری است. اما ترکیه فقط به داشتن یک فرودگاه بین‌المللی پرتردد اکتفا نکرده است. اخیراً رجب طیب اردوغان پروژه زیربنایی دیگری را به ساختارِ شبکه حمل‌ونقل ترکیه اضافه کرد. فرودگاه بین‌المللی ریزه-آرتوین در شمال شرق ترکیه با حضور اردوغان و همسایه‌اش (الهام علی‌اف رئیس‌جمهور آذربایجان) افتتاح شد. چند نکته درباره این فرودگاه حائز اهمیت و توجه است. محمدرضا اسلامی در این‌باره می‌گوید: ترکیه با همه فرازونشیب‌هایی که اقتصادش از سر گذرانده، به جایی رسیده که می‌تواند باند فرودگاه را بر روی جزیره مصنوعی، و بر روی آب دریای سیاه بنا کند. جناب اردوغان که اهتمام ویژه‌ای بر افتتاح مگاپروژه‌ها دارد، این‌بار نقشِ بر آب زد! اما چه نیکو نقشی. این فرودگاه با پر کردن بخشی از دریا در مجاورت ساحل ساخته شده و به این منظور 85 میلیون تن سنگریزی در کف دریا انجام شده تا بسترِ احداث باند فرود هواپیما به طول سه کیلومتر و عرض 45 متر فراهم شود. جالب اینجاست که پیش از این اردوغان و مدیرانش، یک فرودگاه دیگر را نیز با این روش در اردو-گیرسون ترکیه ساخته بودند. بنابراین، این پنجمین فرودگاه ساخته‌شده روی دریا بعد از ژاپن، هنگ‌کنگ و کره جنوبی محسوب می‌شود.

ذکر این نکته جالب است که سال 1386 در عسلویه طرحی مشابه این اتفاق اجرا شد. برای اجرای طرح الفین مهندسان ایرانی بخش قابل توجهی از زمین مورد نیازشان را با اضافه کردن به ساحل خلیج‌فارس تامین کردند و تجهیزات را بر روی آن «زمین جدید» قرار دادند. اما نکته آن است که در این قبیل پروژه‌ها، «فناوری» و تکنولوژی مساله اصلی نیست، بلکه مساله اساسی «ساختارهای» پایدار/ناپایدار است که باعث می‌شود توسعه ادامه یابد یا اینکه ابتر، متوقف شود. هزینه احداث این فرودگاه جدید ترکیه (با ساخت جزیره مصنوعی در دریای سیاه) 206 میلیون دلار بوده است. اگر ایران امکان فروش نفت مطابق شرایط سال ۱۳۹۰ (سال دوم از دولت دوم احمدی‌نژاد) را داشت 206 میلیون دلار «درآمدِ فروش «یک روز» نفت ایران» بوده است. اگر کشور از بازار انرژی و فروش نفت حذف نشده بود، فقط با درآمدِ «یک روز» از نفت ایران، امکان ساخت چنین مگاپروژه فنی و مهمی وجود داشت.

بندرسازی هم یکی از آن حوزه‌های زیرساختی است که مانند فرودگاه‌ها، ایران در رقابت با همسایگان از آن جا مانده است. در آخرین تحولات، عراق به کمک ترکیه و امارات متحده عربی قصد دارد بندر فاو در جنوب شرقی این کشور را به ترکیه وصل کند که این کار می‌تواند برای ایران عواقب زیادی داشته باشد. بندر فاو منطقه‌ای باتلاقی در جنوب شرقی عراق است که میان بصره، آبادان و خلیج‌فارس واقع شده است. عراق قصد دارد مسیر ترانزیت کالا از بندرعباس به ترکیه را به سمت مسیر جایگزینی خود تغییر دهد. آیا این اتفاق را نمی‌توان یک جنگ اقتصادی دانست؟ بر اساس این طرح، قطارهای سریع‌السیر با سرعت ۳۰۰ کیلومتر، مسیر 1200کیلومتری را می‌پیمایند تا کالا و مسافر را به «فیش‌خابور» در استان دهوک واقع در اقلیم کردستان و سپس به شبکه ریلی ترکیه برسانند که از ترکیه به موصل و از آنجا به اروپا می‌رسد. شرکت ایتالیایی PEG این مسیر را طراحی کرده و شرکت فرانسوی Alstom مجری است. عراق سودای راه‌اندازی کانال خشک را نیز در سر دارد. گذشته از راه‌آهن جنوبی-شمالی، شبکه‌ای پیچیده از بزرگراه و خطوط لوله نفت و گاز شکل‌دهنده این پروژه است که بندر فاو را به بندر مرسین ترکیه متصل می‌کند. بنابر تحقیقات آرش رئیسی‌نژاد، این پروژه دست‌کم ۱۰ استان عراق را دربر می‌گیرد و می‌تواند خلیج‌فارس را به مدیترانه متصل کند. بازسازی بندر فاو، راه‌آهن عراق-ترکیه و کانال خشک بخشی از ابرپروژه

۱۷ میلیارددلاری راه توسعه است؛ پروژه‌ای که سالانه چهار میلیارد دلار و بیش از ۱۰۰ هزار شغل تولید خواهد کرد. عراق این پروژه را رکن اساسی اقتصاد آینده خود برای تبدیل به مرکز ترانزیت کالا میان آسیا و اروپا می‌بیند.

بر اساس برخی برآوردها حجم تجارت تا سال 2050 دو برابر میزان کنونی با محوریت شرق آسیا و دریای سیاه خواهد شد که البته این امر مستلزم بسترسازی و زیرساخت‌های لازم و کافی است و یکی از مهم‌ترین مولفه‌ها در این موضوع بحث حمل‌ونقل و ارتباطات است. از همین رو کشورهای پرقدرت منطقه ازجمله چین، روسیه، ترکیه، هند، ایران، پاکستان و... به دنبال تصاحب یا ایجاد کریدورهای جدید منطقه‌ای هستند. یکی از این تلاش‌های منطقه‌ای «کریدور اقتصادی چین و پاکستان یا CPEC» است. این کریدور پروژه عظیم دوجانبه‌ای برای بهبود زیرساخت‌ها در داخل پاکستان جهت تجارت بهتر با چین و ادغام بیشتر کشورهای منطقه است. این پروژه در سال 2015، به ارزش 46 میلیارد دلار آغاز شد. هدف CPEC تغییر اقتصاد پاکستان از طریق مدرن‌سازی سیستم‌های حمل‌ونقل جاده‌ای، ریلی، هوایی و انرژی و اتصال بنادر گوادر و کراچی پاکستان به استان سین کیانگ چین و فراتر از آن از طریق مسیرهای زمینی است. لازم به یادآوری است که سین کیانگ با کشورهای مغولستان، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، افغانستان، پاکستان و هند هم‌مرز است و جاده باستانی ابریشم نیز از طریق آن عبور می‌کرد. این امر زمان و هزینه حمل‌ونقل کالا و انرژی مانند گاز طبیعی چین را با دور زدن تنگه‌های مالاکا و دریای چین‌ جنوبی کاهش می‌دهد. همچنین نوآوری‌های مشترک فضایی و ماهواره‌ای بین پاکستان و چین در چارچوب CPEC در سال 2016 انجام شد. در واقع CPEC بخشی از ابتکار بزرگ‌تر کمربند و جاده است و با طرح مارشال برای بازسازی اروپا پس از جنگ جهانی دوم در تاثیر بالقوه آن بر منطقه مقایسه شده و بسیاری از کشورها برای مشارکت در این طرح ابراز علاقه کرده‌اند. و حالا نکته مهم آن است که احتمالاً به زودی افغانستان نیز به این کریدور مهم می‌پیوندد. چرا که چین و پاکستان در مورد گسترش کریدور اقتصادی CPEC به افغانستان توافق کردند. این کشورها می‌خواهند به بازسازی زیرساخت‌های افغانستان که از زمان به قدرت رسیدن طالبان دچار بحران مالی شده است، کمک کنند.

مسلماً یک جنگ ترانزیتی مهم و پرتلفات اقتصادی در اطراف ایران شکل گرفته که گویی هر لحظه هم دستمان از آن کوتاه‌تر است. اما گزافه نیست اگر بگوییم مهم‌تر از راه‌آهن، بندر و فرودگاه زیرساخت اینترنت و هوش مصنوعی اهمیت دارد. چراکه تمامی زیرساخت‌های آینده بر این زیرساخت مهم سوار می‌شود. نمی‌شود بدون ایجاد شبکه اینترنت قوی انتظار کریدور تجاری امنی داشت. نمی‌توان از فرودگاه مدرن بدون بهره‌گیری از هوش مصنوعی یاد کرد. درست در ایامی که ایران با مصوباتی برای کنترل و محدودسازی شبکه جهانی اینترنت روبه‌رو است هوش مصنوعی برنده مسابقه جام جهانی فوتبال در قطر را تعیین می‌کند. لانا خلف، مدیرکل مایکروسافت در قطر، گفته است که تا سال 2030 بخشی از تولید ناخالص داخلی قطر از منشأ هوش مصنوعی خواهد بود و پیش‌بینی می‌شود این رقم بیش از هشت درصد باشد. ماه گذشته عربستان سعودی در صدر جدول جهانی استراتژی دولت هوش مصنوعی قرار گرفت در حالی که ایران در هیچ جای این فهرست قرار نگرفت. قطر هم در حوزه تحقیقات هوش مصنوعی از ژاپن هم پیشی گرفته است که این خبر برای کسانی که روزی ژاپن را نماد توسعه اقتصادی می‌دانستند جالب توجه خواهد بود. Neom در عربستان سعودی، لوسیل در قطر و بندر خوی امارات از جمله شهرهای هوشمند اطراف ایران به حساب می‌آید.

ترکیه، عراق، عربستان، قطر، پاکستان و افغانستان تنها چند کشوری بودند که در این گزارش تنها به یک وجه فعالیت‌های زیرساختی آنان در حوزه‌های فرودگاهی، بندر، هوش مصنوعی، راه‌آهن و اینترنت اشاره شد. کشورهای بیشتری در حوزه‌های زیرساختی متعددتری در اطراف ما به جنگ مشغول هستند؛ جنگی که پیروزش در طولانی‌مدت یک نسل هوشمندِ کارای برنده خواهد داشت. اما وضعیت ایران انگار با همین چند مثالی که ذکر شد و وضعیت آب‌رفت بودجه‌های عمرانی و اثرگذاری تحریم‌ها به شکلی رصد می‌شود که گویی قرار نیست آماده رزم با این جنگجوهای منطقه‌ای شود. 

دراین پرونده بخوانید ...