بیروایتی
چرا ایران در عرصه جهانی روایتسازی نمیکند؟
نویسنده بزرگی در یکی از کتابهایش نوشته بود داستان فقط برای کسی اتفاق میافتد که بتواند روایتش کند. منظورش این نبود که برای دیگران هیچ داستانی اتفاق نمیافتد، بلکه میخواست این را به ما بیاموزاند که اگر داستانی داریم و نتوانیم آن را روایت کنیم، درواقع داستانی نداریم.
احتمالاً یکی از بزرگترین نقاط ضعف این روزهای ما ایرانیان در عرصه بینالمللی ناتوانی از روایت داستانهای زیادی است که برای ما اتفاق میافتد؛ از تجاوز نظامی اسرائیل و آمریکا گرفته تا مصائبی که تحریم بر ما مردم روا میدارد. این بسیار مهم است که بتوانیم در رقابت روایتها، روایت خودمان را غالب کنیم وگرنه همچنان با وجود اینکه تحت ظلم قرار میگیریم، این روایت ظالمان است که شنیده میشود. قاعدتاً این نقصان بزرگ که ما را به حاشیه رانده، ناشی از ناتوانی ما نیست که روایتگری ما زبانزد است اما این مشکل از آنجا ناشی میشود که سیاستگذاران امکان و فرصت روایتگری را نمیدهند و صرفاً میخواهند با زبان الکن خودشان، روایتی ضعیف و ناقص ارائه دهند، نه فرصتی به رسانههای مستقل میدهند و نه رسانههای حاکمیتی چنین توان و مقبولیتی در دنیا دارند.
لازم است که مسئولیت روایتگری و تریبون آن آزاد شود و به دست کسانی برسد که میتوانند با درک شرایط جهانی، زبان روایت توانمندیها، ظرفیتها و رنجهای ایران و ایرانیان باشند. تا داستان ما آنگونه که باید به گوش جهانیان برسد تا بتوان نهفقط از اجماع علیه ایران جلوگیری کرد، که برای ایران اجماعسازی کرد.