شناسه خبر : 49753 لینک کوتاه

نفس بریده

آیا قطع کردن اینترنت در بحران سیاست درستی است؟

 

سوسن نوری / نویسنده نشریه 

74آیا می‌توان برای مقابله با تهدیدهای امنیتی، یکی از حیاتی‌ترین زیرساخت‌های اقتصادی و اجتماعی کشور را قطع کرد؟ در حالی که نهادهای امنیتی برای پیشگیری از عملیات خرابکارانه گاه به قطع اینترنت متوسل می‌شوند، بسیاری از فعالان اقتصادی معتقدند تداوم این رویکرد نه‌تنها کسب‌وکارهای آنلاین بلکه صنایع سنتی، اشتغال، نوآوری و حتی اعتماد عمومی را با تهدیدی جدی مواجه کرده است.

حسین سلاح‌ورزی، رئیس سازمان ملی کارآفرینی ایران، در گفت‌وگو با «تجارت فردا» به بررسی تبعات گسترده قطع خدمات پایه‌ای مثل اینترنت پرداخته و درباره پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و امنیتی این سیاست هشدار می‌دهد: از توقف زنجیره‌وار فعالیت‌ها و تعدیل نیرو گرفته تا انزوای دیجیتال و فرسایش سرمایه اجتماعی. 

در ادامه، قرار است به این پرسش پاسخ دهیم که محدود کردن اینترنت، واقعاً ما را امن‌تر می‌کند یا آسیب‌پذیرتر؟

حسین سلاح‌ورزی رئیس سازمان ملی کارآفرینی ایران می‌گوید؛ سیاست‌گذاران نمی‌توانند از زیان‌های کوتاه‌مدت قطع اینترنت بی‌خبر باشند. او به اختلال در کسب‌وکارهای آنلاین، توقف تراکنش‌های بانکی، آموزش، حمل‌ونقل و کاهش بهره‌وری اشاره می‌کند که روزانه در گزارش‌ها ثبت می‌شود و حتماً به دست تصمیم‌گیران می‌رسد. آسیب‌های بلندمدت، از جمله فرار سرمایه، مهاجرت نخبگان، کاهش رقابت‌پذیری در اقتصاد دیجیتال و از بین رفتن اعتماد سرمایه‌گذاران، اغلب در تصمیم‌گیری‌ها نادیده گرفته می‌شوند. به گفته رئیس سابق اتاق بازرگانی ایران، بخشی از این بی‌توجهی ناشی از تقدم نگاه امنیتی بر اقتصادی است و بخشی دیگر، به کم‌عمقی درک برخی سیاست‌گذاران از اهمیت زیرساخت دیجیتال برمی‌گردد. خسارات ناملموس، مثل بی‌اعتمادی یا تضعیف مزیت‌های آینده، در آمارهای روزانه نمی‌گنجند و به همین دلیل، در تصمیم‌گیری‌ها به حاشیه رانده می‌شوند. سلاح‌ورزی نتیجه می‌گیرد: در حالی که زیان‌های کوتاه‌مدت مشهود است، درک اثرات ویرانگر بلندمدت این تصمیمات هنوز به‌طور کامل وارد محاسبات سیاست‌گذاران نشده است.

قطع اینترنت؛ امنیت ظاهری، ناامنی واقعی

هشدار دیگر این است که قطع اینترنت نه‌تنها کسب‌وکارهای آنلاین را فلج می‌کند، بلکه به‌تدریج خود به تهدیدی جدی برای امنیت کشور بدل می‌شود. او می‌گوید اختلال در معیشت میلیون‌ها نفر، بیکاری فزاینده، مهاجرت نخبگان و فرسایش سرمایه اجتماعی، پیامدهای نادیده‌گرفته‌ای است که در پس تصمیم به قطع اینترنت پنهان مانده‌اند.

هر بار قطعی اینترنت، تنها یک تصمیم تکنیکی یا امنیتی نیست؛ بلکه ضربه‌ای است به اعتماد عمومی و آینده اقتصاد دیجیتال. فریلنسرها، فروشندگان آنلاین، پلت‌فرم‌های خدماتی و حتی دانشجویان، همه قربانی این اختلالات‌اند و با هر بار قطع اینترنت، امیدشان برای ماندن و ساختن در این کشور کمتر می‌شود.

او تاکید می‌کند که امنیت واقعی در گرو اشتغال، ثبات معیشتی و امید به آینده است، نه در قطع ارتباط و خاموش کردن صدای مردم. سیاست‌گذارانی که قطع اینترنت را راه‌حل موقتی می‌دانند، باید بدانند که این راه‌حل خود بذر ناامنی‌های تازه‌ای می‌کارد که ممکن است در آینده‌ای نه‌چندان دور، به بهایی سنگین‌تر از هر تهدید خارجی تمام شود.

قطع اینترنت؛ ضربه مستقیم به اشتغال و معیشت

سلاح‌ورزی می‌گوید در اقتصاد امروز، اینترنت دیگر یک امکان جانبی نیست؛ بلکه شریان حیاتی فعالیت بنگاه‌های کوچک و متوسط است. به گفته او، هر بار که اینترنت قطع می‌شود، جریان درآمدی بسیاری از کسب‌وکارها متوقف می‌شود، فرآیندهای داخلی از هم می‌پاشد، تراکنش‌های مالی انجام نمی‌شود و اعتماد مشتریان به‌شدت آسیب می‌بیند. او تاکید می‌کند که این اختلالات مستقیماً به بازار کار سرایت می‌کنند؛ از تعدیل نیرو گرفته تا توقف استخدام. بنگاه‌هایی که توان تحمل بحران نقدینگی را ندارند، چاره‌ای جز اخراج کارکنان ندارند. میلیون‌ها شاغل در اقتصاد گیگ و فریلنسرهایی که معیشتشان به اینترنت وابسته است، در چنین شرایطی بدون منبع درآمد باقی می‌مانند. تداوم این وضعیت، نه‌تنها باعث تعطیلی زنجیره‌ای کسب‌وکارها می‌شود، بلکه سرمایه انسانی و نوآوری را از بین می‌برد و نرخ بیکاری را به شکل نگران‌کننده‌ای افزایش می‌دهد. در نهایت، این بحران می‌تواند با دامن زدن به مهاجرت نخبگان، توان اقتصادی کشور را در بلندمدت فرسوده کرده و ثبات اجتماعی را نیز تهدید کند.

اینترنت؛ شریان اقتصاد یا ابزار سرگرمی؟

رئیس سازمان ملی کارآفرینی ایران، قطع اینترنت را ضربه‌ای پرهزینه و چندوجهی به کل اقتصاد کشور می‌داند. به گفته سلاح‌ورزی اینترنت دیگر صرفاً ابزار ارتباطی نیست؛ بلکه به زیرساخت حیاتی تمام صنایع، از بانکداری و حمل‌ونقل گرفته تا تولید و خدمات دولتی تبدیل شده است. قطع اینترنت، مبادلات مالی را متوقف کرده، فروشگاه‌ها را فلج می‌کند و کسب‌وکارها را تا مرز ورشکستگی می‌برد. نه دستگاه کارت‌خوان کار می‌کند، نه اپلیکیشن‌های پرداخت و نه تراکنش‌های بین‌بانکی. در چنین شرایطی، نه‌تنها زندگی مردم مختل می‌شود، بلکه اعتماد عمومی نیز دچار خدشه می‌شود. صنایع سنتی هم از این اخلال در امان نیستند. شرکت‌های حمل‌ونقل، کارخانه‌ها، سامانه‌های لجستیک و حتی مدیریت منابع انسانی، همگی به اینترنت وابسته‌اند. قطع اینترنت یعنی کاهش بهره‌وری، افزایش بیکاری و از دست رفتن فرصت‌های شغلی، به‌ویژه برای جوانان فعال در حوزه اقتصاد دیجیتال و پلت‌فرم‌های آنلاین. بی‌ثباتی در زیرساخت دیجیتال، سرمایه‌گذاران و نخبگان را فراری می‌دهد، روند نوآوری را متوقف می‌کند و اعتماد به آینده را از بین می‌برد. در این فضا، چشم‌انداز توسعه اقتصادی ایران بیش از پیش تیره و مبهم می‌شود. در اقتصاد امروز، اینترنت نه یک امکان اضافی، بلکه ستون فقرات حیات اقتصادی است. نادیده گرفتن این واقعیت، هزینه‌ای بسیار فراتر از تصور بر کشور تحمیل خواهد کرد.

قطع اینترنت؛ شلیک به پای اقتصاد دیجیتال

سلاح‌ورزی نسبت به تبعات قطع اینترنت بر پیکره اقتصاد دیجیتال هم هشدار می‌دهد. اینترنت امروز دیگر صرفاً یک ابزار ارتباطی نیست؛ بلکه به زیربنای توسعه و موتور محرک بسیاری از صنایع بدل شده و قطع آن، به‌ویژه در بحران‌ها، بی‌اعتمادی عمومی و بی‌انگیزگی سرمایه‌گذاران را در پی دارد.

وقتی شهروندان در لحظات حیاتی، مثل آموزش از راه دور، خرید آنلاین یا تراکنش‌های بانکی، ناگهان با قطعی اینترنت مواجه می‌شوند، اعتمادشان به زیرساخت‌های دیجیتال از بین می‌رود. این بی‌اعتمادی نه‌تنها مردم، بلکه فریلنسرها، کسب‌وکارهای کوچک و فعالان اقتصاد گیگ را از چرخه دیجیتال خارج می‌کند.

اما آسیب جدی‌تر، مستقیماً متوجه سرمایه‌گذاری است. هیچ سرمایه‌گذاری حاضر نیست روی بستری ناامن و بی‌ثبات سرمایه‌گذاری کند. وقتی اینترنت هر لحظه ممکن است به دلایل غیرفنی قطع شود، ریسک پروژه‌ها به‌شدت بالا می‌رود و سرمایه‌ها به سمت بازارهای امن‌تر کوچ می‌کنند. این فرار سرمایه، همراه با مهاجرت نیروهای متخصص، کشور را از مسیر نوآوری و رقابت جهانی دور می‌کند.

این فعال اقتصادی همچنین به تناقض عمیق در سیاست‌گذاری‌ها اشاره می‌کند؛ جایی که دولت از یک‌سو شعار حمایت از اقتصاد دیجیتال می‌دهد و از سوی دیگر با قطع اینترنت، زیرساخت حیاتی آن را تضعیف می‌کند. این دوگانگی باعث بی‌اعتمادی به برنامه‌های توسعه‌ای کشور می‌شود و فرصت ایران را برای تبدیل شدن به قطب دیجیتال منطقه از بین می‌برد. «قطع اینترنت، به‌جای آنکه راهکاری برای کنترل بحران باشد، خودش بحران‌زاست. نه‌تنها اعتماد را می‌سوزاند و سرمایه‌ها را فراری می‌دهد، بلکه آینده اقتصاد دیجیتال ایران را به خطر می‌اندازد.»

قطعی اینترنت؛ مخدوش‌کننده تصویر ایران در عرصه بین‌المللی

قطع مکرر یا طولانی‌مدت اینترنت، صرفاً یک مسئله داخلی نیست، بلکه اثری جدی بر تصویر بین‌المللی ایران در حوزه کسب‌وکار و همکاری اقتصادی دارد. در دنیای امروز که اینترنت بستر اصلی ارتباطات تجاری و اقتصادی است، هر اختلال در آن، اعتماد جهانی به ایران را خدشه‌دار می‌کند. وقتی شرکت‌های بین‌المللی می‌بینند که زیرساخت حیاتی مثل اینترنت در ایران قابل پیش‌بینی یا پایدار نیست، دیگر ایران را شریک قابل اتکایی نمی‌دانند. همین بی‌ثباتی باعث می‌شود بسیاری از سرمایه‌گذاران خارجی از ورود به بازار ایران یا حتی ادامه همکاری صرف‌نظر کنند. بخش عمده‌ای از اقتصاد جهانی، از فین‌تک و خدمات ابری تا تولیدات پیچیده، به اتصال پایدار نیاز دارد. هیچ سرمایه‌گذاری حاضر نیست پولش را در جایی بگذارد که هر لحظه ممکن است زیرساخت دیجیتال آن قطع شود. این ناپایداری، ایران را از زنجیره‌های ارزش جهانی و پروژه‌های فناوری بین‌المللی جدا می‌کند. قطع اینترنت یعنی حذف شدن از جریان دانش، نوآوری و توسعه مشترک. یعنی فاصله گرفتن از جهانی که با سرعت در حال حرکت است. این وضعیت تنها به اقتصاد محدود نمی‌شود. قطع اینترنت، به‌ویژه در زمان بحران، پیام سیاسی منفی به دنیا می‌فرستد؛ حاکی از نبود شفافیت، ثبات و پیش‌بینی‌پذیری. این تصویر منفی، نه‌فقط بر جذب سرمایه و فناوری، بلکه بر روابط دیپلماتیک، گردشگری و حتی اعتبار فرهنگی ایران هم تاثیر می‌گذارد. با هر بار قطع اینترنت، یک پله از سرمایه جهانی، از نوآوری، و از جایگاه بین‌المللی عقب می‌افتیم. این تصمیم‌ها، آثار بلندمدت و جبران‌ناپذیری دارند که بازسازی اعتماد جهانی را بسیار سخت و زمان‌بر خواهد کرد.

امنیت با قطع ارتباط حاصل نمی‌شود

راه رسیدن به امنیت پایدار، از مسیر قطع اینترنت نمی‌گذرد، بلکه از مسیر تاب‌آوری دیجیتال می‌گذرد. باید به‌جای «امنیت از طریق محدودیت»، به «امنیت از طریق زیرساخت، شفافیت و تعامل» فکر کرد. «قطع سراسری اینترنت، آخرین و پرهزینه‌ترین گزینه است. در دنیای امروز، امنیت و اقتصاد دیجیتال در تضاد نیستند، بلکه لازم و ملزوم هم‌اند.» سرمایه‌گذاری در امنیت سایبری، استفاده از ابزارهای تشخیص تهدید و مسدودسازی هوشمند نقاط خطر، راه‌هایی است که بسیاری از کشورها به‌جای خاموش کردن کل شبکه، در پیش گرفته‌اند. تصمیم‌گیری درباره محدودیت‌های ارتباطی باید در فضایی شفاف، با نظارت قضایی و ارزیابی دقیق پیامدهای اقتصادی انجام شود. هیچ تصمیم امنیتی نباید بدون گفت‌وگو با بخش خصوصی و فعالان حوزه دیجیتال گرفته شود. به تجربه کشورهایی مثل سنگاپور و استونی توجه کنید که توانسته‌اند با ایجاد زیرساخت‌های قوی، نه‌تنها امنیت سایبری را ارتقا دهند، بلکه با حفظ جریان آزاد اطلاعات، اقتصاد دیجیتال پویایی بسازند. این کشورها نشان داده‌اند که امنیت واقعی از مسیر اعتماد، مشارکت و اتصال به جهان می‌گذرد، نه انزوا و قطع ارتباط. راه پیشرفت ایران، از پذیرش این واقعیت می‌گذرد: اینترنت فقط تهدید نیست؛ ستون توسعه و بخشی از امنیت ملی آینده کشور است.

مطالبه بخش خصوصی از دولت: امنیت از مسیر مشارکت، نه محدودیت

دولت و نهادهای امنیتی باید نگاه خود به اینترنت تغییر دهند. مطالبه اصلی بخش خصوصی، عبور از سیاست «امنیت از طریق قطع دسترسی» و حرکت به‌سوی «امنیت از مسیر تاب‌آوری، دفاع سایبری و مشارکت فعال» است. هیچ اقتصادی، با تصمیم‌های ناگهانی و غیرشفاف، توسعه نمی‌یابد. ما نیازمند یک چهارچوب قانونی و شفاف برای تصمیم‌گیری در مورد اینترنت هستیم؛ چهارچوبی که با مشارکت نمایندگان بخش خصوصی تدوین و پیش از هر تصمیم، ارزیابی علنی پیامدهای اقتصادی آن الزامی شود. راهکارهای فنی، جایگزین قطع سراسری اینترنت شوند. به‌جای خاموش کردن کل شبکه، باید سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های دفاع سایبری، استفاده از سامانه‌های هوشمند تشخیص تهدید و مسدودسازی هدفمند محتواهای مشکل‌دار، در دستور کار قرار گیرد. قطع کامل اینترنت، مثل خاموش کردن برق برای خاموش کردن یک چراغ اضافی است؛ راه‌حل نیست، هزینه‌تراشی است. ما خواهان ایجاد یک سازوکار رسمی مشورت با بخش خصوصی هستیم. اتاق‌های بازرگانی، انجمن‌های صنفی و استارت‌آپی باید پیش از هرگونه تصمیم در حوزه اینترنت، در فرآیند تصمیم‌سازی حضور داشته باشند. اینترنت، ستون اقتصاد مدرن است و بدون مشارکت کسانی که روی این ستون ایستاده‌اند، هیچ تصمیم پایداری ممکن نیست.

اینترنت باید در ردیف آب، برق و سوخت قرار گیرد

زمان آن رسیده که در سطح کلان، تعریف «خدمات ضروری» بازنگری شود و اینترنت در کنار آب، برق و سوخت به‌عنوان یک زیرساخت حیاتی شناخته شود. امروز اینترنت دیگر یک ابزار رفاهی نیست، بلکه ستون اصلی فعالیت‌های اقتصادی، آموزشی، درمانی و اجتماعی است. قطع یا اختلال در آن، معادل قطع جریان زندگی در جامعه است. اگر اینترنت به‌عنوان یک خدمت ضروری شناخته نشود، همچنان شاهد تصمیم‌های ناگهانی و محدودیت‌های خسارت‌بار خواهیم بود؛ تصمیم‌هایی که می‌توانند میلیاردها تومان به اقتصاد کشور آسیب بزنند و اعتماد عمومی را از بین ببرند. با رسمیت یافتن جایگاه اینترنت در این سطح، دولت موظف خواهد بود زیرساخت‌های ارتباطی را توسعه دهد، دسترسی پایدار را تضمین کند و جلوی اختلال‌های غیرفنی و غیرشفاف را بگیرد. رئیس سازمان ملی کارآفرینی ایران می‌گوید: «در دنیای امروز، تاب‌آوری ملی از مسیر دسترسی آزاد و پایدار به اینترنت می‌گذرد. این یک ضرورت بی‌قیدوشرط است، نه یک انتخاب.»

ادامه قطع اینترنت، اقتصاد ایران را از قطار توسعه پیاده می‌کند

سلاح‌ورزی در ارزیابی پیامدهای تداوم سیاست قطع اینترنت در بحران‌ها هشدار می‌دهد: در دنیایی که اقتصاد بدون اینترنت معنایی ندارد، قطع دسترسی به آن، حکم بریدن نفس اقتصاد را دارد. ادامه این روند می‌تواند ایران را از مسیر رقابت جهانی به‌کلی خارج کند. هر بار که اینترنت قطع می‌شود، هزاران کسب‌وکار آنلاین فلج می‌شوند، زنجیره تامین می‌پاشد، تراکنش‌ها متوقف می‌شود و بهره‌وری به‌شدت افت می‌کند. این شرایط به‌ویژه برای استارت‌آپ‌ها و بنگاه‌های کوچک که ستون فقرات اقتصاد دیجیتال کشور هستند، به‌معنای «ورشکستگی زودرس» است. اما خطر اصلی از نگاه رئیس سابق اتاق بازرگانی ایران، در بلندمدت و از دست رفتن اعتماد نهفته است؛ سرمایه‌گذار داخلی یا خارجی نمی‌تواند به بازاری اعتماد کند که زیرساخت حیاتی‌اش، یعنی اینترنت، هر لحظه ممکن است قطع شود. این بی‌ثباتی باعث فرار سرمایه، کوچ نخبگان و نابودی توان نوآوری می‌شود. ادامه این سیاست‌ها، ایران را در ساختارهای ناکارآمد گذشته محبوس کرده و مانع از پیوستن کشور به اقتصاد جهانی می‌شود. نتیجه؟ رکود عمیق، افزایش بیکاری و افول رقابت‌پذیری.

«اگر می‌خواهیم از آینده جا نمانیم، باید اینترنت را نه تهدید، بلکه فرصت ببینیم. تنها با حفظ پایداری آن، می‌توان مسیر توسعه و نوآوری را هموار کرد.»

با این‌همه، در جمع‌بندی می‌توان گفت سخنان رئیس سازمان ملی کارآفرینی ایران نشان می‌دهد که ادامه سیاست قطع اینترنت، نه‌تنها کسب‌وکارها و اشتغال را تهدید می‌کند، بلکه آینده اقتصاد دیجیتال ایران را نیز در مخاطره قرار می‌دهد؛ بنابراین راهی جز بازنگری اساسی در این رویکرد وجود ندارد.

دراین پرونده بخوانید ...