شناسه خبر : 40510 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

هزینه تغییر شغل

چرا هزینه تغییر شغل در برخی کشورها بالا و در برخی از کشورها پایین است؟

 

علی درویشان / نویسنده نشریه 

74پیامدهای از دست دادن شغل را در کشورهای مختلف با استفاده از یک طرح تحقیقاتی هماهنگ مستند کرده‌ایم. کارگران دانمارک و سوئد کمترین کاهش درآمد را به دنبال جابه‌جایی شغلی تجربه می‌کنند، در حالی که کارگران در ایتالیا، اسپانیا و پرتغال سه برابر بیشتر از این موضوع ضرر می‌کنند. کارگران فرانسوی و اتریشی نیز با کاهش درآمد روبه‌رو هستند. کلید این تفاوت‌ها این است که کارگران در اروپای جنوبی پس از جابه‌جایی شغلی کمتر احتمال دارد شغل پیدا کنند. از دست دادن حق بیمه، دستمزد خاص کارفرما، 40 تا 95 درصد کاهش دستمزد در داخل کشور را تشکیل می‌دهد. استفاده از سیاست‌های فعال بازار کار، بخش قابل توجهی از ناهمگونی بین‌کشوری را در کاهش سود پیش‌بینی می‌کند.

از دست دادن شغل پیامدهای منفی پایداری را برای یک کارگر به دنبال دارد. این یافته یکی از تاثیرگذارترین یافته‌ها در اقتصاد کار است زیرا آزمایش ساده‌ای از عملکرد خوب بازارهای کار ارائه می‌کند. بازارهای کار کارآمدتر، کارگران را سریع‌تر تخصیص می‌دهند و پس از جابه‌جایی شغل، ضرر کمتری در درآمد ایجاد می‌کنند. بنابراین مقایسه هزینه از دست دادن شغل در میان بازارهای کار کشورهای مختلف ممکن است نشان دهد که کدام یک بهتر از سایرین عمل می‌کند و چرا.

با این حال، چنین مقایسه‌هایی به دو دلیل اساسی چالش‌برانگیز هستند. اول، متاآنالیزهای تحقیقات موجود اغلب با تفاوت در انتخاب نمونه، تعریف رویداد جابه‌جایی و مشخصات اقتصادسنجی مبهم می‌شوند. این اختلافات تمایل به ارائه برآوردهای متفاوتی از هزینه از دست دادن شغل دارند و بنابراین تفسیر نتایج رقابتی به‌دست‌آمده توسط مطالعات مختلف را پیچیده می‌کنند. دوم، تحقیقات موجود در مورد جابه‌جایی شغلی بر اساس داده‌های یک کشور واحد است. درک اهمیت نهادهای متنوع بازار کار و مشاهده تغییرات بزرگ نهادی در طول زمان اغلب دشوار است.

این مقاله با ایجاد یک مجموعه داده هماهنگ که داده‌های کارفرما-کارمند منطبق را از تقریباً سه دهه و هفت کشور با طیف گسترده‌ای از نهادهای بازار کار متنوع (اتریش، دانمارک، فرانسه، ایتالیا، پرتغال، اسپانیا و سوئد) مشخص می‌کند، به این چالش‌ها می‌پردازد. ما بر جابه‌جایی‌های شغلی تمرکز می‌کنیم که به عنوان از دست دادن دائمی یک شغل طولانی‌مدت به دلیل اخراج انبوه یا تعطیلی موسسات به دلایل اقتصادی تعریف می‌شود. این کار با اتخاذ یک طرح تحقیقاتی مشترک، یک تعریف مشترک از رویداد جابه‌جایی و یک معیار مشترک برای انتخاب نمونه، اولین برآوردهای قابل مقایسه در مورد پیامدهای جابه‌جایی شغل در سراسر کشورها را ارائه می‌دهد.

سپس از این داده‌های هماهنگ و روش‌های تجربی برای تفکیک منابع کاهش دستمزد کارگران بیکارشده هم در داخل و هم بین کشورها استفاده می‌شود. با کمی کردن اهمیت تغییرات کارفرما در ایجاد زیان دستمزد پس از جابه‌جایی در هر کشور شروع می‌کنیم و ادبیات رو به رشد اما هنوز بی‌نتیجه را غنی می‌سازیم. در مرحله بعد، بیست‌وپنج سال برآورد در سطح خرد در مورد هزینه از دست دادن شغل با داده‌های غنی در مورد نهادهای بازار کار ترکیب می‌شود. این کار، یک چارچوب منحصر به‌فرد را برای ما فراهم می‌کند که در آن اهمیت سیاست‌های فعال بازار کار، اتحادیه‌ها، حمایت از اشتغال و سایر نهادهای کار را در ایجاد تفاوت در هزینه از دست دادن شغل در بین کشورها ارزیابی می‌کنیم.

بینش کلیدی این مقاله این است که نشان دهد عواقب از دست دادن شغل در میان کشورهای اروپایی بسیار متفاوت است. کشورهای اسکاندیناوی به مراتب زیان درآمدی کمتری را تجربه می‌کنند: پنج سال پس از جابه‌جایی شغل، درآمدها حدود 10 درصد کمتر از درآمد مشاهده‌شده قبل از جابه‌جایی است. در مقابل، درآمد کارگران بیکارشده در جنوب اروپا (ایتالیا، پرتغال و اسپانیا) حدود 30 درصد کمتر است. کارگران اتریشی در حدی بین کشورهای اسکاندیناوی و اروپای جنوبی زیان درآمدی را تجربه می‌کنند در حالی که کارگران فرانسوی ضررهایی مشابه کارگران اسکاندیناوی را شاهد هستند.

جالب است که تحقیقات موجود به نتایج کاملاً متفاوتی با نتایج ما دست پیدا کرده‌اند. مثلاً یکی از مقالات بسیار مطرح در این زمینه، به این نتیجه رسیده است که کارگران ایتالیایی نسبت به کارگران دانمارکی، در ادامه از دست دادن یک شغل، کاهش درآمد کمتری را تجربه می‌کنند. همان‌طور که توضیح داده شد، این یافته‌های ناهمگون اهمیت استفاده از یک طرح تحقیقاتی هماهنگ را هنگام انجام یک تحلیل بین‌کشوری در مورد پیامدهای از دست دادن شغل برجسته می‌کند.

سپس نشان می‌دهیم که بخش بزرگی از این تفاوت‌های بین‌کشوری در کاهش سودهای ناشی از پاسخ‌های متفاوت نهایی است. حدود 20 درصد از کارگران بیکارشده در اسپانیا، پرتغال و ایتالیا پنج سال پس از جابه‌جایی شغلی قادر به یافتن شغل نیستند. این میزان در سوئد و دانمارک تنها حدود پنج درصد و در فرانسه و اتریش حدود 10 درصد است. زیان در دستمزدهای روزانه کمتر پراکنده است و بین 5 تا 10 درصد در پنج سال پس از بیکار شدن برای اکثر کشورها مشخص می‌شود.

بخش دوم مقاله میزان تاثیرگذاری جا‌به‌‌جایی از شرکت‌های بهتر به شرکت‌های با دستمزد بدتر را در کاهش دستمزد کارگران بیکار‌شده و اینکه آیا این انتقال در کشورهای مختلف متفاوت است، تحلیل می‌کند. ما متوجه شدیم که سیاست‌های دستمزد خاص کارفرما، سهم قابل توجهی از این کاهش دستمزد را در همه کشورها توضیح می‌دهد. این سهم از حدود 40 درصد برای اسپانیا تا بیش از 95 درصد برای پرتغال متغیر است. این نتایج به اهمیت تغییرات در حق بیمه‌های دستمزد کارفرمایان در کاهش دستمزد درازمدت ناشی از جابه‌جایی شغل اشاره می‌کنند. این در تضاد با برخی یافته‌های پیشین است که اشاره می‌کنند در ایالات‌متحده از دست دادن حق بیمه دستمزد کارفرما، می‌تواند اندکی از زیان دستمزد بلندمدت پس از جابه‌جایی را توضیح ‌دهد.

در بخش آخر مقاله بررسی می‌شود که کدام عوامل می‌توانند ناهمگونی بزرگ بین‌کشوری را در کاهش متوسط درآمد ناشی از جابه‌جایی شغل توضیح دهند. تجزیه OaxacaBlinder نشان می‌دهد که تفاوت‌های مشاهده‌‌شده در ویژگی‌های کارگر و کارفرما، تاثیرات متنوع جابه‌جایی شغل را در میان کشورهای مختلف توضیح نمی‌دهد. با آگاهی از این نتایج، لازم است به نقش نهادهای بازار کار توجه کنیم.

تحلیل ما نشان می‌دهد که هزینه‌های کلی یک کشور برای سیاست‌های فعال بازار کار یک عامل کلیدی در پیش‌بینی کاهش درآمد ناشی از جابه‌جایی شغلی است. این نتیجه پس از کنترل طیف گسترده‌ای از ویژگی‌های جمعیتی اضافی، ویژگی‌های کارفرما، اثرات ثابت کشور و سال، هنگام استفاده از کمند برای انتخاب متغیرهایی که می‌توانند ضررهای سود ناشی از جابه‌جایی در کشورها را پیش‌بینی کنند، باقی می‌ماند. در مقابل، سایر عوامل نهادی، مانند پوشش اتحادیه و قانون حمایت از اشتغال، قدرت توضیحی بسیار محدودی دارند. به طور کلی، این نتایج نشان می‌دهد که سیاست‌های فعال بازار کار این پتانسیل را دارند که پیامدهای منفی از دست دادن شغل را کاهش دهند.

 

منابع هزینه‌های متفاوت از دست دادن شغل در میان کشورهای مختلف

در این بخش، منابع بالقوه تفاوت‌های بین‌کشوری در هزینه از دست دادن شغل را بررسی می‌کنیم. ابتدا، این ایده رد می‌شود که تفاوت‌های ترکیبی در ویژگی‌های کارگران و شغل کارگران بیکار‌شده، پیامدهای نابرابر از دست دادن شغل در میان کشورهای مختلف را توضیح می‌دهد. دوم، ما نقش تفاوت‌ها در نهادهای بازار کار را در شکل‌دهی به بازیابی زیان‌های درآمدی بررسی می‌کنیم.

 

اثر تجزیه اوکساکا-بلیندر بر از دست دادن شغل

برای تعیین کمیت نقش ویژگی‌های قابل مشاهده مختلف کارگران آواره در ایجاد اثرات ناهمگن جابه‌جایی شغلی در میان کشورهای مختلف، تجزیه‌های Oaxaca-Blinder را بین هر کشور و یک کشور مرجع (دانمارک) انجام می‌دهیم.

بخش «توضیح داده‌نشده» اهمیت تفاوت‌های ساختاری بین دو کشور را کمی می‌کند (تفاوت‌های مشاهده‌پذیر غیرقابل توضیح، که در سطوح متوسط مشاهده‌شده کشور مرجع، ثابت نگه داشته می‌شوند). با نگاهی به ویژگی‌های زیر که درست قبل از جابه‌جایی شغلی اندازه‌گیری شده‌اند، بر ترکیبی از تفاوت‌های بین‌کشوری تمرکز می‌کنیم: جنسیت، مدت تصدی، سن، پنجک‌های اثر ثابت کارگر و کارفرما، اندازه کارفرما، تغییر در نرخ بیکاری، زمان. این ویژگی‌ها تفاوت‌های بالقوه در ویژگی‌های قابل مشاهده در سطح کارگر و کارفرما و شرایط کلان اقتصادی را نشان می‌دهند.

برای تسهیل تفسیر هر مقایسه زوجی، بر سال‌های جابه‌جایی شغلی موجود برای هر کشور و دانمارک تمرکز می‌کنیم. اثرات ثابت در سطح فردی و کارگری از طریق مدل‌های AKM تخمین زده می‌شود و بر اساس نمونه AKM مربوطه که کارگران بیکار‌شده و کارگران کنترل همسان آنها را حذف می‌کند، در پنجک‌های خاص کشور جمع‌آوری می‌شوند.

 

نتایج تجزیه داده‌ها

نتایج این تجزیه نشان می‌دهد که تفاوت‌های ترکیبی معمولاً تنها بخش کوچکی از شکاف کل در زیان سود بین کشورهای مختلف و دانمارک را توضیح می‌دهد. برای مثال، از 16 درصد شکاف از دست دادن شغل در درآمد بین ایتالیا و دانمارک، تنها یک درصد به دلیل تفاوت‌های ترکیبی در ویژگی‌های کارگر و کارفرماست. این نتیجه برای همه کشورهایی که شکاف کلی آنها بیشترین است، یعنی همه کشورهای اروپای جنوبی که در مقایسه با دانمارک با نهادهای بازار کار بسیار متفاوت مشخص می‌شوند، صادق است. به‌علاوه، اگر فقط بر بخش غیرقابل توضیح تمرکز کنیم، همچنان دیده می‌شود که کشورهای شمال اروپا با کمترین ضرر و کشورهای اروپای جنوبی بیشترین ضرر را دارند.

بنابراین، به نظر می‌رسد که ناهمگونی بزرگ بین کشورها در مورد اثرات از دست دادن شغل در درجه اول ناشی از تفاوت در ویژگی‌های مشاهده‌شده نیست.

 

اثرات از دست دادن شغل و نهادهای بازار کار

شواهد گزارش‌شده تا این لحظه نشان می‌دهند که تفاوت‌های مشاهده‌شده میان کارگران بیکار‌شده در میان کشورها نمی‌تواند ناهمگونی فاحش بین‌کشوری در کاهش درآمد را توضیح دهد. اما پس چرا برخی از بازارهای کار به ظاهر بهتر از سایرین عمل می‌کنند؟ این بخش تقریباً 30 سال اثرات علی هزینه از دست دادن شغل در بین کشورها را با داده‌های مربوط به موسسات بازار کار آنها ترکیب می‌کند تا مشخص شود چقدر تنوع در این نهادها -‌چه در داخل و چه در بین کشورها‌- می‌تواند هزینه نابرابر از دست دادن شغل را که دیده می‌شود، توضیح دهد. 

75

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها